مرحوم آیت الله ری‌شهری از نوادرِ دوران در زمینه ضبط خاطرات ارزشمند بود. علاوه بر نگارشِ خاطراتِ خودش در تقویم روزانه، روحیه‌ش اینطوری بود که مثلا وقتی یه حکایت غیرعادی روی منبر می‌شنید از منبعش می‌پرسید. بعد اگه اون منبری میگفت از فلانی شنیدم می‌رفت اون فلانی رو گیر میاورد ازش می‌پرسید. گاهی سه چهار واسطه رو پیدا می‌کرد تا به منبع اصلیِ داستان برسه! بعدم که می‌رسید، یا به صاحبِ داستان می‌گفت براش بنویسه داستانو (که عینِ متنِ راوی رو بتونه نقل کنه) یا یه مصاحبه ترتیب می‌داد که ماجرا رو تعریف کنه و گفتگو رو ضبط می‌کرد تا عینِ متنِ صحبت‌ها پیاده شه و ماجرا دقیق نقل بشه. رضوان الله تعالی علیه

یکی از آثار خفن ایشون این کتابِ که با جمع‌آوری خاطراتِ خاص در طولِ ده‌ها سال پدید اومده‌. سه تا خاطره‌شو الان براتون میذارم. هر وقت خواستیم خسته شیم، درباره جمهوری اسلامی نگران شیم، قیمت دلار و سکه رو ببینیم و ببُریم و .. خوندنِ اینا خیلی مفیده 👌🏻 قرار نیست طرفداری‌مون متکی به چار تا حکایت باشه، ولی اینها آیاتِ الهی هستن برای اطمینانِ خاطرِ ما‌. برای یقین داشتن به اینکه این انقلاب، متعلق به شخصِ حضرت ولیعصر ارواحنا فداه است و تا پرچم رو به دست ایشون نده، متوقف نمیشه... اگه دوستشون داشتین، به طرز شایسته منتشر کنید ✋🏻

«پیشگوییِ قاطعِ امام درباره اتصالِ انقلاب به ظهور» آقای علی محمد بشارتی وزیر اسبق کشور نقل کرد: 🔹 در تابستان ۵۸ که مسئول اطلاعات سپاه بودم، گزارشی داشتیم که آقای شریعتمداری (مرجع تقلیدِ ضد انقلاب) در مشهد گفته است: من بالاخره علیه آقای خمینی اعلام جنگ می‌کنم. 🔸 آن هنگام امام خمینی هنوز در قم بود. من خدمت امام رسیدم و ضمن ارائه گزارش‌های دیگر، خبرِ یاد شده را نیز مطرح کردم. ایشان موقع صحبت‌های من سرش پایین بود و گوش می‌داد، ولی همین که گزارش مربوط به سخن آقای شریعتمداری را گفتم، سربلند کرده، فرمود: 🔹 «این‌ها چه می‌گویند؟! پیروزی ما را خدا تضمین کرده است. ما موفق می‌شویم. در اینجا حکومت اسلامی تشکیل می‌دهیم و پرچم را به صاحب پرچم می‌سپاریم». پرسیدم: خودتان؟ امام سکوت کردند و پاسخ ندادند. (کتاب خاطره‌های آموزنده، آیت الله ری‌شهری، ص۱۰۶) #مهدی_پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0

«خواب آیت الله بهجت درباره آینده انقلاب» 🔸 آیت الله ری‌شهری نقل می‌کند که در تاریخ ۷۵٫۱۲٫۲۳ خدمت آیت الله بهجت رسید و ایشان تعریف کرد: 🔹 قبل از پیروزی انقلاب، خواب دیدم که شاه به سیّد جوانی، خیلی احترام می‌کرد. در عالمِ رویا فهمیدم که پس از شاه، او خواهد بود. پس از پیروزی انقلاب دیدم که همانطور شد؛ ولی قیافه آقای خمینی با آن جوان تطبیق نمی‌کرد؛ اما وقتی عکس جوانی ایشان را آوردند، دیدم عیناً همان است. 🔸 در عالم رویا، آن جوان جمله‌ای گفت که پس از انقلاب آقای خمینی گفت. گفت: «هر کس در برابر این انقلاب بایستد، هلاک می‌شود». و به این ترتیب آنچه در خواب دیدم تعبیر شد. (کتاب خاطره‌های آموزنده، آیت الله ری‌شهری، ص۱۰۱) میگم که: این جمله امام فقط مال اوایل انقلاب نبودا. هنوزم جاریه... ✌️🏻 #مهدی_پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0

«پیش‌بینیِ عارفِ بزرگ درباره اتصالِ جمهوریِ اسلامی به ظهور امام عصر ارواحنا فداه» حجت الاسلام سید موسی موسوی (نماینده سابق ولی فقیه در کردستان) نقل کرد: 🔹 در اواخر سال ۴۲ در زمان تبعید حضرت امام به نجف و اوجِ دستگیری‌های گسترده شاگردان و یاران امام توسط رژیم منحوس، خفقانِ حاکم بر جوّ عمومی کشور همه را نگران ساخته بود و بسیاری بر جانِ امام هم بیمناک بودند و سرنوشتِ نهضت بسیار مبهم به نظر می‌رسید. 🔸 مرحوم آیت الله شیخ عباس تهرانی روزهای جمعه بعد از دعای ندبه در مدرسه حجتیه درس اخلاق داشت. ایشان کسی بود که همان زمان بین خواص مطرح بود که مکرّر توفیقِ تشرف به محضر قدسی حضرت بقیه الله را یافته‌اند. شیخ عباس از اصحابِ خاصِ عارف بزرگ میرزا جواد آقای ملکی تبریزی بود. 🔹 یک روز جمعه جمعی از دوستانِ اهلِ معنا پس از درس اخلاق به منزل شیخ عباس تهرانی رفتند که بنده با اینکه مصمم به رفتن بودم محروم شدم. 🔸 وقتی دوستان برگشتند گفتند: به جهت نگرانی شدیدی که از آینده امام و انقلاب بود، از ایشان راجع به وضعیت آینده سوال کردیم. 🔹 ایشان با اطمینان خاصی لبخند زدند و فرمودند: «نگران نباشید. خداوند منّان اراده فرموده حاج‌آقا روح الله سالم به ایران برگردد. ولی نه به این نزدیکی. این هجرت حدود پانزده سال طول می‌کشد و ایشان در شرایطی با عزت به ایران برمی‌گردد که شاه را قبلا بیرون رانده. و خدا اراده کرده به دست ایشان که از نسل حضرت فاطمه است، پس از قرن‌ها تشکیل حکومت اسلامی بدهد. و این پرچم در دستِ نسلِ حضرتِ فاطمه می‌ماند تا تحویل صاحب اصلی‌اش حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شود». (کتاب خاطره‌های آموزنده، آیت الله ری‌شهری، ص۱۰۲) #مهدی_پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0

حالا که بحث خاطره شد؛ از شهادت سردار تو سال ۹۸ تا دو هفته بعدش، خاطرات روزانه نوشتم. از چند ساعت بعد از شهادت توشه تا روز تشییع و هواپیمای اوکراینی و عین الاسد و خطبه‌ی آقا و... تا سالگردِ شهادتِ سیدالشهدای مقاومت یه تیکه‌هایی‌شو میذارم 🖤 🆔 @mahdi_pz

«اندکی پس از حبیب» «قسمت اول» جمعه ۹۸٫۱۰٫۱۳، حوالی ۱۰ صبح با چشمانِ جاری می‌نویسم... 🔹 آخرین باری که خوابِ جنگ دیده بودم یادم نمی‌آید. امروز در دقایق آخر خوابم، ناگهان دیدم در خانه خودمان هستیم. شکلِ خانه‌ی واقعی‌مان نبود؛ پنجره‌های بزرگی رو به بیرون داشت که تمام محله را می‌شد از آن‌ها تماشا کرد. 🔴 صدای مهیبِ جنگنده‌ها آمد و از دور دیدیم که جنگنده‌ای شروع کرد به بمباران محله. به سمتِ ما می‌آمد و یکی در میان خانه‌ها را با خاک یکسان می‌کرد. به خانه ما بمبی نخورد. بعد از عبورش از خانه ما هم چند صحنه از اصابتِ راکت‌هایش دیدم که هر کدام برجی از شهر را فرو می‌ریخت. 💔 سراپا وحشت شده بودم. حضور در آن صحنه خیلی با تماشایش روی پرده‌ی سینما فرق می‌کرد. 🔹 از خواب پریدم. گفتم این هم خوابی بود مثل سایر خواب‌هایم. اولین فکری که بعد از بیداری کردم این بود که چیست این امنیت؟ اگر نباشد دیگر چه می‌شود کرد؟ واقعا هیچ. والله اگر تنها دستاورد جمهوری اسلامی برایمان امنیتِ پایدار وسطِ آتش‌خانه‌ی دنیا باشد، باز باید سر تعظیم در مقابل این نظام فرود آوریم. بعد با خویش گفتم که حالا چقدر آماده‌ای؟ اگر امروز چنین جنگی رخ دهد مهیای تقدیمِ سر هستی؟ احوالم در خواب می‌گفت: «نه». 😞 🔹 موبایلم را برداشتم تا طبقِ عادت هشدارهایی که تنظیم کرده بودم خاموش کنم. دیدم یک پیام دارم. حدسم پیامک تبلیغاتی بود. دیدم نه؛ دوستم م.ق پیامکی داده که با یک بیت شعر شروع می‌شود. تعجب کردم. اهل پیامک دادن نبود، آن هم اینگونه. بازش کردم. نوشته بود: «عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است، دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است. شهادت سردار سرافراز و مالک اشتر حضرت آقا را تبریک و تسلیت عرض می‌نمایم». قلبم به تپش افتاد. لفظِ مالک اشتر ذهنم را فقط به سوی یک نفر می‌کشاند... (ادامه دارد) #پس_از_حبیب #مهدی_پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0

مادری بود سردار... و ایامش را به ایامِ مادر گره زد من قدرت زهرا را در هور دیدم... من محبتِ مادریِ او را در هور دیدم... @mahdi_pz

زبان حال امشب مولا: نَفسی علی زَفَراتها محبوسة یا لـیتَها خَـرَجَـت مـع الزَّفَـراتِ لا خیرَ بَعدکِ في الحیاةِ و إنّما أبکی مَخافةَ أن تـَطـولَ حـیاتي جان من با ناله‌هایش در سینه‌ام حبس شده ای کاش جانم با ناله‌هایم از سینه‌ام خارج می‌شد پس از تو خیری در زندگی نیست و تنها گریه می‌کنم از ترسِ اینکه پس از تو عمرم طولانی شود... @mahdi_pz

حالا که واقعا به ۴۰ و ۲۰ رسیدیم حتما این مطلب رو بخون جونِ دل الآنم اینو با عنایتِ شدید داشته باشین 👇🏻

«هنوزم از دولت دفاع کنیم؟» قسمت اول 👈🏻 اگه راننده‌ی اتوبوسی که سوار شدی یه بچه‌ی پونزده ساله باشه، به محضِ تصادف تقصیرُ گردنِ راننده میندازی. چون میدونی بلدِ کار نیست. اصولِ رانندگیِ ماشین سنگینُ نمیدونه. 👈🏻 ولی اگه راننده کسی باشه که سی سالِ به سلامت رانندگی کرده، موقعِ تصادف میگی حتما مشکلی پیش اومده. لابد اون یکی ماشین مقصر بوده. شاید یه جای اتوبوس خراب شده و از اینجور حرفا. 🔹 یه وقت دلار تو دولتی میره بالا که حیاتِ کشور رو به برجام و fatf میدونه، یه وقت تو‌ دولتی که بدون برجام کرونا رو جمع کرده، فروش نفتُ حل کرده، تورم رو پایین آورده، کشورُ از لبه‌ی پرتگاه به امنیت غذایی و آبی و دارویی رسونده، قدرتِ منطقه‌ای و بازیگریِ بین المللیِ ایرانو احیا کرده؛ و کلی چیز دیگه. برخوردِ ما باید با این دو تا گرونیِ دلار، یکی باشه؟ 🔸 اونوریا الان ذوق‌مرگن که تورم و دلار تو دولت انقلابی وضعیت خوبی نداره. تکلیفِ اونا روشنه. ولی ما که نباید همون غُری که به روحانی میزدیم به آقای رئیسی بزنیم! مشکل یکیِ ولی راننده یکی نیست. 🤔 خیلی انقلابیا فکر میکنن اگه تو این شرایط از دولت دفاع کنن ماله‌کشی کردن. یه جوری نِق میزنن انگار دولت نشسته داره نگاه میکنه. باباجون تمام قوای انقلاب پای کار این دولت اومده. شبانه روزی زحمت می‌کشن. خونِ دل میخورن. دردِ مردمُ دارن. همه نظرات و احتمالات رو بررسی می‌کنن و بهترین تصمیمُ می‌گیرن... ✍🏻 مهدی پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0