eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
368 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔵 مراقبات شب و روز دحوالارض 🌺 روز دحوالارض (۲۵ ذی‌القعده) روزی است که زمین از نقطه‌ای که کعبه بنا شده است، سر از زیر آب بیرون آورد و پهن و گسترده شد. از کعبه هست که زمین شایسته‌ی سکونت خلیفه‌الله می‌شود. دحوالارض روز گسترش رحمت الهی و روز تفضّلات بزرگ خدای متعال است. ♦️ شب دحوالارض هم از ليالی شریف و شبی بسیار عظیم است. شب ظهور و تولّد انبیاء بزرگ؛ حضرت ابراهیم علیه السّلام و حضرت عیسی بن مریم علیه السّلام و شب عنایات خاصّه‌ی الهی به اهل عبادت و خلوت است. شبی است که رحمت خدا در آن نازل می‌شود و قیام به عبادت در آن اجر بسیار دارد. 🍃 اعمال روز دحوالارض: 🌼 ۱- غسل 🌼 ۲- روزه ▫️ روز دحوالارض یکی از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است و از برای روزه‌دار این روز هرچه بین آسمان و زمین است، استغفار می‌کنند. ▫️روزه اين روز همانند روزه هفتاد سال است و در روايت ديگر آمده كه كفاره هفتاد سال است، و هر كه اين روز را روزه بدارد و شب را به عبادت به سر آورد، براى او عبادت صد سال نوشته شود. 🌼 ۳- دو رکعت نماز که مستحبّ است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شود (هنگام چاشت) خوانده شود و بخواند در هر رکعت: ▪️سوره «حمد» ۱ بار ▪️سوره «شمس» ۵ بار ▫️و بعد از نماز هم بگوید: ▪️لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلیِّ الْعَظيمِ ▫️سپس دعا كند و بخواند: ▪️يا مُقيلَ العَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی، يا مُجيبَ الدَّعَواتِ اَجِـبْ دَعْـوَتی، يـا سامِعَ الاَْصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی، وَارْحَمْنی وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتی وَما عِنْدی، يا ذَاالْجَلالِ وَالاْكْرامِ. ▫️ای ناديده‏ گيرنده‌ی لغزشها! لغزشم را ناديده‏ گير، ای اجابت كننده‌ی دعوت ها! دعوت‌هايم را اجابت كن، ای شنوای صداها! صدايم را بشنو و به‏ من رحم كن، و از بدی‌هايم و آنچه نزد من است درگذر، ای صاحب جلال و اکرام. 🌼 ۴- خواندن دعایی که شیخ طوسی رحمت الله علیه توصیه نموده است: ▪️اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْكَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ كَاشِفَ كُلِّ كُرْبَةٍ أَسْأَلُكَ فِی هَذَا الْيَوْمِ مِنْ أَيَّامِكَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِينَ وَدِيعَةً وَ إِلَيْكَ ذَرِيعَةً وَ بِرَحْمَتِكَ الْوَسِيعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ الْمُنْتَجَبِ فِي الْمِيثَاقِ ..... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیح‌الجنان مراجعه فرمایید) 🌼 ۵- زیارت امام رضا علیه‌السّلام http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
14 Mostanade Soti Shonood.MP3
19.31M
🔈 📣 جلسه چهاردهم * عنایات ویژه اهل بیت در جنگ هشت ساله * فقط وفقط خدا پشتیبان ما بود * با همه توان با ایران مقابله کردند، اما شکست خوردند. * معجزه اربعین * اعوان وانصار وشبکه فعالیت شیطان * از نطفه روی بعضی ها حساب کردند * حفاظت شیطان از اعوان وانصارش * اهمیت احترام به سادات * اهمیت فرزند آوری شیعیان با رعایت شرایط * جنگ، جنگ نسل است * مسئولینی که پرورش یافته آمریکا هستند. * گوش خدا، به کسانی است که برای رضای او قیام کردند * اخلاق خدا، با دوستان با دشمنان * خواب آیه الله بهجت رحمه الله * کافیه فقط در جبهه خدا باشی * دایره وسیع حرام زادگی * قطره بارانی که به خود مباهات کرد. * نقش ولایت در نورانی وپاک بودن مردم ایران * «امر» از کلمات بسیار کلیدی * شیطان از ولایت می ترسد * وقتی توان ماندن در سیستم اطلاعاتی را نداشتم. * با استعفای کاری من موافقت نشد * خوابی که دیدم * شیطانی که دانه دانه بچه ها را می بردند * اسلحه ای که شیاطین را می زد * محفل نورانی که در خواب دیدم * همه اهل بیت در آن محفل حضور داشتند * معنای «قائم» را آنجا فهمیدم * یک لبخند امام رضا تمام غم هایم راشست. * رزق و روزی ایران به دست امام رضا * بعضی سلبریتی ها شعائر شیطان اند * شهرت، اهدایی شیطان * فعالیت شیطان برای تجربه گران نزدیک به مرگ. داریم هستیم که هستیم التماس دعای http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈بیست و سوم ✨ دوباره سکوت شد.گفتم: _البته هنوز راه زیادی در پیش دارید. -چطور؟ -هنوز دکمه یقه تونو نبستین.😏 اولش متوجه منظورم نشد.یه کم فکر کرد بعد آروم خندید.😅گفت: _بعد از اینکه جواب منفی دادید، پدرومادرم چند بار خواستن بیان با شما و خانواده تون صحبت کنن،اما من هر بار مانعشون شدم.الان هم به من نگفتن قراره بیایم منزل شما،وگرنه من مزاحم نمیشدم.در هر حال نظر شما برای من قابل احترامه. دکمه آیفون زده شد و در باز شد... مریم و ضحی تو چارچوب در ظاهر شدن و بلافاصله محمد اومد. از دیدن ما توی حیاط خشکشون زد. محمد به من بعد به سهیل نگاه کرد.یه کم بادقت بهش نگاه کرد،بعد لبخند زد و رفت سهیل رو بغل کرد.🤗🤗 سهیل هم از دیدن محمد خوشحال شد،گفت: _من آدم بدقولی نیستم.پدرومادرم بدون اطلاع من قرار گذاشتن و منو تو عمل انجام شده قرار دادن.الان هم قرار نیست اتفاقی بیفته،این دیدار فقط یه عیادت ساده ست.😊 محمد تعارفش کرد برن داخل. سهیل هم بدون هیچ مقاومتی و بدون اینکه به من کنه قبول کرد و رفتن داخل. من و مریم و ضحی هم پشت سرشون رفتیم داخل.محمد و مریم یه کم زود اومدن،هنوز یه سؤالم مونده بود.محمد به سهیل گفت: _شما که میخواستید برگردید خارج و اونجا زندگی کنید،چی شد؟ چه جالب،دقیقا سؤال من بود. سهیل گفت: _رفته بودم.دو ماه طول کشید تا کارهای فارغ التحصیلی رو انجام دادم.الان دو هفته ست برگشتم.😊 با خودم گفتم عجب!.. پس این همه تغییرات تازه خارج ازکشور اتفاق افتاده.😟😊 خانم صادقی گفت: _یه هفته بعد از اینکه شما جواب زهراجان رو به ما گفتید،سهیل رفت. خیلی تو فکر بود.گفت شاید برگردم،شاید هم همونجا بمونم و زندگی کنم.بعد دو ماه گفت برمیگردم.ما هم وقتی توی فرودگاه دیدیمش مثل الان شما خیلی تعجب کردیم. 💭باخودم گفتم.. اگه همه ی بنده ها بفهمن چه خدای خوب و مهربونی✨ داریم خیلی زود دنیا گلستان میشه. وقتی خداحافظی کردن و رفتن،منم رفتم توی اتاقم... دلم میخواست با خدای خوبم صحبت کنم.💖بعد نمازم سرسجاده نشسته بودم که محمد اجازه گرفت و اومد تو اتاقم. فقط نگاهم میکرد.گفتم: _چیشده داداش؟😟 -بعد دیدن سهیل چیزی تغییر کرده؟😊 -آره..ایمان زهرا قوی تر شده.😌 -فقط همین؟😉 -منظورتو واضح بگو.😕 -نمیخوای درمورد پیشنهاد ازدواجش تجدید نظر کنی؟ اگه این سهیل سه ماه پیش میومد خاستگاری بهت میگفتم همونیه که تو میخوای.😊 ساکت نگاهش کردم.گفت: _سهیل .کافیه یه اشاره کنیم،با جون و دل دوباره میادخاستگاری. آرزوشه با تو ازدواج کنه. -خوشحالم سهیل راهشو پیدا کرده.ولی تو قلب من چیزی تغییر نکرده.😊 محمد دیگه چیزی نگفت و رفت. چند روز بعد رفتم بهشت زهرا(س)... قطعه ی سرداران بی پلاک،🇮🇷🌷تو حال خودم بودم،.. گاهی کتاب📙 میخوندم،گاهی قرآن،✨ گاهی دعا،🌟گاهی فکر.💭 میخواستم سرمزار عمو و دایی شهیدم هم برم... چند قدم رفتم که کسی گفت: _ببخشید خانم روشن! سرمو چرخوندم.گفت: _سلام. امین بود... گفتم: _سلام -میتونم چند دقیقه وقت تون رو بگیرم؟😔 یه کم فکر کردم.سرش پایین بود و مستأصل به نظر میومد.گفتم: _در چه مورد؟ -درمورد حانیه.😔 حانیه یکی از بهترین دوستام بود.بدون اینکه نگاهش کنم گفتم: _باشه.فقط مختصر و مفید بفرمایید. یه جایی همونجا نشستیم،با بیشترین فاصله.در حدی که بتونم صداش رو بشنوم.گفت: _احتمالا حانیه بهتون گفته که من میخوام برم سوریه.😔 -یه چیزایی گفته. -پس حالشو دیدید.😔 -حالش خیلی بد بود.معلوم بود هرکاری کرده که منصرفتون کنه... ازاینکه اینقدر خوب میدونستم راضی بود انگار،احتمالا برای اینکه نیاز نمیدید زیاد توضیح بده. -ممکنه شما باهاش صحبت کنید تا آروم بشه...😔 ادامه دارد... http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈بیست و چهارم ✨ _ممکنه شما باهاش صحبت کنید تا آروم بشه که آروم بشه؟😔 -یعنی برای شما آرام شدنش مهمه؟رضایتش مهم نیست؟ -خیلی دوست دارم راضی هم باشه،ولی میدونم راضی شدنی نیست.😔فعلا میخوام آروم بشه.حال بدش و بی قراریش همه رو ناراحت میکنه.😔 -به نظرم بهترین کسی که میتونه آرومش کنه مادر شماست.وقتی ببینه مادر شما با وجود مادر بودن راضیه،اونم حداقل آروم میشه. -فکر کردم حانیه از زندگی ما براتون گفته!! -نه،دلیلی نداشت از زندگی شما چیزی بگه.😐 -آخه گفته بود... حرفشو ادامه نداد.یک دقیقه ای سکوت کرد.بعد گفت: _پدر من قبل از اینکه من به دنیا بیام شهید شد.مادرم هم بخاطر علاقه ی زیادش به پدرم و سن کم و حال بدش، موقع زایمان از دنیا رفت. خیلی جا خوردم...😟😥 به نظر نمیومد اینقدر توی زندگیش سختی کشیده باشه. -از همون موقع من با خاله و شوهرخاله م، که دوست وهمرزم پدرم هم بوده، زندگی میکنم...اونا حتی به من بیشتر توجه میکردن تا بچه های خودشون.الان هم خاله م قلبا راضی نیست،اما به ظاهر راضی شده.میترسم ناآرامی های حانیه نظرشو عوض کنه. گذشته ش خیلی ذهنمو درگیر کرد. ناراحت و متأسف یا با عقده تعریف نمیکرد.👌 معلوم بود از صمیم قلب راضی شده به ✨رضای خدا و زندگیشو پذیرفته.✨ گفتم: من چکار میتونم بکنم؟ -حانیه گفت برادر شما هم چند بار رفتن سوریه،درسته؟ -درسته..خیلی سخته آقای رضاپور.من میفهمم حانیه چه حالی داره.😒 با خواهش گفت:لطفا کمکم کنید.😒🙏 -کی عازم میشید؟ -دو هفته ی دیگه. -بهتر بود دیرتر میگفتید بهشون. -میخواستم،ولی حانیه اتفاقی فهمید. بلند شدم و گفتم: _من هرکاری بتونم انجام میدم.الان هم اگه دیگه حرفی نیست من برم. امین هم بلند شد و خوشحال گفت: _ممنونم،خیلی لطف میکنید.🙂 خداحافظی کردم و رفتم... توی راه به امین و زندگیش فکر میکردم. تو تک تک جملاتش دنبال جواب سؤالاتم بودم. 👣شهادت آرزوی من هم بود... ولی مطمئن نبودم وقتی اون لحظه برسه جان شیرینم رو تقدیم کنم.😒اون روز تو درگیری با اون دو تا نامرد با خودم گفتم حاضرم بمیرم اما حجابم حفظ بشه، جونمو میدم ولی دست نامحرم بهم نخوره. ولی درواقع من از ایمانم👉 و از خودم👉 دفاع میکردم.😞 اما امثال محمد و امین از اسلام👉 و از مردم مظلوم یه کشور دیگه👉 دفاع میکردن. ✨این میخواد.✨ 💭این ایمان قوی تر رو چطور به دست بیارم؟ 💭اون چیزی که بهشون یقین میده کارشون درسته و ارزش جون دادن داره چیه؟ ایمان داره و من تو مرتبه ی پایین گیر کرده بودم...🙁😔 ادامه دارد.. http://eitaa.com/mahdavieat
🔴اصلاح اقتصادی باید در دولت قبل اتفاق می‌افتاد ▪️آثار تورمی اصلاح اقتصادی کوتاه مدت است رئیس‌جمهور: 🔹ما کشور را در شرایطی تحویل گرفتیم که تورم ماهانه ۶۰ درصدی و کسری بودجه داشتیم و مواجه با رشد نقدینگی هم بودیم که اگر ادامه می‌یافت، شرایط اقتصادی دشوارتر می‌شد. 🔹اصلاح اقتصادی باید در دولت قبل اتفاق می‌افتاد و اگر یک سال زودتر این اتفاق می‌افتاد، هزینه کمتری برای کشور داشت. 🔹آثار تورم حاصل از اصلاح اقتصادی در زمان کوتاه از بین خواهد رفت. ◾️رئیسی: تلاش ما کنترل قیمت‌ها در بازار است رئیس‌جمهور: 🔹اگر اتحادیه‌ها یا اصناف قصد افزایش قیمت کالاها را داشته باشند باید دلیل گرانی کالاها برای مردم روشن تبیین شود. 🔹هر گرانی دلیل خود را دارد، تفاوت بین ارز ترجیحی یا ارز آزاد مشخص است، اینکه هر ساعتی هر شرکتی بخواهد افزایش قیمت داشته باشد قابل قبول نیست. 🔹کنترل بازار و ثبات بازار از شرایط موفقیت اصلاح اقتصادی است. 🔹لایحه دو فوریتی برای مجلس تهیه کردیم که افزایش برخی از کالاها به سال بعد محول شود. ◾️رئیسی: ارز ترجیحی دارو قطع نمی‌شود رئیس‌جمهور: 🔹دارو باید تحت پوشش بیمه‌ها قرار گیرد، اما زیرساخت ما در بیمه‌ها فراهم نیست. 🔹تا این زیرساخت فراهم نشود، ارز ترجیحی دارو قطع نمی‌شود. 🔹قیمت نان تغییر نمی‌کند، کار آزمایشی نان در استانها نتیجه خوب داشته است. 🔹میزان افزایش اجاره‌بها نباید بیش از ۲۵ درصد باشد. 🔹تا زمانی‌که وضع کالابرگ الکترونیک قطعیت پیدا نکند شرایط پرداخت نقدی را ادامه می‌دهیم. ◾️رئیسی: کمبود بسیار جدی در تولید برق داریم رئیس‌جمهور: 🔹باید در سال های قبل نیروگاه های متعددی در کشور ساخته می‌شد. 🔹ما از تولید برق به صورت کلان غافل نبودیم و کارهای عظیمی برای استقلال برق صنایع بزرگ آغاز شده است. 🔹مدیریت الگوی مصرف در زمینه برق در ادارات دولتی در حال اجرا است. 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ شماره (۵۲۸) 🎙 حجت‌الاسلام رفیعی 💢ماجرای شهیدی که پشتِ درِ بهشت ماند!! 🔸کوتاه و شنیدنی👌 http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ شماره (۵۲۹) 🎙 حجت‌الاسلام قرائتی 💢به فرزندتون فحش ندید! 🔸کوتاه وشنیدنی👌 http://eitaa.com/mahdavieat
15 Mostanade Soti Shonood.mp3
18.32M
🔈 📣جلسه پانزدهم * از بچگی عاشق این بودم که فرشته ها را ببینم. * دوست داشتم شیاطین را نیز ببینم * فهمیدم که نباید با شیطان صحبت می کردم * سه واقعه از آینده دیدم * همه کشورها تسلیم آمریکا بودند به غیر از چندتا * خبر عجیبی که مطابق با رویای من بود * پیمان صلحی که به نفع اسرائیل بود * حجم عظیمی از آب که حیوانات را با خود آورد * آب رودخانه به آسمان رفت وحیوانات پخش در خانه ها شدند * بیماری که حیوانات را وحشی می کرد * مریضی حیوانات به انسان ها سرایت کرد * چرخه طبیعت، بهم ریخت * دیدم جنگی در ایران روی می داد * مردم کاملا بی خیال نسبت به جنگ * هیچ کس به حرفم گوش نمی داد * افرادی که احمقانه دلسوزی می کردند * عاقبت آن چهار نفر * هر کدام از واقعه ها بطنی داشت * حیواناتی که در خانه ها یافت می شود * عالم میکروب ها * ویروس های حیوانی، که در انسان ها جواب می دهد * چه طور فهمیدم که همسرم از دنیا می رود * انقطاعی که نشان از مرگ داشت http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَهلِ‌وِلاییم‌بہ‌لُطفِ‌رِضآ:) کوردِلان‌را‌چہ‌بہ‌شَمس‌الشموس؟🌱 |📲 http://eitaa.com/mahdavieat