⭕️درباره دستگیری خانم آوازخوان
خانم بی حجابی که در ابیانه با حرکات موزون و آواز عده ای را گرد خود جمع کرده بود تا در ملاء عام بزنند و برقصند تحت پیگرد قانونی قرار گرفت.
👈اگر عدلیه را درین برخورد محق نمی دانید ادامه این متن به کارتان نمی آید. اگرنه چند جمله با مخاطب "عادی" و "مسئولین."
⭕️یکم با مردم.
چرا قانون را محق دانستید؟ چرا کسی نمی گوید رقص اختیاری؟ چرا این خانم بی حجاب نباید آزاد باشد؟ درست است. زشتی فیلم را وجدان کردید.
خیلی ها ممکن ست با حجاب اختیاری موافق باشند اما از این فیلم برائت کنند و بگویند: "گفتیم حجاب اختیاری اما نه تا اینجا." اما چرا؟ این ماجرا قدم بعدی حجاب اختیاری است. چه کسی گفته سقف حجاب اختیاری برداشتن روسری است؟ مثلا چرا درآوردن لباس نباشد؟ چرا برهنگی اختیاری نه؟ احتمالا می گوئید ملاک عرف است. اما عرف چطور ساخته می شود؟ درست است؛ یک شبه از برداشتن روسری به برهنگی نمی رسیم، چه انکه یک شبه هم به برداشتن روسری نرسیدیم. گام به گام است. ماجرای همان قورباغه و آب داغ. ابتدا باز کردن دکمه اول اختیاری است. بعد دکمه دوم عرف است. بعد مانتوی جلو باز و تا آخر. برای مردها نیز چنین است. از شلوراک پوشیدن در خیابان می تواند به لباس زیر برسد. چرا لباس زیر اختیاری نه؟
بله. حجاب اختیاری مثل یک زنجیره به فحشای اختیاری منتهی می شود. پای عواقب ش می ایستیم؟ خیر. فحشا و فساد برایتان مشمئز کننده است. قانون نقشش همین است. از یله سازی و عرفی سازی ناخواسته و تغییرات اجتماعی هوس آلود جلوگیری می کند تا این انزجار و اشمئزاز از اباحه گری ماندگار باشد.
⭕️دوم سخنی با مجریان قانون
در برخورد با این خانمِ بی حجاب و رقاصه کسی به شما انتقاد نکرد. چرا؟ چون هر انسان متدین و حتا غیرمسلمان ولی اخلاق گرایی با فساد مخالف است. پس اگر مردم به محتوای قانون باور و ایمان داشته باشند همراهی می کنند. حجاب نیز همین است. تا وقتی نتوانیم کاری کنیم که مردم به قانون حجاب باور کنند اجرای آن مشقت بارست و پرهزینه. از گشت ارشاد مهمتر بیست و اندی نهاد فرهنگی و حوزه علمیه اند که تعطیلند.
▪️پ.ن: ایندو محور را باهم جمع کردید؟ غیر این باشد ماجرا را جامع ندیدیم؛ برداشت آزاد است و فهم من اینست.
@mahdian_mohsen
☑️استعفای روحانی؟!
1⃣یکم. اظهارات اخیر آقای رئیس جمهور سوال برانگیز نیست؟ این سخنان در شرایط جنگی کشور چه پیامی دارد؟ اول اینکه گفته اند من #اختیارات لازم را برای شرایط جنگی ندارم. دوم هم طرح نابهنگام #رفراندوم هسته ای.
با فرض اینکه رئیس جمهور اختیار لازم را برای اداره جنگ نداشته باشد، طرح عمومی آن، چه ثمری دارد؟ ظاهرا قرارست پیامی به مردم منتقل شود؛ اما این پیام چیست؟
طرح رفراندوم هسته ای برای چیست؟ آیا آقای رئیس جمهور نسبت به پشتوانه مردمی آنچه این روزها اراده شده است، ابهام دارند؟
👈نتیجه اجمالی بند یکم؛
#القا ی "اختیارات نیست"؛ یعنی اختیارات جای دیگری است. یعنی #حاکمیت_دوگانه.
"برگزاری رفراندوم" ؛ یعنی #القا ی اینکه مردم اراده ای متفاوت از اراده حاکمیت دارند. یعنی #دوگانه_جامعه_حاکمیت.
2⃣دوم. اخیرا سعید حجاریان در یادداشتی نوشته است روحانی برای حل حاکمیت دوگانه بهتر است استعفا دهد. اصلاح طلبان ازین پیشنهاد استقبال کردند. دبیر یکی از احزاب اصلاحات می گوید پیشنهاد اصلاح طلبان به روحانی همین استعفاست. وی جای دیگری می گوید آقای خاتمی هم به روحانی پیشنهاد استعفا داده است. البته ایندست پیشنهادات را در گذشته حسین موسویان و کرباسچی و عبدالعلی زاده و غیره نیز به رئیس جمهور داشتند. لیلاز پیش بینی کرده بود رئیس جمهور تا پایان بهار استعفا می دهد.
👈نتیجه بند دوم؛
روشن است؛ به بیان کرباسچی رئیس جمهور اگر استعفا دهد قهرمان کنار می رود.
3⃣سوم. جمع بند یک و دو به چه نحوی است؟
رفتار اخیر رئیس جمهور در قالب دو پیش بینی قابل تحلیل است.
▪️برداشت اول انطابق با خط اصلاح طلبان است. مطالبه رفراندوم روی دیگر مطالبه افزایش اختیارات است. برای افزایش اختیار نیازی به سخنرانی علنی نیست. برای دریافت مجوز رفراندوم نیز. پس قرارست پیام خاصی به مردم منتقل شود. همزمانی این دو مطالبه یعنی مشکلات کشور ناشی از "فرادولت" و "پشت کردن به مردم" است و استعفا یک پیش بینی #بدبینانه برای یک خروج قهرمانانه است.
▪️برداشت دوم #خوش_بینانه والبته همچنان تلخ است. آقای روحانی اخیرا به شکل شگفت انگیزی در حال دفاع از برجامی است که جسدش نیز بی صاحب روی زمین مانده است. چرا؟
👈سه پیام باید به مردم منتقل شود.
اول اینکه راهی که دولت رفته است مشحون از افتخارات است. دوم اینکه اگر مشکلی هست از حاکمیت دوگانه است و سوم اینکه نگاه مردم به مذاکره تغییر نکرده است. بنابراین با کنار رفتن ترامپ و آمدن دموکرات ها همان نگاه و راه برجام ادامه دارد. پیام نهایی به جامعه اینست: "پس #منتظر باشید." این انتظار، هم آورده سیاسی برای بی اعتباری این روزها دارد و هم آورده انتخاباتی برای #اسفند ماه.
@mahdian_mohsen
⛔️چه کسی مقصر بود؟ /زنگ خطر!
در ماجرای توهین به بزرگان اهل سنت از رسانه ملی چه کسی مقصر بود؟ آیا مجازات صورت گرفته، اندازه قصور و تقصیرها بود؟
دو روز است به ابعاد ماجرا فکر می کنم. پازل تحلیلی این رویداد کامل نیست. گویی گوشه این قصه ساییده است و هرچیز سر جای خودش قرار ندارد.
واقعا مقصر احدقدمی بود؟ چرا؟ چون خبر نداشت دوربین زنده است؟ از این مادحین کم داریم؟ همین یک مجلس بود؟ فقط انتشارش از رسانه ملی بد بود؟
دلم برای برادر قدمی سوخت. مداح خوب کشورمان در این شب های عزا و احیا بجای میان هیات در گوشه زندان است. مقصر بود، اما...
سرنوشت رئیس شبکه پنج بدتر. یک جوان متدین و انقلابی با کارنامه روشن برکنار شد. چرا؟ دلسوزی ندارد؟
در این رویداد نمانید. تحلیل نقطه ای سخت نیست؛ بله، احد قدمی باید پاسخگو باشد. مدیر شبکه هم. البته اومجازات نشد؛ اشتباه نکنید. روشن است که مقصر نبوده است. برکناری مدیر شبکه برای برائت از این اتهام بود که این ماجرا حاکمیتی نیست.
همین الان روی دست ضدانقلاب را ببینید. علیرغم همه این تدابیر نوشتند ماجرا برنامه ریزی شده است. طبیعی است، فرصت خوبی برای اختلاف بین شیعه و سنی پیدا کردند.
مدیر شبکه پنج برای رفع سوبرداشت ها هزینه شد. یقینا خودش هم راضی است که خرج مصالح انقلاب شود.
اشکال نکنیم که این شدت عمل لازم بود یا نبود. اگر احتمال اعتراض اهل سنت هم پائین باشد اما هزینه محتمل بسیار بالاست.
اما قصه ناقص است. بالاخره مقصر کیست؟ اشکال در انتشار لعن ها از رسانه ملیست؟ نکند مقصر ناظم هیات است که در گوش قدمی از دوربین زنده نگفته است؟
ماجرا نه به این مداح منحصر است و نه به آن هیات. نه به دوربین زنده و نه مدیریت این و آن. گرفتاری بزرگتری داریم. ماجرا تعارض بین سیاست رسمی و غیررسمی کشور است. مشکل درونی نشدن فرهنگ وحدت و انسجام بین شیعه و سنی است. وقتی وحدت درونی و بومی نشود، این عوارض طبیعی است.
دوربین زنده را خاموش کنیم، مساله حل نمی شود و بازهم چشم ها می بیند.
این ماجرا یک هشدار است. زنگ خطری بر اینکه هرچقدر هم در تریبون های رسمی فریاد وحدت کنیم، زیر پوست فرهنگ آئینی ما صدای دیگری بلند ست. از این مجالس و هتک و لعن منبری ها و مادحین، به گوش و دست اهل سنت بسیار می رسد.
چه بسا تفاوت و تناقض فرهنگ و سیاست رسمی و غیر رسمی ما سخت تر و زشت تر است.
مشکل این است که دغدغه رهبری که دارای منطق روشن عقلی و دینی است تا کف حسینیه ها نیامده است. مستمع و مداح مقصر نیستند. ام المصائب ما کم کاری منابرست. منبر و فراتر از آن حوزه علمیه ما تولی و تبری این مردم را نتوانست پای حب و بغض این انقلاب بیاورد. هرچه هست و امروز داریم، تلاش امامین انقلاب و بلوغ خود این مردمست. بله منابر هم قدم ها برداشتند، اما بازهم کم گذاشتند.
اماچه کنیم تا فضیلت وحدت درونی شود؟
هنوز برای برخی روشن نیست که توهین به ائمه اهل سنت، بهانه ریختن خون بچه شیعه ها و حتا اهل سنت با معرفت و مظلوم می شود.
روشن نیست تقیه در این برائت، خودش نشانه تولی به اهل بیت است.
همین؟ از این بالاتر هم داریم.
برای بسیاری روشن نیست که امروز، وحدت سیاسی شیعه و سنی مقابل جبهه شیطانی ظلم و استکبار، خودش بزرگترین اعلام برائت است. باید دشمن امروز اهل بیت و امتداد دشمنی ها را از تاریخ ببینیم و در گذشته متوقف نشویم. شیطان خاک نمی خورد؛ زنده است. ببینیم.
همین؟ از این بالاتر هم داریم.
بالاتر از وحدت سیاسی، وحدت حقیقی است. برای بسیاری روشن نیست که حساب آن چند نفر از اهل سنت جداست. نقطه اشتراک ما با اهل سنت دهها برابر فراتر از اختلافات است. اشتراک ما توحیدی است. این نقطه اشتراک می تواند ارتقا یابد و روح ولایت را بین امت حاکم کند. چرا زمینه ظهور توحید در قلب ها را از میان می بریم؟ ما در قبال عالم مسوولیم؛ هیات را با چنین آرایشی آذین بستیم؟
@mahdian_mohsen
جانی ترها...
رفتار اصلاح طلب ها و انقلابی تر ها را نظاره و مقایسه کنید.
انشاالله در تاریخ ثبت خواهد شد.
درحالیکه جریان انقلابی کشور این روزها درگیر این اختلاف داخلی است که اخلاقی ترین برخورد با ماجرای نجفی چیست، اصلاح طلب ها هویت اصلی شان را به نمایش گذاشتند.
از آنجا که حاضر نشدند و نخواستند و نتوانستند با شوک و بهت شخصیت نجفی کنار بیایند
برای تطهیر و بلکه قهرمان سازی از متهم اصلی
یکبار مقتول را به فحشای اخلاقی متهم کردند
و دگر بار نظام را به فحشای امنیتی
و حالا دختر قاتل را قاتل اصلی نامیدند.
جانی ترها را بشناسید. بماند برای بعد.
@mahdian_mohsen
❤️یک جمله رازآلود از رهبر انقلاب
دو سه روز است درگیر این جمله رهبریم که "انقلاب اسلامی محصول مجاهدات حضرت زهراست."
برداشت من ازین جمله فقط تاریخی نیست.
برداشتم این است که این جمله رهبری از آن اسرار مگوست که شاید "زبان اشارت" است و از "لطائف عبارت" .
نَــمـی از یَــمـی
شاید...
می فرماید: انقلاب اسلامی حاصل مجاهدات حضرت زهراست...
شطحیات و ذوقیات و سُکر سخن نیست، حقیقت است.
اینرا در کنار این تعبیر از رهبری انقلاب ببینید که فرمود نام حضرت زهرا بعد انقلاب بدون برنامه ریزی ما فراگیر شد..
اینرا بگذارید کنار آن جمله از حضرت امام که فرمود چه بسا در صحیفه وحیانی فاطمیه به انقلاب اسلامی اشاره شده است.
گویی امام از آنچه مشاهده کردند گفتند؛ گفتند و نگفتند...
کوثر، حقیقت فاطمه سلام الله علیها است که در نفی طاغوت های عالم موثر است... لذا رهبری فرمود کوثر هنوز جوشان است و جای دیگر دارند که رزق انقلاب را هرسال از حضرت زهرا می گیرم.
هرچند زهرا، سرالاسرار است. تعبیر رهبری "معمای ناشناخته" است و دارند که "فهم ما از او خیال است" . امام نیز فرمود "عاجز از کنه اوئیم،" سپس تصریح دارند :"اولی آنکه از این وادی شگفت درگذریم."
@mahdian_mohsen
🔹روایت آشفته خاتمی از 88/...تا پرستو
امروز دادگاه محمدرضا خاتمی برگزار شد و اولین اظهارنظر در این دادگاه عقب نشینی از ادعاهای گذشته بود. اما این بازگشت آشفته نیز آدرس غلط است و آورده ای هم برای اصلاح طلب ها نخواهد داشت.
خاتمی می گوید فتنه اصلی را می خواهم معرفی کنم تا سوتفاهم ها برطرف شودو ادامه می دهد: تلاش می کنم دامن نظام را از تقلب تبرئه کنم.
می خواهد بین دولت و حاکمیت تفکیک کند و در نهایت نتیجه بگیرد که منظور ما تقلبِ دولت بود نه نظام. بعد هم احتمالا نتیجه بگیرد که هرچه بود، گذشت. نه دولت سابق وجود دارد و نه شرایط موجود اجازه محاکمه می دهد. پس دو طرف کوتاه بیایند و ...
🔹اما این تصویر یک روایت جعلی از ماجراست. خاتمی و دوستانش در رویایی ترن حالت اگر بتوانند ثابت کنند تقلب شده است تازه ابتدای راه اند و باید محاکمه شوند.
آدرس غلط و روایت جعلی این است که فتنه را به تقلب منحصر کنیم. البته اصلاح طلبان برای چنین اتهامی باید در محکه حاضر شوند و ادعای شان را ثابت کنند اما ماجرای فتنه، اتهام تقلب نبود، بلکه فتنه روش اعتراض به تقلب بود.
قانون شکنی و آتش کشیدن شهر است که پنجه کشیدن به صورت نظام است نه ادعای تقلب. اصلاح طلبان تنها با ادعای تقلب مقابل نظام قرار نگرفتند که امروز مدعی اند منظور ما دولت بوده است. فتنه را قشون کشی خیابانی و ساختارشکنی ایجاد کرد و با تقلیل اتهام گذشته به دولت اسبق زشتی آن کم نمی شود. فتنه ایستادن مقابل رای اکثریت با شعار دموکراسی و آزادی خواهی است نه اختلاف سیاسی با یک وزیر و یک وزارتخانه و یک رئیس جمهور.
🔹این بی حیثیتی سیاسی باید در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شود که عده ای برای پی گیری منافع شان هیچ ابایی نداشتند اصل نظام را متهم و هزینه کنند و امروز ماترک همان جریان است که برای دفاع از آبروی بر آب رفته شان، مثل آب خوردن نظام را متهم به پرستو سازی می کنند. این جریان در تهمت و دروغ، نشان دارست.
@mahdian_mohsen
از بین تعابیر رهبری درباره امام دو تعبیر را بیشتر دوست دارم. یکی تعبیر بالا و دیگر اینکه فرمود این عصر، عصر خمینی است.
دقت بفرمایید که ماجرا فراتر از انقلاب اسلامی ایران است. یعنی خمینی با ظهورش عصری دیگر در عالم رقم زده است.
البته هم روشن است.
امروز هرجای عالم معنویتی است و پرچمی از مبارزه بلند است نسبتی با نام خمینی دارد
@mahdian_mohsen
❤️دموکراسی بزرگان
فیلم جلسه خبرگان برای انتخاب رهبری را هرچند بار می بینم بازهم لذت بخش و پرحلاوت است. این جلسه بر قله یک انتخاب به غایت عقلی و اخلاقی نشسته است.
زیبایی این نشست تنها به انتخاب منتخب نیست، بلکه به فرآیند انتخاب است که بهترین تعبیر برای آن "دموکراسی بزرگان" است. وقتی انتخاب از درون "اخلاق" و "معنویت" و "عقلانیت" خارج می شود حقیقتا فخرآور است.
این جلسه را تنها از حیث دموکراسی بزرگان تحلیل کنید.
❤️یکم. احساس مسئولیت
پیش از هر چیز زمان جلسه است. تاریخ جلسه چند ساعت بعد از یک حادثه عالم سوز است و همه اعضا به غایت داغدار. اما وظیفه تاریخی شان را یک" نشست فوری" و" انتخاب ویژه" می دانند. وظیفه ای که مردم و قانون اساسی بر عهده آنها قرار داده است.
❤️دوم. استقلال رای
این انتخاب در نهایت استقلال رای است. دو نمونه در فیلم قابل مشاهده است.
اول اینکه آیت الله مشکینی می فرماید درست است که امام استعفای آیت الله منتظری را از قائم مقامی پذیرفته اند اما این بحث باید در مجلس خبرگان هم تعیین تکلیف شود و مجدد رای گیری می شود و رای می آورد.
نتیجه رای احتمالی و متفاوت خبرگان را خودتان حدس بزنید.....
دوم اینکه اگرچه نظر حضرت امام رهبری فردی بود، اما آیت الله خامنه ای و آیت الله هاشمی، از شورای رهبری دفاع می کنند.
❤️سوم. انتخاب مبتنی بر عقل
نکته دیگر نحوه اشاره آیت الله هاشمی به پیشنهاد حضرت امام است. وی نظر امام به رهبری آیت الله خامنه ای را خیلی ساده مطرح می کنند و گوئی می خواهند توصیه امام مانع تعقل شخصی اعضای خبرگان نشود. از این جهت برای بیان نظر امام ابتدا از جلسه اجازه می گیرند و می گویند "آنچه درباره نظر ایشان برای رهبر آینده مطرح شده است سندش من هستم اگر جلسه تمایل دارد ماجرا را بگویم" و بعد هم تذکر می دهند که "البته امام فرمودند فقط صوت و متن را از من بپذیرید اما ما شاهد هم داریم" و به شاهدانی که در جلسه حاضرند اشاره می کنند.
در ادامه نیز اعضا نظرشان را کاملا بر اساس منطق و دلیل و ضرورت انتخاب آیت الله خامنه ای مطرح می کنند.
❤️چهارم. غایت اخلاق و اخلاص
در ادامه یک نفر مخالف حرف می زند و آنهم آیت الله خامنه ایست. نکته اول رشد اخلاقی و سعه وجودی ایشان به جهت فردی است. ذره ای و کمتر از ذره ای به قدرت فکر نمی کنند و بالعکس تمام تلاش شان را می کنند تاریخ به نحو دیگری رقم بخورد.
می گویند اولا باید خون گریست برای جامعه ای که حتا احتمال زعامت یک نفر مثل من مطرح شود. بعد هم اشاره می کنند که از جهت شرعی برای بسیاری از آقایان حرف من حجیت ندارد و می گویند: "همین آقای آذری قمی که اسم من را برای رهبری آوردند آیا حاضرند حکم مرا بپذیرند" و بعد آقای آذری قمی محکم می گوید بله مخالف هم باشم نظر شما صائب است.
همین سوال و جواب نیز درس آموز است.
✅دموکراسی وقتی در اختیار بزرگان باشد تمام و کمال زیبایی است و البته حجت.
@mahdian_mohsen
🔻زیبایی یک تحریم...
ابتدا فکر می کردم اگر من بودم شاید بجای تحریم، برخورد عدلیه را مطالبه می کردم. یا برای عذرخواهی اسنپ کمپین می ساختم. بیشتر که دقیق شدم احساس کردم تحریم موثرتر است و دقیقتر.
کسانی که فکر می کنند ماجرا بی دلیل بزرگ شده است، متوجه نیستند که ماجرا حتا حجاب و حکم ضروری اسلام هم نیست. بلکه صیانت از قانونی است که زیربنای همه احکام از جمله حجاب است. بلکه پشتوانه کلیه عهود اجتماعی است.
🔻اما معتقدم بهترین و کاملترین روش برخورد همین تحریم است. چرا؟
دقت کنیم که مساله اسنپ و این مورد خاص نیست. این بازی دامنگیر است و قابل امتداد به دهها نمونه دیگر.
ابتدا مقایسه مطالبه تحریم با مطالبه عذرخواهی.
چرا مطالبه عذرخواهی در این مصداق مشخص موثر نیست؟ چون با سازمانی سوداگر مواجهیم که برای نفع شخص حاضر است از قانون جمهوری اسلامی که هیچ، از قانون خودش نیز عبور کند. حالا با کدام ملاک و معیار می خواهیم عذرخواهی کند؟ به اصول خودش نیز پایبند نیست چه رسد به اصول اخلاقی شما.
🔻مطالبه عذرخواهی خوب است؛ اما بعد تحریم موثر است.
انشالله که نمی گوئید با تحریم اسنپ راننده ها نیز تحریم می شوند؟ عجیب است که عده ای برای تحریم ساپیا و یا گوجه فرنگی و پیاز هیچ وقت به کارگران آن فکر نمی کنند اما حالا...دقیق تر شوید این تحریم موقت برای کارکنان آنها نیز مفید است.
🔻اما تحریم از برخورد قضائی نیز موثرتر است. اصل حرف یادداشت اینجاست.
تحریم مالی یک شرکت خصوصی بلوغ اجتماعی جامعه متدین ماست. این بلوغ دهها برابر از برخورد قضائی موثرتر است. تصمیم مشتری های اسنپ و حتا کارکنان اسنپ برای تربیت بخش خصوصی متخلف است. یعنی پیش از آنکه عدلیه ورود کند، خود مردم به صورت مدنی و قانونی یک سازمان سوداگر را جریمه می کنند.
دقت فرمائید؛ کسانی که تحریم کردند حاضر شدند خودشان را هم محدود کنند اما قانون صیانت شود. حذف اسنپ هم محدودیت خدمت برای مشتری است و هم محدودیت مالی برای راننده های محترم اسنپ؛ اما هدف تحریم کننده ها، حفظ حرمت حجاب و بلکه قانون و بلکه میثاق یک ملت است. حقا مایه مباهات است.
🔻اسنپ و غیراسنپ را عبور کنید؛ این بلوغ اجتماعی زیبا نیست؟
🔺 تحریم موقت اجتماعی در مواجهه با یک سازمان اقتصادی از هر روش دیگری موثرتر است و انشاالله به عذرخواهی هم می رسد و نیازی به ورود عدلیه هم نخواهد بود.
@mahdian_mohsen
🔻راز یک شعف
🔺دینداری قبل و بعد روح الله
🔸یکم. چه احساسی از دیدن و شنیدن خبر دیدار رهبری با نخست وزیر ژاپن داشتید؟ احساس عزت همراه با شعف و قدرت. این یک حس معنوی است. این حس معنوی آدم و بلکه جامعه را رشد می دهد. همین جا متوقف شوید. موضوع مهم تری وجود دارد.
🔸دوم. به تفاوت دینداری قبل و بعد از انقلاب تا به حال توجه کردید؟ آیا فکر کردید دینداری فردی من و شما ربطی به انقلاب سیاسی 57 ندارد؟ یعنی آدم دیندار بعد از انقلاب هم دیندار مانده است و آدم بی دین نیز همچنین؟خیر.
اگر دقیق تر شوید می گویید انقلاب 57، بستر دین ورزی حداکثری را فراهم ساخته است. بنابراین دین فردی دوران طاغوت، تبدیل به دین اجتماعی شده است و گستره تحقق توحید روی زمین و سلوک مومنانه بیشتر شده است. انقلاب، ذکر را از سر سجاده به ساحت اجتماع کشانده است.
حرف درستی است. اما ماجرا فراتر است.
اگر دقیق تر شوید می گویید انقلاب سیاسی 57 بستر دین ورزی اجتماعی را تقویت کرده است و بسیاری از آدم ها در بستری که عبودیت جلوه بیشتری دارد، مومن شده اند. یعنی بخشی از اهل معصیت در دوران طاغوت نیز در جامعه دینی اهل ایمان شدهاند و عاقبتشان ختم به خیر شده است. چون بستر تعبد و معنویت و اخلاق فراهم است.
حرف درستی است اما ماجرا باز هم فراتر است.
🔸سوم. فرض کنید یک نفر قبل از انقلاب دارای سطحی از دینداری است و بعد انقلاب نیز همان سطح دینداری را حفظ کند و نه بیشتر. آیا به نظر شما دینداری این آدم تغییر نکرده است؟ خیر. او نیز مومن تر است. این آدم نیز تکوینا رشد یافته تر است. چرا؟ تفاوت این دو را باید در مقایسه دینداری ذیل طاغوت و دینداری ذیل اسلام دید.
ماجرای صفوان جمال معروف است. از اصحاب امام کاظم(ع) بود و یک بار شترهایش را به هارون اجاره داد. امام او را بازخواست کرد. گفت برای سفر معصیت ندادم؛ قصد حج داشت. فرمود آیا علاقه داری هارون سالم برگردد تا کرایه شترهایت را بدهد؟ گفت بله. فرمود به همین میزان راضی به بقای ظالمی و اهل معصیت.
به همین دلیل امام خمینی ذیل تفسیر روایت عمربن حنظله می فرماید، رجوع به طاغوت ولو برای احقاق حق نیز جایز نیست چون کمک به اوست.
نتیجه این که مومن با انقلاب سیاسی خمینی و در همان سطح دین ورزی قبلی، بازهم رشد کرده است، چرا که زندگی عادی اش به جای تقویت طاغوت، به تقویت حق منجر می شود.
حرف درستی است اما ماجرا باز هم و بازهم فراتر است.
🔹و در نهایت چهارم. برگردیم به دیدار اخیر رهبری.
تا این جا هرآن چه گفتیم از انقلاب و جامعه دینی بود اما فعل امام نیز در دینداری امت موثر است. انقلاب یقظه است و تکانه اما سلوک و کمال ادامه دارد. رشد انقلاب به سلوک امام و امت وابسته است.
به عنوان یکی از پارامترهای مهم، هر میزان امام جامعه رشد کند یا کمالاتش را به ظهور بیشتری بکشد و معروفی را اقامه کند، جامعه اهل ذکر و معروف و معنویت بیشتر می شود. امام یک امت دستگیر از مردم است. رشد او رشد جامعه است. اقامه او، یک جامعه را هم با خودش می کشد و بلند می کند. جامعه ای که با او سیر کند، سفر او، سلوک جامعه می شود و در هیچ موقفی در تعارض حق و باطل دچار حیرت نمی شود.
حس معنوی آن روز من و شما از دیدار رهبری، متکی به چنین حقیقتی است. فقط تماشای معنویت نبود، حقیقتا جامعه رشد معنوی کرد.
هرچند آن روز دقیق تر شدیم وگرنه این حس و کشش 40 ساله است.
روزنامه خراسان
@mahdian_mohsen
🔹سه نکته درباره فراخوان قالیباف
محمدباقر قالیباف در یک فراخوان عمومی از جوانان مومن و کارآمد خواست که آستین بالا بزنند و برای حضور در یک رقابت انتخاباتی اعلام آمادگی کنند.
این فراخوان از چند منظر قابل ارزیابی است.
🔹یکم. گام دوم
این فراخوان انتخاباتی، یک قدم بیانیه گام دوم انقلاب را پیش برده است. با گذشت حدود 4 ماه از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب، هنوز برخی در متن متوقف اند و نتوانستند بیانیه را با یک فناوری اجتماعی وارد گردش رسانه ای کنند تا "مساله مخاطب" و "مطالبه جامعه" شود.
این فراخوان سیاسی از منظر گام دوم انقلاب اقدامی عملی در توجه به جوانان مومن و انقلابی و تلاش برای تبدیل "سربازان آتش به اختیار" به " افسران سیاست و حاکمیت" است. سرنوشت این فراخوان هر چه باشد، یک اثر قطعی دارد و آنهم جوشش درونی جوانانی است که احساس می کنند برای برقراری عدالت و حرکت به سمت پیشرفت و ارتقای کارآمدی باید آستین بالا بزنند.
فراموش نکنیم که دوران، دوران جوانی است. بخواهیم و نخواهیم گام دوم محقق می شود. سوال اینست که سهم ما در این ارتقا تاریخی کجاست.
🔹دوم. نواصولگرایی
این فراخوان انتخاباتی یک پیام روشن برای اصولگراها دارد و آن اینکه با سازوکار کهنه و سنتی نمی توان مجلسی نو و کارآمد رقم زد. اولین گام برای اصولگرایی متحول، بازکردن چتر اصولگرایی و جذب حداکثری و از همه مهمتر دیدن و رصد دارایی های انقلاب است. باید فراتر از اسم ها و رسم ها برای به میدان خواستن جوانان مومن و کارآمد پیشگام بود و برای شان هزینه داد و تلاش کرد نام آوران مجلس از میان همین خیزش های پرانگیزه و معتقد انتخاب شوند نه چانه زنی ها ناصواب.
فراتر از مجلس، تغییر و اصلاح و پوست انداختن اصولگرایی وابسته به حضور همین جوانانی است که فارغ از حب و بغض های سیاسی و حزبی، معتقد به انقلاب و آینده روشن این کشورند و نفس حضورشان بازگشت به اصولگرایی انقلاب 57 است نه ارزش های ملون در دوقطبی های کاذب و دروغین. فراموش نکنیم اصولگرایی زمانی کهنه شد که نخواست داشته ها و دارایی هایش را ببیند.
🔹سوم. جمناها
هیچ انتخاباتی بدون وحدت به نتیجه نمی رسد. وحدت همیشه و همواره برای دست یابی به "انتخاب بهتر" طریقیت دارد. اما سوال اصلی اینست که کدام سازوکار می تواند وحدت را در مسیر انتخاب کارآمد قرار دهد؟ اولین سوال از فرآیندهای موجود این است که از چند درصد جامعه انقلابی نمایندگی می کند؟ آیا اعتماد به جمناها از سرناچاری است یا از روی اعتبار؟
اعتبار ساختن برای یک فرآیند مولفه های مختلف دارد که یکی از مهمترین آن رصد و گزینش بهترین های جبهه انقلاب است. با این توضیح آیا می شود شب انتخابات، با اتکا به روابط محفلی ریش سفیدهای سیاسی لیست انتخاباتی بست؟ مردم کجا هستند؟ فقط باید اعتماد کنند و رای دهند؟
این فراخوان، صندوقچه گوهرین و گرانبهای شب انتخابات جمناهاست تا به قاعده مردمسالاری دینی از گستره نخبگان انقلابی گزینش کنند؛ نه چانی زنی احزاب خاک خورده. فراخوان، یک لیست نیست، بلکه قدرت سازی برای لیست هاست.
قالیباف بار روی زمین مانده دیگران را برداشت؛ هرچند ماجرا متوقف به یک سامانه مجازی نیست. راه بسیار است و چه بسا ناهموار. باید تمرین مردم سالاری دینی کنیم که از نتیجه انتخابات هم مهمتراست.
منبع صبح نو
@mahdian_mohsen