🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه138
#بند_اول:
«او(حضرت مهدی علیه السلام) ... کتاب خدا و سنت پیامبر (صلوات الله علیه و آله وسلم) را که تا آن روز متروک ماندند زنده می کند»
#سؤال4⃣: با توجه به اینکه متروک یعنی ترک شده و رها شده، آیا براستی آنچه ما امروز در جامعه خودمان مشاهده می کنیم، ترک کتاب و سنت است؟
#جواب:
🚫متروک یعنی چیزی که اصل آن نزد ما هست اما آن قدری از آن استفاده نمیشود تا به فراموشی سپرده می شود.
💢مثل یک خانه متروکه در محله شما ستونهایش ، دیوارش ، سقفش ، در و پنجره همه پا برجاست ؛ اما کسی درون آن ساکن نیست .
⬅️اینقدر این خانه مورد غفلت و فراموشی قرار می گیرد که اصلاً گویی کسی یادش نیست چنین خانه ای در این محله هست ، چون ما عادت کرده ایم خانه را با اهل آن می شناسیم ، می گوییم خانه آقای رضایی ، خانه خانم محمدی ، خانه اکبر آقا و ...چون انسان به آن خانه روح می دهد .
↔️وقتی قرآن و سنت عمل نمی شود در جامعه ای ، مثل خانه ای ست .
#بند_دوم:
#سؤال5⃣: آیا پیش گویی هایی که مولا فرموده اند و سرتیتر خورده که مربوط به چه واقعه ای است(مثلاً اینجا تهاجم خونین مروان به کوفه)، آیا تنها همان مصداق را دارد یا امکان دارد که در این زمان هم اتفاق بیفتد؟ (گاهیبعضی توصیفات با وحشی گری هاییکه داعش در این زمان انجام میدهد منطبق است)
#سؤال6⃣:آیا این جنگها هم مانند آنچه درمورد لوح محو و اثبات فرمودید است که ممکن است اتفاق بیفتد و ممکن است اتفاق نیفتد؟ اگر اینچنین است پس هشدارهای امام برای هوشیاری مردم جهت جلوگیری از رویدادن این جنگهاست؟
#جواب:
‼️در مورد پیشگویی هایی که امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه یا جاهای دیگر انجام داده اند و فرمایش کرده اند ، هم می توانیم حوادثی که در زمان نزدیکی بعد از شهادت ایشان رخ داده و کاملاً انطباق بر ویژگی های آن پیشگویی دارد و مصداقش دانست .
✅هم حوادث دیگری که در آینده مشابه آن اتفاق می افتد .
↩️بنابراین هیچ مشکلی ندارد که ما بگوییم آنچه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند ، بخشی از آن قبلاً محقق شده و مصادیق آن هم در آینده یکی یکی دارد محقق می شود . چه بسا همین اتفاقی که امروز در عراق دارد می افتد .
👌منتهی چون گاهی تعبیر ایشان صریحا به اسم شهر یا شخصی بر می گردد ، آنجاهایی که تعابیر کاملاً شخصی می شود ، یعنی به اسم علَمی مثل ڪوفه ، بصره یا شخصی مثل مروان و ... بر می گردد ، در آنجا دیگر ما نمی توانیم سرایتش دهیم به حوادث دیگری که در آینده در نقاط دیگری اتفاق می افتد .
#سؤال7⃣: بعضی از تیترهایی که برسر بندها آمده و خبر از تهاجم کسی را داده نشان نمیدهد که فقط برای اون زمان بوده است؟ مثلاً در #خطبه138 #بند_دوم قرینه ای انحصاری در اینکه فقط مربوط به تهاجم مروان است نبوده چون فرمودید وقتی اسم علم و... بیاید. آیا درست عنوان بندی شده است؟
#جواب:
✍ این عنوان بندی ها بر اساس نظر شارحان و مفسران یا برداشت های شخصی مرحوم سید رضی است لذا ممکنه دقیق و کامل نباشد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه137
بند_دوم :
«خدایا طلحه و زبیر پیوند مرا گسستند ، برمن ستم کرده و بیعت مرا شکستند و مردم را برای جنگ با من شوراندند»
در جامعه ای که انقلابیون پشیمان (مانند طلحه و زبیرها) از مواضع انقلابی خود منصرف میشوند و در مقابل ولی حق جبهه میگیرند و مردم را علنی یا آشکار بر ضد ولی حق ، صف بندی می کنند:👇👇
#سؤال6⃣: ولی حق چگونه باید با آنها برخورد کند؟
#سؤال7⃣: مردم ، چگونه؟ (درحالی که آنان وجهه و آبرو دارند و هنوز عداوت خود را کاملاً آشکار نکرده اند.
#سؤال8⃣: آیا نفی آنان توسط مردم مساوی با مخدوش کردن وحدت جامعه است؟
#سؤال9⃣: ظاهراً ناکثین با خوارج شباهت زیادی دارند. لطفاً ناکثین را با خوارج مقایسه کنید.
#سؤال0⃣1⃣: چگونه شر چنین خواصی را که با اتحاد تعداد کمی از آنان، آشوبهای بزرگ و هزینه های سنگین بر جامعه اسلامی تحمیل میشود را خنثی کنیم؟
#سؤال1⃣1⃣: تحلیلی از وضعیت جبهه حق و ضعف و قوت آن در ایجاد ماجرای ناکثین، برخورد با آنان و رفع آن بفرمایید.
#سؤال2⃣1⃣: آیا ماجرای ناکثین، مصداق فتنه بود؟
#جواب:
✍ اولاً یقیناً هر دو ماجرای ناکثین (طلحه و زبیر) و مارقین (خوارج) از مصادیق بزرگ فتنه بود همچنان که حضرت در نهج البلاغه هر دو را #فتنه نامیده است.
‼️دلیل این مطلب در مورد هر دو گروه _ که به نوعی شباهت آنها هم هست_ این بود که:
✅ اولاً: هر دو ماجرا به دلیل حضور افراد سرشناس، مقدس و سابقه دار در اسلام ظرفیت متحیر شدن جامعه را فراهم می کرد.
⏪یعنی بسیاری از عوام و توده مردم مردد می شدند که آیا حق با علی علیه السلام است یا با جریان مقابل وی؟
👌حداقل در نوع مواجهه حضرت در ایستگاه آخر با هر دو گروه، در دلها شک و تردید بوجود می آمد که آیا کشتن انها درست و مشروع است یا نه؟
📖که باز هم این نکته در نهج البلاغه اشاره شده است ماجرای ربیع بن خثیم و قصه حارث بن حوط در #حکمت262
✅ثانیاً: در هر دو ، دو بهانه به ظاهر شرعی در دست مخالفین بود:
⛔️در جمل، بهانه دروغین نقش علی در قتل عثمان !
⛔️و در جمل، بهانه جاهلانه خروج علی از دین به دلیل پذیرش حکمیت غیر خدا در صفین!
↩️اما بین این دو ماجرا فرقهایی هم بود نظیر اینکه خوارج جاهل بودند ولی اصحاب جمل عالمانه و عامدانه ضربه می زدند.
⁉️اما عکس العمل ولی حق:
🔻۱. روشنگری گسترده و مستمر و مرحله ای
🔻۲. دعوت از سران فتنه قبل و در حین فتنه برای ارشاد آنها و لااقل اتمام حجت با آنها
🔻۳. صبر و مدارا به نیت پیشگیری از درگیری
🔻۴. برحذر داشتن آنها از عواقب فتنه ای که به راه انداخته اند
🔻۵. تبیین دقیق و شفاف مرز بین جبهه حق و جبهه باطل برای بصیرت یابی توده مردم
🔻۶. کمک گرفتن از خواص جبهه حق برای روشنگری
🔻۷. در نهایت برخورد با فتنه و حفظ امنیت جامعه و اقتدار حکومت اسلامی به عنوان دو امانت الهی
#بند_دوم:
«خدایا آنچه را بستند تو بگشا»
#سؤال3⃣1⃣:منظور چیست؟
#جواب:
✍ یعنی بیعتى را که از مردم گرفته اند نافرجام کن
#بند_دوم:
«خدایا...آنچه را محکم رشته اند پایدار مفرما»
#سؤال4⃣1⃣:چه چیز را محکم رشته بودند؟
#جواب:
✍ یعنی کارهایى را که تصمیم قطعى بر آن گرفته اند استحکام نبخش، مرادشان براندازی حکومت امیرالمؤمنین بود .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#خطبه133
#بند_اول:
«آسمانها و زمینها کلیدهای خویش را به او سپردند»
#سؤال1⃣: چرا فاعلِ سپردن اختیار بدست پروردگار را ، آسمانها و زمینها معرفی کرده اند؟ مگر نه اینکه آنان هیچ گونه اختیاری از خود ندارند و همیشه کلید شان بدست خدا بوده؟
#سؤال2⃣: کلید گفته شده در این خطبه چیست؟
#جواب:
✍ اولاً: این عبارت و عبارت قبلی و بعدی اش به زیبایی از صنعت تشبیه و استعاره بهره برده است.
👌ثانیاً: حضرت با توصیف مذکور میخواهند این حقیقت را بیان کنند که خداوند هر جا را اراده کند مى گشاید و هر جا را اراده کند قفل مى نماید و همه کارهاى او مطابق حکمت است.
👈این تبیین، شرح اسم قابض و باسط الهی یا اسم معطی و مانع است و امثال آن .
#بند_اول:
«و از شاخه های درختان،نور سرخ رنگی شعله ور شده، میوه های رسیده را به انسانها تقدیم می دارند»
#سؤال3⃣: منظور از نور سرخ رنگ از شاخه های درختان شعله ور شده چیست؟
#جواب:
✍ شاید مراد از این فراز آتشی باشد که با سوزاندن شاخه های درختان تولید می شود.
💯 همان طور که در سوره مبارکه واقعه فرمود.
📖ونیز مى فرماید : « (الَّذِى جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الاَْخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ)
📣همان خدایى که براى شما از درخت سبز آتش آفرید و شما به وسیله آن آتش مى افروزید»
#بند_سوم:
«خدا پیامبر را پس از یک دوران طولانی که دیگر پیامبران نبودند فرستاد»
#سؤال4⃣: آیا با توجه به اینکه ادیان پیامبران _ که حجت خدا بر مردم بودند_ تحریف شده بود، نتیجه این است که در آن زمان زمین از حجت خدا خالی بوده است ؟
#سؤال5⃣: در بین عرب جاهلیت(بجز مسیحیان و یهودیان آنان) آیا دین و مذهب خاصی بوده ؟ حال آنکه میدانیم اغلب به آداب آبا و اجدادیِ خود عمل میکردند.
#جواب:
✅اولاً: زمین از حجت خالی نبود زیرا ما یک رسول داریم، یک نبی!
💯اگرچه با عروج حضرت عیسی به آسمان تا زمان پیامبر اعظم نبی صاحب شریعتی نیامد اما رسولان الهی وجود داشته اند.
✅ثانیاً: کافران دو گروه بودند :
🔴گروهى که به کلى خدا را به فراموشى سپرده و اعتقادى به حق نداشتند
🔴و گروه دیگرى که مشرک بوده و براى خداوند همتایانى قرار داده بودند.
↩️پیامبر (صلى الله علیه وآله) با هر دو گروه جهاد کرد.
🖇نخست جهاد فرهنگى و تبلیغی سیزده سال تمام به این جهاد پرداخت و گروه زیادى را از این طریق به آیین اسلام درآورد.
📌سپس هنگامى که مشاهده کرد گروه معاندان و بندگان زر وزور، سدّ راه مردم پاکدل و مانع پذیرش آیین خدا هستند، دست به جهاد نظامى زد تا مانع را از سر راه بردارد، بى آن که کسى را مجبور به پذیرش آیین خود کند، چرا که (لاَ إکْراهَ فِی الدِّینْ).
#بند_پنجم:
«حیات و زندگی چونان حکمت و دانش است که حیات دل مرده و بینایی چشم های نابیناست و مایه شنوایی برای گوشهای کر و آبی گوارا برای تشنگان است که همه در آن سالم و بی نیازند»
#سؤال6⃣: لطفاً توضیح دهید.
#جواب :
✍ منظور از «حکمت» در عبارت فوق، علم و دانش است.
💯همان علم و دانشى که :
🔹انسان را به خدا نزدیک کند
🔹و امور زندگى مادى و معنوى را نظام بخشد
🔹و از بیهوده کارى باز دارد
🔹و در یک جمله، همان گونه که در قرآن مجید آمده است : خیر کثیر را عائد صاحبش بنماید.
📖(وَمَنْ یُؤتَ الحِکْمَةَ فَقَدْ اُوتِیَ خَیْراً کَثیراً)
📜امام (علیه السلام) در عبارت پر معنى بالا، اوصاف پنجگانه اى براى حکمت بیان مى کند، و موقعیّت آن را در زندگى مادى و معنوى بشر روشن مى نماید.
✅نخست مى فرماید : حکمت، حیات قلب مرده است .
🔖یعنى ارواح و افکارى که بر اثر جهل همچون مردگان هیچ حرکت و اثر مثبتى ندارند، در پرتو علم و حکمت جان مى گیرند و زنده مى شوند و به حرکت در مى آیند.
✅دوّم و سوّم این که : حکمت، چشمان کوردلان و گوشهاى ناشنوایان را بینا و شنوا مى کند و حقایقى را که به خاطر فرو افتادن پرده هاى جهل بر چشم و گوش ناآگاهان قابل دیدن و شنیدن نبود براى آنها روشن مى سازد.
🔁 به گونه اى که چهره حق را در سرتاسر آفرینش مى بینند و آواى تسبیح موجودات را مى شنوند و پیام رهبران الهى را درک مى کنند.
✅ و در چهارمین و پنجمین وصف مى فرماید : تشنگان حق از سر چشمه حکمت سیراب مى شوند و تمام بى نیازى و سلامت را در آن مى یابند و به این ترتیب چیزى از خیر و برکت و سعادت و خوشبختى باقى نمى ماند، جز این که در حکمت و دانش نهفته است.
📣در واقع امام (علیه السلام) مى فرماید : دو نوع حیات وجود دارد:
🔻حیات مادى و جسمانى که غالباً مردم از آن سیر نمى شوند.
🔻و حیات معنوى و روحانی: که از آن برتر است و آن، علم و دانش مى باشد که خردمندان و آگاهان هیچ گاه از آن، سیر و ملول نخواهند شد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
#خطبه128
#بند_سوم:
«این است آن علم غیبی(ذاتی) که غیر از خدا کسی نمیداند. جز اینها علومی است که خداوند به پیامبرش تعلیم داده (علم غیب اکتسابی) و او به من آموخته است.»
#سؤال6⃣: یعنی خدا علم «قیامت و نزول باران و آنچه در شکم مادران است، و کاریکه هر فرد در فردای خود میکند و سرزمینی که در آن می میرد» را به پیامبر نداده است؟ چون فرموده است سوای اینها علومی است که خدا به پیامبرش داده است.
#سؤال7⃣: بعضی از این علوم، امروزه از طریق تکنولوژی های روز قابل فهم است مانند آنچه در بطن مادران است. پس چگونه است که فرمودند اینها را غیر از خدا کسی نمی داند؟
#سؤال8⃣: آیا این تکنولوژی ها که غالباً خاستگاه آنها غرب است، مصداق علوم دزدی است؟
#سؤال9⃣: باتوجه به سؤال قبل آیا علم غیب، با تکنولوژی های بشری قابل کشف است؟!
#جواب:
✅اولاً: یادمان باشد که فهم همه آنچه که حضرت دارند و حتی همه آنچه که ایشان بیان می کنند برای هر کسی و با هر روشی مقدور نیست.
👌همانطور که فهم همه آنچه خداوند دارد برای پیامبر و اهل بیت علیهم السلام جز با اذن و عنایت خود پروردگار مقدور نیست.
✅ثانیاً: همانطور که در #خطبه91 آمده راه رسیدن به پشت پرده غیب، جستجو و ژرف نگری نیست.
↩️بلکه این ها اعتراف به عجز و ترک ژرف نگری اهل بیت را راسخون فی العلم (آیه ۷ آل عمران) کرد و مورد مدح الهی.
⬅️با این دو مقدمه؛ مطلب بسیار ذی قیمتی درباره نحوه علم غیب اهل بیت علیهم السلام دارم که حیفم میآید به همین راحتی بیانش کنم تا خدای ناکرده هدر نشود.
‼️لذا خواهش می کنم با دقت و حوصله به مطالب زیر گوش بدهید.👇👇👇
🔰مطلب اول اینکه: اول باید به نیت خودتان مراجعه کنید ، ببینید برای چه می خواهید از پاسخ این سؤالی که کردید سر در بیاورید ؟
⁉️ما برای چه می خواهیم ببینیم نحوه و اقسام علم غیب چیست ؟
⁉️بالاخره اهل بیت علیهم السلام علم غیب دارند یا ندارند ؟
⁉️اگر علم غیب دارند ، به چه اموری تعلق می گیرد ؟
⁉️اگر علم غیب ندارند پس چرا بعضی از خبرها و پیشگویی ها را جلو جلو انجام می دهند؟
💯قصد و غرض و نیت در این قصه بسیار بسیار مهم است .
⚠️خواهش میکنم این مسأله را جدی بگیرید .
⏳گاهی وقتها نداشتن یک نیت درست حتی در قالب یک پرسش اعتقادی تیرگی برای قلب و روح ما می آورد .
📜همانطور که حضرت در این خطبه و خطبه متقین در مقابل یک سؤال اولاً هشدار می دهند ، عصبانی می شوند و بعد هم آن را نسبت به شیطان می دهند .
🔊می گویند : شیطان این سؤال را در زبان تو قرار داد .
⏪با اینکه ظاهر سؤال ، سؤال اعتقادی است و بالاخره پرسش را باید پرسید تا از جهل خارج شد؛ اما حضرت بدون تعارف و اغماض میفرمایند این پرسش را شیطان در زبانت قرار داده تا بیانش کنی .
🔰ثانیاً :اینکه مفسرین بزرگوار تلاش کرده اند توجیهی برای این مسأله ایجاد کنند ، با تمام احترام و تکریمی که نسبت به همه بزرگواران داریم روش درستی به نظر نمی رسد .
🔎بعنوان نمونه فقط عرض می کنم ، قصدی ندارم ، مثلاً در تفسیر همین #خطبه مراجعه کنید به فرمایشات مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیةالله العظمی مکارم شیرازی ، ببینید در آن تلاشی که ایشان و تیم محققین زیر نظر ایشان کرده اند ، چقدر ناکام مانده اند .
🖇آخر آنهم مشخص نشد که پاسخ این سؤال چه می شود؟!
🔖دلیلش هم این است که خیلی وقتها فهم این حقایق با تلاش ذهنی و مطالعه و فیش برداری و امثال این ، میسور نمی شود .
📝بلکه چند نکته در اینجا باید مورد توجه باشد :
🔻۱- اساسا قرار نیست ما خیال کنیم همه چیز را می فهمیم .
◀️ما هم باید مثل اهل بیت علیهم السلام که در مقابل خدا اظهار به عجز کرده اند و در آن جاهایی که دسترسی نداشته اند و تکلیف دسترسی هم نداشته اند ترک ژرف نگری کرده اند ، امتحان پس بدهیم .
♨️این امتحان ، امتحان بسیار پیچیده ایست که عبارت باشد که از طرفی معتقد باشیم که دین اسلام دین تحقیقی است و حرف زور و بی حکمت و دلیل در آن نیست .
💢و از طرف دیگر معتقد باشیم که قرار نیست ما همه دلایل و حکمتها را بفهمیم .
👈در #آیه7 سوره مبارکه آل عمران ، عبارت بسیار ظریفی هست که متأسفانه بسیاری از مفسرین قرآن به آن دقت نکرده اند.
📖آنجا می فرماید: که اهل بیت علیهم السلام در مقابل آنچه که از خدا دارند ، «یقولون کُلٌ مِن عندِ ربِّنا »
🔁بصورت کلی و اجمالی می گویند که هر چه که هست از نزد پروردگار است دیگر ، نه اینکه دانه دانه باید برایشان باز شود تا قبول کنند .
💯نه !! آنها پایه ها و اساس را که قبول کردند حالا در ادامه هر چیزی که از خداست می دانند درست بوده و حکیمانه است و خدا گزاف نمی گوید .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
🕊🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🕊
🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇🎇
═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════
#خطبه127
#بند_دوم:
«بهترین مردم نسبت به من گروه میانه رو هستند »
#سؤال1⃣:آیا حضرت این میانه روی را حد فاصل دوستیِ افراطی ایی که ایشان را خدا بدانند تا کینه توزی و دشمنی می دانند؟
#جواب:
👌بله منظور همین است .
🖇یعنی کسانیکه در محبت امیرالمؤمنین مسیر اعتدال و حق را می روند.
↔️یعنی همان جایی که خداوند برای اهل بیت علیهم السلام قرار داده را به آن اعتقاد دارند و در آن افراط نمی کنند .
#بند_دوم:
«همواره با بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است»
#سؤال2⃣: منظور حضرت از بزرگترین جمعیتها چیست؟
#جواب:
✍ همیشه توده هاى مؤمن، در مسیر حق حرکت مى کنند و اگر گروهى دچار اشتباه شوند، گروه دیگر آنها را آگاه مى سازند و از خطر گمراهى نجات مى دهند.
👌ولى افراد تکرو و گروه هاى کوچک و منزوى از جامعه اسلامى، گرفتار انواع خطاها و انحرافات مى گردند.
📛و شیطان همیشه وسوسه هاى خود را در میان آنها تشدد مى کند، و صید خوبى براى لشکر شیطانند .
⏪همان گونه که وقتى گوسفندى از گله گوسفندان جدا و از زیر نظر چوپان خارج مى شود، گرگها به او حمله مى کنند و طعمه خود مى سازند.
#بند_دوم:
«از پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها، بهره ی شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه ی گرگ خواهد بود»
#سؤال3⃣: آیا تنهایی مذکور، تنهاییِ حاصل از تفرقه های دینی و اعتقادی ست(باتوجه به ابتدای جمله) ؟
#سؤال4⃣: و آیا کلاً انسانی که تنهاست طعمه ی شیطان است؟
#جواب:
✅مراد از تنها و تنهایی در این خطبه همان جدا شدن از اکثریت مؤمنین است که حاصل تفرقه و پراکندگی است.
💯اگرچه تنها بودن فردی هم در بسیاری از موارد برای انسانهای عادی مقدمه گناه می شود و شیطان انسان تنها را بهتر فریب می دهد ، اما در این خطبه مراد از تنهایی در مقابل #اتحاد و وحدت جامعه است .
#بند_دوم:
«آگاه باشید هرکس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایی» دعوت کند او را بکشید هرچند که زیر عمامه ی من باشد»
#سؤال5⃣: مگر حضرت در جای دیگری فرمان تحمل خوارج را نداده بودند؟
#جواب:
✍ آنجا که حضرت امر به مدارا می کنند و خود نیز بیش از همه مدارا می کنند، تا جایی است که خوارج فقط به توهین و تشکیک نسبت به حقانیت حضرت مبتنی بر خطای پذیرش حکمیت مشغولند.
⬅️ اما وقتی با جمع آوری عده و عُدّه قصد اختلاف افکنی در متن جامعه را کردند دیگر مدارا مشروع و منطقی نیست.
↩️لذا خود حضرت با آنان جنگیدند .
#بند_دوم:
آگاه باشید ! هر کس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایی» دعوت کند او را بکشید ، هر چند که زیر عمامه ی من باشد .
#سؤال6⃣: با توجه به اینکه ، این فرموده حضرت در زمان ما مصادیق بسیاری دارد ، (از جمله سید صادق شیرازی ) و طرفدارانی که گاها از دوستان و نزدیکان ما هستند ، وظیفه ما نسبت به رهبران آنها چیست ؟
#سؤال7⃣: و برخوردمان در مواجهه با طرفدارانشان چگونه باید باشد ؟
#جواب:
✍ تفرقه در همه شرایط مخلّ به مصالح اسلام و مسلمین است .
👈خصوصاً وقتی سازمان یافته و با هدف براندازی نظام اسلامی باشد.
👌اما کشتن و مواجهه فیزیکی از هر سنخ آن محتاج اذن ولی امر است. مثل زمان امیرالمؤمنین.
#سؤال8⃣: آیا باتوجه به این خطبه و تلخی هایی که خوارج به کام امام ریختند، میتوان گفت خوارج(که انقلابیون ِ بسیار پشیمان! بودند) موجب قتل اباعبدالله (علیه السلام) شدند؟
#جواب:
⛔️اگر منظورتان این است که قاتلان ابی عبدالله الحسین علیه السلام از خوارج بودند به معنای خوارج که در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام ظهور کردند ، این حرف چندان درست نیست .
⏪اما اگر مقصود این باشد که همانطور که خوارج به نوعی پشیمان شدند یا به انحراف کشیده شدند از انقلابی گری حقیقی، کسانی هم که در کربلا مسبب اصلی این مصیبت اعظم شدند مثل عمر سعدها ، اینها انقلابیهای آلوده به دنیا بودند ؛ که نوعی پشیمانی و انحراف محسوب می شود .
⚠️به عشق رسیدن به قدرت مثل همان حکومت ری برای عمرسعد ناگزیر شدند تا روی ارزشهایی که قبلاً به آن اعتقاد اجمالی داشتند پا بگذارند و سوابق و جایگاه خود و پدرشان را ضایع کنند .
‼️از این جهت درسته .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🍂🌸🍂ღೋ════
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
#خطبه124
#سؤال3⃣: آیا اسلام اجازه میداده بلاد جدیدی که مسلمان میشوند با قرائت هرکسی مسلمان شوند که شامیان با قرائت معاویه با اسلام آشنا شده اند؟
#سؤال4⃣: آیا همین مسئله دلیل موجهی برا عناد دائمی شامیان نبوده است؟
#سؤال5⃣: آنها از کجا باید سیره پیامبری که ندیده اند را بعنوان قرائت درست از اسلام، می آموختند؟
#سؤال6⃣: مگر قرار نبوده اسلام عالم گیر شود؟ پس چگونه در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) منطقه ای مسلمان می شوند اما مسلمانان نمیتوانند اسلام حقیقی را از همان ابتدا به آنان نشان میدهند.
#سؤال7⃣: آیا با این اوضاع، اسلام میتوانست در آن زمان، بدرستی عالم گیر شود؟
#جواب:
✍ اینکه در بعضی از نقاط عده ای از افراد ، اسلام را اشتباه میفهمیدند یا قرائتهای غلط و انحرافی به آنها ارائه می شده ، به این معنی نیست که اسلام اجازه می داده که هر کسی هر نوع قرائتی را از اسلام داشته باشد .
💯 آن کاری که باید پیامبر عزیز اسلام می کردند این بود که قرآن کریم را به همه جا رساندند توسط مبلغین ، کاتبان قرآن و امثال این .
♻️از طرف دیگر برای هر سرزمینی مبلغینی را اعزام می کردند تا دین را آنجا برسانند و از هر سرزمینی هم معمولاً کسانی به مدینه و بعدها به مکه که رفت و آمد می کردند ، یقیناً با اسلام می توانستند آشنا شوند .
↩️لذا یا کوتاهی خود مردم بود ، که آن طور که باید با اسلام آشنا نمی شدند ، همانطور که الان هم همین طور است و همه ما با اسلام آنگونه که باید آشنا هستیم.
⁉️ و اگر آشنا نیستیم این تقصیر اسلام و پیامبر اسلام است ؟ یا کوتاهی خود ماست ؟
⏪عقل ، فطرت و فرصتهای تحقیق و تأمل در منابع اسلامی ، برای همه فراهم بوده ، که اکثر ما از آنها درست بهره نمی بریم .
↔️از آن طرف اینکه قرائت غلطی را بنی امیه به خورد مردم شام می دادند ، برای همگان حجت نبود که آنها معذور باشند از شناخت اسلام .
💢بله عده ای که امکان شناخت دقیق را نداشتند آنها جاهل قاصر بودند لذا تکلیفی نداشتند .
🔖اما اکثر مردم می توانستند در آن روزگار با ارتباط گرفتن با منبع اصلی، با تفکر و تأمل کردن و با شناخت درست حتی خود معاویه و بنی امیه ، که خباثت از سر تا پای آنها می ریخت ، به حقانیت اسلام پی ببرند و اسلام و اهل بیت را درست بشناسند .
📌همانطور که بعضی اوقات در سیره تمام ائمه علیهم السلام دیده ایم ، بویژه ائمه ای که در ابتدا بودند مثل خود امیرالمؤمنین ، امام حسن و امام حسین تا امام صادق علیهم السلام ، که عده ای از شام می آمدند در مدینه و اگر چه شاید اول کار هم با کینه و بغض و بی ادبی ، با امامان ما برخورد میکردند و سؤالهایی کرده و رفتارهایی انجام می دادند ، در عکس العمل امام ما تامل می کردند و شیعه می شدند و به اعتقاد حق بر می گشتند .
🖇لذا آنهایی که در مناطقی مثل شام بودند بخشی از آنها جاهل قاصر بودند ، یعنی امکان شناخت نداشتند ، آنها معذور بودند .
🔍اما اکثریت آنها جاهل مقصر بودند یعنی می توانستند شناخت پیدا کنند و نکردند .
⬅️برای جهانی شدن اسلام هم الحمدلله رب العالمین ، هم فطرت هم عقل ، هم گسترده شدن امکان ارتباطات و تبلیغ باعث می شود که ان شاالله اسلام حقیقی به عالم نشر پیدا کند.
✅خصوصاً به برکت حکومت اسلامی که امکانات در اختیار آن قرار می گیرد و می تواند با قدرت و شتاب بیشتری اسلام ناب را به همه دنیا معرفی کند .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
════ ೋღ🍃🌹🍃ღೋ═══
📜📜📜🌿🌹🌿🌹🌿📜📜📜
#خطبه123
#بند_اول:
«هرکدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاوری احساس کرد و برادرش را سست و ترسو یافت، به شکرانه این برتری باید از او دفاع کند آنگونه که از خود دفاع میکند زیرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند»
#سؤال1⃣: آیا شجاعت در برابر دشمن متوقف بر تهذیب نفس است ؟
#سؤال2⃣: اگر خدا کسی را شجاع قرار نداده است پس ترس و فرار او از صحنه نبرد، طبیعی است. پس چرا اینهمه عذاب در صورت فرار ، تعریف شده است؟
#جواب :
✍ افعال خداوند گر چه همه از روى حکمت است، با این حال کسى که از مواهب بیشترى برخوردار شده است، باید به شکرانه آن، دیگران را هم زیر چتر آن موهبت قرار دهد تا عملاً شکر نعمت را به جاى آورده باشد.
⬅️از سوى دیگر، اگر همکارى و هماهنگى تنگاتنگ در میان نفرات لشکر نباشد، همه آسیب مى بینند، زیرا دشمن به آن بخشى که احساس مى کند، ضعیف تر است حمله مى کند، هنگامى که آن را در هم شکست، دور مى زند و بقیه را در حلقه محاصره قرار مى دهد.
↩️بنابراین علاوه، بر مسأله شکرانه، سیاست جنگى نیز ایجاب مى کند که بخشهاى نیرومندتر لشکر، مراقب بخشهاى ضعیف تر باشند و در حمایت و دفاع از آنان، کوتاهى نکنند، که ضربات بر خود آنان وارد خواهد آمد.
🖇بخصوص این که : اگر دشمن بتواند بخشى از لشکر را از کار بیندازد، ضربه سنگینى بر روحیه دیگران وارد مى شود.
امام در مشورتی که در #خطبه134 به خلیفه دوم داده بودند فرمودند : «هرگاه خود به جنگ دشمن روی و با آنان روبرو گردی و آسیب بینی، مسلمانان تا دورترین شهرهای خود دیگر پناهگاهی ندارند و پس از تو کسی نیست تا بدان روی آورند»
#سؤال3⃣: چرا خود امام در این جنگهای سخت شرکت می کردند؟
#سؤال4⃣:چرا امام فرموده بودند پس از تو کسی نیست تا مردم بدان روی آورند؟
#سؤال5⃣: آیا واقعاً در آن زمان در صورت کشته شدن خلیفه دوم در جنگ کسی نبوده تا پناه مردم باشد؟
#جواب :
✍ آنچه امام مى فرماید این است : «اگر تو خود به سوى دشمن حرکت کنى و در میدان نبرد با آنها رو به رو شوى و مغلوب گردى پناهگاهى براى مسلمین در شهرهاى دور دست باقى نمى ماند، و (در این شرایط) بعد از تو کسى نیست که به او مراجعه کنند»
🔖اشاره به این که هر گاه تو در میدان جنگ کشته شوى تا مردم بخواهند با دیگرى بیعت کنند جامعه اسلامى فاقد مرکزیّت مى شود و مناطق دور دست که از همه جا آسیب پذیرترند متلاشى مى شود، سپس به سایر بلاد سرایت خواهد کرد.
💯اینکه امام خودشان در جنگها شرکت میکردند ۳ دلیل داشت:
🔻۱. اساساً مقایسه حضرت با دیگران غلط و قیاس مع الفارق است.
🔻۲. عمر خودش دنبال جنگ برای کشورگشایی بود ولی حضرت اصلاً با بیگانگان جنگ نکرد.
🔻۳. هر سه جنگ ایشان داخلی بود و تحمیلی:
▪️یکی با طلحه و زبیر در جنگ جمل
▪️یکی با معاویه در صفین برای آزاد کردن شام
▪️و سوم با خوارج شورشی در نهروان
#سؤال6⃣: چرا مقایسه ی حضرت با دیگران، قیاس مع الفارق است؟
#سؤال7⃣: در بحث حکومتداری ، نباید دلایل را جستجو کرد؟
#سؤال8⃣: یعنی توصیه ی حضرت، برای موارد کشورگشایی و جنگ با بیگانگان بوده است؟
#جواب:
✍ اولاً: در اینکه تمام معصوم را نباید با هیچ کس مقایسه کرد شکی نیست حتی حضرت خودشان در نهج البلاغه در جنگ صفین درباره امام حسن علیه السلام که بی مهابا به صفوف دشمن حمله می کردند فرمودند: " این جوان را بگیرید می ترسم شهید شود و..."
👈ثانیاً: در یک مورد در نهج البلاغه حضرت از حضور در خط مقدم خودداری و فرماندهان را دستور دادند که پیشقدم شوند.
⏪و در توضیح علت اینکار لزوم حفظ جان رهبر را متذکر شدند که اگر او کشته شود سربازان دشمن! جرأت پیدا می کنند و روحیه سربازان خودی تضعیف خواهد شد.
(#خطبه119)
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
#خطبه114
#بند_اول :
خدا را بر نعمتهایش آنگونه شکر می کنیم که بربلایش ...
#سؤال1⃣:آیا همه بلاها از جانب خداوند است ؟
#جواب:
✍ از یک منظر همه چیز از خداست.
↩️و از سوی دیگر چون خداوند مبدا خیر است لذا آنچه از حسنات و خوبیها به ما می رسد از اوست و آنچه از بدیها و مصیبتهاست از ماست.
⏪می ماند مصیبتهایی که ظاهرش تلخ ولی نتیجه اش شیرین است که انها آزمایشهای نیک خداست.
#سؤال2⃣: منظور از بلا چه بلاهایی است ؟
#جواب:
✍ اشاره به این که بلاهاى الهى هم در واقع، نوعى نعمت است .
‼️ گاه بلاها سبب بیدارى و بازگشت به سوى خدا و ترک معاصى است .
⬅️و گاه ظاهراً بلا است ولى در باطن، نعمت است و ما تشخیص نمى دهیم.
⬅️گاه کفاره گناهان است .
⬅️و گاهى سبب شناخت قدر نعمت هاست.
⚠️چرا که تا انسان نعمتى را از دست ندهد و به مصیبتى گرفتار نشود ارزش نعمت ها را نمى شناسد.
🖇وگرنه خداوند حیکم على الاطلاق بى جهت کسى را گرفتار بلایى نمى کند پس بلاى او هم رحمت است و درد او درمان.
#بند_اول :
«خدای را بر نعمتهایش آن گونه ستایش میکنیم که بر بلاهایش»
#سؤال3⃣: آیا بلا را داخل در معنای نعمت می دانند؟
#سؤال4⃣: آیا شکر بر بلایی که نمیدانیم از حکمت است یا حلول خشم خدا، درست است؟ چون اگر از خشم خدا باشد قاعدتاً باید از توبه ذکر می کردند.
#جواب:
✍ اگر در خود عبارت دقت بفرمایید معلوم می شود که حضرت نعمت و بلا را دو چیز می دانند و بلا را لزوماً نعمت نمی دانند .
↩️ به خاطر همین است که می فرمایند: همان طور که در نعمتها ستایش می کنم در بلاهایش هم ستایش می کنم .
🔰نمی خواهند بگویند نعمت و بلا یکی است ، می خواهند بگویند چون هر دوی آنها از خداست و با حکمت الهی نازل می شود پس هر دو جای شکر و سپاس دارد .
↔️حالا نعمت که خود مشخص است از رحمت الهی ناشی شده ، بلا به معنای امتحان و آزمایش هم از حکمت الهی ناشی شده تا مؤمن در این ابتلا رشد پیدا کرده و ایمانش تقویت شود و آنجایی هم که نفاقی در ایمان انسان هست حداقل برای خودش رو شده و برود خودش را اصلاح کند پس باز هم جای شکرگزاری دارد .
#بند_اول :
به خدا ایمان داریم ، ایمان کسی که غیبها را به چشم خود دیده ، ...
#سؤال5⃣: آیا در اینجا مراد خود حضرت علی هستند یا همه مؤمنان ؟
#سؤال6⃣: و منظور از غیوبی که حضرت فرموده اند با چشم خود دیده ایم چیست ؟
#جواب:
✍ ایمان به غیب مهمترین و اولین رکن ایمان و تقوای الهی است که در قرآن کریم آمده است.
✅ الذین یومنون بالغیب ... بنابراین اختصاص به امیرالمومنین سلام الله علیه ندارد.
💌 و منظور باور قلبی است نسبت به حقایقی که با چشم ظاهر قابل دیدن و با حس ظاهری قابل درک نیستند .
🔖مانند خود خدا و قیامت و روح و فرشتگان و ...
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
─═इई🔹💠 ┄┅✼❁⚜❁✼┅┄ 💠🔹ईइ═─
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه109
#بند_دوم
«فرشتگانی که در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نیافته اند و از آبی پست خلق نشده اند و ناراحتی و مشکلات زندگی آنان را پراکنده نساخته است»
#سؤال3⃣: اگر انسان خلیفه خداست چرا چنین خلقتِ مادیِ پستی دارد(به توصیف خود خطبه) ؟
#سؤال4⃣: آیا فرشتگان از این جهت بر انسان برتری ندارند؟
#جواب:
✍ روشن است قرار گرفتن در مکانى محدود، همچون صلب پدران و سپس رحم مادران و آفریده شدن از قطره آبى به ظاهر پست و بى مقدار، نقصان هایى است که دامن انسان ها را گرفته است؛ در حالى که فرشتگان نه ازدواجى دارند و نه تولّدى همچون انسان ها.
👌اضافه بر این، آنها نه مرگ و میر دارند و نه تغییر و دگرگونى بر اثر گذشت زمان، نه بیمارى دامان آنها را مى گیرد و نه پیرى و فرسودگى.
👈وجود این امتیازات در فرشتگان، گر چه نشانه شرافت خلقت آنهاست و انسان ها از این نظر بى شکّ نسبت به آنها در مقام پایین ترى قرار مى گیرند.
⏪ولى آنچه سبب عظمت انسان و برترى او بر فرشتگان مى شود، همان روح الهى است که در جمله «وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» به آن اشاره شده است و همین امر سبب سجده تمام آنها در برابر آفرینش آدم شد.
با توجه به این پاسخ استاد 👆👆👆
#سؤال5⃣: حال آیا فرشتگان از نفخه روح الهی برخوردار نیستند ؟
#جواب:
✍ نه نحوه حیات فرشتگان به گونه ای دیگر است که اینجا مجال بیانش نیست.
#بند_دوم:
«فرشتگان با مقام و مرتبتی که دارند و از ارزشی که نزد تو برخوردارند و آنگونه که تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت میکنند که اندک غفلتی در فرمان تو ندارند»
#سؤال6⃣: این چگونه محبتی است که فرشتگان را از کوچکترین غفلتی از فرمان خدا بازمیدارد اما ما را از لغزش در پیشگاه خدا باز نمیدارد...؟
#جواب:
✍همانطور که میدانید هر چقدر که معرفت ما نسبت به یک موجودی بیشتر و دقیقتر باشد ، اگر آن موجود لایق دوست داشتن باشد ، محبت ما نسبت به آن بیشتر می شود .
👌اگر آن موجود لایق نفرت باشد نفرت ما نسبت به آن بیشتر می شود .
⏪این دسته از فرشتگان مقرب خاصی که امیرالمؤمنین علیه السلام در این خطبه از آنها یاد کرده اند ، فرشتگانی هستند که در درجه بسیار بالایی از شناخت خداوند متعال قرار دارند .
↩️ لذا محبت آنها ریشه در اوج معرفت آنها دارد.
#بند_سوم:
«خدایا ستایش تو را سزاست که آفریننده و معبودی و بندگان را بدرستی آزمایش کردی»
#سؤال7⃣: چرا از صفت «درستی» برای آزمایش استفاده کردند؟
#سؤال8⃣: آزمایش درست چگونه آزمایشی است؟
#سؤال9⃣: ما چگونه میتوانیم دیگران را درست آزمایشکنیم؟( آنگونه که در#حکمت434 فرمودند مردم را ببازمای تا دشمن گردی «و به باطن آنها پی ببری» )
#جواب:
✍در عبارت عربی این بند از #خطبه109 واژه ی"حسن بلائک " آمده ، یعنی بلا وابتلای نیکو ، که به معنای این است که به بندگانت نعمتهای فراوان و رنگارنگی عنایت کرده ای ، فرصتهای گوناگون داده ای تا آنها خودشان به گوهره ی درونی خود پی ببرند ، به این حسن بلا گفته می شود یعنی امتحان نیک .
⬅️ما هم می توانیم به تبعیت از خداوند متعال با خوش اخلاقی ، بخشش و با فرصت دادن به دوستان و حتی کسانی که با ما دشمنی می کنند آنها را برای خودشان در بوته ی آزمایش قرار بدهیم تا خودشان نتیجه گیری کنند که چه رفتاری با ما داشته باشند .
#بند_چهارم:
«هرکس به چیزی عشق ناروا ورزد نابینایش میکند و قلبش را بیمارکرده با چشمی بیمار مینگرد و با گوشی بیمار می شنود»
#سؤال0⃣1⃣:عشق ناروا که اینقدرخطرناک است،چگونه عشقی است؟
#جواب :
✍ عشق منقطع از توجه به مبدا و معاد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
#خطبه_106
#بند_دوم:
«خداوندا بهره فراوانی از عدل خود به پیامبر اختصاص ده»
#سؤال4⃣: چرا مولا برای پیامبر از خدا درخواست عدالت می کنند؟ منظور چیست؟
#جواب:
✍ مراد از این عدل، این نیست که به پیامبر عدالت عنایت کن چون این دعا بعد از فوت پیامبر عزیز است.
👌بلکه مقصود در خواست ثواب و پاداش عادلانه به پیامبر است .
⬅️پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مقتضاى عدل الهى استحقاق پاداش فراوانى دارد و به مقتضاى فضل پروردگار پاداش هاى مضاعف، قرآن مجید مى گوید: «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا; کسى که کار نیکى کند، ده برابر به او پاداش داده مى شود».
‼️ به یقین یک پاداش به مقتضاى عدل است، و نُه پاداش به مقتضاى فضل پروردگار.
#بند_دوم:
«خداوندا...برشرافت پیامبر نزد خود بیفزا و وسیله تقرب خویش را به او عنایت فرما»
#سؤال5⃣: وسیله تقرّب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به خدا در آن دنیا چیست؟
#سؤال6⃣: آیا رسول خدا در نزدیکترین مقام به خداوند قرارندارد و باید مقرّب تر گردند؟ (باتوجه به «لافرق بینک و بینهم الا أنَّهم عبادک» بنظر می رسد آنها آیینه تمام نمای حق شده اند وگرنه نمیگفتند فرقی بین او و معصومین ما نیست)؟
#جواب:
✍ در فرهنگ اسلامی آنچه که یک مسلمان از اعمال صالحی که قابل جاری شدن است به اصطلاح صدقات جاریه، از خودش باقی میگذارد برای بعد از مرگش هم عامل تقرب و رشد و کمال است و ثواب و اجر او می شود .
🕌مثلاً کسیکه مسجدی در این دنیا می سازد مادامی که آجری از آجرهای مسجد پابرجاست و در آن مکان نماز برپا می شود اجر این مسجد سازی و نمازی که در آنجا خوانده می شود برای او هم قرار داده می شود .
💥حال اگر پیامبری باشد که بشریت را هدایت کرده باشد و این هدایت همچنان مستمراً دارد ادامه پیدا میکند تصورش به راحتی حتی قابل درک نیست که چه صدقه جاریه ای پیامبر برای خودشان فراهم کرده اند .
↩️بنابراین حضرت دائم درحال تقرب بیشتر و شرافت بیشتر هستند .
⬅️اما اینکه با وجود اینکه آنها نزدیکترین مخلوقات به خدا هستند آیا باز هم تقرّب معنا دارد ، بله چون کمال ، بی نهایت است و آنها هم به سمت کمال ، یعنی خداوند متعال حرکت می کنند .
⏪پس حرکت آنها متوقف نشده و همچنان به سمت کمال بالاتر در حرکت هستند و رشد می کنند .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
#خطبه104
«با خستگان مدارا کرد و شکسته حالان را زیر بال گرفت تا همه را به راه راست هدایت فرمود. جز آنکه راه گمراهی پیمودند و در آنها خیری نبود همه را نجات داد و در جایگاه مناسب رستگاری استقرارشان بخشید تا که آسیاب زندگی آنان به چرخش در آمد و نیزه شان تیز شد»
#سؤال1⃣: خستگان چه کسانی بودند؟
#سؤال2⃣: آیا این وصف پیامبر ، الگوی امروز ماست برای بازیابی قوای خود و جمع کردن همه اقشار جامعه زیر پرچم ولی خدا؟
#جواب:
✍ بله اما متأسفانه ما سیره پیامبر را فراموش کرده ایم و هرکس حجاب ندارد یا ریش ندارد را دفع می کنیم.
👌اما پیامبر بدترین ها را جذب و اصلاح کرد.
⁉️واقعاً ما چند نفر خانم غیرچادری در نهج البلاعه ایها داریم؟ یا اگر این طیف افراد وارد جمع ما بشوند چگونه با انها برخورد می کنیم؟
💯تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
«در این راه هرگز ناتوان نشدم و نترسیدم و خیانت نکردم و سستی در من راه نیافت»
#سؤال3⃣: چگونه ممکن است هرگز ناتوانی و سستی در انسان رسوخ نکند؟
#جواب:
✍ اولاً: این امیرالمؤمنین علیه السلام است ، که هیچ عیب و نقص و کسالتی درباره پیگیری حق در او هرگز ایجاد نمی شود .
👈 ثانیاً: برای ما هم امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه توصیه کرده اند و یاد داده اند که چه کسانی هیچگاه در حق سست نمی شوند .
📚به خطبه متقین مراجعه کنید ، یعنی این #خطبه193 نهج البلاغه شریف ، امیرالمؤمنین علیه الصلاة و السلام وقتی می خواهند متقین را توصیف کنند.
🔖در #بند_چهارم این خطبه می فرمایند :
« یکی از نشانه های پرهیزکاران این است که او را اینگونه می بینی در دینداری نیرومند ، نرمخو و دوراندیش است . دارای ایمانی پر از یقین ، حریص در کسب دانش ، با داشتن علم بردبار ، در توانگری میانه رو ، در عبادت فروتن ، در تهیدستی آراسته ، در سختی ها بردبار ، در جستجوی کسب حلال و در راه هدایت شادمان و با نشاط است و از طمع ورزی پرهیز می کند .»
↩️بنابراین تقوا و ایمان و یقین هر چه بالاتر برود انسان در راه هدایت با نشاط تر و با حوصله تر و قوی تر می شود .
«به خدا سوگند درون باطل را میشکافم تا حق را از پهلویش بیرون کشم»
#سؤال4⃣: آیا این یعنی آنچنان بصیرت و فهمی وجود داشته باشد که بتواند حق را بطور تمام و کمال از احاطه ی باطل تشخیص داده و نه تنها تشخیص بلکه بیرون هم بکشند؟
#سؤال5⃣: بنظر می رسد منظور حضرت فضای فتنه است.درست است ؟
#سؤال6⃣: ما چگونه به چنین بینش دقیق و زیرکانه و نافذی برسیم که عملکرد ما در مواجهه با فتنه، اینچنین باشد ؟
#جواب:
✍ بله این مربوط به دوران حکومت حضرت است که مانند دوران ۳۸ ساله جمهوری اسلامی پر از فتنه بود.
🖇هر روز شبهه ای در حقانیت حکومت امیرالمؤمنین با روش جنگ نرم القا می شد و در این اوضاع تقویت ایمان و بصیرت جز با محوریت تمسک جدی و عملی به ولی حق جامعه ممکن نیست.
📝در #خطبه239 درباره اهل بیت علیهم السلام می خوانیم : آنان ستونهای استوار اسلام و پناهگاه مردم می باشند، حق به وسیله آنها به جایگاه خویش بازگشت و باطل از جای خویش رانده و نابود و زبان باطل از ریشه کنده شد.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌼🍃✼═══┅┄
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾
#خطبه101
#بند_اول:
«ای مردم! دشمنی و مخالفت بامن شما را تا مرز گناه نراند»
#سؤال1⃣: چرا فرمودند« تا مرز گناه» حال آنکه دشمنی و مخالفت با امام گناه بزرگی است.
#سؤال2⃣: آیا منظور آنست که اگر به این مرز رسیدید دیگر ممکن است هر گناهی مرتکب شوید؟!
#جواب :
✍ اشاره به این است که: کینه توزى ها و لجاجت ها و حسادت ها در بسیارى از موارد، انسان را به گناه مى کشاند و پرده اى در مقابل چشم او مى افکند و چهره حقیقت را نمى بیند.
👈این عبارت نوعی پیشگویی است که متأسفانه بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام محقق شد .
👌و حاکمان و بخشی از مردم به دلیل کینه نسبت به امیرالمؤمنین دست به انواع ظلم ها و غارتگری ها در حق اهل بیت زدند که نمونه اش ماجرای کربلا بود.
#بند_اول:
«به هنگام شنیدن سخن من به گوشه چشم، یکدیگر را ننگرید»
#سؤال3⃣: منظور حضرت چه بوده است؟
#سؤال4⃣: آیا مردم با این نگاه گوشه چشمی، صحبت های امام را تمسخر میکرده اند؟
#سؤال5⃣:تاریخی برای این خطبه ذکر شده است؟
#جواب:
✍ منظور حضرت از این عبارت این است که : به سخنان من با دیده انکار ننگرید.
💯چون در همان زمان که حضرت این فرمایشات و امثال آنرا می فرمودند در جمع مردم ، تعداد زیادی بودند که منکر این حرفها بودند.
⚠️و امیرالمؤمنین را حداقل در دلهایشان متهم می کردند به اینکه غیر واقع صحبت می کند .
↩️لذا حضرت می فرماید: که با دیده انکار به صحبتهای من گوش ندهید بلکه سعی کنید صحبتها را درست بفهمید و قبول کنید .
‼️شاهد این معنا هم عبارتهای بعدی است که امیرالمؤمنین مجبور می شوند قسم بخورند و برای اثبات فرمایشات خودشان دلیل و سوگند بیاورند.
# بند_دوم:
«و آنگاه که کشتزار او به بار نشست و میوه او آبدار شد و چون شتر مست، خروشید و چون برق درخشید، پرچم های سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز درآید»
#سؤال6⃣: با توجه به این که مقدمات فتنه را اینچنین توصیف کرده اند و جامعه ما نیز از فتنه دور نیست، فضای قبل از فتنه، تازمانی که میوه یآن آبدار و کشتزارش آماده شود توضیحاتی بفرمایید.
#جواب:
✍امیرالمؤمنین علیه السلام درباره فتنه نکات خیلی دقیق و کاملی در نهج البلاغه دارند که باید همه عزیزان مطالعه کنند .
👌اما یک نکته که بیشتر مرتبط با سؤال خواهر بزرگوار ماست این است که حضرت در نهج البلاغه می فرمایند : "همانا آغاز فتنه ها با شبهه شروع می شود .
👈" مثلا در ماجرا و فتنه ۸۸ با ایجاد یک شبهه ی دروغین در سلامت انتخابات یک فتنه بزرگ راه افتاد .
⏪ این شبهه را در ذهن مردمی که در ایام انتخابات هم بصورت طبیعی دچار هیجانات و احساسات غلیان یافته هستند انداختند که در نتیجه انتخابات تقلب شده است.
⛔️با این دروغ بزرگ و ایجاد این شبهه ی جدی بخشی از مردم عزیز ما را نگران سلامت انتخابات و نگران رأیشان کردند و این شبهه را چنان دامن زدند که مردم بخشی شان باور کردند و به این اعتقاد که باید حق خودشان را پس بگیرند به خیابانها ریختند و آن اتفاق ناگوار و تلخی افتاد که همه شاهد بودیم .
↔️بنابراین آغاز فتنه ها با شبهه است .
💯باید مراقب باشیم هر وقت فضای شبهه در جامعه شدید شد باید ببینیم نقطه تمرکز شبهه ها کجاست ؟
⁉️و متوجه باشیم که دشمن می خواهد از آن نقطه حداقل جمعی از مردم را دچار عصبانیت کند و با عصبانیت آنها را به صحنه خیابانها بکشد و از این هیجان آنها استفاده کند برای فتنه انگیزی .
↩️ادامه دارد...
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
✾ ┅┅┄ ❅✨❁ ๑⚜๑❁✨❅ ┄┅┅ ✾