❣ #سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ...
🌱سلام بر مولایی که با تیغ عدالت، زمین دردکشیده را از دست ظالمان نجات خواهد داد،
🌱سلام بر او و بر روزی که با دیدن روی ماهش، دردهای زمین تسلی خواهد یافت.
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
http://eitaa.com/mahdavieat
🔅بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات...
🔅تاامر فرج شود مهيا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات...
🔸امام صادق علیه السلام؛
« هیچ عملی در روز جمعه، برتر از #صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله نیست. »
(الخصال ص۳۹۴)
با سلام خدمت شما همراهان مهدوی؛
طبق قرار هر جمعه، #ختم_صلوات داریم به نیت #سلامتی و #تعجیلدرفرج امام زمان عجل الله،
با نفس های گرمتون همراهی بفرمایید.
لطفا تعداد صلواتهای خودتون رو در ربات زیر وارد کنید👇👇👇
https://EitaaBot.ir/counter/3ur
با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌹🙏
#اللهمعجللولیکالفرج
قرار هر روز.pdf
556.6K
یاد آوری اول هرصبح
بویژه روز جمعه
http://eitaa.com/mahdavieat
🔴 اگر باختیم ، اما حکمت خدارو دیدیم🤲
🔹 هیچ کار خدا بی حکمت نیست.
#جامجهانی
🍃🌹ـــــــــــــــ
@mahdavieat
🔴 محاسبه کورکورانه
🔹 هنوز چند روزی از خوش خدمتی این شخص به بن سلمان جلاد کودک کش و مفتضح شدنش نگذشته که ماشین حساب به دست گرفته و برای #حجاب خط پایان رسم کرده!!
🔹 با حساب این احمق تمام آنهایی هم که در این ۷۰ روز به خیابان آمدند را جمع بزنیم حتی نیم درصد جمعیت ایران را هم شامل نشدند، پس نشانه ای است از پایان " زن هرزگی آزادی" و خواسته های دیگر!
🔹 یه روسری هم سر این متوهم میکردید میبردید بین چند ده هزار نفر خانم محجبه ای که روز گذشته تو ورزشگاه شهید شیرودی جمع شده بودند تا بیشتر میفهمید مطالبه مردم چیه؟
🍃🌹ـــــــــــــــــــــ
@mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقایان محترم کی دوست داره از این بوس و بغل ها نصیبش بشه؟؟
پس ببینید و به خود ببالید و دعایش کنید
@mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سخنان استراتژیک و راهبردی یک ایرانی ساکن آمریکا، در رابطه با مذاکره با آمریکا :
حالا متوجه شدم با برجامِ غربگراهای خائن داخلی، چه ضربهای به اقتصاد و کشور ایرانزمین خورده است!!
امریکا مذاکره نمیکنه!! اگر ایران برجام۲ را بپذیره، یعنی سیستم دفاعیش رو بر داره، رهایش میکنند؟؟
امریکا با آلمان مذاکره نمیکنه!! اینا نمیدونن آمریکا داره صنایع المان رو خورد میکنه!!!
📣جهت اطلاع جوانان و شبههداران نسبت به آمریکا و راهبرد سلطهجویانه شیطان بزرگ، که به هیچ "مذاکره"ای پایبند نمیباشد و تنها و تنها... بدنبال اجرای نظام سلطه خود میباشد.
#امنیت
#جهاد_تبیین
#دشمن_شناسی
#سردار_سلیمانی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امنیت_اتفاقی_نیست
#اگر_سپاه_نبود_کشور_نبود
🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊
http://eitaa.com/mahdavieat
⭕️مگس روی زخم مینشیند؛ زخمها خوب شوند، دشمن غلطی نمیتواند بکند
آقای #رئیسی درمان زخمها را در اولویت قرار داده و طبیعی است مگسها از او عصبانی باشند!
پس از اهواز، در کمتر از یکسال و با پیگیری شخص رئیسجمهور، یک پروژه چند ساله ظرف چند ماه عملیاتی شد و مشکل آب مردم #سنندج نیز حل شد.
💬 کمال لطفی
🍃🌹ـــــــــــــــــ
@mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شجاعت سرباران آمریکایی. ثابت شده فرمانده هاشون هم وقت گرفتاری، خراب میکنن تو شلوارشون😂
🍃🌹ـــــــــــــ
@mahdavieat
نتیجهی اجرای بی چون چرای سند کثیف توسعه پایدار ۲۰۳۰ توسط حسن روحانی، جهانگیری و نیلوفر ابتکار در مدارس را این روزها میبینیم.
با سند ۲۰۳۰ برای غرب سرباز تربیت کردند، آنهم سربازی که تبدیل به قاتل خونسرد شده است و اصلا مفهومی به نام هویت، وطن و هموطن برایش معنایی ندارد.
#محاکمه
سید_علیرضا_آل_داود
#سند2030
🍃🌹ـــــــــــ
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبرنگار برانداز: فردا مردم سنندج پذیرایی خوبی از رئیسی میکنند
فرداش 👆😂
🍃🌹ـــــــــــــ
@mahdavieat
#یک_فنجان_چای_با_خدا
#قسمت_چهل_و_چهارم
در همهمه ی فکری خودم و مادر،راهی هتل شدیم. ذهنم،میدانی جنگ زده بود برای بافتن و رشته کردن. اینجا هتلهایش هم زیبا بود و من گیج ماندم از آن همه تلاشِ غولهای قدرت برایِ سیاه نمایی...پیرمرد راننده لبخند زد.. دربان هتل لبخند زد..مسئول رزرو لبخند.. کارگر ساده که حامل چمدانها بود لبخند زد.. اینجا جنس لبخند آدمهایش فرق داشت.. اینجا لبریز بود از مسلمانان ترسو...
در اتاقم را محکم بستم و برای اطمینان بیشتر یک صندلی پشت آن قرار دادم. من حتی از لبخند مسلمان ترسو هم میترسیدم. دانیال همیشه میخندید..
بعد از چند ساعت استراحتِ نافرجام به سراغ متصدی هتل رفتم. باید چند کارگر برایم پیدا میکرد تا آن خانه ارواح، بازیافت میشد. چند لغت فارسی را کنار یکدیگر چیدم... نمیداستم میتوانم منظورم را برسانم یا نه..اما باید تلاشم را میکردم. متصدی جوانی خوش چهره بود با رنگی آسیایی. مقابلش ایستادم. با مهربانی نگاهم کرد. جملاتِ از پیش تعیین شده را گفتم.. لبخندش پر رنگتر شد. احتمالا نوعی تمسخر..مطمئنا کلماتم معنیِ خاصی را انتقال نداد.
پرسید،میتوانم انگلیسی صحبت کنم؟ و من میتوانستم.. این ملت با زبان بین الملل هم آشنا بودند؟ یعنی اسلام جلویشان را نمیگرفت؟ کمی عجیب به نظر میرسید...
ماجرای خانه را برایش توضیح دادم و او قول داد تا چند نفر را برای این کار پیدا کند.فردای آن روز آدرس را به کارگران دادم و به همراه مادر راهی خانه شدم. این خانه و حیاتش اگر زیرِخروارها خاک و برگ هم دفن میشد،جای تعجب نبود. دوریِ چندین ساله این تبعات را
هم داشت. دو کارگر نظافت حیات و دو کارگر نظافت داخل خانه را به عهده گرفتند. وقتی درِچفت شده را به سختی باز کردم مقداری خاک به سمتم هجوم آورد و من ترسیدم...زنده به گوری کمترینِ لطفِاین دیار و مردمانش است!خاطراتِ کودکی زنده شد...درست در لابه لای مبلهای تار بسته از عنکبوت و زیر سیگاریِ دفن شده در غبارِپدر... اینجا فقط دانیال میخندید..و من می دویدم.. او به حماقتم در دلبستگی و من در پی فرار از وابستگی..مادر با احتیاطی خاص وسایل را زیرو رو میکرد.. گاه لبخند میزد ..گاه میگریست...با یان تماس گرفتم...آرامشِ چهره اش را از اینجا هم میتوانستم ببینم:(کجایی دختر ایرونی ؟؟) جمله اش کامل نشده بود که صدای عصبی عثمان گوشم را آزار داد:(هیچ معلومه کدوم گوری هستی؟ آخه تو کی میخوای مثه بقیه آدما زندگی کنی؟ )
هیچ وقت.. اگر هم میخواستم، خدایِ این آدمها بخیل بود!
حوصله ایی برای پاسخگویی نبود،پس گوشی را قطع کردم..چندین بار گوشیم زنگ خورد. عثمان بود. جواب ندادم...ناگهان صدایی عجیب در حیات پیچید.. صوت داشت.. آهنگ داشت.. چیزی شبیه به کلماتِ سجاده نشینِ مادر... انگار خدای این مسلمانان سوهان به دست گرفته بود برای شکنجه ام.. درد به معده و سرم هجوم آورد..حالم خوب نبود و انگار قصد برتر شدن داشت..کاش گوشهایم نمی شنید... منبعِ این صداها از کدام طرف بود؟؟
بی حس و حال، جمع شده در معده، رویِیکی از پله ها نشستم. یکی از کارگران که مردی میانسال بود در حالیکه آستینش را بالا میزد به سمت حوض رفت. شیرِ آبِکنارش را باز کرد.آّب با فشار و رنگی زرد از آن خارج شد..مرد چه میکرد؟؟یعنی وضو بود؟؟ اما مادر و یا عثمان که به این شکل انجامش نمیدادند..روبه رویم ایستاد:(خانووم نمیدونید قبله کدوم طرفه؟) مزحکترین سوال ممکن را پرسید آن هم از من..مسیرِ خانه یِ خدایش را از من میخواست؟
پسر جوانی که همراهش بود صدایش زد:(مشتی.. این فارسی بلد نیست.. حالا مجبوری الان نماز بخوونی؟؟ برو خونه بخوون..) مرد سری تکان داد:(نمازو باید اول وقت خووند..) پسر جوان سر از تاسف تکان داد.. یعنی مسلمان نبود؟
دختری جوان از خانه خارج شد:(مشتی قبله اینوره...سجاده تو یکی از اتاقا پهن بود.. اون خانوومه هم رفت روش وایستاد واسه نماز..)پیرمرد تشکری پر محبت کرد:( ممنون دخترم.. ببین میتونی یه مهر واسم پیدا کنی..)دختر ایستاد:( نه ظاهرا از اهل سنت هستن.. اون خانوومه نه مثه ما وضو گرفت..نه مثه ما نماز خووند.. مهرم نداشت..)
پیرمرد با چشمانی مهربان به سمت باغچه رفت. چیزی را در آن جستجو کرد. سپس با سنگی کوچک در گوشه ایی از باغ ایستاد. سنگ را روی چمن ها قرار داد و روبه رویش ایستاد.. نماز خواند.. تقریبا شبیه به مادر با اندکی تفاوت..سجده رفت..اما به روی سنگ.. خدای این مردمان در این سنگ خلاصه میشد؟؟
چقدر حقیر!صدای گوشی بلند شد.. اینبار یان بود: (دختر ایرونی هم انقدر کم حوصله ؟؟ اون دیوونه که گذاشت رفت.) برای کنترل درد معده نفسهایی عمیق کشیدم. صدایش نگران شد:(سارا حالت خوبه؟)نه..خوب نبود..سکوت کردم:(سارا.. ما با هم دوستیم.. پس بگو چی شده.. مشکل کجاست؟حال مادر چطوره؟؟)
✍ ادامه دارد ....
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
👉http://eitaa.com/mahdavieat
May 11
ایران یا انگلستان
آیا میدانستید انگلیس نه تنها در هوا فضا که حتی در حوزه های پزشکی هم از ایران عقب تر است. آنها حتی نیروی انگلیسی لازم برای استخدام در بیمارستانهای خود ندارند. تا پیش از برگزیت از متخصصین اروپایی استفاده میکردند، اکنون همانها را نیز نمیتوانند به خدمت بگیرند.
" عبدالرحیم انصاری 🇮🇷"
🍃🌹ـــــــــــــــ
@mahdavieat
#نجوایمهدوی
🏝ما معتقدیم که
عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم
کسی تبر خواهد زد
سوگند به
هر چهارده آیه نور
سوگند به زخمهای
سرشار غرور
آخر، شب سرد ما
سحر میگردد
مهدی به میان شیعه
برمیگردد🏝
#شببخیرمولایمن
#اللهمعجللولیکالفرج
#شبتونمهدوی
@mahdavieat