💠 ز کوران نیز در سترِ تجلی گشته او پنهان که ممکن بود دیدارش دهد چشمی به کورانش 🔸 حدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ سَعْدَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: تَجَسَّسْتُ جَسَدَ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَنَاكِبَهُ قَالَ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ تُحِبُّ أَنْ تَرَانِي فَقُلْتُ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ فَمَسَحَ يَدَهُ عَلَى عَيْنِي فَإِذَا أَنَا أَنْظُرُ إِلَيْهِ قَالَ فَقَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ لاَ شُهْرَةُ اَلنَّاسِ لَتَرَكْتُكَ بَصِيراً عَلَى حَالِكَ وَ لَكِنْ لاَ تَسْتَقِيمُ قَالَ ثُمَّ مَسَحَ يَدَهُ عَلَى عَيْنِي فَإِذَا أَنَا كَمَا كُنْتُ. ✅ ابوبصیر گفت: من بدن و شانه های مبارک امام صادق علیه السلام لمس می‌کردم (ابوبصیر نابینا بوده و می‌خواسته با این کار تصور بهتری از امام (ع) پیدا کند) امام به من فرمود: ای أبا محمد آیا دوست داری مرا ببینی؟ عرض کردم: آری فدایت شوم. امام دست مبارکش‌ را به روی چشم هایم کشید پس ناگهان بینا شده و جمال حضرت را به تماشا نشستم. سپس فرمود: ای أبا محمد اگر در میان مردم مشهور نمی‌شدی تو را به همین صورت که بینا شده‌ای‌ رها می‌کردم اما این امر برای تو خوب و به صلاح نیست. پس حضرت دست مبارکش را بر چشمانم کشید و به همان حالت سابق (نابینایی) باز گشتم. 📚 بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۲۷۱ @mahdi_mahdavi11

💠 از سرِ کُه سیل های تیز رو و از تنِ ما جانِ عشق آمیز رو 🔸 عنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عِيسَى اَلنَّهْرِيرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ عَرَفَ اَللَّهَ وَ عَظَّمَهُ مَنَعَ فَاهُ مِنَ اَلْكَلاَمِ وَ بَطْنَهُ مِنَ اَلطَّعَامِ وَ عَفَا نَفْسَهُ بِالصِّيَامِ وَ اَلْقِيَامِ قَالُوا بِآبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا يَا رَسُولَ اَللَّهِ هَؤُلاَءِ أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ قَالَ إِنَّ أَوْلِيَاءَ اَللَّهِ سَكَتُوا فَكَانَ سُكُوتُهُمْ ذِكْراً وَ نَظَرُوا فَكَانَ نَظَرُهُمْ عِبْرَةً وَ نَطَقُوا فَكَانَ نُطْقُهُمْ حِكْمَةً وَ مَشَوْا فَكَانَ مَشْيُهُمْ بَيْنَ اَلنَّاسِ بَرَكَةً لَوْ لاَ اَلْآجَالُ اَلَّتِي قَدْ كُتِبَتْ عَلَيْهِمْ لَمْ تَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ خَوْفاً مِنَ اَلْعَذَابِ وَ شَوْقاً إِلَى اَلثَّوَابِ. ✅ رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: هركس خدا را شناخت و بزرگوار دانست، دهانش را از سخن بيهوده ببندد و شكمش را از خوراک اضافى بازدارد و نفس خود را با روزه و رياضت عادت دهد اصحاب گفتند:پدران و مادران ما به فدايت باد آيا اينان اولياء خدايند؟ فرمود:راستى كه اولياء خدا خاموشند و خموشى آنها ياد خداست نگاه كنند و نگاهشان عبرت است،و سخن گويند و سخنشان حكمت است، راه روند و راه رفتن آنها ميان مردم بركت است،اگر نبود عمر مقدّرى كه برايشان نوشته شده،از بيم عذاب و از شوق ثواب جانشان در كالبدشان بر جاى نمى‌ماند. 📚 الکافی، ج ۲، ص ۲۳۷ @mahdi_mahdavi11

#کلیپ_صوتی | اهمیت مراقبه ماه ذیقعده 🔖 هر ایامی مسیری بی بازگشت به سوی خداست ✅ مرکزتنظیم‌ونشرآثاراستادعابدینی 🌐 TAMHIS.IR | @Abedini

🎥 لحظاتی ناب از حضور آیت الله بهجت (ره) در منزل یکی از شاگردان و ارادتمندانشان 🔸 ایشان هنگام خروج از منزل به شوخی به پسرم گفتند: این گلها را آب دادید؟ پسرم گفت: آقا جان این گلها مصنوعیه! آقا فرمودند: دنیا همینجوره، یک نمایشگاه مصنوعیه، حقیقیش جای دیگره... @mahdi_mahdavi11

📹 ببینید| تنها فرصت بعد از ماه مبارک رمضان، اربعین موسوی است... استاد محمدتقی فیاض بخش @jelvehnooralavi

🔸 بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 مدتی این مثنوی تأخیر شد مهلتی بایست تا خون شیر شد 💠 ان شاء الله در روزهای آینده به استقبال ماه عزیز رجب رفته و یادداشت هایی خدمتتان تقدیم می‌شود ... @mahdi_mahdavi11

🔸 بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 🌙 #رشحات_رجبیه (۱) چیزی تا رجب نمانده ... مهمانی می‌خواهد بیاید ... عظیم ترین مهمان عالَم ... رمضان ماه "دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللّهِ" است که همگان به میهمانی حق تعالی دعوت شده‌اند ... چه آن که متوجه است و چه آن که متوجه نیست همه دعوت شده‌اند اما رجب ماه "أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي" است. خدا با کسی هم نشین می‌شود در این ماه که او با خدا مجالست و هم نشینی کند. رجب ماه "طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ" است. حق تعالی به در خانه‌ی همه‌ی قلوب مومنین می‌آید و ندای "أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي" سر می‌دهد، اما کس که اهل ذکر و طاعت است و در خانه‌ی قلب را به روی حق باز کرده، با او هم نشین خواهد شد. تا چند روزی دگر، حق تعالی به میهمانی ما خواهد آمد، و تشریف او بر ما در رجب بسیار عظیم تر از تشرّف ما بر محضر او در رمضان است. خانه را آب و جارو کرده‌ایم؟ 🌙 رجب است دیگر ... #رجب_عزیز @mahdi_mahdavi11

🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸رجب ماه ورودی🔸 زیارت امام رضا علیه السلام که مشرف می شوید، اول می‌رسید به بست. ارزش بست زیاد است، چون ورودی حرم است. رجب ماه ورودی است. رجب بست است، شعبان صحن است، رمضان حرم است و شب قدر، ضریح است. @Asemaniannnnn

🔸 بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 🌙 #رشحات_رجبیه (٢) 🔹 جمال العارفین و قُدوَةُ المُتِعَبّدين، مرحوم میرزا جواد آقای ملکی تبریزی در کتاب شریف المراقبات در بخش مراقبات ماه رجب، با "مَلَک داعی" نجوا می‌کند و می‌گوید: ♦️ فأعلمْ أيّهَا الرسولُ الكَريمُ، أنّكَ تُنادي أمواتًا في صُوَر الأحياءِ ای رسول و فرستاده‌ی با کرامت خدا (که آمده‌ای و ندا سر می‌دهی در عالم و طوبی للذاکرین و طوبی للطائعین می‌گویی) بدان که تو در حقیقت داری مردگان را ندا می‌دهی که در ظاهر و صورت زندگان هستند ... 🖋 ما در ظاهر زنده هستیم، می‌خوریم و می‌خوابیم و حرف می‌زنیم و انگار زندگی می‌کنیم اما در حقیقت ... ♦️ فإنّ القلوبَ مَيّتةٌ و العقولَ هاجرةٌ و الأرواحَ مُختَلّةٌ ... قطعا قلب ها مرده است و عقل ها از دست رفته است و جان ها مختل شده است ... ♦️ فَكَيفَ تُنادي الأمواتَ؟ و الأمواتُ لايَنتَفِعُ مِنَ النّداءَ ... پس ای فرشته‌ی با شرافت، چگونه مرده ها را صدا میزنی؟ در حالی که کسی که مرده است از صدا و ندا بهره و نفعی نمی‌برد ... 🖋 از بس که به سوی او حرکت نکرده‌ایم، در رجب او به سوی ما آمده است، و از نزدیک ترین و عمیق ترین مراتب وجودی‌مان ما را صدا می‌زند بلکه بیدار شویم، زنده شویم، فکری به حال خودمان کنیم ... اما مگر هر چقدر مرده را صدا بزنی و بگویی ای مرده بلند شو، صدها تُن طلا برایت آورده‌ام، مگر زنده می‌شود؟ مگر تکانی می‌خورد؟ مرده، مرده است. هر چقدر برایش بگویی حق تعالی در رجب آمده به سوی عبد و ناز بنده‌اش را می‌کشد و ندا سر می‌دهد: " أنا جليس من جالسني " من هم نشین هر کسی هستم که در این ماه با من دمی بنشیند؟ مگر مرده تکان می‌خورد؟ مگر حرکتی می‌کند؟ ما مرده‌ایم و هر چه تو ندا دهی و هر چند هم بگویی : ای بندگانم آیا کسی هست با من بنشیند؟ من در این شب ها آمده‌ام، آیا کسی می‌آید؟ بنده‌ای هست تا نازش را بخرم؟ جوابی نمی‌آید ... بنده‌ات لحظه‌ای بستر گرم و نرمش را رها کند که دمی با خدای ابدی و ازلی و لایتناهی بنشید؟ خیر. تا آخرین لحظات سرگرم چرت و پرت های مجازی است و در همان حال به خواب می‌رود ... قلب مرده است، مرده ... و هر چه ندا سر دهی جوابی نمی‌آید ... تنها یک راه باقی می‌ماند آن هم این است که: ♦️إلّا أن تحييَ بِنِدائكَ القلوبَ و تَردَّ العقولَ على الرؤوس و تُنبّهُ الأرواحَ فَيعقلوا موقعَ هذا النداءِ. مگر اینکه خودت با ندای خودت قلب های ما را زنده کنی و عقل های ما را بر سر جا آوری و جان های ما را متنبه و آگاه سازی تا جایگاه و عظمت این ندا را متوجه شویم. بیایید یک شب هم که شده جواب او را بدهیم ... او دارد صدایمان می‌کند و برای خلوت با خودش، هر شب تا صبح به انتظار نشسته است. منتظر قطره‌ی اشکی است که از صورت بنده‌اش پاک کند و او را در آغوش بکشد بیایید زنده شویم، 🌙 رجب است دیگر ... #رجب_عزیز هَیَمان | مهدی مهدوی

🔸 إنَّ حَديثَنا يُحيِي القُلُوبَ 🔸 💠 عَلىُّ بْنُ مُحَمّدِالنَوْفلِى قالَ سَمِعْتُه [الهادى عليه السلام] يَقُولُ: إنَّ الْعَبْدَ لَيَقُوُم فى اللَّيْلِ فَيَميلُ بِهِ النُّعاسَ يَميناً وَشِمالاً وَ قَدْ وَقَعَ ذَقَنَهُ عَلى صَدْرِهِ فَيَأمُرُاللّه ُ تَعالى أبْوابَ السَّماءِ فَتَنْفَتِحُ، ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أُنْظُرُوا إلى عَبْدى ما يُصيُبُه فى التَّقَرُبِ إلىَّ بِما لَمْ أفْتَرِضْ عَلَيْهِ راجياً مِنّى لِثَلاثَ خِصالٍ: ذَنْبِاً أغْفِرُهُ لَهُ، أوْ تَوْبَةٍ اُجَدِّدُهالَهُ، أوْ رِزْقاً أزيدُهُ فيْهِ، إشْهَدُوا مَلائِكتَى أنّى قَدْ جَمَعْتُهُنَّ لَهُ. ✅ از امام هادى عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: بنده‌ی خدا شب از خواب برمى خيزد و چرتش مى گيرد و به راست و چپ متمايل مى شود و گاهى چـانه اش به طرف سينه اش مى افتد، پس خداوند متعال دستورمى دهد درهاى آسمان گشوده مى شود، به فرشتگان مى فرمايد: به بنده ام نگاه كنيد بخاطر چيزى كه واجب نكرده ام اين چنين خود را براى تقرّب به من به زحمت انداخته است، به اميد يكى از سه حاجت: گناهى كه آن را براى او ببخشايم، توبه اى كه براى او تجديد كنم، يـا روزى او را زيــاد كنـم. آگاه باشيد اى فرشتگان من كه هر سه را براى او روا كـردم. 📚 تهذيب الأحكام، ج ٢، ص ١٣٠ #حدیث 🔰 هَیَمان | مهدی مهدوی

🎙 #کلیپ_صوتی | قدر بدانیم #ماه_رجب #استاد_عابدینی ✅ مرکزتنظیم‌ونشرآثاراستادعابدینی 🌐 TAMHIS.IR | @Abedini

🔸️ بسم الله الرحمن الرحیم 🔸️ #بیان_أنفسى | قسمتی از سوره طه 💠 من با تو ام هیچ وقت تو را تنها نمی‌گذارم. به تو قول می‌دهم کافیست با من باشی آیا داستان هم کلام خود را برایت خوانده‌ام؟ رفیق خیلی خوبی بود. او را برگزیدم تا پای حرفهایم بنشانم: « وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَىٰ » چون خیلی خوب پای حرفم می‌نشست. از هم کلامی با من خسته نمی‌شد. چنین مستمعی خیلی کم پیدا می‌شود. معمولاً بقیه این طور نیستند. اگر کاری از آنان بخواهم، یا از روی ترسم یا به خاطر اجرت انجام می‌دهند. خودمانیم بیشتر می‌خواهند تکلیف را از دوش خود بردارند. ولی او این طور نبود. زودتر از موعد به قرارِ ملاقات می‌آمد: «وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَىٰ» خب مگر می‌شود چنین رفیقی را رها کرد. نه! من از او با معرفت ترم. چندی برایش قدرت‌نمایی کردم. عصایش را اژدها کردم. اوّل برایش سخت بود باور کند. ولی خیلی زود عادت کرد. فهمید برای من «نشد» و «نداریم» معنا ندارد. او را پیش سرسخت‌ترین دشمن خود فرستادم. اولش می‌ترسد: « قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَىٰ» خب فرعون از ظلم و عقوب تا کفر و سرکشی همه را داشت. به او قول دادم که تنها نگذارمش. گفتم من با تو ام. قدم قدم با تو می‌آیم و همة ماجرا را می‌بینم و می‌شنوم: « قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ» به شرط آنکه در یاد من سستی نکنید: « وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي» هر چه فرعون رجز خواند، تو با من باش. فرعون هر چه در چنته داشت، رو کرد. البته خوب فریب‌کاری کرد. با مشتی چوب‌دستی و عصا کاری کرد که همه فکر کردند حرکت می‌کند. موسی هم کمی در دل خود ترسید: « فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ » فوراً سراغش آمدم. گفته‌ بودم تنهایش نمی‌گذارم. اول او را دلگرم کردم: « قُلْنَا لَا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلَىٰ» بقیة ماجرا را همه شنیده‌اید. فقط می‌خواستم بگویم چگونه رفیقی هستم. موسی بودن خیلی سخت نیست. کافیست به من ایمان داشته باشی و عمل صالح انجام دهی قول می‌دهم نگذارم آسیبی ببینی: «وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا يَخَافُ ظُلْمًا وَلَا هَضْمًا» اگر بندة حرف گوش کنی باشی، نمی‌گذارم درمانده و حیران شوی: «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ» تا حالا هم هر چه به سختی و تنگنا افتادی، به خاطر این بوده که به من پشت کردی: « وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا» به من دل بده ببین شرافتی نصیبت می‌کنم که به عمرت ندیده باشی: «یا من ذکره شرف للذاکرین» اگر می‌خواهی مثل موسی برای خودم برگزینمت، باید تو هم دل من دهی و قلبت را با یاد من احیاء کنی ... 🖋 متن از برادر بزرگوارم، امیرحسین آقایی 🔰 هَیَمان | مهدی مهدوی