❤️صد مرتبه استغفار کن
برای حیواناتی که عمدی و سهوی کشتی
و نباید میکشتی..
@mahdi_ghazizadeh
هدایت شده از نکات ناب قرآن و اهلبیت
🔷حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام دیدمش، (من عاشق این معلول ها هستم ،مخلوقات بی آزار و فرشته صفت ، پاک و معصوم و بی ریا ، بی کلک ،
خدا هم نگاه خاصی روی اینا داره ،
چه کسی خوشحالشون کنه ، چه کسی ناراحتشون کنه بد جور چوبش میخوره)
یه مشت پسته زوار بهم داده بودن بهش دادم ، خیلی خوشحال شد..
بهش گفتم برام دعاکن..
گفت پول آوردم بندازم ضریح دعا کنم.
با همان گویش قشنگش گفت من از خدا میخام ، اگه خدا صلاح بدونه بهت میده..
دیدم عقلش از صدتا آدم به ظاهر سالم بیشتره.. یه تراول هم بهش هدیه دادم..
با خوشحالی مضاعف گذاشت تو جیبش😊 تا موقع رفتن هی میگفت دعات میکنم..
زیارت کردم و رفتم ..اونا هم رفتن..
🔷نیم ساعت بعد دوباره منو تو حرم دید ، داشت به زوار آب میداد ، دوید اومد منو بغل کرد ، سفت تو بغلش فشار میداد ، بوسش کردم .. گفت برم برات آب بیارم؟
از دستش آب گرفتم خیلی خوشحال شد..
دوتا لیوان ریخت ، یکیش خوردم..
گفت بیا اینم برای تو ریختم..
گفتم ممنون ، خودش خورد ، اسراف نشه
دیدم این به ظاهر مریض ، از صدتا آدم سالم محبت و خدمت به زوار بیشتر میفهمه..
✍🏻قاضی زاده
✍ استدلال جالب:
وقت اذان خدا ما رو صدامیزنه اگه به موقع جوابشودادیم تو سختی ها هم به موقع جوابمونو میده و اگه سهل انگاری کردیم انتظار و توقع نداشته باشیم.
@mahdi_ghazizadeh
امید غریبانه تنها کجایی...
چراغ سر قبر زهرا کجایی...
تجلی طاها..
گل اشک مولا..
دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم💔
🔷شفایافته ؛
دختر پاک و معصوم توی کاروانمونه
مادرش میگفت تا ۵سالگی نه حرف میزد ، نه راه میرفت..یه تیکه گوشت یه گوشه افتاده .. هرچی دکتر بردیم بی نتیجه😞
🔷یه روز مادرم گفت بیارش حرم آقا علی عباس(برادر امام رضا علیه السلام در بادرود کاشان ) متوسل بشو ، شفاش بگیر..
میگفت رفتیم حرم آقاعلی عباس ۳شب توی حرم موندم ،فامیلا هی میگفتن بیا خونه ، گفتم نه حرم میمونم تا شفاش بگیرم. .خیلی التماس حضرت کردم ،نذر کردم خوب بشه طلاهاش بدم برای حرم..
🔷میگفت شب سوم خوابم رفت
دیدم سیدی با عبای مشکی اومد بالا سرم
گفت دخترم چته؟ چرا پریشونی؟
چی میخوای ؟؟
گفتم آقاجان شفای بچه ام میخام..
بهم گفت ما شفاش دادیم..برو..
🔷میگفت بیدار شدم ، اومدیم منزل..
هنوز بچه بی حرکت بود..
گفتم خدایا آقا بهم گفته شفاش دادم چیشد 😞
یک هفته بعد یه دفعه دیدم پاشد ۴دست و پا راه رفت .. شروع کرد حرف زدن مامان..بابا..
کم کم پاشد وایساد..
طولی نکشید طی ۴ ماه راه افتاد و شروع کرد حرف زدن.. الحمدلله
مدرسه رفت ..
دیپلمش گرفت..
کلاس مداحی رفت..
الان گاهی مجالس ختم صلوات و روضه میره کنار مداح میخونه..
دوخط برای من شعر خوند بغضم ترکید ..
ان شالله اگر والدینش راضی بودن صداش میذارم گروه..
❤️خدایا شکرت ما اهلبیت را داریم❤️
✍🏻قاضی زاده
https://eitaa.com/joinchat/78250187Cf36eb3bb66
هدایت شده از نکات ناب قرآن و اهلبیت
🔷رزمنده 8سال جنگ
همه عملیات ها بوده
با همه شهدای شاخص خاطره داره
توی حرم داشتم برای زوار صحبت میکردم ، گفتم خدایا مرگ مارو در بهترین حالت برسون..
🔷گفت شهید.....(اسمش گفت من یادم رفته) سر نماز بود ، توی قنوت..خمپاره اومد ، ترکش خمپاره سرش برد..در بهترین حالت جان داد..
گفت شهید...... داشت اذان میگفت
خمپاره اومد ، سرش برد، سر بریده اش اذان ادامه میداد..تا جون از بدنش رفت...
شهید..... با خمپاره سرش از بدن جدا شد..
میگفت سر بریده چندین بار گفت یاحسین..
🔷ما فقط میشنویم و میخونیم ، ایشون همش رو خودش دیده😭
✍🏻قاضی زاده
روح تمام شهدای اسلام شاد خوش به سعادتشون شهادت نصیب هرکسی نمیشه اونارفتن شهیدشدن که مادرآرامش باشیم باحیا وباآبروزندگی کنیم ولی متاسفانه بخاطریه دخترکومله روسریهاشونودرآوردن خداوپیامبرواسلام خون شهداروفراموش کردن😭شرمندایم شهدا