eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
282 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ چرا ایران ابوبکر البغدادی را مسقیما نکشت؟! ✍️در کنار جزییات به ظاهر مهمی که رسانه‌های آمریکایی به صورت قطره‌چکانی و در راستای بهره‌برداری‌های تبلیغی برای این کشور درباره نحوه کشتن ابوبکرالبغدادی منتشر می کنند، نکات مهمتر دیگری وجود دارد. یکی از این نکات بسیار مهم که اتفاقا ابعاد واقعی قتل سرکرده داعش توسط آمریکایی ها را نمایان می‌کند، این است که چرا ایران ابوبکر البغدادی را مستقیما نکشت؟! 1️⃣ از زمان آغاز تحولات و بحران نظامی در عراق، برای ایران ابوبکر البغدادی یک سوژه نظامی و اطلاعاتی مهم به شمار می‌رفته است. به همین دلیل با ورود مستشاری ایران به تحولات عراق و سوریه، ابوبکر البغدادی هر لحظه اتفاقا در حال فرار از نظامی‌های ایران بوده است. این فرار و عقب نشینی ابتدا از شهرهای عراق آغاز و نهایتا به ادلب سوریه ختم شده است. در واقع این ایران بود که با مدیریتش و همراهی متحدین خود عرصه سرزمینی را به معنای واقعی برای داعش و سرکردگانش تنگ تر کرد و نهایتا محدوده مخفی شدن ابوبکر البغدادی را به یک جغرافیای قابل شناسایی محدود کرد. 2️⃣ بنابراین برای ایران، ادلب سوریه آخرین پناهگاه ابوبکر البغدادی محسوب می‌شده است. با این توضیح که ایران بخش عمده نیروهای داعش تحت فرمان او را عملا نابود کرده و در استان ادلب نیز داعش دیگر یک گروه نه چندان بزرگ تروریستی بلکه در کنار و حتی زیر سایه گروه های همچون "هیئت تحریر الشام" (جبهه النصره) و "حراس الدین" مرتبط با القاعدهآخرین روزهای خود را سپری میکرده است. ضمن اینکه ایران در کنار پیگیری‌ها و آغاز مسیر دیپلماسی برای پایان تروریست ها در ادلب، همزمان با کمک روسیه و ارتش سوریه طی چند ماه گذشته عملیات اطلاعاتی متعددی برای زمینه سازی آزاد سازی کامل ادلب و از بین بردن بخش زیادی از گروه‌های تروریستی باقیمانده را آغاز کرده بود. موضوعی که نشان میدهد که در صورت آغاز عملیات نظامی در ادلب، ابوبکر البغدادی به صورت طبیعی توسط نیروهای ائتلاف ایران، روسیه و سوریه نهایتا کشته می‌شده است. در این صورت مساله فقط اینگونه در حال حاضر است، آمریکایی‌ها پیشدستانه و برای جلوگیری از کشته شدن و یا دستگیری سرکرده داعش توسط ایران و متحدانش او را از بین برده اند. 3️⃣ اما اینکه آمریکایی‌ها چگونه البغدادی را کشته‌اند، پاسخ چندان سختی ندارد. ابوبکر البغدادی از ابتدا بخشی از پروسه اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در عراق و شام بوده است. او در برخی از زمان های حساس اقتدار داعش در عراق و سوریه، عملا در جغرافیای حفاظتی و امن شده آمریکا زندگی کرده است. از سوی دیگر لایه حفاظت از البغدادی عمدتا توسط افسران بعثی پوشش داده شده که اشراف سرویس امنیت عراق به این لایه امنیتی کم نبوده نبوده و ارتباط و نفوذ آمریکا در میان افسران بعثی نیز سالهاست که برقرار است. از سوی دیگر ادلب محل تخت و تاز نیروهای شورشی وابسته به ترکیه و نفوذ اطلاعاتی این کشور نیز بوده است. ترک ها برای کسب جلب رضایت آمریکا برای ادامه تحرکات نظامی در شامل سوریه، انگیزه زیادی برای همکاری اطلاعاتی با آمریکا داشته‌اند. بنابراین لایه های ارتباطی و نفوذ امنیتی آمریکا در اطراف ابوبکر بغدادی کم نبوده و این کشور برای از بین بردن سرکرده داعش – همکار و آشنا چند ساله خود در سوریه و عراق- فقط به یک تصمیم سیاسی و فرمان نظامی نیاز داشته است. ترامپ نیز برای فرار از عقب نشینی اجباری و متهم شدن به شکست نظامی در سوریه و همچنین در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، این فرصت را قطعا از دست نمی‌داده است. 4️⃣ اما ایران در چندین سال مدیریت جنگ در عراق و سوریه، به دنبال اهداف واقعی نظامی بوده و نه نمایشی؛ ایران بیش از اقدام نمایشی برای از بین بردن چند مهره دست نشانده توسط آمریکا در گروه تروریستی داعش، به دنبال از بین بردن سازمان داعش – بخوانید ارتش نیابتی آمریکا- بوده است. اما این نکته را نیز نباید از یاد برد، ایران با از بین بردن سازمان داعش، عملا البغدادی را به مهره‌ای بی خاصیت و تاریخ پایان یافته تبدیل کرده بود. به صورت خلاصه اینکه سرنوشت چند سال مدیریت نظامی ایران در سوریه و عراق سرنوشتی غیر از کشته شدن برای سرکرده داعش باقی نگذاشته بود و در واقع ابوبکر البغدادی از چند ماه قبل برای ایران فقط یک جنازه متحرک محسوب می‌شده است. @mahdi_jahantighi
⭕️ روش آرام کردن روحانی در اختیار آقای رئیسی است! ✍️اظهارات اخیر روحانی در یزد، در یک محور قابل خلاصه شدن است: او در میان مردم از پرونده بزرگ خرج شدن غیرشفاف 18 میلیارد دلاری دولتش در کشور دفاع کرده و از یک پرونده دو سه میلیاردی فساد اقتصادی نیز به ظن خود مجددا رونمایی کرده است. 🔻روی سخن ویژه روحانی نیز قوه قضاییه و البته به نوعی آقای رئیسی بوده است. به هر حال آقای روحانی اظهاراتی را مطرح کرده و پیشنهاد می شود که رضایت رئیس جمهور در اینباره تامین گردد! در همین راستا اقدامات پیشنهادی ذیل جهت کسب رضایت آقای روحانی به قوه قضاییه مطرح می‌شود: 1️⃣ پیشنهاد می‌شود، قوه قضاییه با همکاری دیگر نهادها یکبار برای همیشه پرونده 18 میلیارد دلار خرج شده در کشور و ادعاهای فراوانی که در اینباره از افراد و چهره های مختلف شده را بررسی کرده و میزان واقعی تخلفات و حیف و میل بیت المل را گزارش کنند. حال که رئیس جمهور درخواست دارند که قوه قضاییه به پرونده های دو سه میلیاردی ورود کنند چرا به پرونده ای با ارزش 18 میلیارد دلاری ورود نشود تا خواسته و رضایت آقای روحانی بیشتر فرآهم نشود. البته انتظار می رود که در این میان ملاحظه هیچ شخصیت سیاسی و یا مسئولی در این ماجرا نشود. زیرا طی ماه های گذشته همواره از نقش شخص رئیس جمهور و معاون اول او در دستور و نقش مستقیم در شکل گیری ارز 4200 تومان سخن گفته شده است. ضمن اینکه اساسا چنین اقدام بزرگ اقتصادی بدون اجازه و رضایت رئیس جمهور امکانپذیر نبوده و نیست. 2️⃣ در کنار پرونده فساد چند میلیاردی بابک زنجانی در حوزه نفتی که وظیفه قوه قضاییه است که درباره آن مجددا شفاف سازی و گزارش عملکردش را هم به مردم بدهد، انتظار می رود که قوه قضایی با قدرت بیشتر به پرونده های بزرگتر و مهمتر فساد در حوزه نفتی ورود کنند. پرونده های بزرگی مربوط به حوزه نفت وجود دارد و یا گفته شده که از قضا درباره شخص آقای زنگنه نیز در آن ادعاهای مطرح است. هم پرونده‌های مذکور به لحاظ قیمت ارزش چند میلیاردی و بالاتر دارد و هم بیش از پیش رضایت و خواسته رئیس جمهور کسب خواهد شد! 3️⃣ پیشنهاد سوم نیز این است که برای اینکه قوه قضاییه همزمان هم اکثریت مردم و هم شخص روحانی را سرشار از رضایت کنند، بررسی تبعات اقتصادی برجام است. هیچ موضوعی شاید در سی سال اخیر به اندازه برجام کشور را در حوزه اقتصادی درگیر خود نکرده است. همواره در طول سالهای گذشته افراد صاحب نظر از معطل ماندن کشور در حوزه اقتصادی به خاطر برجام و بالتبع آن ضررهای هنگفت اقتصادی به مردم و منافع اقتصادی کشور به خاطر برجام سخن گفته اند. در طول این سالها بازار ایران چند بار به خاطر برجام وارد شوک و تلاطم اقتصادی شده است؟! چه میزان از کارهای عمرانی کشور متوقف و یا منوط به اجرا و یا عواید برجام شد؟! چه میزان فرصت های شغلی سوخت، افراد بیکار، کارگران اخراج، کارخانه ها تعطیل، رونق کسب و کار کاهش و سلامت روانی خانواده ها به خطر افتاد؟ بنابراین برجام به تنهایی صدها میلیارد می تواند ارزش گذاری شود و به نوعی بزرگترین پرونده مالی چند دهه اخیر کشور است. پس چه خوبست آقای رئیسی این فرصت را از دست ندهند! به همین دلیل ادعای گزافی نیست که اگر مطرح کنیم بررسی هیچ پرونده ای به اندازه برجام در قوه قضاییه نمی تواند، آرامش را به آقای روحانی برگرداند! پایان بخش اول// ادامه دارد... @mahdi_jahantighi
⭕️در تحسین یک کناره گیری اجباری انتخاباتی!/ لاریجانی می‌داند رئیس مجلس آینده چه کسی است و از کجا خواهدآمد ✍️علی لاریجانی، صاحب عنوان طولانی‌ترین مدت ریاست مجلس بعد از انقلاب، رسما اعلام کرد که برنامه‌ای برای انتخابات آتی مجلس ندارد. این اتفاق بسیار قابل تامل است و بیش از آنچه به نظر می‌رسد، استراتژیک است. 1️⃣ علی لاریجانی – نماد و رئیس اصولگرایان اعتدال دوست- اولین قربانی همپیمانی با روحانی و شریک بودن در کارنامه دولت است. این سرنوشت به زودی برای اصلاح طلبان به مراتب بدتر رقم خواهد خورد. زیرا اصلاح طلبان اعتدال دوست به مراتب در افکار عمومی بیشتر از – اصولگرایان اعتدال دوست- با روحانی و دولت او چسبندگی فکری و عملی داشته‌اند. این نکته جالب را نیز باید اضافه کرد که تحلیلگران اصلاح‌طلب کنار رفتن لاریجانی، به ضرر خود و برای اصولگریان، سود بزرگ می دانند. 2️⃣ او کنار نرفت، بلکه برکنار و حذف شد. جدای از تبعات هم کارنامه شدن علی لاریجانی با دولت و اصلاح‌طلبان، اما یک عامل دیگر برای کنار رفتن او نباید نادیده گرفت. عاملی که در واقع لاریجانی را با قدرت و تصمیم صریح خود برکنار و حذف کرده است. در این روزها اقدام قاطعانه و به ظاهر زودهنگام شورای ائتلاف اصولگرایان در قم، در حذف لاریجانی و ارائه لیست با حمایت و وحدت حداکثری، بیشتر خود را نشان می‌دهد. زیرا لاریجانی گرچه درهای زیادی را به روی خود بسته می‌دید، ولی حضور دوازده ساله در قم آنهم با یدک کشیدن ریاست مجلس، برای سیاستمداری همانند او یعنی همچنان راهی باز است! بنابراین اصولگرایان و نیروهای انقلابی «قم» با یک تصمیم حتی محافظه کارانه برای ارائه لیست انتخابات آتی مجلس، می‌توانست ناخواسته سبب بازسازی لاریجانی شود. مساله‌ای که سایت خبرآنلاین و نزدیک به علی لاریجانی با ادبیاتی دیگر آورده است . این رسانه نزدیک به لاریجانی، اضافه شدن علیرضا زاکانی به فهرست کاندیداهای شورای ائتلاف نیروهای انقلابی قم را، با هدف رقیب سازی برای لاریجانی و به نوعی درواقع بخشی از فرآیند کناره گیری اجباری او گزارش کرده است. در هر صورت باید گفت، اصل اتفاق به نوعی در قم اتفاق افتاده است. مردم، علمای انقلابی و جریان شورای اصولگرایان قم، اساسا عامل اصلی ناامیدی کامل لاریجانی برای حضور در انتخابات آتی به شمار می‌روند. بنابراین او کنار نرفت بلکه توسط «قم» برکنار و حذف شد. 3️⃣ مساله بعدی در گزارش روزنامه دولت نهفته است. روزنامه ایران درباره علت کناره‌گیری لاریجانی از انتخابات نوشته است: «مهم‌ترین عامل در این میان می‌تواند پیش‌بینی او از ترکیب مجلس یازدهم باشد. ترکیبی که حتی اگر علی لاریجانی موفق به ورود به آن هم بشود، شانسی ندارد که سکان ریاست آن را در دست بگیرد و باید به یکی از کرسی‌های عادی کف مجلس بسنده کند.» روزنامه دولت نیز همانند رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب از هم اکنون ترکیب آتی مجلس آینده را که جایی برای اصلاح طلبان و اعتدالیون ندارد، پذیرفته‌اند و البته نکته ظریف تر آن است که علی لاریجانی به عنوان یک فرد هوشمندتر از تحلیگران دولتی و اصلاح طلب، نه تنها می‌داند که ریس مجلس آتی نخواهد شد بلکه فراتر می‌داند رئیس آینده از کجا خواهد آمد و حتی چه کسی احتمالا است! 4️⃣ اما اصولگریان قدر اقدام «قم» را چه اندازه می دانند؟! شهر مقدس قم، همواره در قبل و بعد از انقلاب الهام بخش و مرکز دومینوهای بزرگ سیاسی بوده است. حال «قم» هم زودتر از همه فهرست انتخاباتی خود را اعلام و هم وحدت طلبی جریانات اصولگرایی را با همه بزرگی و دارا بودن بزرگان گرانقدر و متعدد به نمایش گذاشته و هم آغاز تغییر ریاست آتی مجلس و هم حذف شریک بزرگ سیاسی دولت را به تنهایی رقم زده است. بنابراین بسیار بدیهی است که اقتضای سیاست ورزی در میان جریان اصولگرایی می‌طلبد که این اتفاقات مهم و تاثیرگذار در قطب معنوی انقلاب به صورت دومینووار به تمام کشور تسری و ادامه پیدا کند. یعنی هم وحدت‌خواهی آن الهام‌بخش شود و هم آغاز عملی و موفق آنها در تغییر ترکیب مجلس آتی آنهم در گام های اول ماقبل انتخابات مجلس یازدهم. حال ادامه دومینو قم، چرا نباید اساس سیاست ورزی این روزهای اصولگرایان نباشد؟! مساله‌ای که اصلاح‌طلبان بیشتر از بقیه متوجه شدند و به همین دلیل همه رسانه‌هایشان برای شکستن وحدت اصولگرایان قم و جلوگیری از الهام بخشی بیشتر انتخاباتی «شهر قم» بسیج شده‌اند. @mahdi_jahantighi
⭕️ میرحسین را بعد از ده سال چه کسی بیدار کرد؟ ✍️چندین روز بعد از پایان اغتشاشات آبان 98 برخی حامیان دیروز روحانی منجمله تعداد قابل توجهی از چهره های سیاسی اصلاح طلب ،جمعی از بازیگران، خوانندگان و هنرمندان و نهایتا موسوی و کروبی بعد از سالها حمایت از دولت روحانی به یکباره از خواب غفلت از عمکرد از دولت مورد حمایت شان بیدار شده و به ظاهر یاد مردم افتاده و از برخورد با اغتشاشگران ابراز نارضایتی و از این اقلیت آشوبگر اعلام حمایت کرده اند. معلوم است که این از خواب بیدارشدن درباره عملکرد دولت روحانی به یکباره اتفاق نیافتاده است. 1️⃣ دولت روحانی محصول همچین افرادی بوده و حال خود باید پاسخگو باشند نه طلب کار! آن روزهای انتخابات نیز با نیت حمایت و دفاع از مردم از روحانی حمایت نکردند و امروز نیز در حمایت از شورش بر علیه دولت هدف شان «مردم» نیست. سوال این است که در این شش سال سخت دولت روحانی چرا سخنی از مردم نبوده است؟! چرا بعد از ماه ها شکست برجام خبری از همدری با مردم نبوده؟ چرا وقتی ترامپ برجام را پاره کرده، سخنی از مردم نگفتند؟ چرا وقتی دولت آمریکا بالاترین سطح تحریم علیه مردم را اعمال کرد و می کند، سخنی از مردم و نگرانی برای آنها نیست؟! می شود باور کرد آنها در هر حال حمایت از مردم هستند؟ 2️⃣ اما نکته اساسی این است که این آدم های به خواب رفته و به خصوص فردی مانند میرحسین موسوی که چندین سال است در موضوعات و مشکلات اساسی کشور صدای از او درنیامده را چه کسی بیدار کرده؟! این روزها چه کسی سراغ آنها رفته و گفته الان وقت ماهیگری است؟! چه کسی گفته نباید بگذراند ناامنی و اغتشاش در سال 98 به راحتی تمام شود؟ چه کسی به آنها گفته فتنه جدید هم اگر بخوابد کار برایتان سخت تر خواهد شد؟ چه کسی به آنها گفته این تحولات نهایتا دامن آنها را به عنوان مقصران اصلی وضعیت مردم خواهد گرفت و باید راهی برای فرار خود پیدا کنید؟ چه کسی به آنها گفته قبل از انتخابات آتی و تغییر قریب الوقوع فضای سیاسی کشور کاری باید بکنند؟ نهایتا این حجم از سازماندهی سیاسیون، بازیگران و سران فتنه همه طراحی عوامل داخلی است یا فرمان خاص جدیدی از خارج صادر شده است؟! گمانه بسیار است ولی مشخص هست که آمریکا و اسرائیل دوباره سراغ سرمایه های خود در ایران رفته اند. 3️⃣ موسوی و کروبی که تا چندی قبل دوستانشان در دولت تدبیر و امیر به آنها وعده رفع حصر و گشایش های سیاسی می دادند، چرا علیه دولت سخن نمی گفتند؟! اینک که باردیگر فهمیده اند حصر- البته به اضافه استخر، سفر، میهمانی های متعدد و...- ادامه خواهد داشت، دوباره نگران مردم و البته نقاد عملکرد دولت مورد حمایت شان شده اند؟! 4️⃣ اما در پایان نباید از نقش دولت روحانی در زنده ماندن و زنده کردن مصنوعی سران فتنه 88 به راحتی گذشت. این شخص حسن روحانی بود که در انتخابات 92 و 96 سبب احیای آنها شد و اینک نیز با تحمیل شرایط بد اقتصادی به مردم، یکبار دیگر فرصت سواستفاده برای بسیاری از اهالی فتنه و سران شان را فرآهم کرده است. زین پس آیا در هر نوع اقدام فتنه گران در جامعه سیاسی کشور، شخص آقای روحانی و دولت او شریک نخواهند بود؟! @mahdi_jahantighi
عشق زلیخاهای اصلاح طلب @mahdi_jahantighi
⭕️ پشت پرده عدم شناخت زاکانی از شهر قم ✍️خبرگزاری اصلاح‌طلب ایلنا، در دروغی آشکار گفته است؛ زاکانی عضو لیست شورای ائتلاف نیروهای انقلاب حتی یک محله قم را هم نمی‌تواند نام ببرد! این مطلب دروغ نیز از لحظه خبرسازی تاکنون به صورت هماهنگ و منظم در رسانه‌های اصلاح‌طلب و دولتی بازنشر شده است. 🔹البته این حجم از دروغ‌پردازی عجیب و عملیات روانی آنهم از همان دقایق اول ثبت نام یک کاندیدا برای اهل فن معانی بسیاری دارد. هر چند دلیل ترس اصلاح‌طلبان از کاندیداتوری زاکانی در مجلس مشخص‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. جریان فتنه، اصلاحات و اعتدالیون دولتی از حضور مجدد افرادی همانند او در مجلس واهمه دارند و اینکه امثال او بخشی از ترکیب اداره مجلس آینده هم باشند، کابوسی سهمگین‌تر است. 🔹خبرهای دقیقی نیز وجود دارد که می‌گوید اصلاح طلبان و جریان اعتدالی حاضر است که کرسی‌های خاصی را واگذار و معامله کند ولی فردی مانند زاکانی به مجلس نرسد. همان اخباری که هشدار می‌دهد که زاکانی بیرون مجلس هم خطرناک است چه برسد به آنکه دوباره پایش به نهاد نظارت و قانون‌گذاری باز شود. برای درک بیشتر موضوع کافیست اسامی از افراد بلند بالا در دولت‌ها، دستگاه‌های امنیتی و نهاد قضایی و حتی درون مجلس را فهرست کرد که در بیست سال اخیر گلویشان توسط زاکانی به علت فسادی سیاسی و یا اقتصادی فشرده شده است. 🔹این حجم از تخریب معنای دقیق‌تری هم دارد، معنای که می‌گوید، جریان انقلابی در قم با حمایت و پافشاری برای کاندیداتوری زاکانی در پایتخت معنوی کشور، به هدف زده و قبل از انتخابات کل جریان غربگرا و اصلاح‌طلب را در کشور منفعل و کارشان را به بی‌شرافتی رسانه‌ای کشانده است. طبیعی است که هیچ اولویتی اینک بالاتر از متوقف کردن دومینو و تخریب اتفاقات «قم» در سپهر انتخاباتی کشور برای جریان اصلاحات و اعتدال وجود ندارد. 🔻ضمن اینکه بعید هم نیست که اصلاح‌طلبان و اعتدالیون جزییاتی از برنامه احتمالی دکتر زاکانی برای کمک به تحول و افزایش وزن فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شهر قم در سطح ملی و بین المللی نیز خبر داشته باشند و از الان برای کم اثر کردن آن برنامه و یا شنیده نشدن آن در حال طراحی باشند. همان برنامه‌های جالبی که این روزها در در یک واحد کوچک آپارتمانی شخصی در یکی از مجتمع‌های طلبه‌نشین منطقه پردیسان قم با حضور و مشورت نخبگان این شهر در حال جمع‌بندی نهایی و بزودی به مردم نیز ارائه خواهد شد. 🔻سوال اساسی اما این است که با نماینده شدن زاکانی چه حادثه و تحولی برای قم و قمی‌ها قرار است، اتفاق بیافتد که بیش از همه جریان اصلاحات و اعتدال – متهمین اصلی وضع موجود مملکت- از آن نگران هستند؟! این نگرانی نیز نشان می‌دهد که تخریب زاکانی هم همه صورت مساله نیست، هدف بزرگتر جلوگیری از تحول بزرگتر در «قم» و سرایت آن به دیگر نقاط کشور است. 🔻اما تعجب برانگیز است که این نسبت دروغ برای عدم شناخت شهر مقدس «قم» را برای کسی می‌گویند که از اول دهه 70 تاکنون در آن شهر نمازش کامل است و حتی او چندی دروس طلبگی را نیز بنا به علاقه شخصی در آن فرآگرفته است. جالبتر آنکه دکتر زاکانی دورانی اصلی فرآگیری علم پزشکی را نیز در قم گذرانده و در آن زندگی کرده است. 🔻روزهای آینده البته حجم تخریب‌ها، دروغ‌ها و آدرس‌های غلط بیشتر خواهد شد ولی ناگفته‌ها و حقایق شنیدنی نیز درباره علیرضا زاکانی و دیدگاه‌ها و برنامه‌های او درباره «قم و آینده آن» وجود دارد که قطعا بخش‌های مهم آن را همرزمان قمی‌اش، جوانان، دانشجویان و طلاب انقلابی به مردم شهر اطلاع خواهند داد. @mahdi_jahantighi
⭕️ هاشمی رفت و یزدی و مصباح آمدند/ تقدیر الهی چگونه خسارت به خبرگان رهبری را جبران می‌کند؟ ✍️ انتخابات خبرگان رهبری سال 94 یکی از مقاطع مهم سیاسی و انتخاباتی بود که هاشمی رفسنجانی زیرکی و هوش سیاسی خود را به نمایش گذاشت. بازی شطرنج گونه هاشمی در آن انتخابات اینگونه بود که وی علاوه بر دو لیست کردن انتخابات خبرگان در تهران با اضافه کردن هوشمندانه یک فهرست مشترک، عملا زمینه حذف علمای انقلابی همچون آیت الله یزدی و علامه مصباح یزدی را فرآهم کرد. بعد از اعلام نتایج رسمی پنجمین دوره انتخابات خبرگان 94 بسیاری هوش سیاسی و قدرت بازیگری و بازیگردانی هاشمی در یکی از مهمترین انتخابات خبرگان رهبری چهار دهه اخیر را ستودند. آنها معتقد بودن هاشمی رفسنجانی با هوش کم نظیرش، یکی از موفق‌ترین سیاست ورزی های چهل سال اخیر خود را به نمایش گذاشته است. 🔹اما این روزها اوضاع کاملا برعکس در حال طی شدن است. هاشمی‌رفسنجانی چندی بعد از پیروزی در انتخابات و تنها چند ماه پس از آغاز به کار پنجمین مجلس خبرگان رهبری دچار یک مرگ ناگهانی و بهت آور برای حامیان سیاسی‌اش در جریان اصلاحات و اعتدال شد و اینک بعد از چند سال نیز آیت الله یزدی و علامه مصباح نیز با ثبت نام انتخابات در مجلس خبرگان رهبری از قم و مشهد محتمل‌ترین گزینه‌های ورود مجدد به مجلس خبرگان هستند. موضوعی که با سیاست‌ورزی هوشمندانه هاشمی رفسنجانی قرار نبود اینگونه رقم بخورد و او همه جوانب کار و بالاترین سطح هوشمندی سیاسیت‌ورزی را رعایت کرده بود ولی ظاهرا تقدیر الهی به گونه‌ای دیگر می‌خواهد رقم بخورد. 🔹۲۰ اسفند ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار رئیس و نمایندگان دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری فرمودند: برخی بزرگان هم هستند که رأی آوردن و یا رأی نیاوردن، هیچ خللی در شخصیت آنها ایجاد نمی کند و آقایان یزدی و مصباح از جمله این افراد هستند که حضور آنان در خبرگان باعث افزایش وزانت این مجلس می شود و نبود آنها نیز برای مجلس خبرگان خسارت است. اینک چند سال بعد از انتخابات 94 معلوم شده است که نه تنها هیچ خللی در شخصیت افرادی همانند آیت الله یزدی و علامه مصباح وارد نشده بلکه با ورود قریب الوقوع آنها نیز باید منتظر افزایش وزانت مجلس خبرگان رهبری بود. 🔹اما مهمترین مساله این است که تقدیر الهی نیز ظاهرا این است که با ورود مجدد آقایان یزدی و مصباح خسارت نبود ایشان در مجلس خبرگان نیز جبران شود. البته تجربه تمام چهل سال گذشته انقلاب نشان می‌دهد که تقدیر الهی همواره این بوده که برخلاف همه سیاست‌ورزی‌های برخی بازیگران غیرانقلابی، خسارت‌ها به انقلاب از طریقی دیگر جبران شده است. 🔹سنت الهی این است که تقدیر و عنایت حتمی خداوند برای این انقلاب بالاتر از همه سیاست ورزی ها و هدف گذاری های شخصی افراد بوده و این موضوع باید درس عبرتی برای همه سیاسیون در این روزهای انتخاباتی کشور باشد. به خصوص همان سیاسیونی که این روزها نیز حاضرند دوباره با کمک آمریکا یکبار دیگر با کلک، وعده دروغ، فروش منافع ملی، دو قطبی‌های کاذب، تخریب نهادهای انقلابی و آدرس‌های غلط برای اقتصاد و معیشت مردم انتخابات مجلس را به نفع خود تمام کنند... @mahdi_jahantighi
⭕️ چه کسی استعفای روحانی را در هیات دولت مطرح کرد؟ ✍️طی روزهای اخیر برخی چهره‌های تندرو اصلاحات که از جمله عوامل اصلی تکمیل سبد رای روحانی در انتخابات 92 و 96 بودند، از استعفای روحانی و دولت او سخن گفته‌اند. اما نکته مهم درباره اظهارات مذکور این است که هم در سخنان حجاریان و هم به خصوص در سخنان عباس عبدی شواهدی جالبی وجود دارد که طرح استعفای روحانی از درون دولت شکل گرفته و یا حداقل هواداران و عوامل جدی در داخل در کابینه و بین وزرای دولت دارد. 🔻عباس عبدی طی اظهاراتی که تاکنون تکذیب هم نشده، درباره پیشنهاد استعفای دولت و انتخابات زودرس گفته است: «این مطلب، موضوعی نیست که فقط من آن را مطرح کنم. برای اولین بار در سطح برخی از وزرا، چنین ایده‌ای مطرح‌شده و دارند در مورد آن فکر می‌کنند؛ برای اینکه ببینند چه باید کرد. برخی از وزرا هم به این نتیجه رسیده‌اند که با ادامه این حد از تنش دیگر، کاری نمی‌شود کرد. شنیده‌ام که معاون اول رئیس‌جمهور هم، کم‌وبیش به چنین فکری رسیده است.» 🔻طبیعی است که برخی از عوامل دولتی متهم به مفاسد اقتصادی و نگران از حسابرسی کارنامه خود در آینده نزدیک بسیار با انگیزه در اینباره در حال فعالیت باشند. اما در این میان جهانگیری باید انگیزه‌های خاص‌تری برای راه انداختن زمزمه استعفای حسن روحانی در هیات دولت داشته باشد. 🔻جهانگیری بزرگترین سند شراکت اصلاح‌طلبان در دولت روحانی هست. او در جایگاه معاون اول رئیس جمهور به نوعی در واقع همتراز روحانی اصلی‌ترین مسئول وضعیت موجود کشور است. جهانگیری همچنین در ایام مناظرات انتخابات 96 با اتخاذ مواضع تند عملا بن بستی بزرگ برای ادامه دوران سیاسی آتی خود ایجاد کرد. علاوه بر بن بست سیاسی، بن بست ناکارآمدی و ناتوانی در اداره کشور، عملا از جهانگیری یک ورشکسته تمام عیار سیاسی ساخته است. از این منظر با استناد به اظهارات تکذیب نشده عباس عبدی، جهانگیری در صورت زمزمه استعفای روحانی در دولت و همراه شدن برخی وزرا با او در واقع به فکر نجات خود و نهایتا تخلیه همه فشار افکار عمومی و ناکامی ها به شخص روحانی خواهد بود! زیرا با استعفای دولت طبیعی است که این شخص روحانی هست که عملا در صدر افکار عمومی قرار خواهد گرفت و دیگران با هزینه کمتر می توانند از این بحران خودساخته رهایی پیدا کنند. 🔻مساله بعدی نیز این است که جهانگیری در صورت اصرار به استعفای روحانی عملا نشان می‌دهد که امیدی به گشایش واقعی از طرف آمریکا و اقداماتی همچون سفرهای رئیس جمهور به ژاپن نیز چندان ندارد. احتمالا تجربه جهانگیری از برجام و مذاکره با اروپا و آمریکا در این سالها او را بیش از دیگر مطلعین در دولت نگران می‌کند. طبیعی این است که جهانگیری در این شرایط بیشتر از دیگران نگران تبعات دادن وعده جدید به مردم بر پایه اعتماد به آمریکا باشد. 🔹🔹اما یک نکته اساسی دیگر نیز وجود دارد، بر اساس ارزیابی های اطلاعاتی رسمی کشور، برنامه قطعی وزارت خارجه و خزانه داری آمریکا با همیاری سازمان سیا ایجاد آشوب و حتی عملیات های نیمه سخت در روزهای آینده و ترکیب آن با انتخابات محلس است. در این میان تکلیف بخش قابل توجهی از جریان اصلاحات درباره این نقشه دشمن مشخص است. نگاهی به مواضع چهره های افراطی و تاثیر گذار این جریان -که اتفاقا در سوابق خود نقش آفرین در اغتشاشات و ایجاد بحران را نیز دارند- در حمایت از اغتشاشگران، تحریک مردم برای آشوب و ایجاد خلا قدرت در ایران شکی باقی نمی گذارد که تکمیل پروژه دشمن بار دیگر توسط این جریان در دستور کار قرار گرفته است. در این میان نکته اساسی این است که عامل نفوذی که در حال تکمیل پروژه دشمن برای ایجاد وقفه در دولت و حتی زمین زدن آن هست، چه کسی در کابینه یا حداقل مرتبط با کابینه دولت هست؟! پاسخ درست به این سوال احتمالا در یافتن اولین فرد و یا افرادی است که ایده استعفای روحانی را دولت مطرح کرده است. @mahdi_jahantighi
⭕️ جهانگیری چگونه روحانی را تبدیل به کروبی جدید می‌کند؟ ✍️رای دادن کرباسچی به میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد 88 در حالیکه مسئول ستاد و دست راست مهدی کروبی بود، بسیار خبرساز شد. کرباسچی گرچه بعدها تلاش زیادی کرد که اثبات کند به کروبی رای داده و نه میرحسین، ولی واقعیت این است که بسیاری معتقدند کرباسچی و دیگر اصلاح طلبان از اول نیز دلشان جایی دیگر بود و کروبی بیشتر بهانه‌ای برای انجام کارهای دیگر در آن سال انتخابات بوده است. 🔻از سوی دیگر اسحاق جهانگیری در حالیکه میزان قدرت سیاسی و اجرایی فعلی وی در دولت روحانی با دولت اصلاحات قابل قیاس نیست، گفته است که دولت خاتمی را بیشتر از دولت روحانی دوست دارد. این در حالیست که جهانگیری در دولت خاتمی تنها وزیر صنایع بود ولی در دولت روحانی از ابتدا تاکنون جایگاه معاون اول را داشته و هم نیم تنه سیاسی دولت روحانی محسوب می‌شود. ضمن اینکه برای جهانگیری و اصلاحات آنقدر حفظ و تدام دولت روحانی برای چهار سال دیگر مهم بود که او حتی در مناظرات ریاست جمهوری سال 96 مجبور شد به عنوان کاندیدای کمکی رئیس دولت تدبیر و امید ایفای نقش کند. البته به همین اینها اخبار قهر و نازهای جهانگیری از دولت و شخص حسن روحانی و همچنین خبر عباس عبدی از علاقه جهانگیری به استعفای روحانی -گرچه با تکذیب رسمی سخنگوی دولت نیز مواجه شده- را اضافه کنید. 🔻اما بین رفتارهای دیروز کرباسچی با کروبی و رفتارهای امروز جهانگیری با روحانی شباهت‌های جالبی وجود دارد. اصلاح‌طلبان هیچ وقت کروبی را در قامت یک رئیس‌جمهور نمی‌خواستند و وقتی هم که به صحنه آمد بیشتر تلاش کردند که از او استفاده انتخاباتی ببرند و به نوعی کنترلش کنند. اصلاح‌طلبان همچنین از همان روزهای اول گفتند که دولت روحانی رحم اجاره‌ای است و اینک نیز که دولت تدبیر و امید ناکارآمدی و ناتوانایش داد مردم را درآورده است، می گویند، روحانی نه اصلاح‌طلب بوده و نه حتی به عنوان یک اصلاح طلب بدلی قبولش داشته‌اند و از اول هم او تنها یک فرصت سیاسی برای اصلاح طلبان بوده است. 🔻البته جهانگیری و کرباسچی هردو کارگزارانی هستند و نشان می‌دهند که اعضای این حزب چگونه در معادلات قدرت رفتار و در مواجه با افراد صاحب منصب و یا صاحب نفوذ در کشور چگونه فکر و نهایتا رفتار خواهند کرد. از سوی دیگر رفتار این دو کارگزارانی تنها نشانه روح خشن و ناجوانمرد قدرت طلبی نیست بلکه همزمان نمایانگر سیره هاشمی رفسنجانی نیز هستند. همان فردی که در مقاطع مختلف نشان داد که چگونه افراد و یا جریانات سیاسی در داخل کشور منجمله خود اصلاحات را تنها ابزاری برای رسیدن و یا ماندن در قدرت می دید. هاشمی از همان روز اول تاسیس کارگزاران هدفش ادامه ماندن در قدرت و بعد از آنهم گذاشتن کانالی از نفوذ همیشگی در جریان اصلاحات بود. 🔻ولی تصور هم سرنوشت و هم وزن شدن با کروبی برای حسن روحانی دیگر شاگرد طراز اول کلاس سیاست ورزی هاشمی قطعا یک کابوس وحشتناک است. گرچه رفاقت با اصلاح طلبان عاقبتی بالاتر از این نیز عموما برای بسیاری نداشته است. با این وجود در ماه‌های آینده بیشتر مشخص خواهد شد که روحانی یا اصلاح طلبان کدامیک دیگری را به ته دره خواهند فرستاد و یا به رفاقت موقت، ریاکارانه و از سر قدرت طلبی خود ادامه خواهند داد. دور از ذهن هم نیست که در روزگاری نه چندان دور آنقدر با یکدیگر بجنگند تا هر دو خود را در سپهر سیاسی کشور نابود کنند. @mahdi_jahantighi
⭕️توضیح درباره استناد به یک توییت منتسب به مشاور فرهنگی رئیس جمهور طی روزهای گذشته توییتی منتسب به آقای حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور، در فضای مجازی منتشر شد که با انتشار عکسی از میز تزیین شده دیدار روحانی و نخست وزیر ژاپن با هندوانه، مطلبی به شرح ذیل را بیان می کرد: «یکی از دستاورهای مهم و البته قابل تامل سفر به ژاپن این تصویر بود!! تصویری که نشان داد، برد فرهنگ و تعامل ما بسیار بیشتر از برد موشک‌هایمان بوده و هست!!!» پس از انتشار گسترده این توییت در فضای مجازی، آقای حسام الدین آشنا انتساب این توییت به خود را تکذیب کرده و آن را جعلی عنوان کرده است. لازم به ذکر است، در این کانال نیز با استناد به این توییت مطلبی را منتشر و از رفتار و نگاه دولت و مخصوصا آقای آشنا به مساله مذاکره و تخریب اقتدار نظامی کشور انتقاد شد. باوجودی که محتوای مطلب مذکور با روح رفتار سیاسی دولت و آقای آشنا در شش سال گذشته در برابر دشمن و مساله اقتدار نظامی کشور، تعارضی ندارد ولی بابت استناد و اشاره به توییت جعلی مذکور - که از جعلی بودن آن بی اطلاع بوده- اخلاقا عذرخواهی شده و مطلب منتشره نیز بدین وسیله اصلاح و تصحیح می‌شود. @mahdi_jahantighi
⭕️ طراح اصلی رزمایش دریایی ایران، چین و روسیه چه کسی است؟! ✍️از هر منظر که به رزمایش دریایی ایران، چین و روسیه نگاهی بیاندازیم، این رزمایش ابعادی جهانی و راهبردی در درون خود دارد. 1️⃣ طی سالهای اخیر و حتی در زمانه طرح دکترین چرخش به شرق در سطوح عالی نظام، این سوال راهبردی مطرح می‌شد که نهایت سطح همکاری ایران با دو کشور ابرقدرت شرقی یعنی روسیه و چین چه میزان هست؟ اینک رزمایش اخیر بخشی از پاسخ به این سوال مهم را به خوبی داده است. یعنی چرخش به شرق می‌تواند تا بالاترین سطوح همبستگی های امنیتی و نظامی افزایش پیدا کند. 2️⃣ جغرافیای محل رزمایش - اقیانوس هند و دریای عمان- نشانه اعتماد به نفس ویژه ایران در حوزه دریایی و نظامی است. این رزمایش نشان می دهد که چشم انداز نظامی ایران به چه میزان بزرگ است. چشم اندازی که می گوید ایران مرزهای پدافند دریایی خود را فراتر از خلیج فارس و دریای عمان قرار داده است. رزمایش اخیر نشان می‌دهد که تحقق چشم انداز دریایی ایران کاملا در دسترس هست و عملا ایران گام های بزرگی را نیز در حال برداشتن هست و به تعبییر درست تر مدتهاست که این چشم انداز عملیاتی شده است. اما نکته راهبردی دیگر این است که این رزمایش تقویت امنیت و بنیادهای این‌گونه همکاری‌های نظامی در منطقه توسط ایران با همکاری و همراهی چین و روسیه است. یعنی این رزمایش از یک اتفاق بزرگتر خبر می دهد و خود این رزمایش گام اولی از آن اتفاق بزرگتر محسوب می شود. گامی که چشم انداز آن زیرساخت یک نظم جدید دریایی در منطقه با محوریت ایران و مشارکت کشورهای بزرگ نظامی مخالف آمریکا است. 3️⃣ تا همین چند ماه گذشته نیز برای بسیاری سوال بود که چه کسی پوتین را به جنگ سوریه کشاند. حال برای همگان مشخص شده که این رهبر معظم انقلاب بود که زودتر از همه و محکمتر از بقیه صحنه جهانی سوریه را تشخیص دادند و تایید عالی ایشان برای حضور روسیه در جنگ با سوریه، قاسم سلیمانی را عازم مسکو کرد. از سوی دیگر اینک معلوم شده که تحولی که در ریاست ستاد کل نیروهای مسلح توسط رهبر معظم انقلاب اتفاق افتاده، فصل جدیدی از دیپلماسی نظامی در کشور را نیز بنا نهاده است. خروجی این دیپلماسی نیز اینک حضور چین و روسیه در یک رزمایش به فرماندهی و هدایت ایران درست در نقطه ای است که آمریکا ادعا می‌کرد با تشکیل یک ائتلاف جهانی می‌خواهد ایران را در دریا و خلیج فارس زمین‌گیر کند. 4️⃣ اما نقش راهبردی رهبری در وضعیت امروز دریایی ایران عمیق‌تر از آنچه گفته شد هست. برای درک این موضوع باید به بیش از دوازده سال قبل برگشت، درست به زمانی که رهبر معظم انقلاب فرمان حضور نیروی دریایی ارتش را در آب های آزاد و تبدیل شدن آن به نیروی راهبردی منطقه را صادر کردند. فرمانی که به سرعت محدوده دریانوردی و ماموریت نیروی دریایی ارتش را از محدوده 300 هزار کیلومتری خلیج فارس به محدوده بالای 2 میلیون کیلومتر مربع رساند. همین تفکر و طراحی استراتژیک در عقبه دریایی نظامی ایران بوده که اینک فرماندهان نیروی دریایی ارتش را در یک رزمایش با ابعاد جهانی در جایگاه فرماندهی و هدایت نیروهای چینی و روسی قرار داده است. 5️⃣ اما یک سوال اساسی این است که صنعت نظامی کشور که بیشتر از حوزه اقتصادی تحت تحریم و فشارها و مراقبت های شدید استکباری بوده چرا هیچ وقت منزوی و متوقف نشده و اینک از حوزه اقتصادی ایران بسیار جلوتر هست؟! @mahdi_jahantighi
⭕️چرا علی مطهری اصولگرایان را شبیه منافقین می داند؟! ✍️مطهری در بخشی از یادداشت اخیر خود در حالی مدعی شده که فرهنگ عذرخواهی و احترام به مردم در جمهوری اسلامی وجود ندارد که در بالاترین سطوح جمهوری اسلامی و انقلاب بارها در سیره رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره) و همچنین بسیاری از مسئولین انقلابی کشور از گذشته تاکنون تاکید و احترام واقعی به عموم مردم دیده شده است. این در حالیست که اگر بی احترامی و غروری به مردم نیز مشاهده می شود اتفاقا در میان دولتمردانی است که آقای مطهری طی چند سال اخیر و انتخابات های گذشته تمام عیار از آنها حمایت کرده و به نوعی آنها را به مردم تحمیل کرده است. به تعبیر دیگر اگر در بخشی از جمهوری اسلامی بی‌احترامی و عدم روحیه عذرخواهی از مردم دیده می شود به خاطر دوستان و شرکای سیاسی آقای مطهری است. مطهری در بخشی از یادداشتش همچنین راه بهبود اقتصاد و بازگشت اعتماد مردم را نیز ارتباط با دنیا – بخوانید ارتباط با آمریکا- بیان کرده است. واقعیت این است که امثال علی مطهری‌ها هیچ وقت صداقت ندارند که بگویند جمهوری اسلامی غیر از رژیم صهیونیستی کجا مخالف روابط عزتمندانه و احترام آمیز با دیگر کشورها بوده؟! و در حقیقت این دولت روحانی و مطهری ها بوده است که با عدم اقتدار و کج فهمی در دیپلماسی، حتی برخی اروپایی ها را نیزمجاب کرده که فعلا عدم رابطه و ارتباط با ایران به نفع شان است! و از سویی با رویه یک طرفه غربگرایی دولت تدبیر و امید، حتی به نوعی چینی ها و روس ها را که بزرگترین شرکای سالهای اخیر ایران در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز بوده اند را در بخش های برای ارتباط گیری دچار تردید کرده است. واقعیت این است که لازمه ارتباط با دنیا با روش مورد پسند مطهری که توسط دولت شش سال در حال اجرا هست، بیشتر به انزوا و تحریم گسترده‌تر ایران انجامیده تا گشایش سیاسی برای کشور و بهبود معیشتی و اقتصادی برای مردم. مطهری همچنین در بخش دیگری از یادداشت خود آورده است، «مشكلات كشور ما صرفا راه‌حل اقتصادي ندارد، بلكه راه‌حل اقتصادي توام با راه‌حل سياسي دارد. تكيه بر توان داخلي كشور منافاتي با بهبود روابط ما با عربستان و امارات و حتي امريكا ندارد. آرمان آزادي فلسطين با برقراري رابطه با عربستان و بهبود روابط با ساير كشورهاي اسلامي و به‌طور كلي با اتحاد اسلامي بهتر تامين مي‌شود تا وضع فعلي. چرا ما نبايد با استفاده از توان خود و ايرانيان خارج از كشور لابي قوي با كنگره امريكا داشته باشيم و تلاش‌هاي اسراييل و عربستان را خنثي كنيم؟ ما نبايد رياضت‌هاي غيرضروري اقتصادي بر مردم تحميل كنيم.» همانطور که مشاهده می شود علی مطهری همانند دوستان دولتی اش همچنان اصرار دارد که بهبود وضعیت اقتصادی مردم ایران راه حل سیاسی دارد و نه راه حل منطقی اقتصادی! باز هم باید ظاهرا تاکید کرد در شش سال گذشته که عملا راه حل سیاسی – مذاکره با آمریکا و غرب و برجام- به جای تکیه بر اقتصاد دانش بنیان داخلی، برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور همواره در حال تجربه شدن بوده، چرا نه تنها اتفاقی در اقتصاد کشور نیافته بلکه سفره مردم کوچکتر از هر دوره ای دیگر شده است؟! اما آدرس غلط دادن به مردم برای بهبود معیشت شان اتفاقا یکی از موضوعاتی است که علی مطهری ها نه تنها تاکنون به اشتباه برای آن اصرار داشته اند بلکه بعد این همه خسارت اقتصادی به کشور و معیشت جامعه بابت آن باید از مردم عذرخواهی بکنند. اما فعلا متاسفانه در بخشی از جمهوری اسلامی – بخوانید بخشی از دولت و مجلس- فرهنگ احترام و عذرخواهی از مردم وجود ندارد! اما اینکه علی مطهری در قضاوت خود درباره روابط ایران و عربستان، خویشتن داری نحیبانه جمهوری اسلامی را ندیده می گیرد و حق را به نوعی به بن سلمان سعودی میدهد، عملا جایی برای ادامه بحث کردن نیز نمی گذارد. شاید به خاطر همین سادلوحی در تشخیص وضعیت جبهه حق و باطل هست که مطهری در قسمتی از یادداشتش ائتلاف نیروهای انقلاب برای انتخابات را افرادی همانند منافقین و گروهک فرقان قلمداد می کند. با این نوع مشابهت سازی نیروهای انقلابی با منافقین، باید از آقای مطهری پرسید که اعتدالیون و اصلاح طلبان که در این سالها ضربات جبران ناپذیری به گفتمان انقلاب اسلامی که محصول افرادی همانند استادشهید مطهری است، وارد کرده اند، جزء کدام دسته هستند؟! احتمالا از دید ایشان مومنان حقیی انقلاب و «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ»! @mahdi_jahantighi