eitaa logo
❀نسل برتر مذهبی ها❀
78 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
943 ویدیو
22 فایل
لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا اندوهگین نباش که خدا با شماست🤍✨ لینک بخش کنین امامون تنهاست...😔 https://eitaa.com/mahdi_aziz_ma
مشاهده در ایتا
دانلود
«بین سعادت و شقاوت، یک قدم بیشتر  فاصله نیست و آن قدمی‌ست که بر هوای نفس گذاشته شود !»                      
بین من و خان‌طومان یک عزیزی هست که جزء جزء بدنشو جا گذاشته اونجا استوری همسر شهید بلباسی                      
﷽❣ ❣﷽ دِلـــــم تَنگ أست این روزهـــــآ۔۔ ⇇یَقین دٰارم کہ مےدٰانے۔۔۔ صـِــــدا؎ِ غُربـــــت مَن را؛ أز احسٰاسم تُو مےخٰوانے۔۔۔𑁍➛ ⇦شُدم أز دَرد تنهـــــآیے، گُلے پَژمـُــــرده و غَمگین۔۔۔ ❍↲⃝ بیٰـــــا ا؎ أبـــــر پٰاییز؎، ڪِہ دَردم رٰا تُو مےدٰانے۔۔۔𑁍 ﴿سَـــــلٰام مـــُــولٰا؎ عَزیـــــزم𔘓⇉﴾ 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷
. : اگر آمریکا بتواند خدا را از صحنه خارج کند پیروز می‌شود 🔹 شیخ بهایی، شیخ مفید و شیخ طوسی، آیت‌الله خویی، امام خمینی، سید عباس موسوی، حاج قاسم سلیمانی و... می‌روند و خط با دیگران باقی می‌ماند اگر مطهری شهید شد، خدا در صحنه حاضراست اگر چمران شهید شد، خدا در میدان است اگر آمریکا بتواند خدا را از صحنه خارج کند پیروز می‌شود اماهرگز نمی‌تواند. از فرماندهان ارشد حزب الله .
، پيشانی‌اش از زور درد چروك افتاده بود. چهره‌اش در هم مچاله شده بود. انگار هر آن جمع‌تر می‌شد. بايد عقب‌نشینی می‌كرديم و حاجی نگران بود كه فرصت عقب بردن شهدا را نداشته باشيم. بچه‌ها كه شهيد می‌شدند، چهره‌‌ی حاجی برافروخته‌تر می‌شد. ولی اين كه نتوانيم شهدا را عقب ببريم، برایش خيلی دردناك بود. آن شب تا صبح خیلی به حاجی فشار آمد. سعی می‌كرد با بچه‌ها شهدا را بكشند عقب. ولی لحظه‌‌ی آخر، عجيب بود. حاجی نمی‌توانست از جبهه جدا شود. همه را فرستاده بود عقب. اما خودش گوشه كنار،‌ دنبال بدن يكی از بچه‌ها مي‌گشت. .                      
✍وصیت عشاق: مادر شادمان باش كه از طايفه و خانواده تو چنين پسرى به عرصه آمد... و براى همه پيغام شهادت مرا بده ... و دستهاى پينه بسته ات را در درگاه خدا به طرف عزت و شكوهش و عظمتش بالا ببر ... و بگو پسرم را قبول كن. .... چون كمتر كسى مى تواند به خيل شهداى حسينى بپيوندد و از ياران حسين زمان گردد خدايا قبل از شهادتم مرا با شناخت عميق اسلام ياري بنما.... ابراهیم عراقی زاده 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷
جمال به تمام معنا یک دانشجوی مسلمان بود. در حضور در کلاس بسیار منظم بود,اکثر جزوه هایش به عنوان منبع درس مورد استفاده دانشجو ها قرار می گرفت. از طرف دیگر به تمام معنا یک فرد مسلمان و مؤمن بود. نه تنها خودش که روی اطرافیان هم حساس بود. گذاشتن ناخن بلند و بازگشتن دکمه های پیراهن دانشجو ها اذیتش می کرد و تذکر می داد. حتی تقلب را خلاف شرع می دانست. می گفت ما شهره پیدا کردیم به اسم مسلمان, نباید در کارهایمان تقلب کنیم. 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷
🌿فرازی از وصیت نامه💌 خدایا.. معبودا.. از اینکه این انتظار بزرگ را به من عطا فرمودی، سپاسگزارم.. بارالها! از اینکه گناهان مرا بخشیدی و من نمی توانم با این زبان شکرگذاری کنم، سرافکنده ام. به رهبرم بگویید که من عاشق تو بودم، دوست داشتم به دیدن تو آمده و با تو درد دل کنم، و دستت را ببوسم. اما دیگر فرصتی نیست، چون ندای هل من ناصر ینصرنی (امام) حسین، مرا می خواند. پدر جان و مادر جان، وقتی شما سند جبهه رفتن مرا امضا کردید، در حقیقت سند شهادت مرا امضا کرده اید. مبادا روزی که من شهید شدم، اشکی بر چشمانتان جاری شود... تقاضا دارم دوچرخه ام را بفروشید و پولش را برای جبهه خرج کنید. ♥️🕊 ➥                      
مناجات نامه سردار شهید اسکندری : ( ماه رجب )گذشت و من از خود نگذشتم خدایا چرا غافل هستیم؟ چرا خواب رفتیم؟ چرا ظلمات تنمان و قلبمان را گرفته؟ چرا نور تو ، ولایت تو محبت تو در وجودمان کم رنگ شده؟ حاج عبدالله اسکندری 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
﷽❣ ❣﷽ یا رب چه شود زان گل‌نرگس خبرآید آن یار سفر کردهٔ ما از سفر آید شام سیه غیبت کبری به سر آید امید همه منتظران منتظر آید 【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ــآن】 🌹 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷
🌹عملیات کربلای 5 بود. برای دیدنم آمد، وقت نماز شد، به نماز ایستاد. آتش عراق شروع شد. روی زمین خوابیدم. از شدت انفجارهازمین می لرزید اما هاشم نه. انگار نه انگار زیر باران ترکش است،تمام قامت ایستاده وقنوت نماز میخواند. بعد نماز وصیت کرد:نماز دفنم را فلانی یا فلانی یا فلانی بخواند.(نام سه روحانی شیراز که باهم اختلاف نظر داشتند را گفت) دوست داشت شهادتش عامل وحدت باشد،نه اختلاف! با من خداحافظی کرد و رفت. همان شب شهید شد. هاشم اعتمادی 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
🌷رکود بر جبهه‌های غرب حاکم شده بود. فرماندهان مصمم بودند عملیاتی را انجام دهند و بهترین گزینه آزادسازی ارتفاعات میمک بود. اما ستون پنجم هم بیکار ننشسته بود و خبرهای جبهه را به دشمن مخابره کرده بود. به همین خاطر منتظر حمله بودند. از طرفی هم طرح عملیات ریخته شده بود و باید انجام می‌شد. ولی‌الله معاون تیپ بود. اشک ریزان به نماز ایستاد. در قنوت نماز از خدواند طوفان و باران را با هم می‌خواست. فقط در این صورت بود که آمادگی دشمن غیر فعال می‌شد. 🌷هنوز از نماز ولی‌الله و توسل فرماندهان چیزی نگذشته بود که طوفان شروع شد. کم کم به حدی شدت گرفت که در جبهه خودی چادرها را از جا کند و در جبهه دشمن، دیده‌بان‌ها را از ارتفاعات به دل سنگرهاشان کشاند. با این عنایت الهی عملیات شروع شد. وقتی نیروهای خودی، خودشان را بالای سر عراقی‌ها رساندند، تازه از خواب خوش بیدار می‌شدند و فقط عده کمی از آن‌ها توفیق فرار را پیدا کردند! 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید معزز ولی‌الله چراغچی مسجدی، قائم مقام فرمانده لشکر ۵ نصر خراسان رضوی 🙏شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات 📡 ↶【بہ ما بپیوندید 】↷ ➥