🔵 حجت الاسلام والمسلمین دکتر داود مهدوی زادگان، رئیس سازمان سمت، در نشست علمی
فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی؛ امکان یا امتناع دولت دینی انقلابی:
✅ درباره امکان یا امتناع دولت دینی انقلابی، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. دیدگاه امتناعی نیز به جهت امتناع در امکان یا وقوع، اختلاف نظر دارند. این اختلاف از جمع میان انقلاب با دین و دولت ناشی می شود. لکن ایراد اساسی بر دیدگاه امتناع این است که انقلاب به حرکتی گنگ و نامفهوم تبدیل می شود و حاصلی بیش از وضعیت آنارشیستی نخواهد داشت و در نتیجه انگیزه ای برای وقوع آن در میان انقلابیون بوجود نمی آید.
✅ دیدگاه مختار این است که وقوع دولت انقلابی امر ممکنی است و به لحاظ ایدئولوژیکی نیز لازم التحقق است. اصولا نکته مغفول مانده این است که تحقق دولت انقلابی ادامه راه انقلاب است و نه پایان آن. شعار من انقلابی ام در متن حکمرانی اشاره به همین معنا دارد. حکمرانی علوی اساسا ماهیت انقلابی دارد. لکن کار بسیار سخت و دشوار است. موانع بزرگی در این راه وجود دارد. از جمله این موانع عبارت است از: روزمرگی، از خودبیگانگی، عقلانیت ابزاری، عرفی شدن و جبهه معارضین.
✅ راهکارهایی برای مقابله و حل این دشواری ها وجود دارد و باید آنها را شناسایی و پی گیری کرد. از جمله این راه حلها می توان به ایمان و امید به راه انقلاب، ایدئولوژی اسلامی، فلسفه سیاسی امامت و فقه پویا اشاره کرد.
پ ن: این نشست به همت پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی در روز دوشنبه 12 تیر برگزار شد.
🌸 کانال "مطالعات فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی"👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/2640969940Ccb3214bb46
🔰 مکتب امام خمینی ره تا ابد از آخوند درباری بی زار است
چند سال پیش، ولی فقیه مخالفان و معارضین نظام اسلامی را به دو دسته با نجیب و نا نجیب تقسیم کرده بود. ایشان مرحوم داریوش فروهر را جزو مخالفان با نجیب قرار داده بود.
کم نیست روحانی محترمی که زمانی با مرام و موضع حکومت اسلامی همسو و همراه بودند ولی اکنون به دلایلی کنار کشیده اند و همراهی نمی کنند. اگر هم مخالفت بورزند در چارچوب اخلاق مداری و قانون و آیین جوانمردی است و رفتاری نجیبانه دارند.
اما معدود روحانیونی هستند که اهلیت اخلاق مداری و عفاف و پاکدامنی را ندارند و وعظ نانجیبی می کنند. تا آنجا که کلام ناب امام خمینی ره در نفی طاغوت و آخوند درباری را خرج جاه طلبی خود می کنند و با ميراث امام ره به جنگ میراث امام می روند. همان میراثی که امام در وصیتنامه اش به روحانیت انقلابی سفارش کرده است که نگذارند این انقلاب به دست نا اهلان بیافتد.
آیا امام خمینی ره در سال 48 برداشتن عمامه روحانی خدمت گذار در جمهوری اسلامی را جایز می دانست که این قلیل عمامه به سرهای مخالف به آن ارجاع می دهند؟!
چگونه است که این آقای روحانی آن زمان که در حکومت بود و از بیت المال ارتزاق می کرد - و شاید هنوز هم ارتزاق می کند- آن فتوای امام ره را به یاد نمی آورد و خود را آخوند دولتی نمی خواند ولی حالا که در دولت نیست، روحانی شاغل در دولت را روحانی دولتی می خواند و برداشتن عمامه اش را جایز می داند؟!!
آیا در فرهنگ سیاسی امام خمینی ره روحانی حکومتی که از اجرای احکام شرع مقدس دفاع می کند، مطرود است ولی از روحانی غیر حکومتی مدافع دختر بی حجاب حمایت می شود؟!! این یک مصداق از تحریف اندیشه های ناب امام خمینی ره است.
روحانی غیر دولتی که همچنان در دل سودای بازگشت به حکومت را دارد، وقتی اینچنین سخن امام راحل را تحریف می کند، پیداست که چه جفاها به شاگردان راستین امام نکند. از شهیدان بزرگواری چون آیت الله مطهری و آیت الله بهشتی یاد می کند ولی به مخاطب خود نمی گوید چه کسانی و به چه خاطر این مردان خدا و خادمان ملت را به شهادت رساندند.
نمی گوید، چون اگر حقیقت را بگوید بر مردم معلوم می شود که اکنون خود او در جبهه معارضی جای گرفته است که عامل ترور عزیزان انقلاب، مطهری و بهشتی هستند و اگر امروز هم آن دو بزرگوار زنده شوند، باز به دست عوامل آن جبهه نا نجیب به شهادت می رسیدند.
آری، امام خمینی ره حتی امروز و فردا هم با آن عمامه به سر درباری، با آن آخوند آمریکایی مخالف است و از آنان بیزاری می جوید. فرق هم نمی کند که آن روحانی درون حکومت اسلامی مأوا گرفته باشد یا بیرون آن. چنین روحانی هر قدر که خود را غیر دولتی بخواند در مکتب امام خمینی ره، آخوند درباری است. چون او حتی اگر دلش با طاغوت و استکبار نباشد، زبانش که با آنها است.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
▫️مدیریت همکاریهای علمی بینالمللی سازمان مطالعه و تدوین «سمت» برگزار میکند:
🔸نشست علمی بینالمللی «غدیر»
🔸محورهای سخنرانی:
۱. غدیر، محور وحدت اسلامی
۲. غدیر در منابع و نگاه علمای اهل سنت و سایر اندیشمندان
۳. نقش و جایگاه حضرت علی (ع) در شکلگیری تمدن اسلامی
۴. غدیر و تبیین شاخصههای حکمرانی اسلامی
۵. سیره و شخصیت حضرت علی (ع) با رویکرد غدیر
🏢 آدرس مکان حضوری: تهران، غرب به شرق جلال آلاحمد، نرسیده به پل یادگار امام، سازمان «سمت»، طبقه هفتم، سالن جلسات
📆 زمان: پنجشنبه ۱۵ تیر۱۴۰٢
6 july 2023
🕰 ساعت: ۱۳:۳۰ الی ۱۶:۳۰ به وقت تهران
📌لینک برگزاری مجازی:
📎 https://meeting.samt.ac.ir/ch/ghadir
🔰 چرا باید دولت تدبیر سپاسگزار دولت آقای رئیسی باشد
دولت آیت الله رئیسی از آغاز شروع به کار تا به امروز در سطح داخلی و بین المللی به موفقیت های زیادی دست یافته است. بسیاری از طرح های راکد و نیمه تمام به سر انجام رسیده است. گشایش های بین المللی بزرگی رخ داده که گفته می شد بخاطر تحریم انسداد پیدا کرده بود. مساله برجام مجددا وارد گفتگوهای جدید شده است. روابط ایران با کشورهای همسایه رونق گرفته است. ایران عضو رسمی پیمان شانگهای شده است. خلاصه ایران در حال خروج از انزوا بین المللی ادعایی است.
همه این موفقیت ها و دستاوردهای بزرگ نتیجه تغییر اهداف و سیاست های مدیریتی است که ثمره کاربست رویکرد جهادی/ انقلابی در دولت سیزدهم است.
بطور قطع، اگر بنای آیت الله رئیسی بر ادامه تدابیر و شیوه مدیریتی دولت روحانی بود، این چنین موفقیت هایی بدست نمی آورد. چون مسبب اصلی بسیاری از این انسداد های سیاسی و اقتصادی خود دولت تدبیر بوده است.
با وصف این، مردان دولت پیشین هر جا که دولت آیت الله رئیسی توفیقاتی را کسب می کند، آنها را به خود نسبت می دهند و می گویند ریل گذاری این موفقیت ها در دولت پیشین انجام شده است.
البته مخاطب فهیم و بصیر خوب می داند که چنین ادعایی بی پایه و اساس است. بسیاری از طرحهای عمرانی و تاسیسی سال ها متوقف و نیمه کاره رها شده بود و اراده جدی برای گشایش در کار آنها دیده نمی شد. خیلی از پروژه های عمرانی و برنامه ای در زمان همان دولت قابلیت اتمام و تکمیل شدن را داشته است ولی چنین نشد. بنابر این، چگونه می توان پذیرفت که دولت فعلی ادامه کار دولت تدبیر است.
با وصف این، فرضاً بپذیریم که این ادعا درست است و دولت سیزدهم بر اساس همان سبک و سیاق دولت تدبیر عمل کرده است و استمرار همان دولت پیشین است. اما پرسش اساسی این است که در این صورت، آیا نباید دولت تدبیر از دولت آیت الله رئیسی سپاسگزاری کند که بدون تغيير در رویکرد حکمرانی و سیاست های جاری، پروژههای نیمه تمام و راکد شده آنها را تکمیل و راه اندازی کرده است؟ آیا خدمتی به این بزرگی جای تقدیر و تشکر ندارد؟
به همین خاطر، عصبانیت نظریه پرداز اصلاحات که از دولت سیزدهم می خواهد هر چه زودتر کنار برود، اصلا قابل فهم نیست. اگر ریل گذاری دولت انقلابی آقای رئیسی همان ریل گذاری دولت تدبیر است و ایشان هم بر آن ریل گذاری انتقاد دارد، چرا از دولت آقای روحانی درخواست استعفا نکرده بود. اگر هم این آن ریل گذاری نیست، چرا موفقیت های دولت سیزدهم را به نام خودشان ثبت می کنند.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
🖌 سبک بیان ولایت علی علیه السلام در غدیر خم
رسول خدا صلی الله علیه و آله در سال دهم هجری به هنگام بازگشت از انجام فریضه حج که به حجةالاسلام، حجة الوداع، حجة البلاغ و حجة الاکمال شهرت یافت، در منطقه جحفه کنار برکه ای به نام غدیر خم پیش از جدا شدن راه مسلمانان همگان را گرد آورد و برای آنان خطبه خواند و درباره امامت علی بن ابی طالب از مسلمانان با این جمله تاریخ ساز " مَن کُنتُ مولاه فَهذا علیّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه " بیعت گرفت.
سخن در سبک بیان رسول خدا است که ولایت امام علی علیه السلام را در قالب جمله شرطیه ذکر کرده است. این نحو از بیان مطلب در قرآن کریم زیاد به کار رفته است. مانند این آیه شریفه: " لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا" ( اﻷحزاب : 21 ).
مسلما رسول الله صلی الله علیه و آله می توانستند در قالب جمله ی خبری یا انشایی ولایت امام علی علیه السلام را بيان کند ولی پیداست که آن حضرت بخاطر پاره ای ملاحظات، حکم شان را به نحو شرطیه بیان فرمودهاند. لذا به چند نمونه از این ملاحظات احتمالی اشاره می شود.
1. نشانه شناسی ولایت نبوی؛ هر کس که می خواهد ولایت نبوی را شناسایی کند، ولایت علی را بشناسد. تنها ولایتی که نشانی از ولایت نبوی در خود دارد همانا ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام است.
2. شرطیت ولایت نبوی؛ اگر بعدها کسی دعوی پیروی از ولایت نبی اکرم را داشته باشد ولی از ولایت علی برائت می جوید، به ولایت نبی اکرم وارد نشده است. شرط ورود به ولایت رسول خدا، تمسک به ولایت علی علیه السلام است.
3. مساوقت ولایت نبوی و ولایت علوی؛ بین این دو ولایت هیچ گونه جدایی و وجه تمایزی وجود ندارد. ولایت نبوی عین ولایت علوی است و ولایت علوی نیز عین ولایت نبوی است.
4. استمرار ولایت نبوی؛ استمرار ولایت نبوی ضرورت دارد و همه مسلمانان مکلف به تداوم ولایت نبوی هستند. اما این ضرورت با هر گونه ولایتی محقق نمی گردد بلکه تنها با ولایت علوی است که ولایت نبوی استمرار می یابد.
5. کور کردن خط نفاق؛ جریان منافقین از طریق ابراز علاقه به رسول خدا به شدت خود را برای بعد درگذشت رسول خدا آماده می کند تا قدرت را تصاحب کند. حال آنکه این محبت بدون محبت علی علیه السلام ممکن نیست.
6. نگرانی مودت ذو القربی؛ نگرانی پیامبر خدا از نا مهربانی اعراب با نزدیکان و ذوی القربی حتی در قرآن کریم اشاره شده است. از این رو، رسول خدا با این بیان در صدد تضمین مودت اهل بیت علیهم السلام بر آمدند.
7. اعلام جانشینی؛ بدانید که ولایت نبوی جانشین دارد و او کسی غیر از امام علی نیست.
8. مرجع تعیین جانشینی؛ هیچ مرجعی صلاحیت تعیین جانشینی را ندارد. اگر رسول خدا تعیین جانشینی را به خود مسلمانان واگذار کرده بود، علی را به عنوان جانشین بعد خود معرفی نمی کرد.
9. منزلت علی؛ اگر کسی بخواهد ارج و قرب صحابه را درک کند، پس بداند که علی بن ابی طالب علیه السلام برترین منزلت معنوی را دارد تا جایی که ولایتش چون ولایت نبی اکرم است.
10. ملاک در انتخاب جانشین؛ حتی اگر بپذیریم که رسول خدا صلی الله علیه و آله مسأله جانسینی را به خود مسلمانان واگذار کرده است؛ باید علی بن ابی طالب را برگزید. چون رسول خدا تنها درباره ایشان گفته است که ولایتش ولایت من است.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan