اولین رویداد هوش مصنوعی در شهرستان نائین
پنجشنبه 28 تیر ماه
ثبت نام از طریق لینک زیر
https://digiform.ir/naein
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴🎥 تصاویری از نبرد سنگین و خاموش سربازان گمنام امام زمان با تروریستها در ۵۰ روز اخیر
🔹پ.ن:واقعا این روز و شبها خیلی ها زحمت میکشن که من و شما راحت تو هئیت عزاداری کنیم،قدر بدونیم و دعاگوشون باشیم
کسانی که واقعا،مهجور و گمنام هستن و فقط خداست که از مجاهدتشون باخبره
🔻به کانال روضه مجازی بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1929510912C838e0a1902
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب دائم این رو ببینید
بخونید
بهش فکر کنید
و گریه کنید
قربون اون وفاداری و دلسوزی و شجاعت و غیرتت 😭😭
🏴@Clad_girls | دختران چادری
🔴 این عکس، سند بسیار مهمی است.
⚠️که نشان میدهد حضور برخی از این زنها با این شمایل و تیپهای هنجار شکنانه، کاملا سازماندهی شده است!
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
🔹تعبیر بسیار عجیب و عاشقانه مجری تلویزیون ملی عراق در وصف سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
نمیدانم در کدام روز از #محرم تو را یاد کنم,
روز مسلم بن عقیل چون تو فرستادهٔ (رهبرت)، و میهمان ما بودی!؟
🔹یا روز حبیب بن مظاهر، چون تو بهترین دوست قدیمی ما بودی!؟
یا روز قاسم ابن الحسن چون اسمت قاسم بود!؟
یا روز علی اکبر چون قطعه قطعه شدی!؟
یا روز عباس چون حامل علم و پرچم بودی و دو دستت قطع شد!؟
🔹چیزی که واضح است اینست که گریه بر تو تمامی ندارد و از غیبت تو حیران و دلتنگیم.
سردار دلها بعد از شهادتت، هر وقت به عبارت "سلام بر حسین(ع) و اصحاب حسین(ع)" میرسیم تو را یاد می کنیم.
31.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گاهی روضه را باید اینطور شنید!😭😭
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
1.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ هفت ثانیه روضه مجسم رقیههای فلسطینی در خرابه شام غزه!
الهی العجل.. 😭
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
مرحوم حاج ملا اسماعیل سبزواری در کتاب عددالسنه، کیفیت خواب مقبل را از حزنالمومنین نقل نموده و فرموده که خود احقر در اصفهان در خانواده مقبل کیفیت خواب را به خط او نیز دیدم که خوابش را چنین نقل نموده است:
"در سالی که زوار بسیاری، از اصفهان به جهت زیارت عاشورا عازم کربلا شدند و من مرد تهی دستی بودم، به یکی از دوستان خود گفتم که میترسم بمیرم و آرزوی زیارت سیدالشهداء روحی له الفداء در دلم بماند، پس او دلش بر من سوخت و بر حال من رقت نمود، لذا گفت: اگر جز فقر، عذری دیگر نداری، بیا و برویم و تا کربلا مهمان من باش، من هم به اتفاق همه و این رفیق شفیق، روانه شدیم ولی در نزدیکی گلپایگان جمعی از قطاعالریق، شبانه بر سر زوار ریختند و همه را غارت نمودند و ایشان برهنه و عریان وارد گلپایگان شدند.
بعضی قرض کردند و رفتند و من همانجا ماندم، نه اسباب رفتن داشتم و نه دل برگشتن، تا آنکه ماه محرم شد، حسینیهای در آنجا بود که شبها، شیعیان در آن مشغول عزاداری بودند، من هم در آنجا به سر بردم و شب و روز میگریستم. در اواخر شب خوابم ربود، و در عالم واقعه دیدم وارد کربلا شدم، و رفتم به جانب حرم که مشرف شوم و اذن دخول میخواستم.
شخصی مرا مانع شد و به دست اشاره کرد که برگرد، که الان وقت زیارت کردن تو نیست، گفتم بنا نبود حرم جناب ابی عبداللهالحسین (ع) حاجب و مانع داشته باشد.
هر که خواهد گو بیا و گو برو
کبر و ناز و حاجب و دربان در این درگاه نیست
گفت ای مقبل در این لحظه، حضرت زهرا سلام الله علیها و مادرش خدیجه کبری و مریم و حوا و آسیه و جمعی از حورالعین، با جمعی از انبیاء به زیارت آمدهاند. قدری تأمل کن، آنها که فارغ شدند نوبت تو میشود.
گفتم تو کیستی؟ گفت من ملکی هستم از جمله حافّین حول حرم مطهر، که دائم برای زوار استغفار میکنم. پس در این لحظه دست مرا گرفت و در میان صحن گردش میداد، جمعی را در صحن مقدس میدیدم که شباهت به اهل دنیا نداشتند تا اینکه رسیدیم به موضعی که در آنجا محفلی بود آراسته، و جمعی موقر با خضوع و خشوع نشسته بودند، آن ملک پرسید آیا اینها را میشناسی؟ گفتم نه، گفت اینها حضرات انبیاء هستند، که به زیارت حضرت سیدالشهداء صلواتالله علیه آمدهاند.
آنکه بر همه مصدر (و مقدم) نشسته، حضرت آدم ابوالبشر صفّیالله است و آنکه در طرف راست او نشسته، حضرت نوح نجیّالله است و در طرف چپش حضرت ابراهیم خلیل الله است و آن یکی شیث است و دیگری ادریس است و آن هود و آن صالح و آن اسماعیل و آن اسحاق و آن داوود و آن سلیمان و آن کلیمالله و آن روحالله است.
در این اثناء دیدم بزرگواری از حرم بیرون آمده، در حالتی که دو نفر زیر بغلهای او را گرفته بودند، پس همه انبیاء برخاستند و تعظیم او نمودند و آن بزرگوار رفت و در صدر مجلس نشست و بعد از لحظهای سربلند کرد و فرمود محتشم را بیاورید.
پرسیدم این بزرگوار کیست؟ گفت خاتمالانبیاء محمد مصطفی (ص) است. لحظاتی نگذشت که محتشم را آوردند و او مردی خوش سیما و کوتاه قد بود و عمامه ژولیدهای بر سر داشت، و چون وارد شد تعظیم کرد و ایستاد. حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند:
ای محتشم امشب شب عاشورا است، پیامبران برای زیارت فرزندم حسین(ع) آمدهاند و میخواهند عزاداری کنند، برو بالای منبر و از اشعار دلسوز خود بخوان تا ما بگیرییم.
به امر پیامبر اکرم (ص) منبری گذاشتند، و محتشم رفت در پله اول آن ایستاد، پیامبر (ص) اشاره کرد بالاتر برو، و در پله دوم ایستاد فرمود بالاتر برو تا آنکه در پله نهم منبر ایستاد حضرت فرمودند بخوان.
مقبل میگوید حواسم را جمع نمودم ببینم محتشم کدام بند مرثیه را میخواند که از همه دلسوزتر است، شروع کرد به خواندنِ این بند:
ادامه 👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075