مشکل ازاونجا شروع
شدکه
یادمون رفت
حجاب قانون جمهوری اسلامی نیست
بلکه قانون خداست
http://eitaa.com/mahdavieat
اگر دین خدا اسلام است
من به فضل خدای متعال
تمام توجه ام را به سخنان او در قرآن کریم و اهل بیت علیه السلام خواهم داشت
ان شاءالله
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن ، دزدی ، آزادی ...
مرد ، خواب ، بدبختی ...
ماشالا جادارم هست..!
@mahdavieat
30.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آیا براندازان رفراندوم را قبول میکنند؟!
🔵 پاسخ به مولوی عبدالحمید و افرادی که از رفراندوم دم میزنند...
❌ چرا جمهوری اسلامی رفراندوم برگزار نمیکند؟!
📛 شیخ فرهاد فتحی توضیح میدهد .
@mahdavieat
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔴توهین صفحه رسمی تیم ملی فوتبال آمریکا به ایران
🔹وقتی قعر جدول هستیم آرم الله در پرچم باشد ولی بالای جدول میایم آرم الله را حذف میکنند
🔹باور کنیم پشت ناآرامیهای ایران آمریکا نیست؟؟
#پایانمماشات #برای_ایران
🍃🌹ـــــــــــــ
@mahdavieat
#یک_فنجان_چای_با_خدا
#قسمت_چهلم
آن شب در مستی و گیجیم، یان مرا به خانه رساند. وقتی قصد پیاده شدن از ماشین را داشتم مانعم شد:( اجازه بده تا بازم به مادرت سر بزنم..) نگاهش کردم:( عثمان یه کلید داره..) خنده روی لبهایش نشت:( در مورد حرفهام فکر کن.. یه سفر تفریحی نمیتونه زیاد بد باشه..) آن شب تا خود صبح از فرط درد معده و تهوع به خود پیچیدم و دراین بین حرفهای یان در ذهنم مرور میشد.. شاید یک سفر تفریحی زیاد هم نمیتوانست بد باشد.. هر چند که ایران برایم مساوی بود با جهنمی پر از مسلمانِ خدا زده..
چند روزی از آن ماجرا گذشت و من با خودم کنار نمیآمدم. پس به رودخانه پناه بردم. تنها جایی که صدای خنده هایم را کنار دانیال شنیده بود. نمیتوانستم تصمیم بگیرم. ترس و تنفر از ایران، پاهای رفتنم را بسته بود. پشت نرده ها رو به رودخانه ایستادم. فکری بچه گانه به ذهنم خطور کرد. من و دانیال هر گاه سر دوراهی گیر میافتادیم و نمیدانستیم چه کنیم؛هر یک در گوشه ایی میایستادیم دستمانمان را از هم باز میکردیم و با چشمان بسته آرام آرام دستمانمان را به هم نزدیک میکردیم. اگر تا سه مرتبه سر انگشت اشاره دو دستمان به هم میخورد شک مان را عملی میکردیم. اینبار هم امتحان کردم اما تنها.. هر سه مرتبه دو انگشت اشاره ام به یکدیگر برخورد کرد. پس باید میرفتم..به ایران... کشور وحشت و کشتار...
نفسی از عطر رودخانه در ریه هایم پر کردم و راهی خانه شدم...
ماشین یان جلوی در پارک بود. حتما عثمان هم همراهیش میکرد. بی سرو صدا، وارد خانه شدم. صدایشان از آشپزخانه میآمد.. گوش تیز کردم. باز هم جر و بحث:( یان.. تو حق نداشتی چنین غلطی کنی.. قرار ما این نبود) صدای یان همان آرامش همیشگی اش را داشت:(من با تو قرار نداشتم.. ما اومدیم اینجا تا به این مادرو دختر کمک کنیم.. نه اینکه مراسم عروسی تو رو برگزار کنیم..) صدای نفسهای تند و عصبی عثمان را میشنیدم:( یان.. میشه خفه شی؟؟ )
لبخند گوشه ی لبِ یان را از کنار در هم میتوانستم تصور کنم:(عذر میخوام، نمیشه!میدونی، الان که دارم فکر میکنم میبینم اون سارا بیچاره در مورد تو درست فکر میکرد...حق داشت که میگفت اگه کمکی بهش کردی، فقط و فقط به خاطر علاقه ی احمقانه ات بود)
صدای شکستن چیزی بلند شد. پشت دیوار ایستادم. حالا در تیررس نگاهم قرار داشتند. عثمان، یانِ اسپرت پوش را به دیوار چسبانده بود و چیزی را از لای دندانهای پیچ شده اش بیان میکرد (دهنتو ببند یان.. ببند.. من هیچ وقت به خاطر علاقم به سارا کمک نکردم..) یان یقه اش را آزاد کرد:( اما سارا اینطور فکر نمیکنه . عثمان دستی به صورتش کشید و روی صندلی نشست (اشتباه میکنه.. هر کس دیگه ایی هم بود کمکش میکردم.. یان تو منو میشناسی، میدونی چجور آدمیم..
اصلا مگه بالیووده که با یه نگاه عاشق شم.. کمکش کردم، چون تنها بود.. چون مثه من گمشده داشت.. چون بدتر از من سرگردونو عاجز بود.. یه دختر جوون که میترسیدم از سر فشار روحی، بلایی سر خودش بیاره.. که اگه نبودم الان یه جایی تو سوریه و عراق بود...اولش واسم مثه هانیه و سلما و عایشه بود.. اما بعدش نه.. کم کم فرق پیدا کرد.. یان من حیوون نیستم.. بفهم..)
دلم به حال عثمان سوخت.. راست میگفت، اگر نبود، من هم به سرنوشتی چون هانیه و صوفی دچار میشدم...
آرام و پاورچین به سمت در رفتم و با باز وبسته کردنش،یان وعثمان را از آمدن آگاه کردم. یان از آشپزخانه بیرون آمد و با صورت خندانش سلام کرد و حالم را پرسید. با کمی تاخیر عثمان هم آمد اما سر به ریز و بی حرف. نزدیکم که رسید بدون ایستادن، سلامی کرد و از خانه خارج شد... ناراحت بود..حق هم داشت..
یان سری تکان داد:( زده به سرش.. بشین، واسه خودمون قهوه درست کرده بودم.الان برای توام میارم.. نوک بینی ات از فرط سرما سرخ شده..)
با فنجانی قهوه رو به رویم نشست:(خب.. تصمیمت رو گرفتی؟ ) به صندلی تکیه دادم:( میرم ایران..) لبخند روی لبهایش نشست و جرعه ایی از قهوه ای نوشید:( این عالیه.. انگار باید یه فکری هم به حال عثمان کنم.. )
سکوت کرد...(حرفهاشو شنیدی؟؟ دیدی در موردش اشتباه فکر میکردی؟؟ )
تعجب کردم. او از کجا میدانست. با لبخند به صورتم خیره شد:(وقتی گوش وایستاده بودی دیدمت… یعنی پات از کنار دیوار زده بود بیرون.. مامانت میدونه با کفش میای داخل؟؟ )
یان زیادی باهوش بود و این لحن بامزه اش برایم جالب ...
آن شب از تصمیم برای سفر به ایران گفتم و یان قول داد تا کمکم کند...
پس عزم سفر کردم...
بی توجه به عثمان و احساسش!
✍ ادامه دارد ....
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
🆔👉🏻 @mahdavieat
May 11
🔴 احسنت 👏👏👏
🔹 نباید گذاشت ویروس خطرناک بی حجابی در کشور منتشر شود و همه ما در هر جا و هر شغلی که هستیم وظیفه داریم در مقابل این پدیده شوم ایستادگی کنیم ولو با نوشتن یک متن بر روی شیشه، تا فضا را برای کسانی که کشف حجاب می کنند ناامن شود و به راحتی هیچ زنی به خودش جرأت ندهد کشف حجاب کند
خود مردم باید برای حفظ حیا و عفاف و پاکی و سلامت نهاد خانواده وارد میدان شوند و کاری بکنند .
#نشر_حداکثری👆👆👆
@mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهربانو دامغانینژاد
قهرمانی ارتش های جهان مدال #طلا آورد و با پرچم ایران دور افتخار زد و سجده شکر هم بر #پرچم رفت
✌️🇮🇷❤️👏👏😍❤️
@mahdavieat
♨️امام زمان عجل الله،رحمة للعالمین...
🔸امام زمان وقتی می آید تجسم پیغمبر خاتم است.
پیغمبر خاتم که بود؟ (وما ارسلناک الا رحمه للعالمین). وجود امام زمان، رحمه للعالمین است؛ بعضی از نادان ها تصور می کنند می آید قلع و قمع می کند؛ بعد فکر می کنند وقتی ما را می کُشد پس چرا در انتظارش باشیم؟! اینقدر شعور نیست که درک کنند...
🔸باغ را دیده ای؟ باغبان می آید در باغ خارها را از زمین میکِشد. باید بکشد یا نه؟! باغ برای پرورش گل است، نه برای خار.
همان طوری که باغبان از باغ خارها را درو می کند، #امام_زمان هم خارهای باغ انسانیت را درو می کند.
🔸 اگر گل بشوی پرورشت می دهد. همه باید دعای فرج را بخوانید. در طول سال هم این برنامه راترک نکنید.
🖋آیت الله العظمی وحید خراسانی
@mahdavieat
نماز جمعه و جماعت .mp3
1.91M
حجت الاسلام عاملی
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
http://eitaa.com/mahdavieat
حتما عضو کانال مهدویت بشوید
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا غَوْثَ الْمُسْتَغيثينَ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که دستگیر درماندگانی.
بشتاب ای پناه عالم که زمین و زمان درمانده شده!
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
#امام_زمان
http://eitaa.com/mahdavieat
چه زیباسٺ آغاز یک صبح شیرین
به نام سلام علی آل یاسین
سلامی که بوی خوش یار دارد
دلٺ را پر از عشق دلدار دارد
چه زیباسٺ آغاز هرروز خود را
سلام علی آل یاسین بگوییم
اللهـم عجـل لولیـک الفـرج
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🇮🇷🌹🍃
♦️ همخوانی سرود «ای ایران» در دوحه توسط تماشاگران ایرانی
#برایایران #جامجهانی
🍃🌹ـــــــــــــــــــ
@mahdavieat
🍃🌹🇮🇷🌹🍃
سجده شکر بازیکنان بعد برد ولز که کمتر دیده شد.
#جامجهانی #فوتبال #برایایران
🍃🌹ـــــــــــــــــــ
@mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوشنبه_ها_ی_امام_حسنے
@mahdavieat