یتیمان‌ڪاسہ ها؎‌شیررابرخاڪ‌اندازید! مجـٰال‌دلنوازی‌بـاعلـۍبسیـٰارڪوتـاھ‌اسـت:)🖤...

زینب‌هی‌میاد‌پیشِ بابامیگہ‌ بابا،‌‌تو‌دیگہ‌تنہامون‌نزار..💔 بابا‌،ما‌هنو‌‌‌ز‌بانبوده‌مامان‌ڪنار‌نیومدیم… بابا،جون زینبت بمون پیشمون

بچها‌برید برید ، ‌دیگہ‌بابارفتنیہ... چہره‌؎‌بابازر‌دشده‌از‌این‌زخم‌سر💔

و شࢪو؏ دݪ نگࢪانۍ هــٰا؎ زینب :)!'👀🚶🏿‍♂ - 19 مــٰاھ مبــٰاࢪڪ رمضــٰان

هۍ‌میگفت‌بابا‌‌چرا‌ زخم‌سرت‌انقدبا‌زشده🚶🏿‍♂ بابامن‌تحمل‌ندارم‌اینطور؎‌ببینمت

امشب ! آخࢪین شبۍسټ ڪھ زینب ، پدࢪ داࢪد💔👀

و سلامٌ علۍ قلب زینب صبوࢪ🖤✨

مولا‌‌با‌بے‌حالے‌فرمودند:حـسن‌جان‌بیا پسرم‌‌از‌ابجے‌زینبت‌خوب‌مراقبت‌ڪنیا اخه‌خواهرت‌‌ڪلی‌درد‌و‌سختے‌رو‌ میخواد‌تحمل‌ڪنه...💔

ڪے‌میدونست‌یہ‌رو‌زقراره‌بچه‌برادرش‌ تو‌ڪربلااینجوری‌‌‌شبیہ‌خودش‌ا‌زباباش‌ خواهش‌ڪنہ‌ڪه‌تنهاش‌نزارھ…

علۍ آقامہ علۍ درمون دردامہ علۍ ذڪࢪ لب روزا و شب هــٰامہ علۍ آقامہ😄💔

نمیدونم‌چر‌اهمه‌میگفتن‌امام‌حـسن‌ حالش‌بابقیہ‌بچه‌‌ها؎علۍفرق‌دارھ...

مردم‌مدینہ‌نمیدونستن‌ڪہ یه‌رو‌زتو‌ڪوچھ‌ها؎باریڪ‌مدینہ‌ امام‌حـسن‌وقتے‌پیشِ‌مامانش‌داشت‌ میرفت‌چہ‌اتفاقے‌‌رو‌باچشمش‌دید...💔