نماز شب ، باب ِعاقبت بخیری ماست ؛
التماس دعا:)
بسم اللّٰه . . . !
نماز شب ، برگ ِ برنده مؤمن نزد خداست ؛
التماس دعا:)
بسم اللّٰه . . . !
فردا روز موعود است
آخرین شبی که حرم حضرت زینب سلام الله علیها بودیم، حاج احمد اصلا توی حال خودش نبود.
مثل یک تعزیه خوان دور حرم میچرخید و بلند بلند گریه میکرد و با جملههای کوتاه و ساده اینگونه میخواند:
«این جا رأس حسین(ع) را به نیزده زدند. عمه سادات را به اسیری آوردند. شامیها با اهل بیت حسین(ع) کاری کردند که روی ظالم ها عالم سفید شد».
بعد از روضه، یک گوشه حرم نشست و تا صبح نماز خواند و مناجات کرد.
نزدیک اذان صبح، آمد و سراغ یک پاسدار با لباس سبز سپاه را گرفت. ما که او را ندیده بودیم. اصرار کردیم که قضیه چیست؟
گفت: یاد شهید محمد توسلی کرده بودم؛ خیلی دلم گرفت. به حضرت زینب(س) متوسل شدم. پاسداری را دیدم که آمد و گفت:
«فردا روز موعود است. دیگر انتظار تمام شد.»
فرداحاج احمد عازم لبنان شد
و این رفتن دیگر بازگشتی نداشت.
اون چیزی که خدا برات کنار گذاشته
سهم هیچکس نمیشه،
پس آروم باش..🕊
"وسيقضي الله أمراً كنت تحسبه مستحيلا"
و خدا چیزی رو ممکن میکنه
که شما اونو غیرممکن میدونستین