شور شب٧ماه صفر.mp3
4.06M
♻️شور
✅نوحه خوان:سیدعبدالحسین موسوی کراماتی
♻️هیأت سینه زنی اباالفضل علیه السلام
📆 شب٧ #صفر ١۴۴٢ هجری قمری
مهرماه١٣٩٩
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#امام_حسن
امام حسن مجتبی علیه السلام.mp3
24.02M
✅#سخنرانی بمناسبت شهادت امام حسن علیه السلام
🔰 #هیأت سینه زنی اباالفضل علیه السلام
🔰 #سخنران:
#سیدمحمدباقرموسوی_کراماتی
♻موضوع:اقوال در روز شهادت امام حسن علیه السلام و مناقب کثیره امام حسن مجتبی علیه السلام
📆 شب ٧ #صفر ١۴۴٢هجری قمری
مهرماه٩٩
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#صفر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
✅ #سخنرانی بمناسبت شهادت امام حسن علیه السلام
🔰 #هیأت سینه زنی اباالفضل علیه السلام
🔰 #سخنران:
#سیدمحمدباقرموسوی_کراماتی
♻سه قول در میان علمای شیعه در روز شهادت امام حسن علیه السلام است که مشهور هفتم صفر می باشد و سیره علما در حوزه های شیعه تعطیلی هفتم صفر و برپایی دسته های عزا در این روز بوده است.
مناقب کثیره ای از امام حسن مجتبی علیه السلام در کتب نقل شده است در زمینه های عبادت، شهامت، علم سخاوت، فروتنی، مهمان نوازی و سیاست
📆 شب ٧ #صفر ١۴۴٢هجری قمری
مهرماه٩٩
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#صفر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
فراز هایی از دعای ندبه.mp3
8.1M
✅فرازهایی از دعای #ندبه
🔰 #هیأت سینه زنی اباالفضل علیه السلام
🔰ندبه خوان:سجاد بحرینی نژاد
📆 صبح جمعه ٧ #صفر ١۴۴٢هجری قمری(مهرماه٩٩)
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#صفر
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
📌تولد اعجازآميز شهید همت (فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله ص)
✅ به مناسبت هفته دفاع مقدس و آسماني شدن اين مادر شهيد
🔹دکتر بعد از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم» ...
🔹اینها را حاجیه خانم میگوید؛ نصرت همت. بانویی که ۳۰ شهریور ۹۹ یعنی درست یک روز مانده به چلهی جنگ، رفت تا شاید بعد از ۳۷ سال، پسرش را یک بار دیگر در آغوش بگیرد؛ پسری که ماجرای تولدش را اینگونه روایت میکند:
🔹 «پاییز سال ۱۳۳۳ بود که با همسرم و جمعی از دوستان، قصد زیارت امام حسین (ع) را کردیم و راهی کربلا شدیم. آن موقع ابراهیم را باردار بودم. خیلیها مرا از این سفر منع میکردند اما به خدا توکل کردم و به شوق زیارت اباعبدالله (ع) راهی کربلا شدم. با اتوبوس تا کرمانشاه آمدیم و از آنجا به مرز خسروی رفتیم. راه بسیار سخت و طاقتفرسایی بود، با جادههای خاکی و ماشینهای قراضه. صبح روز بعد، مأموران مرزی عراق اجازه دادند که حرکت کنیم. هوا بسیار گرم بود و راه هم پر از دستانداز. از طرفی گرد و غباری که داخل ماشین میپیچید، کمکم حال مرا دگرگون کرد. تمام روز در راه بودیم و بالاخره پیش از مغرب به کربلا رسیدیم.
🔹چشمهایم سیاهی میرفت و حالم به کلی بد شده بود. با زحمت مرا پیش یک دکتر بردند. دکتر پس از معاینه گفت: «بچه از بین رفته و تلف شده». مقداری هم قرص و کپسول نوشت و گفت: «اگه با این، بچه سقط نشد، حتماً بیاریدش تا عملش کنم». حرفهای دکتر مثل پتکی توی سرم کوبیده شد. خیلی ناراحت و دلشکسته شده بودم. علیاکبر (همسرم) خانهای نزدیک حرم اجاره کرده بود و من ۱۵ روز تمام کنج خانه، توی رختخواب افتاده بودم. لب به هیچ قرص و کپسولی هم نمیزدم.
🔹پیش خودم گفتم: «این همه راه اومدی تا اینجا که امام حسین (ع) رو زیارت کنی، حالا اگه قرار باشه بچه رو هم از دست بدی، مردن یا موندن چه اهمیتی داره؟» به علیاکبر گفتم که میخواهم بروم حرم. اما او مخالفت کرد و گفت: «حال تو مساعد نیست، بیشتر استراحت کن تا به سلامتی کامل برسی». هرچه او اصرار کرد، فایده نداشت. دیگر دلم بدجوری هوای حرم را کرده بود و طاقت در خانه ماندن نداشتم.
🔹بالاخره علیاکبر مرا به حرم برد. تا نیمههای شب آنجا بودیم. آقا را با دلی شکسته صدا زدم و از او شفاعت خواستم. حسابی با امام حسین (ع) درد دل کردم و به او گفتم: «آقا، من شفامو از شما میخوام. به دکتر هم کاری ندارم. من به شوق دیدار و زیارت شما رنج این راه رو به جون خریدم. حالا از شما توقع یه گوشه چشمی دارم». بعد هم به رواق کوچک ابراهیم رفتیم و لحظاتی را هم در آنجا سپری کردیم. حسابی سبک شدم و به منزل برگشتیم. خسته شده بودم و خوابم گرفته بود. خوابیدم. در خواب خانمی را دیدم که لباس عربی به تن داشت و مثل همه مردم زیارت میکرد. آن خانم بلندبالا که بچهای روی دستش بود، به طرف من آمد و بچه را به من سپرد و گفت: «این بچه رو بذار لای چادرت و به هیچکس هم نده. برش دار و برو». من آن بچه را توی چادرم پنهان کردم و آمدم. همان موقع از خواب پریدم. گریه امانم را بریده بود. از شدت خوشحالی زار میزدم. خواب را که برای مادر علیاکبر تعریف کردم، گفت: «این خواب یه نشونهست». بعد گفت: «خیالتون راحت باشه که بچه سالمه. فقط نیت کن اگه بچه پسر بود، اسمشو بذاری محمد ابراهیم». از روز بعد دیگر اصلاً درد و ناراحتی نداشتم.
🔹هیچکس باور نمیکرد. همان روز دوباره پیش دکتر رفتیم. دکتر پس از معاینه با تعجب تمام گفت: «امکان نداره؛ حتماً معجزهای شده!» ما عربی بلد نبودیم و حرفهای دکتر را یکی از دوستانمان برایمان ترجمه میکرد. دکتر پرسید: «شما کجا رفتین دوا درمون کردین؟ این کار کدوم طبیبه؟ الان باید مادر و بچه، هر دو از بین رفته باشن، یا حداقل بچه تلف شده باشه! شما چیکار کردین؟» علیاکبر گفت: «ما رفتیم پیش دکتر اصلی». دکتر وقتی شنید که عنایت آقا امام حسین (ع) است، تمام پولی را که بابت ویزیت و نسخه به او داده بودیم، به ما بازگرداند و مقداری هم داروی تقویتی برایم نوشت و گفت: «خیلی مواظب خودتون باشین».
🔹وقتی مطمئن شدم که بچه سالم است، از علیاکبر خواستم که در کربلا بمانیم. رفتن و دل کندن از آنجا با توجه به مسائلی که پیش آمده بود، خیلی سخت بود. چند بار جوازمان را تمدید کردیم و بعد از چهار ماه به ایران برگشتیم. نیمه بهمن بود که سرخوش از سفر کربلا، رسیدیم به شهرضا. دوازدهم فروردین ۱۳۳۴ پسرمان به دنیا آمد.» (گزارش مشرق- منابع در انتهاي گزارش آمده است.)
🔹 چند روز قبل، این مادر بزرگوار میهمان فرزند شهیدش حاج محمد ابراهیم شد.
🔸 هديه به ارواح همه ي شهدا و والدين درگذشته شان به ويژه اين مادر عزيز، صلوات
🔆 #پندانه
🔴 چرخهی کم فروشی
🔸مرد فقیری بود که همسرش کَرِه میساخت، آن زن کَرِهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت، مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.
🔹روزی مرد بقال به اندازه کَرِهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هرکَرِه ۹۰۰ گرم بود.
🔸 او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کَرِه نمیخرم، تو کَرِه را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
🔹مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻تعزیه روز عاشورا در حسینیه اعظم سادات بردستان_1
📆 محرم های ماندگار
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#محرم
#تعزیه
48.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻تعزیه روز عاشورا در محله سادات بردستان_2
📆 محرم های ماندگار
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#محرم
#تعزیه
19.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻ سینه زنی سنتی
✅نوحه خوان:حجت الاسلام حاج سید عباس موسوی کراماتی
☀ظهر عاشورای حسینی
📆 محرم های ماندگار
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#محرم
#نوحه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#مناجات با امام زمان(عج)
🔰 با نوای:حجت الاسلام حاج سیدمحمد حسینی
📆 رمضان 1430 هجری قمری
(1388شمسی)
❇#مهدیه مرحوم حاج سیدمحمدرفیع و فرزندان شهیدش
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
🚩 کانال مهدیه بردستان 👇
🌴🌴مجالس ناب 👇😭
╭┅─────────┅╮
▶️ @mahdeiieh ◀️
╰┅─────────┅╯
#امام_زمان
👌بسیار لطیف و ظریف🔰
✅نماز نسبت به سايرعبادات مانندگذرنامه است
وقتي ازاين دنيا ميرويم و وارد محشر ميشويم، درست مثل کسي که ميخواهد از کشور خارج و به کشور دیگری وارد شود.
اگر بلیط، ارز و وسايل سفر هم داشته باشد، باز ميگويند:گذرنامه ات کجاست؟ و آن را ميخواهند
اگر گذرنامه بود، وسايل ديگر به درد ميخورد ولي اگر گذرنامه نباشد و آن را گم کرده باشی وسائل و امکانات دیگر هم مفيد نخواهد بود.
🌸قران کریم درآيه ۲۳۸ بقره میفرماید:
از نمازتان محافظت کنيد
نماز یک قلعه ای است که ما را از آسیب پذیری شیطان حفظ میکند
🌸دراحادیث معتبر است: اگر نماز قبول شد بقیه کارهای نیک هم قبول خواهد شد و اگر نماز قبول نشود بقیه اعمال نیز مردود است.
🌸لذت بردن از نماز
پيامبر ص فرمودند: چطور گرسنه ، غذا برايش لذيذ است؟ تشنه ، آب برايش لذيذ است ؟
همين طور نماز پيش من محبوب است، با يک فرق ، گرسنه وقتي غذا ميخورد سير ميشود تشنه وقتی آب میخورد سیراب میشود ولي من هيچ وقت از نماز سير و سیراب نميشوم
نکته آخر اینکه هرچه کمالات نماز بیشتر شود اثر بخشی آن هم بیشتر است...
پس بکوش برای نماز با کمال
🌸درثواب نشرکوشا باشیم