eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
406 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
6.3هزار ویدیو
102 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
پيامبر خدا صلى الله عليه وآله میفرماید: 💠 أمّا علامةُ المُرائِي فَأربَعةٌ: يَحرِصُ في العَمَلِ للّه ِِ إذا كانَ عِندَهُ أحَدٌ ويَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ، ويَحرِصُ في كُلِّ أمرِهِ على المَحمَدَةِ، ويُحسِّنُ سَمتَهُ بِجُهدِهِ ❇️ براى رياكار، چهار نشانه است: ✅در حضور ديگرى خود را بر طاعت خدا حريص نشان مى‌دهد؛ ✅در تنهايى، سستى مى‌ورزد؛ ✅در هر كارى شيفته ستايش است؛ ✅و در ظاهرسازى مى‌كوشد. 📚 تحف العقول صفحه ۲۲ @mahale114
✍️ ارزش خودت را بدان 🔹مادرى قبل از فوتش به دختر خود گفت: این ساعت را مادربزرگت به من هدیه داده است، تقریبا ۲۰۰ سال از عمرش می‌گذرد. پیش از اینکه به تو هدیه بدهم، به فروشگاه جواهرات برو و بپرس که آن را چه مقدار می‌خرند. 🔸دختر به جواهرفروشی رفت و برگشت. به مادرش گفت: ۱۵۰هزار تومان قیمت دادند. 🔹مادرش گفت: به بازار کهنه‌فروشان برو. 🔸دختر رفت و برگشت و به مادرش گفت: ۱۰هزار تومان قیمت دادند و گفتند بسیار پوسیده شده است. 🔹مادر از دخترش خواست به موزه برود و ساعت را نشان دهد. 🔸دختر به موزه رفت و برگشت و به مادرش گفت: مسئول موزه گفت که ۵۰۰میلیون تومان این ساعت را می‌خرد و گفت موزه من این نوع ساعت را کم دارد و آن را در جمع اشیای قیمتی موزه می‌گذارد. 🔹مادر گفت: می‌خواستم این را بدانی که جاهای مناسب ارزش تو را می‌دانند. هرگز خود را در جاهای نامناسب جست‌وجو مکن و اگر ارزشت را هم پیدا نکردی، خشمگین نشو. کسانی که برایت ارزش قائل می‌شوند، از تو قدردانی می‌کنند. 🔸در جاهایی که کسی ارزشت را نمی‌داند حضور نداشته باش؛ ارزش خودت را بدان! @mahale114
شبنامه 1011.mp3
11.96M
مهم / هماهنگی غیر عادی غربگرایان و داعش در / حمایت رسانه‌ای داعش به غربگرایان سپرده شده؟ شبنامه / تحلیل رفتار غربگرایان پس از جنایت شیراز نشان می‌دهد که ظاهرا در سه مرحله، هدایت موجِ رسانه ای و بهره برداری از جنایت داعش به آنها سپرده شده است / در ۲۴ ساعت گذشته این گروه تولیدات رسانه ای داشته‌اند که کاملا هماهنگ و هوشمند و همسو با اهدافِ عملیاتِ داعش به نظر می‌رسد. @mahale114
آیت الله مجتهدی (ره) : چیزهایی که به درد شما نمی خورد را نگوئید. خیلی حرف ها هست که ما می زنیم و به خاطرش نامه عمل مان را سنگین می کنیم. حرف های بیهوده را ترک کنید. @mahale114
عباس همیشه میگفت: ✓وقتی اذانِ صبح میشه    بعدازاینکه وضو گرفتی ✓به طرف قبله بایست و بگو:    ای خدا ✓این دستت روی سَرمن بگذار    و تا صبحِ فردا برندار! ✓به شوخی میپرسیدم چرا؟     میگفت: ✓اگه دست خدا روی سرما باشه    شیطان نمیتونه مارو فریب بده. شهیدعباس‌بابایی @mahale114
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هشدار صریح فرمانده کل سپاه به رژیم پوسیده سعودی؛ با همین جوانان به سراغ شما خواهیم آمد و انتقام خواهیم گرفت 🔻فرمانده کل سپاه در مراسم تشییع پیکر شهدای حادثه تروریستی (ع): 🔸فکر نکنید بایدن، لاپید یا بن‌سلمان باید به شما زنگ بزند بگوید در خیابان‌ها بریزید اینها با رسانه‌هایشان این کار را میکنند. 🔹سرلشکر سلامی خطاب به جوانان فریب خورده: شرارت را کنار بگذارید امروز روز پایان اغتشاشات است دیگر به خیابان ها نیایید. درقسمتی دیگر از صحبتهای سردار سلامی آمده است. رسانه‌های سعودی؛ رنگ آرامش را نخواهید دید سردار سلامی: به آمریکا، اسرائیل و رژیم سعودی می‌گوییم زیاد آرام نباشید، نمی‌توانید برای یک ملت اضطراب بیافرینید و خود در آرامش باشید. آرامشتان را می‌گیریم. با همین جوانان به سراغتان می‌آییم. @mahale114
☑️سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه در مراسم تشییع شهدای حمله تروریستی علیه‌السلام: ایران اسلامی با شرارت معدودی فریب خورده آسیب نخواهد دید ☑️ تصویر آمریکا برای ایران این است که فقط جوانان ما را مرده ببینند 🔹تصویر آمریکا این است که دانشگاه‌ها تعطیل و شورش در خیابان و آتش زدن اموال مردم در خیابان‌ها است ☑️ آمریکایی‎ها میخواهند دین ما را بگیرند اما ما دنیای آنها را خواهیم گرفت / جوانان اندک فریب خورده! شرف خود را به آمریکایی‌ها نفروشید 🔹آمریکایی می خواهند ایران به آن زمانی برگردد که چادر را از سر زنان کشیدند. 🔸به صورت جوانانی که در سرمای زیر صفر برای دفاع از شما در مرزها منجمد می‌شوند سیلی نزنید. ☑️ ای دانشجویان به دامن ملت برگردید / از خویشتنداری نظام سوءاستفاده نکنید 🔹دانشجویان همیشه پرچمداران مبارزه با استکبار جهانی بوده اند. 🔸چه شده است که عده قلیلی از دانشجویان ما پژواک صدای بیگانه شده اند. 🔹ای دانشجویان! دانشگاه را به میدان جنگ علیه ملت تبدیل نکنید. 🔸چه شده عده ای دانشجونما با رکیک ترین الفاظ شعار می‌دهند؟! @mahale114
محله شهیدمحلاتی
ایثارگران برزول نماز نا تمام فصل ششم؛ صفحه اول: #خاطرات_رزمندۀ_جانباز حجت‌الاسلام حسین شیراوند
فصل ششم : صفحه دوم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... وشکرخدا این دوستی با برادر عزیزمان تا امروز ادامه دارد. به‌مدت دو ماه در دوکوهه مشغول آموزش و تمرین شدیم. همیشه تانک را در قامت آرپی‌جی‌زن برای انهدام دیده بودم و تابه‌حال از این زاویه با آن روبه‌رو نشده بودم. فضای داخل تانک مثل دالانی پررمزوراز آدم را به دنیای دیگری می‌برد. وجود قسمت‌های مختلف مانند هدایت تانک با اهرم‌ها و دکمه‌های عجیب‌وغریبش یا سیستم اجرای آتش یا بخش فنی آن که باید مختصر احاطه‌ای به آن می‌داشتیم، سبب شده بود آموزش و تمرین عملی، به‌صورت جدی در دستور کار قرار بگیرد. در کنار تانک با انواع نفربر و خشایار آشنا می‌شدیم و آموزش بی‌سیم و جهت‌یابی می‌دیدیم. یک روز با خشایار مثل قایق به دل دریاچه زدیم و از آن‌طرف بیرون آمدیم. کم‌کم داشت خوشمان می‌آمد و ارزش و اهمیت کارمان را درک می‌کردیم. فرماندهان برای اجرای مسابقۀ جهت‌یابی و کار با قطب‌نما، نیروها را گروه‌گروه کردند و افرادی که سابقۀ جنگ داشتند را به‌عنوان سرگروه انتخاب کردند. من هم سرگروه بودم و‌ هادی محمدپور، زارع، پورابتهاج و تعدادی دیگر افراد گروه را تشکیل می‌دادند. همۀ بچه‌ها اهل شوخی و به‌شدت زرنگ و باهوش بودند. زارع خیلی ما را می‌خنداند. با فرمانده و غیرفرمانده شوخی می‌کرد و درعین‌حال، در هنگام کار زیرک بود. مسابقه با شروع شب آغاز شد. گروه ما را سوار بر نفربر، از مقر دور کردند و تا جایی که شد، پیچ‌وتاب دادند. وقتی پیاده شدیم در نقطۀ نامعلومی ‌بودیم و باید با استفاده از قطب‌نما، ستاره و ماه، جهت‌یابی می‌کردیم و خودمان را به پادگان می‌رساندیم. هر گروهی که سریع‌تر برمی‌گشت، برنده بود. دست‌به‌کار شدیم و هرچه یاد گرفته بودیم را در مقام عمل به‌کار گرفتیم. ابتدا خوب، راه‌های مختلف تشخیص جهت را امتحان کردیم و وقتی مطمئن شدیم؛ شروع به حرکت کردیم. قطب‌نما هم دست خودم بود تا در صورت برخورد به موانع طبیعی و انحراف از مسیر، به همان اندازه انحراف را جبران کنیم. پس از ساعاتی پیاده‌روی، گروه ما به‌عنوان گروه اول به پادگان رسید. فرمانده به استقبالمان آمد و از موقعیت دبّ‌اکبر و ستارۀ قطبی و... سؤال کرد و بر برنده بودنمان مهر تأیید زد. شب به‌یادماندنی بود. برای این مسابقه، یک رادیوی گران‌قیمت به من هدیه دادند. مدتی آن را داشتم و سپس آن را به دیگری هدیه کردم. در دوکوهه، کلاس‌های درس و مدرسه برگزار بود. من هنوز سوم راهنمایی‌ام را تکمیل نکرده بودم و برای ادامه تحصیل، در کلاس سوم ثبت‌نام کردم. سر موعد مقرر در یکی از ساختمان‌های دوکوهه حاضر شدم و دیدم چندین اتاق به‌طور هم‌زمان مملو از حضور دانش آموزان است. وارد یکی از کلاس‌ها شدم. اتفاقاً درس آن روز عربی بود. معلم گفت: «اگر کسی بتونه به‌صورت کامل، چهارده صیغۀ فلان فعل رو از حفظ بگه، همین الان نمرۀ 20 برایش رد می‌کنم.» هیچ‌کس اعلام آمادگی نکرد. من گفتم می‌توانم و همان‌جا چهارده صیغه را برایش صرف کردم. گفت: «جالبه؛ از کجا یاد گرفتی؟ اسمت‌و بگو تا توی دفتر ثبت کنم.» گفتم: «حسین شیراوند.» هرچه گشت اسمم را پیدا نکرد. گفت: «چه کلاسی ثبت‌نام کرده بودی؟» گفتم: «سوم راهنمایی.» گفت: «اینجا اول نظریه. برای سوم راهنمایی برو اتاق بغل!» به همین سادگی، نمره بیست از دستم پرید و به کلاس بغل رفتم. پس از دو ماه آموزش در تیپ زرهی، به آمادگی نسبتاً خوبی رسیدیم و می‌توانستیم در حضور دیگر خدمۀ تانک، آن را راهبری کنیم. همان ایام عملیات بدر در شرف وقوع بود و تیپ زرهی ما برای حضور در عملیات به‌عنوان نیروی پشتیبانی انتخاب شده بود. به همین خاطر مکان استقرار ما تغییر کرد و به مقری در منطقۀ جفیر نقل‌مکان کردیم. اردوگاه ما در پیرامون مقر هلیکوپتری نیروی هوایی احداث شده بود. بالگرد، مهمات و ضدهوایی‌های بسیاری در این مقر وجود داشت و ما هم تانک و نفربرهای خودمان را داشتیم و با آن‌ها سرگرم بودیم. هادی محمدپور خیلی به موتورسواری علاقه داشت، اما کسی به او موتور نمی‌داد. روزی یکی از بچه‌ها موتور را دم سنگر، روشن گذاشت و وارد شد. ما درون حجره مشغول احوالپرسی بودیم که یکهو دیدیم‌ هادی با موتور افتاد وسط سنگر! او موتور را برداشته بود که دور بزند اما چون بلد نبود کنترل را از دست داد و بی‌سلام، وارد سنگر شد. روده‌بر شده بودیم از خنده. گفتم: «هادی خوش اومدی، ولی چرا این‌طوری؟» @mahale114
📆 هشتم آبان ماه، سالروز شهادت محمدحسین فهمیده و روز نوجوان و بسیج دانش آموزی گرامی باد.
05 (7).mp3
481.8K
🎙صوت پخش‌شده از سیستم «مسیح علینژاد» توسط گروه هکری «عدل علی» 👤 مسیح علینژاد: 💢 یک رویای دست‌نیافتنی است که یک روز دوباره بتونم در ایران باشم! @mahale114