eitaa logo
منتظران ظهور
306 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
20 فایل
خادمین کانال هماهنگی جهت تبادلات @mahdiadmin @mahdavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
8 ✅ توکل در جایی درسته که انسان مسئولیت و وظیفۀ خودش رو به خوبی انجام بده؛ ✔️«یعنی از فکر خودش کار بکشه 🔹 و با دیگران مشورت کنه 🔹 و بهترین راه ممکن رو انتخاب کنه 🔹 و با عزم محکم برای رسیدن به هدفش کنه». ✅ بله در این صورت میتونه بگه که من وظیفمو انجام دادم و حالا دیگه توکلم به خداست...😌 🚫ببینید توکل به هیچ وجه جانشین تنبلی و راحت طلبی ما نیست. ✔️ بلکه کمک دهنده و امید دهندۀ به مومنی هست که اهل همت و تفکر و پشتکاره. 📀
9 مثل یک چریک باش! 💢 بعضی از جوانان مذهبی رو که باهاشون صحبت میکنیم میگن که خدا رو شکر ما اهل حب الدنیا نیستیم 😌 اما وقتی به زندگیش نگاه میکنی میبینی که غرق در راحت طلبیه! 😒 🚫 خب عزیز دلم، حب الدنیا که شاخ و دم نداره! یکی از مهم ترین وجوه حب الدنیا که ریشۀ گناهان هست، همین راحت طلبی ماست.💢💢💢 🚫 دنیا جایی نیست که ما بخوایم توش راحت طلب باشیم. توی دنیا باید مثل یک چریک زندگی کنیم. یه چریک اصلاً براش مهم نیست که شب در چه جایی بخوابه! منتظر نیست که براش تخت نرم و راحت بذارن... 📀
💎 10 🔷 در زمان دفاع مقدس، رزمندگانی که گاهی به مرخصی می اومدن، شب ها نمیتونستن روی تشک بخوابند؛ نه اینکه بخوان صرفاً یاد سنگرهای نورانی جبهه رو زنده کرده باشن بلکه حرفشون بیشتر این بود که: وقتی راحت تر هستم دلم میگیره!😢 🔹مادرش میگفت بذار برات تشک پهن کنم؛ میگفت نه نمیخوام. همینجوری راحت ترم... 💢 رزمندگان میفهمیدن که بیکاری و راحت طلبی یه کار زشت هست و ازش متنفر بودن ⭕️ و برای همین با وجود این که تمرینات صبحگاهی داشتن اما وقتای آزاد خودشون رو به بهترین شکل استفاده میکردن و تمرینات سخت تری برای خودشون فراهم میکردن. 📀
13.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 امتحانم چیه؟ 👈 آدم‌ها با هم متفاوتند، هرکسی باید راه خودش را پیدا کنه! ⚠️ مراقب باش فریب نخوری! #تصویری
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝« نقد جریان تکنوکراتیسم » 🔺 تهران را انقدر گران کنید تا مردم بروند!! 👤 استاد
🏮تلنگر "آب را گل نکنید... شاید این آب روان، میرود پای سپیداری..." صبر کن ای سهراب! صد سپیدار فدایِ اشکِ نوزادان باد! آب را گِل نكنید... شاید از دور علمدار مهدی مَشکِ طفلان بر دوش، غم و غصه بر دل؛ می رسد تا كه از این آبِ روان، پُر كند مَشکِ تهی، بِبَرَد جرعه آبی برساند به یمن تا علی اصغرِ بی شیرِ یمن نفسش تازه شود و بخوابد آرام... آب را گل نكنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سخنان استاد در مورد ملعون پیشگوی دروغین که ارتباط با موساد دارد و برای ساخت مسیح دروغین برنامه ریزی می کند!
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ ۶۸ به روایت حانیه وای که چقدر امروز با بچه ها خوش گذشت . این اولین دورهمی بود که فاطمه هم همراهمون بود ، فکر نمیکردم بچه ها به خاطر حجابش انقدر زود باهاش کنار بیان اما برعکس تصورم خیلی هم باهم صمیمی شدن. . . . روی تخت میشینم و کتاب زبانم رو باز میکنم، حوصله هرچیزی رو دارم جز زبان . دوباره میبندمش و میرم سراغ گوشی. چند روزی میشه که سری به تلگرام نزدم. داده تلفن رو روشن میکنم و وارد تلگرام میشم، بین این همه پیام نگام که به شماره عمو میفته استرس بدی میاد سراغم، پیامش رو باز میکنم. عمو_ سلام تانیا جان. خوبی؟ عمو بابت رفتار اون روز و سرد برخورد کردنای بعدش عذر میخوام. راستش نگران شدم که شاید ناراحت شده باشی که سراغی از ما نگرفتی دیگه. “چی شده که عمو دوباره بهم پیام داده؟ خب شاید دلش تنگ شده ” سریع براش تایپ میکنم _ سلام عموجون. نه بابا چه ناراحتی. مردد میمونم که بهش بگم ازدواج کردم یا نه. اما زود پشیمون میشم ، من که هنوز ازدواج نکردم یه محرمیت ساده بود فقط همین. بیخیال بقیه پیاما نتم رو خاموش میکنم و گوشی رو روی میز میزارم. کلا میونه خوبی با گوشی نداشتم و ندارم . دوباره یاد امیرعلی میوفتم. عه عه چجوری با نامزد بنده رفت بیرون منم نبردن ، مردم تو دوران نامزدیشون چجوری نامزد بازی میکنن ، ما چیکار میکنم؟ با صدای در سریع از اتاق میرم بیرون. که با چهره خندون امیرعلی مواجه میشم. _ سلام پسر پرو . امیرعلی_ سلام خواهر پسر پرو. _ نامزد بنده رو کجا بردی؟ امیرعلی_ نزار غیرتی بشما?هههه. قبل از اینکه نامزد شما بشه دوست من بوده ، بعدشم شما نامزد بنده رو کجا بردی؟ _ قانع شدم. امیرعلی_ افرین. راستی نامزد محترمتون گفتن که از پدر محترممون اجازه میگیرن، فردا تشریف ببرید بیرون ، کارتون دارن. بابت امروز هم که مجبور شد بره عذرش موجه بوده و گفت. بهت بگم پوزش. دست به سینه به دیوار تکیه میدم و میگم_ خب عذرش چی بوده؟ امیرعلی_ حالا دیگه. _ عهههه؟؟؟؟ امیرعلی_ اررررره . مامان_ سلام مادرجان. امیرعلی_ سلام قوربونت برم. مامان_ خدانکنه. خسته نباشید مادر راستی حانیه به مادربزرگت زنگ زدی؟ _ برای چی؟ مامان _ من زنگ زدم عذر خواهی کردم که نشد برای محرمیت بیان توهم یه زنگ بزن. _ باشه حالا. با صدای زنگ گوشی به اتاق برمیگردم ؛ شماره ناشناس . _ بله؟ + سلام عزیزم. پرنیانم _ سلام پرنیان جان. خوبی؟ + الحمدلله. ببخشید مزاحمت شدم. راستش داداشم کارت داشت ، گفت من زنگ بزنم بعد گوشی رو بهش بدم. با تموم شدن جملش ، یه دفعه گوشی از دستم میوفته. وای خاک برسرم. گوشی رو برمیدارم. _ الو جانم؟ چیزه ببین پرنیان میگم….. با پیچیدن صدای مردونه تو گوشی دیگه اشهد خودمو خوندم، طبق معمول سوتی + سلام علیکم ببخشید پرنیان فکر کرد باهاش خداحافظی کردید، گوشی رو داد به من رفت بیرون. میخواید صداش کنم؟ فقط تونستم سکوت کنم. + حانیه خانوم. _ سلام. +سلام. خوب هستید؟ _ ممنونم شما خوبید؟ + ممنون باخوبیتون.راستش من با پدر بزرگوارتون تماس گرفتم ، اجازه گرفتم که اگه موافق باشید، فردا بریم بیرون که یه مقدار باهم حرف بزنیم. _ نههههه؟؟؟؟ +نه؟ نکنه به خاطر امروز ناراحت شدید؟ _ نه یعنی اره . +ناراحت شدید؟ _نه اون نه اون یکی اره. +چی نه؟ _نه یعنی ناراحت نشدم. فردا رو بریم. “گند زدم ” +بله. ممنونم. پس من فردا ساعت ۱۰ ، دم منزلتون باشم خوبه؟ _ بله. مرسی. + پس فعلا با اجازتون سلام. نه یعنی خدافظ. _ خدانگهدار گوشی رو که قطع کردم نفس راحتی کشیدم و یه دفعه زدم زیر خنده. خداروشکر یه بار سوتی داد دیگه ابروی من نرفت . با هیچکسم میل سخن نیست ولیکن…. تو خارج از این قائده و فلسفه هایی… ... نویسنده : ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🔰حســاب و کتــاب ☘ حاج آقا قرائتی تعریف میکردند که: 💠فردی گناهکار بود و به او تذکر دادم او هم جواب داد و گفت: ای بابا حاج آقا فکر کنم تو خدا را نمیشناسی خدا خیلی خیلی بخشنده و کریمه!!! 💠استاد قرائتی هم که الحق و والانصاف استاد مثال هستند پاسخ داد: بانکم خیلی خیلی پول داره ولی تو بری بگی بده میده؟؟؟ نه نمیده...! 👈چون حساب و کتاب داره.. 🍃🍃🌸🍃🍃
24.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عبد الرقیه: 📽 بسیار زیبا در باب ⬅️ جـامـعــه بشـــری ⬅️ شخصیت در تاریخ 👌سخنانی که شاید تابحال #نبه کلام #ا نوای گرم کربلایی #ح💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا