eitaa logo
تبیان مهدوی
2.9هزار دنبال‌کننده
38 عکس
19 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : خدا را بر نعمتهایش آنگونه شکر می کنیم که بربلایش ... ⃣:آیا همه بلاها از جانب خداوند است ؟ : ✍ از یک منظر همه چیز از خداست. ↩️و از سوی دیگر چون خداوند مبدا خیر است لذا آنچه از حسنات و خوبیها به ما می رسد از اوست و آنچه از بدیها و مصیبتهاست از ماست. ⏪می ماند مصیبتهایی که ظاهرش تلخ ولی نتیجه اش شیرین است که انها آزمایشهای نیک خداست. ⃣: منظور از بلا چه بلاهایی است ؟ : ✍ اشاره به این که بلاهاى الهى هم در واقع، نوعى نعمت است . ‼️ گاه بلاها سبب بیدارى و بازگشت به سوى خدا و ترک معاصى است . ⬅️و گاه ظاهراً بلا است ولى در باطن، نعمت است و ما تشخیص نمى دهیم. ⬅️گاه کفاره گناهان است . ⬅️و گاهى سبب شناخت قدر نعمت هاست. ⚠️چرا که تا انسان نعمتى را از دست ندهد و به مصیبتى گرفتار نشود ارزش نعمت ها را نمى شناسد. 🖇وگرنه خداوند حیکم على الاطلاق بى جهت کسى را گرفتار بلایى نمى کند پس بلاى او هم رحمت است و درد او درمان. : «خدای را بر‌ نعمتهایش آن گونه ستایش می‌کنیم که بر بلاهایش» ⃣: آیا بلا را داخل‌ در معنای نعمت می دانند؟ ⃣: آیا شکر بر بلایی که نمی‌دانیم از حکمت است یا حلول خشم خدا، درست است؟ چون اگر از خشم خدا باشد قاعدتاً باید از توبه ذکر می کردند. : ✍ اگر در خود عبارت دقت بفرمایید معلوم می شود که حضرت نعمت و بلا را دو چیز می دانند و بلا را لزوماً نعمت نمی دانند . ↩️ به خاطر همین است که می فرمایند: همان طور که در نعمتها ستایش می کنم در بلاهایش هم ستایش می کنم . 🔰نمی خواهند بگویند نعمت و بلا یکی است ، می خواهند بگویند چون هر دوی آنها از خداست و با حکمت الهی نازل می شود پس هر دو جای شکر و سپاس دارد . ↔️حالا نعمت که خود مشخص است از رحمت الهی ناشی شده ، بلا به معنای امتحان و آزمایش هم از حکمت الهی ناشی شده تا مؤمن در این ابتلا رشد پیدا کرده و ایمانش تقویت شود و آنجایی هم که نفاقی در ایمان انسان هست حداقل برای خودش رو شده و برود خودش را اصلاح کند پس باز هم جای شکرگزاری دارد . : به خدا ایمان داریم ، ایمان کسی که غیبها را به چشم خود دیده ، ... ⃣: آیا در اینجا مراد خود حضرت علی هستند یا همه مؤمنان ؟ ⃣: و منظور از غیوبی که حضرت فرموده اند با چشم خود دیده ایم چیست ؟ : ✍ ایمان به غیب مهمترین و اولین رکن ایمان و تقوای الهی است که در قرآن کریم آمده است. ✅ الذین یومنون بالغیب ... بنابراین اختصاص به امیرالمومنین سلام الله علیه ندارد. 💌 و منظور باور قلبی است نسبت به حقایقی که با چشم ظاهر قابل دیدن و با حس ظاهری قابل درک نیستند . 🔖مانند خود خدا و قیامت و روح و فرشتگان و ... ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─ : «خداوند روزی شما را ضمانت کرده و شما را به کار وتلاش امر فرموده ، پس نباید روزی تضمین شده را بر آنچه که واجب شده مقدم دارید . با اینکه به خدا سوگند آنچنان نادانی و شک و یقین به هم آمیخته است که گویا روزی تضمین شده بر شما واجب است و آنچه را که واجب کرده اند ، برداشتند.» ⃣1⃣: آیا منظور حضرت علی علیه السلام از آنچه که واجب شده ، امر به کار و تلاش و در جملات بعد منظور دست کشیدن از آن ، به امید روزی که خدا ضمانت کرده است ؟ لطفاً در این باره توضیح دهید . : ✍ دو چیز در برابر ما وجود دارد یکى تحصیل روزى است و دیگرى انجام فرائض الهى. 👆اوّلى را خداوند براى ما تضمین فرموده و دوّمى را بر عهده ما گذارده است. ⏪ بنابراین تمام همّت ما باید مصروف دوّمى شود در حالى که قضیه بر عکس است و بسیارى از مردم تمام تلاش و کوشش و دقت و فکر خود را به صورت حریصانه اى صرف تحصیل معاش مى کنند و وظایف اصلى انسانى و الهى خودرا به دست فراموشى مى سپارند. 📌سپس در ادامه این سخن مى فرماید : «با این که به خدا سوگند ! آن چنان (در این موضوع براى مردم) شک و تردید حاصل شده و با یقین به هم آمیخته که گویى آنچه تضمین شده (یعنى تحصیل رزق) بر شما فرض شده، و آنچه واجب گردیده (یعنى انجام اوامر الهى) از شما برداشته شده است. 💯البته شک نیست که منظور از عبارات فوق این نیست که مردم فعالیت هاى مثبت اقتصادى خود را متوقف کنند و تلاش براى زندگى آبرومندانه را کنار بگذارند و یا برنامه هاى اقتصادى جامعه تعطیل شود یا به کُندى گراید. ‼️بلکه هدف این است که از حرص و آز و دنیاپرستى و افزون طلبى که انسان را از علم و دانش و معنویّت دور مى سازد باز ایستند. : «پس در اعمال نیکو شتاب کنید، و از فرا رسیدن مرگ ناگهانی بترسید ، زیرا آنچه از روزی که از دست رفته ، امید بازگشت آن وجود دارد ، اما عمر گذشته را نمی‌توان بازگرداند . آنچه را امروز از بهره دنیا کم شده می توان فردا بدست آورد اما آنچه دیروز از عمر گذشته ، امید به بازگشت آن نیست . به آینده امیدوار و از گذشته ناامید باشید . از خدا بترسید و جز بر مسلمانی نمیرید .» ⃣1⃣: منظور از روزی که از دست رفته و آنچه امروز از بهره دنیا کم شده چیست ؟ ⃣1⃣: چگونه فردی که فرصت جوانی را از دست داده می تواند به آینده امیدوار باشد و آنچه از دست داده را بازیابد ؟ ⃣1⃣: آیا باتوجه به معنای زهد(حسرت نخوردن برآنچه ازدست رفته و شادمان نشدن به چیزی که به ما رسیده)، این عبارت حاوی معنای زهد است؟ : ✍ آرى ! «امید به آینده است و نومیدى از گذشته !» (الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِی، والْیَأْسُ مَعَ الْمَاضِی). 👌به راستى این منطق بسیار روشن و گویایى است که ساعات عمر به هیچ قیمتى قابل بازگشت نیست. ↩️در حالى که متاع دنیا و مواهب آن در هر شرایطى قابل بازگشت و جبران است . 💯بنابراین عقل و خرد مى گوید انسان باید نسبت به چیزى که قابل بازگشت نیست سخت گیر و حساس باشد، نه امورى که اگر امروز از دست رفت فردا ممکن است به دست آید . ⁉️در حالى که غالب مردم بر خلاف این اصل اساسى گام برمى دارند با از دست رفتن کمى از دنیایشان فریادشان به آسمان بلند مى شود. ⏪در حالى که به خاطر از دست رفتن روزها و هفته ها و ماه و سال، کمتر تأسف مى خورند و این عجیب است. 🔖و این که مى بینیم امام (علیه السلام) در این خطبه و خطبه هاى دیگر بارها روى این مطلب یا شبیه آن تأکید مى کند به همین خاطر است. 📚در حدیثى از امام سجاد (علیه السلام) مى خوانیم که شخصى نزد آن حضرت آمد و از وضع زندگى خود شکایت کرد (گویا گرفتار زرق و برق دنیا بود) 📣امام (علیه السلام)فرمود : «بیچاره فرزندان آدم، در هر روز گرفتار سه مصیبت مى شوند که هیچ کدام مایه عبرت آنها نمى شود، حال آن که اگر عبرت مى گرفتند مصائب دنیا بر آنها آسان مى شد. ◾️مصیبت اوّل این که هر روز که مى گذرد بخشى از عمر آنها کم مى شود (ولى به آن تأسف نمى خورند) ‼️و اگر مقدارى از مالش کم شود غمگین مى گردد در حالى که درهم (و دینار) جانشین دارد ولى عمر هرگز برنمى گردد. ◾️دوّم این است که هر روز از رزق خود استفاده مى کنند رزقى که اگر حلال باشد باید حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد کیفر مى بینند. ◾️ سپس فرمود مصیبت سوّم از اینها بزرگتر است عرض کردند، مصیبت سوّم چیست ؟ ⏪ فرمود : «مَا مِنْ یَوْم یُمِسی إلاّ وَقَدْ دَنَا مِنَ الآخِرَةِ مَرْحَلَةً لاَ یَدْرِی عَلَى الجَنَّةِ أَمْ عَلَى النّارِ; ♣️هر روز که غروب مى شود یک منزل به آخرت نزدیکتر شده اند ونمى دانند به بهشت نزدیکتر شده اند یا به دوزخ!! 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ «دنیا...فراهم آمده اش پراکنده و ملک آن غارت شده است» ⃣: منظور حضرت چیست؟ : ✍این عبارت در واقع بیان کننده وجه فانی شدن دنیا است . 📣حضرت می خواهند به ما بفرمایند که اگر با نگاه با بصیرت به دنیا بنگرید‌ ، مُلک و قدرت و مسؤلیت و پست و مقامی که همین امروز به کسی می‌رسد درست است که به ظاهر او و دنیا پرستان را شاد می کند ، اما برای انسان مؤمنی که پایان کار را دارد می‌بیند اتمام دوران پست و مقام را هم انگار دارد می‌بیند ، لذا همین الان انگار آن مُلک و مقام از دست رفته است . ⁉️یا مال و امکاناتی مثل مسکن و تجارتی که امروز به آن مغرور هستیم بزودی ما او را رها کرده و به قبر می رویم و او در دنیا برای دیگران می ماند . ⏪بنابراین دنیا ویژگی فانی شدنش خیلی خیلی روشن است . اگر ما چشم حقیقت بین داشته باشیم . 🔰می فرماید : «دنیا فراهم آمده اش پراکنده » 💯 یعنی آنچه را که امروز به زحمت خیال می کنیم با کلی کار و تلاش و حرام و حلال کردن جمع کرده ای در آینده بسیار بسیار نزدیک با مردن تو بعنوان ارث پراکنده می شود بین وراث . ‼️«و ملک آن غارت شده است» ⚠️قدرت و مسؤلیت و مقامی که امروز پیدا کردی بزودی از تو گرفته شده و به دیگران داده می شود . 📛 گویا کسانی به تو حمله کردند و پادشاهی تو را غارت کرده اند. ⃣: هر دو و با جمله «فإنِّی اُحَذِرُکُمُ الدُّنیا» ، شروع شده ، اما در یکی دنیا پرستی و در دیگری دنیای حرام معنا شده ، علت چیست ؟ : ✅اولاً: عبارت حرام را خود مرحوم دشتی در ترجمه نهج البلاغه اضافه کرده اند و در متن جز واژه الدنیا چیز دیگری وجود ندارد. ✅ثانیاً: اما به قرینه کلام حضرت روشن می شود که هرجا امام دنیا را مذمت می فرمایند قطعاً آن جنبه از دنیا و آن نوعی از مواجهه با دنیا مد نظرشان است که باعث سقوط انسان می گردد. ↩️لذا تعبیر به دنیای حرام در واقع به همان معنای دنیاپرستی است. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
═════ ೋღ🕊ღೋ════ «دنیای حرام،...کشنده ای تبهکار است» ⃣: در این که دنیا کشنده است حرفی نیست اما چرا حضرت او را تبهکار (گناهکار و مجرم) نامیده اند ؟ : ✍ به نظرم پاسخ شما در خود خطبه داده شده است آنجا که می فرماید: 📣«چه بسيار کسانى که بر آن (دنيا) تکيه کردند ناگهان آنها را به درد و رنج افکند، و چه بسيار افرادى که به آن اطمينان نمودند ولى آنها را بر زمين کوبيد. 🚫چه افراد صاحب جاه و جلال که دنيا آنها را حقير و کوچک ساخت ‼️و متکبران فخر فروشى که بر خاک مذلّتشان افکند، حکومتش ناپايدار و همواره دست به دست مى گردد، زندگى گوارايش ناگوار، شيرينى آن تلخ، غذاى آن مسموم، و طنابهايش کهنه و پوسيده است. 📛 زندگانش همواره در معرض مرگند، و تندرستانش در معرض بيمارى. ♨️حکومتش بر باد است، نيرومندانش مغلوب، صاحبان نعمتش رو به فنا، و همسايگانش غارت زده اند. ⃣: آیا در واقع این عذابهای دوزخ هست که عنوان شده یا برزخ است ؟ : ✍بند آخر بخشی مربوط به دورانی است که جسم ما در قبر و روح ما در برزخ است . 📛و بخشی هم مربوط می شود به محشر و روزی که از قبرها مبعوث و برانگیخته می شویم یعنی قیامت . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🕊ღೋ════
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «و چه باعظمت است آنچه را که از ملکوت تو مشاهده می کنم» ⃣: راز توانایی مشاهده ملکوت چیست؟ : ‼️آنچه که بعنوان ملکوت معرفی می شود یعنی حقیقتهای پشت پرده ظواهر دنیا ! 👌طبیعی است همانطور که ظواهر همیشه موجود هستند و ما آنها را می‌بینیم یا حس می کنیم ، حقایق آنها به طریق اولی موجود هستند . ⁉️مشکل ما با ملکوت این است که ما پشت حجاب غفلت ، جهل و معصیت قرار گرفتیم . ⬅️ پس راه عبور از این حجابها ترک جهل و غفلت و عصیان است تا ما به ملکوت برسیم و آن را مشاهده کنیم . 🔖همانطور که خدا در قرآن وعده داده هر کس مثل ابراهیم علیه السلام از حجاب نفس عبور کند و فقط به خداوند متعال متوجه باشد؛ "و کذلک نری ابراهیم ملکوت السموات و الارض " 🖇همه ی ملکوت آسمانها و زمین را مثل ابراهیم به او ارائه می‌کنیم . ✍پاسخ دیگر استاد درباره ملکوت : ✅اولاً: مراد از ملکوت در برابر مُلک، مشاهده اسرار نهفته در پشت پرده ظاهر دنیا است. ♻️دنیا ظاهری دارد که به آن عالم مُلک می گویند . ♻️و باطنی دارد که به آن عالم ملکوت می گویند که با چشم سِرّ قابل مشاهده است. ↩️بحث ملکوت و ابعاد و راه های ورود به ملکوت بحث بسیار مهم اما دامنه داری است که اینجا مجال بیان همه آن نیست لذا به یک نکته اش اکتفا می کنم. 📝یکی از تعابیری که حکایت از باز شدن چشم مؤمن به ملکوت می کند واژه است. 📣خداوند در قرآن کریم می فرماید:" خداوند به هر کس که مشیت اش تعلق بگیرد، حکمت می دهد و به هر کس حکمت داده شود، به او خیر کثیر داده شده است. ‼️حالا شما با مطالعه نهج البلاغه به دو حقیقت می رسید: 🔘۱. برخی راههایی که حضرت برای رسیدن به چشمه حکمت بیان فرموده اند مانند صَمت که فرمودند:" الصَّمتُ بابً مِن ابوابِ الحِکمه" 🔘۲. خود نهج البلاغه به شرط 👇👇 ● اعتقاد قلبی ● مطالعه با نیت فهم و عمل کردن ● طهارت نفس 👈تمامش حکمت بلکه چشمه حکمت است. : «رهایی از تو جز‌ به تو ممکن نیست» ⃣: این جمله یعنی چه؟ : ✍ یعنی اگر بنده با ارتکاب به گناه و عصیان مبتلا به سخط و غضب تو شود راهی جز عفو غفران خودت برای نجات وی از عواقب خشم تو ندارد. ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛ : «پیامبر طبیبی است که برای درمان بیماران سیار است . مرهم های شفا بخش او آماده و ابزار داغ کردن زخمها گداخته . برای شفای قلب‌های کور و گوشهای ناشنوا و زبانهای لال ، آماده و با داروی خود در پی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است .» ⃣: آیا ویژگی «سیار» بودن برای یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان، براستی در پیامبر بوده؟ یعنی پیامبر به شهرهای مختلف سفر می‌کرده اند؟ ⃣: منظور از این تعبیرات درباره بیماران ، مرهم های شفا بخش ، ابزار داغ کردن زخمها ، چیست ؟ ⃣: منظور از بیماران فراموش شده چه کسانی می باشد ؟ : ✍ یعنی پیامبر رحمتش را با نهایت خضوع و تواضع به همه جا نشر و گسترش می داد. 👌گاه خودش به خانه مرد یهودی که هر روز بر سر مبارک حضرت زباله می ریخت و چند روزی از او خبری نبود می رفت و او با دیدن این بزرگواری پیامبر، مسلمان می شد. ⬅️گاه محرومان و زجردیدگان را مورد ملاطفت خویش قرار می داد و به یتیمان و جزامیان رسیدگی می کرد. ⏪و گاه بیماران اعتقادی را با اعزام مبلغ و ازسال نامه ها به چشمه سلامت یعنی اسلام دعوت می نمود. 🖇آری شرک و کفر و نفاق و گناه اگر باطنش خوب درک شود جز زخم و چرک و نقص چیزی نیست و دعوت به توحید و تقوا و اخلاق در حکم مرهم و دارو است همان طور که قرآن شفا و رحمت است برای مؤمنین. : «ای مردم کوفه...چرا شما را عبادت کنندگانی بدون صلاحیت می بینم» ⃣: مگر عبادت کردن صلاحیت می خواهد؟ ⃣ :صلاحیت عبادت یافتن در چیست؟ : ✍ امام(علیه السلام) در این عبارات، با تشبیهات زیبا و رسایى که فرموده، یک حقیقت مهم را بیان مى کند که یکى از سرچشمه هاى گمراهى، تکیه کردن بر پندارهاى بى اساس و گمان هاى باطل و آراى فاسد و غیر مستدل است. ‼️اینها گاه ظاهر فریبنده اى دارد! همچون لب رودخانه ها، یا پرتگاه هایى که ظاهرش محکم، امّا زیر آن خالى شده است! 📛افراد بى خبر، پاى بر آن مى نهند و ناگهان در درون رودخانه، یا قعر درّه سقوط مى کنند. 🚫اینها با اصرار بر پندارهاى جاهلانه خود، همانند کسانى هستند که اسباب مرگ و سقوط خویش را بر دوش گرفته، به هر سو مى برند. ⁉️و یکى از ناهنجارى ها و بدبختى هاى آنان این است که براى توجیه افکار باطل خود به امور باطل دیگرى استناد مى کنند و به این ترتیب، روز به روز و لحظه به لحظه، در گمراهى عمیق ترى فرو مى روند. ⚠️اینها نقطه مقابل کسانى هستند که در آغاز این بخش، به آنان اشاره شد: کسانى که از چراغ هدایت رهروان راستین، نور مى گیرند و از چشمه هاى زلال علم آنها سیراب مى شوند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ : «اسلام...روشن بینی برای صاحبان عزم و اراده است» «نشانه های (اسلام) در بلندترین جایگاه است» «میدان مسابقه آن پاکیزه است» ⃣ : در مورد این عبارات لطفاً توضیح بیشتری دهید. : ✍ سؤال شما سه بخش دارد که به ترتیب بیان می کنم: 🔻۱. یعنی اسلام مایه بصیرت است براى آن کس که عزم بر درک حقیقت دارد. 👌همانطور که خداوند فرموده است :" قَد تبیّن الرّشدُ من الغَیّ" حقیقت در اسلام چنان از غی و باطل جدا شده که انسان منصف و عاقل خودبخود راه و روش اسلام را می پذیرد بدون اکراه و اجبار لذا "لااکراهَ فی الدّین" 🔻۲. در هر جاده و مسیری نیاز به تابلوهایی هست که به عنوان نشانه و نشان دهنده خطرها و گردنه ها و لغزندگی جاده ها و فاصله تا منزل بعدی و ... کار کند. ‼️هر چه این نشانه ها و تابلوها بالا تر و مرتفع تر باشند بهتر قابل رؤیت است. 🚷نشانه های اسلام در این کلام به تابلوهای راهنمایی در جاده تشبیه شده اند. 🔻۳. حضرت اسلام را به مسابقه اى تشبیه مى کند که تمام ارکانش در بالاترین مرتبه حسن و کمال است. ⏪مسابقه ها معمولاً نیاز به ارکانى دارد: ✔️۱- میدان تمرین ✔️۲- محلّ پایان مسابقه ✔️۳- اسب هاى آماده و ورزیده ✔️۴- جایزه عالى ✔️۵- سوارکاران شریف و باارزش. ⁉️میدان مسابقه اگر پاک نباشد اسب ها در حرکت دچار مشکل و اذیت می شوند. ⬅️در اسلام هم میدان زندگی پاکیزه از دست اندازها و سخت گیری هاست . : «برنامه این مسابقه، تصدیق کردن به حق، راهنمایان آن اعمال صالح، پایان آن مرگ...است» ⃣ : آیا منظور این است که اعمال صالح ما را به سوی اسلام راهنمایی می کنند؟ ⃣: در مورد برنامه این مسابقه توضیح بیشتر بفرمایید. : ✍ یعنی راه پیروزی در این مسابقه دو چیز است : 🔻۱) ایمان به معنای تصدیق کردن عقاید حقه ی اسلام مانند توحید 🔻۲)اعمال صالح ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹🕊🌹🕊؛ 🕊؛ 🌹؛ 🕊؛ : «اگاه باشید بینا ترین چشم ها آنست که در دل نیکی ها نفوذ کند» ⃣: آیا منظور آنست که بیناترین دیدگان آنست که نیکی و درستی ها را ببیند؟ : ✍ با توجه به کل خطبه و لحن آن نتیجه می گیریم که این سخن اشاره دارد به اینکه اگر شما و سایر مردم، چشم و گوش باز داشته باشید؛ پیداکردن راه خیر و سعادت، مخفى و پیچیده نیست. ‼️ولى افسوس! که هواى نفس و هوس هاى سرکش، چنان پرده ظلمانى بر چشم و گوش انسان مى اندازد، که حقایق واضح را نمى بیند و دوستانه ترین اندرز را نمى شنوند. : «ای مردم ...ظرفهای جان را از آب زلال چشمه هایی که از آلودگیها پاک است پر نمایید» ⃣: آیا منظور از چشمه ، حکمت است؟ : ✍ منظور کلام و بیان خود امیرالمؤمنین است که همه حکمت است. 👌زیرا قبل از آن می‌فرمایند: ای مردم چراع دل را از نور گفتار گوینده با عمل روشن سازید" 📣 و گوینده با عمل طبق ، خود امیرالمؤمنین هستند آنجا می فرمایند: ای مردم! سوگند به خدا من شما را به هیچ طاعتی وادار نمی کنم مگر این که پیش از آن خود عمل کرده ام..." : «خدا را ، خدا را ، مبادا شکایت نزد کسی برید که آن را برطرف سازد و توان گره گشایی ندارد» ⃣: چرا حضرت برای این امر، قسم داده اند؟ ⃣: آیا حاکم طاغوت هم شامل این افراد می شود؟ : ‼️این سخنرانی همانطور که در متن ترجمه آن هست ، فقط پنج روز بعد از بیعت گرفتن از مردم و بدست گرفتن حکومت ایراد شده است . ↩️لذا امیرالمؤمنین علیه السلام گویا دارند می‌فرمایند: همانطور که سه دوره شکایت خودتان را نزد نااهلانی که قبلاً خلیفه بودند بردید و هیچ نتیجه ای جز ضرر ندیدید دیگر این کار را نکنید . ⏪با وجود حاکم الهی و حاکم مورد تأیید شریعت مقدس ما حق نداریم سراغ حاکم غیر الهی که حاکم طاغوت است برویم . 👌پس امیر المؤمنین علیه السلام همانطور که شما فرمودید دارند به ما اشاره می کنند که ما نمی توانیم سراغ حکومت طاغوت برویم . 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع 🕊 🌹 🕊 🌹🕊🌹🕊
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄ «با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت فرمود. جز آنکه راه گمراهی پیمودند و در آنها خیری نبود همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگاری استقرارشان بخشید تا که آسیاب زندگی آنان به چرخش در آمد و نیزه شان تیز شد» ⃣: خستگان چه کسانی بودند؟ ⃣: آیا این وصف پیامبر ، الگوی امروز ماست برای بازیابی قوای خود و جمع کردن همه اقشار جامعه زیر پرچم ولی خدا؟ : ✍ بله اما متأسفانه ما سیره پیامبر را فراموش کرده ایم و هرکس حجاب ندارد یا ریش ندارد را دفع می کنیم. 👌اما پیامبر بدترین ها را جذب و اصلاح کرد. ⁉️واقعاً ما چند نفر خانم غیرچادری در نهج البلاعه ایها داریم؟ یا اگر این طیف افراد وارد جمع ما بشوند چگونه با انها برخورد می کنیم؟ 💯تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل «در این راه هرگز ناتوان نشدم و نترسیدم و خیانت نکردم و سستی در من راه نیافت» ⃣: چگونه ممکن است هرگز ناتوانی و سستی در‌ انسان رسوخ نکند؟ : ✍ اولاً: این امیرالمؤمنین علیه السلام است ، که هیچ عیب و نقص و کسالتی درباره پیگیری حق در او هرگز ایجاد نمی شود . 👈 ثانیاً: برای ما هم امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه توصیه کرده اند و یاد داده اند که چه کسانی هیچگاه در حق سست نمی شوند . 📚به خطبه متقین مراجعه کنید ، یعنی این نهج البلاغه شریف ، امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام وقتی می خواهند متقین را توصیف کنند. 🔖در این خطبه می فرمایند : « یکی از نشانه های پرهیزکاران این است که او را اینگونه می بینی در دینداری نیرومند ، نرمخو و دوراندیش است . دارای ایمانی پر از یقین ، حریص در کسب دانش ، با داشتن علم بردبار ، در توانگری میانه رو ، در عبادت فروتن ، در تهیدستی آراسته ، در سختی ها بردبار ، در جستجوی کسب حلال و در راه هدایت شادمان و با نشاط است و از طمع ورزی پرهیز می کند .» ↩️بنابراین تقوا و ایمان و یقین هر چه بالاتر برود انسان در راه هدایت با نشاط تر و با حوصله تر و قوی تر می شود . «به خدا سوگند درون باطل را میشکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم» ⃣: آیا این یعنی آنچنان بصیرت و فهمی وجود داشته باشد که بتواند حق را بطور تمام و کمال از احاطه ی باطل تشخیص داده و نه تنها تشخیص بلکه بیرون هم بکشند؟ ⃣: بنظر می رسد منظور حضرت فضای فتنه است.درست است ؟ ⃣: ما چگونه به چنین بینش دقیق و زیرکانه و نافذی برسیم که عملکرد ما در مواجهه با فتنه، این‌چنین باشد ؟ : ✍ بله این مربوط به دوران حکومت حضرت است که مانند دوران ۳۸ ساله جمهوری اسلامی پر از فتنه بود. 🖇هر روز شبهه ای در حقانیت حکومت امیرالمؤمنین با روش جنگ نرم القا می شد و در این اوضاع تقویت ایمان و بصیرت جز با محوریت تمسک جدی و عملی به ولی حق جامعه ممکن نیست. 📝در درباره اهل بیت علیهم السلام می خوانیم : آنان ستونهای استوار اسلام و پناهگاه مردم می باشند، حق به وسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه کنده شد. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
•┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈ : «در نادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند.» ⃣: لطفاً در اینباره توضیحی بفرمایید . : ✍همانطور که می‌دانید ؛ اَنفَعُ المعارف مَعرفةُ النَّفس ، یعنی سودمندترین شناختها ، خودشناسی است . ⁉️چرا ؟ چون انسان اولین و محبوبترین ، نزدیکترین و مهمترین موجودی را که ابتدا با آن سروکار دارد خودش است . 👈اگر انسان خودش را ارزشمند پیدا نکند ، خودش را درست نشناسد چطور می تواند دیگر چیزها را بشناسد ؟؟!! : «و این روزگاری است که جز مؤمن بی نام و نشان از ان رهایی نیابد. اگر درمیان مردم باشد او را نمی شناسند و اگر در میان مردم نباشد کسی سراغ او را نمی گیرد. آنها چراغ های هدایتند» ⃣: آیا صفت «بی نام و نشان» بودن برای مؤمنی که نجات می یابد هم بمعنای «ناشناس بودن درمیان مردم» و هم «شناخته شده درمیان مردم اما مهجور» است؟ : ✍ بدیهى است در زمان هایى که فساد جامعه را فرا مى گیرد و مدیران و سردمداران اجتماع، افراد فاسد و آلوده هستند؛ افراد مؤمن و با شخصیّت، اگر چهره هاى شناخته شده اى باشند جبّاران آنها را رها نمى کنند. ⛔️یا باید تسلیم شان شوند و در ردیف کارگزاران آنها قرار گیرند و یا در صورت مقاومت و امتناع، آنها را از میان برمى دارند. ↩️بنابراین، صلاح کار افراد مؤمن و با شخصیّت در این است که گمنام و دور از شهرت زندگى کنند، تا کسى به سراغ آنها نیاید. ⏪در عین حال این گمنامى ظاهرى، چیزى از مقام آنها نمى کاهد و نقش معنوى خود را در جامعه خواهند داشت. ⤵️📣 از این رو امام(علیه السلام) در ادامه سخن مى افزاید: «آنها چراغ هاى هدایت و نشانه هایى براى حرکت در شب هاى تاریک رهروان راه حقّ اند». 💫(أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الْهُدَى، وَ أَعْلاَمُ السُّرَى). 🔖گر چه خاموشند، ولى راه و رسم آنها براى افراد آگاه و بیدار سرمشق بزرگى است و به چراغ ها و نشانه هایى مى مانند که در مسیر مسافران نصب مى شود، تا در شب تاریک راه را گم نکنند و بى راهه نروند. 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•✨🌿🌺🌿✨•✾•••┈┈؛
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ «نیکوحال ترین آنها کسی است که جای گذاشتن دو پایش را پیدا کند یا جایی برای آسوده ماندن بیابد» ⃣: یعنی حتی برای مؤمنین هم چنین حالت رقت بار و شدیدی وجود دارد؟ ⃣: جایی برای آسوده ماندن؟ آیا این تعبیر به معنی این است که ابدا چنین جایی نمی یابد؟ : ✍ از تعبیر روایات بر مى آید که هول محشر و وحشت حساب رسى اعمال، مسأله عامّى است که همه حاضران در محشر را فرا مى گیرد. ♨️چرا که حتّى نیکوکاران از حساب رسى دقیق پروردگار، بیم ناکند! ⏪هول محشر عوامل فراوانى دارد که یکى از آنها همان ضیق مکان است که در جمله بالا آمده است. ⃣: اگر ممکن است درباره هول محشر توضیحات بیشتری بدهید ، یا کتابی معرفی بفرمایید . : ✍ ظاهراً آنچه که از آیات و روایات برمی آید ترس مبعوث شدن از قبرها و محشور شدن در محشر برای حساب و کتاب و میزان امری بسیار بسیار نگران کننده و وحشتناک است و گریزی هم از آن نیست مگر آنچه که در روایات برای کاستن از این ترس و هراس آمده و شاید فقط عده ای از مخلَصین باشند که این هول و هراس را ندارند . 🔖خداوند در ابتدای مبارکه می‌فرماید :" آن روز چنان ترسناک است که زنهای باردار بارشان و فرزند داخل شکمشان را سقط میکنند. 🖇و بعد می فرماید: آنقدر وحشتناک است که مادری که در حال شیر دادن به فرزند خود است از هول قیامتی که در حال برپا شدن است فرزند شیرخواره اش را رها می کند و می رود تا به داد خودش برسد . " ‼️اگر خواستید مطالعه کنید در اینطور موارد شاید یکی از بهترین کتابها ، کتاب منازل الاخرة نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی است که به زبان فارسی هم هست. «در این هنگام وای بر تو ای بصره از سپاهی که نشانه خشم و انتقام الهی است.بی گردوغبار و صدایی به تو حمله خواهند کرد و چه زود ساکنانت به مرگ سرخ و گرسنگی‌ غبارآلود دچار می گردند» ⃣: آیا این توصیفات باتوجه به پاورقی آقای دشتی، با حمله غواصان رزمنده ایران به بصره همخوانی دارد؟ : ✍ با توجه به اینکه بعد از امیرالمؤمنین علیه السلام ، بارها شهر بصره مورد هجوم قرار گرفته ، هیچگاه نمیتوان بطور قاطع گفت حتماً منظور امیرالمؤمنین حمله والفجر ۸ هست که رزمندگان عزیز ما از اروند عبور کرده و بصره را تهدید کردند ، ضمن اینکه ما در این عملیات اصلاً وارد شهر بصره نشدیم . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾ : «ای مردم! دشمنی و مخالفت بامن شما را تا مرز گناه نراند» ⃣: چرا فرمودند« تا مرز گناه» حال آنکه دشمنی و مخالفت با امام گناه بزرگی است. ⃣: آیا منظور آنست که اگر به این مرز رسیدید دیگر ممکن است ‌هر گناهی مرتکب شوید؟! : ✍ اشاره به این است که: کینه توزى ها و لجاجت ها و حسادت ها در بسیارى از موارد، انسان را به گناه مى کشاند و پرده اى در مقابل چشم او مى افکند و چهره حقیقت را نمى بیند. 👈این عبارت نوعی پیشگویی است که متأسفانه بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام محقق شد . 👌و حاکمان و بخشی از مردم به دلیل کینه نسبت به امیرالمؤمنین دست به انواع ظلم ها و غارتگری ها در حق اهل بیت زدند که نمونه اش ماجرای کربلا بود. : «به هنگام شنیدن سخن من به گوشه چشم، یکدیگر را ننگرید» ⃣: منظور حضرت چه بوده است؟ ⃣: آیا مردم با این نگاه گوشه چشمی، صحبت های امام را تمسخر میکرده اند؟ ⃣:تاریخی برای این خطبه ذکر شده است؟ : ✍ منظور حضرت از این عبارت این است که : به سخنان من با دیده انکار ننگرید. 💯چون در همان زمان که حضرت این فرمایشات و امثال آنرا می فرمودند در جمع مردم ، تعداد زیادی بودند که منکر این حرفها بودند. ⚠️و امیرالمؤمنین را حداقل در دلهایشان متهم می کردند به اینکه غیر واقع صحبت می کند . ↩️لذا حضرت می فرماید: که با دیده انکار به صحبتهای من گوش ندهید بلکه سعی کنید صحبتها را درست بفهمید و قبول کنید . ‼️شاهد این معنا هم عبارتهای بعدی است که امیرالمؤمنین مجبور می شوند قسم بخورند و برای اثبات فرمایشات خودشان دلیل و سوگند بیاورند. # بند_دوم: «و آنگاه که کشتزار او به بار نشست و میوه او آبدار شد و چون شتر مست، خروشید و چون برق درخشید، پرچم های سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز درآید» ⃣: با توجه به این که مقدمات فتنه را این‌چنین توصیف کرده اند و جامعه ما نیز از فتنه دور نیست، فضای قبل از فتنه، تازمانی که میوه ی‌آن آبدار ‌و کشتزارش آماده شود توضیحاتی بفرمایید. : ✍امیرالمؤمنین علیه السلام درباره فتنه نکات خیلی دقیق و کاملی در نهج البلاغه دارند که باید همه عزیزان مطالعه کنند . 👌اما یک نکته که بیشتر مرتبط با سؤال خواهر بزرگوار ماست این است که حضرت در نهج البلاغه می فرمایند : "همانا آغاز فتنه ها با شبهه شروع می شود . 👈" مثلا در ماجرا و فتنه ۸۸ با ایجاد یک شبهه ی دروغین در سلامت انتخابات یک فتنه بزرگ راه افتاد . ⏪ این شبهه را در ذهن مردمی که در ایام انتخابات هم بصورت طبیعی دچار هیجانات و احساسات غلیان یافته هستند انداختند که در نتیجه انتخابات تقلب شده است. ⛔️با این دروغ بزرگ و ایجاد این شبهه ی جدی بخشی از مردم عزیز ما را نگران سلامت انتخابات و نگران رأیشان کردند و این شبهه را چنان دامن زدند که مردم بخشی شان باور کردند و به این اعتقاد که باید حق خودشان را پس بگیرند به خیابانها ریختند و آن اتفاق ناگوار و تلخی افتاد که همه شاهد بودیم . ↔️بنابراین آغاز فتنه ها با شبهه است . 💯باید مراقب باشیم هر وقت فضای شبهه در جامعه شدید شد باید ببینیم نقطه تمرکز شبهه ها کجاست ؟ ⁉️و متوجه باشیم که دشمن می خواهد از آن نقطه حداقل جمعی از مردم را دچار عصبانیت کند و با عصبانیت آنها را به صحنه خیابانها بکشد و از این هیجان آنها استفاده کند برای فتنه انگیزی . ↩️ادامه دارد... 🖊حجت‌الاسلام مهدوی ارفع ✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾