عرض سلام و خدا قوت. آقای حامدی من الان برا مشاوره ی پسرم نوبتم شد و خیلی عالی و راهگشا بود. خیلی خیلی،هم به شما و هم به مشاور خوب و ماهرتون خانم پورطاهری دعا کردم و خیلی خوشحال شدم که مشاورم خانم بودند و در کمال آرامش با همدیگه صحبت کردیم.

سلام آقای حامدی صبحتون بخیر خسته نباشید صحبت هاتون در مورد جلب توجه واقعا عالی بود دقیقا همین طوره ولی من بیشتر از خودم شرمنده میشم که چرا بهش توجه نکردم که الان کارایی انجام بده که در شأن خوانواده نباشه 😔

سلام علیکم متاسفانه دخترم همه‌اش دوست داره توی جمع با صدای بلند نظر بده،حرف همه رو قطع می‌کنه وخودش حرف میزنه،ومن همه ش میدونم بخاطر کمبود وجلب توجه هست ،ولی متاسفانه دیگران ،کاملا نگاهشون به اون منفیه ،وهمه اش به دید شیرین عقلی به اون نگاه میکنند،ومدام از طرف همه تذکر دریافت میکنه، علتش رو هم میدونم واین که همیشه پدرشون با وجود اینکه روحانی بودند،وسایل آرایشی ولباسهای که دوست داشتند براشون می‌گرفتند تا توی محیط خونه،یا محیط زنونه استفاده کنند ،من حتی خودم پایین موهاش رو رنگ زدم با وجود اینکه خیلی نگاهها سرزنش گر بود،ولی الحمدالله دختر هیچ تمایلی به آرایش بیرون ندارند .وکاملت با حجاب وچادری هستند ،وهر روز تکرار می‌کنه که من عاشق حجاب هستم و تحت هیچ شرایطی حجاب رو کنار نمیزارم

سلام و عرض ادب عالی بود جناب حامدی جناب حامدی کاش بیشتر راهنماییمون میکردین در مورد اینکه چجوری به نوجوونمون بفهمانیم که دیده شده من پسرم رو هیچ وقت بی توجهی بهش نکردم اتفاقا چون کلاس نقاشی می‌رفت همیشه تو جمع که بودیم از کارهاش تعریف میکردم از پر کار بودنش تعریف میکردم از اینکه پسر من ی فرد کاریه ولی باز قول شما رو به دیده شدن رفتهمثلا موهاشو مدل میزنه ولی من مخالفت نکردم الوهاشو کمی تمیز می‌کنه یک بار اجازه گرفت جلو موهاشو رنگ کرد ولی من بهش میگفتم خوش تیپی وقتی لباس می پوشه بره بیرون بهش میگم خیلی خوش تیپ شدی جناب حامدی پسرم خونه پدر شوهرم که ممیومد همش بهش میگفتن این چه مدل مویی این چه لباسیه چرا اینقدر با دوستات میچرخی ولی من از پسرم حمایت میکردم حالا جوری شده که اصلا خونشون نمیره هر وقت بهش میگم بریم میگه دوست ندارم بیام کسی اونجا به من توجه نمیکنه

سلام استاد وقت تون بخیر ، چقدر ذهن م نظم میگیره با صحبتای شما . پسر من هم خیلیی فکریه ، چقدر آروم شدم الان فهمیدم طبیعیه که بچه ها پرخاشگر و زودرنج و عصبی بشن . درباره ی معجزه ی توجه بگم که دیروز توو مدرسه ، استاد قرآن شون که قاری ممتاز بین المللی هم هستن ، موقع دیدن تکالیف ، چشم در چشم ، با یه لبخند محبت آمیز بهش گفته بودن : امیرطاها ، عاخه تو چرا اینقدر خوبی ؟؟ بچه از شدددت ذوق اینو بلافاصله که استاد برگشته بودن سر جاشون توی دفترش نوشته بود . وقتی هم اومد خونه گفت مامان کاشکی یه سنگ داشتم و این حرف استاد و روش حک میکردم و طلا میگرفتم روی نوشته هاش . 😍🥺 من هم وقتی دستورات و مقررات و خوب اجرا میکنه بهش توجه نشون میدم . مثلا عاشق اناره ، یه ظرف انار دونه می کنم براش با صدای بلند میگم برای پسرم که علیرغم خواب الود بودن مقاومت کرده درساشو تموم کرده بعد بخوابه

سلام وقت بخیر من هفته قبل شرایط برای دخترم و دوتا دوستاش فراهم کردن اومدم خونه از مدرسه و تا غروب باهم بودن هم باعث شناخت من از دوستاش شد هم به نیازش پاسخ داده شد که میتونه تو خونه هم بهشون خوش بگذره

سلام وقتتون بخیر دخترم در انجام کارای هنری توانمنده.منم همیشه نزد دوستان واشنایان ازش تعریف میکنم وکاراشو نشون میدم.خیلی اعتماد ب نفسش بالارفته و موجب شده دیده بشه وموردتوجه و علاقه اطرافیان واقع بشه در ضمن همین مساله توجه باعث شد تو سن ۱۱ سالگی مربی اوریگامی وکارای مینیاتوری در سرای محله منطقه بشه وبا سن کمش کلاس داری رو تجربه کنه

چقدر حرفتون امروز درست بود من مدتی هست دخترم به حجاب اهمیت نمیده با این که می‌دونه اشتباه میکنه ولی میگه دوستام با من قهر میکنن و یا گاهی حرفی میزنه که امروز متوجه شدم تمام حرکت های بخاطر جلب توجه کردن هست لباس کوتاه و نامناسب را بیشتر ترجیح میدهد و من وپدرش واقعا با این کار ناراحت هستیم انشاالله با شرکت در مهارت خانه هم حجابش وهم اخلاقش بهتر بشه ولی می‌دونم مشکل از من وپدرش هست شرایط زندگی ما اجازه نمی‌دهد زیاد بیرون ببرمش

سلام شبتون بخیر شبکه مستند برای کنکور مستند گذاشته که چه کارهایی می کنند این بچه ها طبق گفته های چند روزشما من به این نتیجه رسیدم که از راحت طلبی و رفاه زیاد بچه هاست. و من ازشهید بای تشکر می کنم معلوم نبود بافرزندم چجوررفتار کنم خداراشکر خدا کمک کند به صوتهای شما عمل کنم سرنمازدعاگوی شما هستم

سلام وعرض ادب تواین دوران دخترم ،که کمی تیپش عوض شده گیرنمیدم بهش،ختی نوع کفش‌هایی که انتخاب کرده هم عوض شده کلا خیلی گیرنمیدم برخلاف باباش که گیر چادر ونمازشه البته منم طاقت نماز نخوندن وچادرنپوشیدنشو ندارما اما توذهنم سناریو میچینم که خدای نکرده اگه خواست نپوشه چه کنم و...وکلا زود جوش نمیارم از همه جهات بررسی میکنم مسئله ورفتارشو،کمترین کارم اینه که یه نفس عمیق میکشم نامحسوس میگم بعدا درموردش حرف میزنیم و... ، چون اهل کتاب خوندنه امسال چندتا کتاب باهم سفارش دادیم ،معمولا هم بچه ها از تاریخ وگذشته ها دوس دارن بدونن ،چندتا کتاب خوب لابلای کتاباش سفارش دادم دوتا شو خونده خوشش اومد یکیش کتاب دعبل وزلفا بود سرگذشت شاعر دعبل خزائی که رمان واربود جذاب بود یکیشم فریب بود خداروشکر خوشش اومده بود ،سعی کردم غیرمستقیم بخوام روش کار کنم از علایق نوجوان‌ها کمی بررسی کردم ،آهنگهاشون و.....اطلاعاتم رو سعی میکنم به روز کنم که بتونم پایه حرفاش باشم ،توگفتگو باهام لذت ببره وخیلی کارای دیگه ...

برای جلب توجه مثلا به خاله اش زنگ زدم و گفتم پسرم چوب پرده و پرده ها رو نصب کرده حتما دیدیش واکنش مثبت نشان بده بعد به پسرم گفتم به خاله ات زنگ زدم و گفتم این کار را انجام دادی او هم خوشحال شد یا به همسرم گفتم از این به بعد مهمانی رفتیم حتما از کارهای فنی ای که پسرمون انجام داده در آن جمع حرفی بزنیم

سلام صبحتون بخیر و شادی راجب جلب توجه پسرم یه مدتی می گفت میخادخالکوبی کنه من مخالفتی نکردم گفتم ببین می تونی خودت تحملش کنی یانه چون بعدازیه مدت ممکنه دلت رو بزنه چندوقتی ازاین ماجراگذشت تااینکه یه روز گفت سرچ کرده عکس برگردونش هم هست که بعدازحمام رفتن پاک میشه ومیخادسفارش بده موافقتم رواعلام کردم وسفارش دادبراش آوردن وقتی میزدخیلی لذت میبرد بهم نشون میدادمیگفتم خیلی قشنگه الان کلا یادش رفته که همچین چیزی داره واستفاده نمی کنه،ولی درموردنحوه صحبتش باپدرش ‌‌الفاظ رکیک استفاده می کنه ونمی دونم این نیازبه جلب توجه روچطوربرطرف کنم البته بگم پدرش اصلا بابنده درتربیت هم سونیست مثلاً اگرپسرم ازباشگاه بیادوبازوبگیره من میگم ماشاالله چقدرخوب شدی و.... ولی ایشون میزنن توذوقش وحالشوخراب می کنند