eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
414 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️درباره افشاگری و ورود بهنگام عدلیه سخنگوی قوه قضائیه تصریح کرد: از افشاگری حمایت می کنیم، اما افشاگری در رسانه ها خلاف قانون و شرع و اخلاق است. افشاگری باید به اطلاع محاکم قضائی برسد. 📍اما چرا افشاگری خلاف قانون وشرع و اخلاق است. ابتدا موضوع را از منظر اخلاق و شرع بررسی کنیم. افشاگری در رسانه ها یعنی اتهام زدن علنی. این اقدام 2 اثر دارد. اثر اول تهمت است. این اتهام می تواند درست یا غلط باشد. طبیعی است که در بسیاری از موارد چون افشاکننده به همه اسناد اشراف ندارد و دفاع متهم را نیز نشنیده است، ادعای او ممکن است خلاف باشد و مصداق تهمت و افترا محسوب شود. هیچ وقت یک افشاگر نمی تواند نقش دادگاه و قاضی را پیدا کند. اما اثر دوم بردن آبرو است. اثر دوم در هر دو حالت وجود دارد. بدین ترتیب با فرض اینکه اتهام و افشاگری درست باشد و بعدا در دادگاه تائید شود، باز هم افشاگر آبروی یک انسان را ریخته است. چه آنکه ریختن آبرو ولو برای آدم خطاکار نیازمند حجت شرعی است. به همین دلیل است که رهبری صریح می گوید: "یک نفر جرمی می‌کند، باید هم مجازات شود؛ اما اگر ما اسم او را اعلام کردیم، با این اعلان، چند نفر مجازات می‌شوند؟ پسر و دختر او هم که در مدرسه یا دانشگاه درس می‌خوانند و در محلّه‌ی خود رفت و آمد دارند، مجازات می‌شوند. این کار چه لزومی دارد؟" 📍دقیق تر شوید ریختن آبرو خودش یک مجازات است. به تعبیر دقیق تر کسی که افشاگری می کند نه تنها خودش دادگاه برپا و محاکمه می کند و حکم می دهد، بلکه مجازات هم می کند. بسیاری از متهمین حاضرند شلاق بخورند و پول دهند و حبس بکشند اما آبروی شان ریخته نشود. پس سوال اینست که با کدام حجت شرعی و اخلاقی ما فردی را محاکمه و بدتر اینکه مجازات می کنیم؟ 📍خلاق قانون چطور؟ برخی برای دفاع از افشاگری به ماده 697 قانون مجازات اشاره می کنند. در حالی که توجه نمی کنند ماده 697 می گوید اگر تهمت زدید باید بتوانید در دادگاه دفاع کنید. ولی این ماده تائید افشاگری نیست. چه آنکه اگر حتا موفق به دفاع مستند شوید، همچنان حرمت آبرو سرجای خودش باقی است و از آن نمی توانید دفاع کنید. 📍پس باب انتقاد بسته می شود؟ خیر. دقت فرمائید افشاگری ربطی به گناه علنی ندارد. تخلفاتی که در علن صورت می گیرد نیازمند امر به معروف و نهی از منکر علنی است و مصداق افشاگری نیست. 📍پس چرا دادگاه در مواردی اسم می برد؟ حاکم شرع حق دارد در مواردی که مصلحت بالاتری نسبت به آبروی مومن وجود دارد، مجرم را معرفی و اسم ببرد. توجه شود که اسم بردن خودش یک مجازات است که حکم حاکم شرع می خواهد نه تشخیص فردی. لذا رهبر انقلاب تشخیص این موضوع را بر عهده دستگاه قضا قرار داده است. ⛔️در انتها بدانیم که رهبری انقلاب با اسم بردن در افشاگری مخالف است و چندین بار نسبت به این موضوع تذکر داده است:" بنده نمی‌خواهم ملاحظه‌ی کسی را بکنم؛ منتها فکر نمی‌کنم تا چیزی قطعی و اثبات نشده، بزرگ بودن و اهمیتش ثابت نشده، محاکمه نشده و روی آن قضاوتی نیست، باید سرِ زبانها بیفتد و مطرح شود. هر کس این کار را بکند، بنده موافق نیستم؛ چه مطبوعاتیها، چه رادیو و تلویزیون و چه دیگران" @mahdian_mohsen
⚫️هیاتی سکولار ⚫️متن تلخ است.... هیاتی سکولار، سکولار هیاتی نیست. برخی فکر می کنند هیاتی سکولار جوان با کروات و هفت تیغ و یا زن بی حجاب یا غیره است. سکولار (به معنای عرفی) وقتی پایش به هیات رسید، حرمت و قیمت یافته است. برخی دیگر فکر می کنند هیات سکولار طرفداران فلان روحانی اند که مورد حمایت انگلیسی ها هستند. برخی دیگر هیات سکولار را با انجمن خاک خورده حجتیه می شناسند؛ یا هیاتی که حرف سیاسی نمی زند. از این موارد بگذریم، نگران کننده نیستند. "هیات سکولار" بجای خود؛ تا به حال درباره "هیاتی سکولار" شنیدید؟ هیاتی سکولار نگران کننده تر و عمومییت بیشتر دارند. هیاتی سکولار شاید در هیات غیرسکولار باشد. راه دور نرویم. از خودمان حرف می زنیم... هیاتی سکولار کسی است که محبت اش به اهل بیت از درب هیات فراتر نمی رود. تنها اثر اشک و ندبه اش حال خوب است و آرامش وجدان تخدیری. هیاتی سکولار ممکن است عکس امام و آقا هم در هیاتش باشد و در انتهای مجلس هم انقلاب را دعا کند. به خودمان رجوع کنیم ببینیم ثمره اشک را چه دانستیم. حضرت امام فرمود امام حسین به اشک ما نیاز ندارد. رهبر انقلاب فرمود اگر به اشک و ندبه است معاویه هم اهل مدح و مرثیه بر امیرالمومنین بود. سید بن طاووس در لهوف نقل می کند که وقتی اهل بیت به کوفه رسیدند، اهل شهر به پهنای صورت اشک می ریختند. پس اشک به تنهایی نشانه ولایت نیست. هیاتی سکولار کسی است که محبتش به امام به منصه عمل نمی رسد. عمل؟ کدام عمل؟ هر عملی؟ خیر. عملی که نصرت امام و منطبق بر نقشه ولایت باشد نه تشخیص و اجتهاد شخصی. برخی هیاتی و دیندارند و حتا اهل عمل. اما عمل شان نسبتی به خواسته و نصرت امام شان ندارد. نمونه تاریخی اش عبیدالله بن حر جعفی. گفت من نیستم اما اسب و شمشیرم برای شما. برخی تلاش می کنند، خرجی می دهند، کار و فعالیت دیندارانه هم دارند، اما کار امام شان را پیش نمی برند. امام در کربلا باشد و ما در مدینه اهل مجلس علم و خدمت رسانی به نیازمندان و مبارزه باظلم و سفره انعام و غیره باشیم شوخی است. امام هست و تنها غیبتش فیزیکی است. نقشه امام زمان منطبق بر همین انقلاب است. نقشه امام مان را را جلو نبریم گریه مان فراتر از گریه اهل کوفه نیست و عمل مان فراتر از عبیدالله بن حر جعفی نخواهد رفت. هیاتی سکولار، "انقلابی بدون عمل" یا "عمل ناانقلابی" است. روح شریعتی شاد با این جمله اش در حسین وارث آدم:" وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غایبی، هرکجا می خواهی باش! چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته” @mahdian_mohsen
الحمدالله مهمتر از نتیجه این بررسی، جسارت اصلاح است. @mahdian_mohsen
❌مراقب باشید/ پرواز لاشخورها بر آسمان لاشخورها بازگشتند. دختر آبی خودکشی کرد؛ اما مظلوم است. چون بر جنازه اش لاشخورها نشسته اند و حرمت خود و خانواده اش را ریختند. جریانی که مترصد است، ایستاده ای بیافتد تا از جنازه اش سفره بسازد. مسیح علی نژاد به بهانه دخترآبی نوشته است "جمهوری اسلامی فقط زبان زور می فهمد. فیفا باید تحریم کند." تحریم؟ چون یک دختر به جهات روانی خودکشی کرده است؟ بله درست است. کارمند آمریکا حقوق می گیرد تا با لاشخوری از جنازه دختر ایرانی، مردم ایران را تحریم کند. بی بی سی و من وتو و دیگر رسانه های مزدور نیز هیزم معرکه می شوند... تاجزاده هشدار داده است که آستانه تحمل مردم پائین آمده است و طالبانیسم را تحمل نمی کنند. او از چه حرف می زند؟ منع ورود زنان به ورزشگاه. یعنی آنچه دولت روحانی در ایجاد زیرساخت ها فراهم نکرده است را پای خون دختر آبی فاکتور می کند. البته برخی نیز جاهلانه، هم سفره این لاشخورها شدند. پروانه سلحشوری نوشته است در جامعه ای که مردان حق زنان را سلب می کنند همه ما در قتل سحر مسئولیم. او خواسته یا ناخواسته به این بهانه از آشوب حرف می زند. این خانم همان کسی است که میترا استاد را قربانی پرستو سازی در جمهوری اسلامی دانست. ❌میترا استاد این جریان سابقه دارست. لاشخورهای آسمان ایران سالهاست بر این ملت تهدید اند. هنوز چند روز از قتل میترا استاد توسط تنها سیاست مدار آموزش و پرورشی اصلاحات نگذشته بود که به مقتول اتهام پرستو زدند. نه حرمت مقتول را نگه داشتند نه جمهوری اسلامی را. ❌کودکان شوشتری مسیح علی نژاد همان کسی است که چند ماه پیش فیلم تجاوز به کودک شوشتری را پخش کرد و حتا از سوی طرفدارانش نیز به بیماری روانی و جنسی متهم شد و دست آخر مجبور شد عکس و فیلم ها را پاک کند. عکس و فیلم ها را پخش کرد تا نشان دهد حجاب اجباری در نهایت به تجاوز به کودکان منجر می شود. همین اندازه بلاهت. ❌آتنا و ستایش برای آتنا وستایش به سوگواری نشستند و لقمه 2030 را در خون این بچه های معصوم زدند و به دندان کشیدند و هر روز بیشتر قلب خانواده های آنها را جریحه دار کردند. این جریان سابقه دارست. ❌ترانه موسوی ها این جریان را می شناسیم. سابقه دارست. حیاتش به لاشخوری است. اگر سفره ای هم نیابد می سازد. از آنروز که خون نداآقاسلطان ها را باواسطه و بی واسطه بر زمین ریختند تا انجا که ناچار شدند بر قبرهای خالی ترانه موسوی ها بنشینند و مویه کنند... @mahdian_mohsen
هدایت شده از خبرگزاری فارس
10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انگیزه ضدانقلاب در ماجرای دختر آبی چه بود؟ 🔹چرا رسانه متصل به وزارت خارجه آمریکا دنبال جنجال‌سازی با هر حربه‌ای است؟ 🔸«محسن مهدیان» روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای تشریح کرد. @Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نقش دولت و مجلس در ماجرای ورود بانوان به ورزشگاه @Farsna
⭕️دقیق تر شلاق بزنیم... یکی از سفره خالی وشرمندگی مقابل خانواده، ناگزیر به جرائم امنیتی کشیده می شود و محکوم به شلاق و حبس و غیره و دیگری از سوداگری و شهوت سرمایه داری، در بهترین حالت می شود بخش خصوصی بدون اهلیت و در نهایت برکنار می شود؛ همین. از یک سو کارگر برای حقوق معوقه و سفره خالی خانواده اش ناگزیر به خیابان می آید و از سوی دیگر پیوند شوم "بخش خصوصی بیمار و سوداگر" و "مسئولین رانتی و نالایق"، صدها کارگر را به خاک می کشاند و همچنان مصونیت دارند. این سوال جدی است. چطور ممکن است منشا جرم امنیتی کارگری را نبینیم؟ چرا نباید کسی سراغ مسئولینی رود که با بی توجهی به حداقل 45 قید در اجرای اصل 44 و با نگاه صرفا دفع شر به شرکت های دولتی، اقتصاد ملی و معیشت کارگری را نابود می کنند؟ وضعیت امروز هپکو و هفت تپه و آذرآب نتیجه نگاه انحرافی دولت به خصوصی سازی است. دولتی که رانتی رفتار کند، مشتری اش نیز بخش خصوصی دلال و سوداگر و بی کفایت است. شلاق را محکمتر بزنیم اما دقیق. ماجرا وقتی ملانصرالدینی می شود که دولت صرفا با هدف درآمدزایی، شرکت های دولتی را بصورت سراسیمه و سوال برانگیز و شبهه ناک واگذار می کند و بعد مجبور می شود برای امنیت سیاسی، از جیب بیت المال شرکت را سرپا نگه دارد و حقوق کارگرها را بپردازد. توجه داریم که اینجا صدای کارگری بلند است که گوش ها تیز می شود؛ واگرنه سالهاست خصوصی سازی بانکی، سیاست های مالی و پولی کشور را به گروگان گرفته است و کسی یارای مقابله با این فساد نیست. این سیاهه ادامه دارست؛ از خصوصی سازی آموزش تا درمان تا ... هنوز به این بلوغ نرسیدیم که مردمی سازی اقتصادی الزاما خصوصی سازی نیست. مردمی سازی اقتصاد یعنی شرایط اقتصادی-سیاسی را چنان فراهم کنیم تا مردم انگیزه تولید پیدا کنند و بخش خصوصی مولد فعال شود؛ حال آنکه خصوصی سازی مرسوم، تنها و تنها تغییر مالکیت است و انتقال رانت. بااین حال چشم امید همه به عدلیه است تا با شعار صیانت از حقوق عامه به بیداد خصوصی سازی و داد کارگران مظلوم برسد... @mahdian_mohsen
✅مخالفان شگفت انگیز طرح شفافیت 1⃣یکم. خبرگزاری فارس با کلیه نمایندگان مجلس مصاحبه کرده و نظر صریح آنها درباره طرح شفافیت را جویا شده است. نتایج جالب است. 227 نفر موافق. 16 نفر مخالف که بعد از انتشار گزارش نظرشان برگشت و شدند 14 نفر. باقی هم یا ممتنع یا تلفن جواب ندادند. 2⃣دوم. سال 97 یک فوریت طرح شفافیت با حداقل 160 امضا در صحن علنی مطرح و البته با رای قاطع کنار گذاشته می شود. مخالفان یک فوریت 108 رای. موافقان 59 رای و 5 رای هم ممتنع. یعنی همان ها که علنی امضا کرده بودند در خفا رای ندادند. 3⃣سوم. سال 98 دو فوریت طرح دیگری با 190 امضا به رای گذاشته شد که در نهایت با 103 رای مخالف و 69 رای موافق و 8 رای ممتنع رد شد. یعنی حدود نیمی از کسانی که طرح را امضا کردند، وقتی رای گیری غیرعلنی شد، حرف شان را پس گرفتند. جالب اینکه مجلس با رای گیری "علنی" همین فوریت نیز با 110 مخالف و 57 موافق، مخالفت می کند. واقعا چرا؟ ✅چند نکته در این رابطه حائز اهمیت است. در نگاه اول و خوشبینانه ممکن است گفته شود مخالفت با فوریت به معنی مخالفت با طرح نیست. حرف خوبی است. اما در این رابطه چند ملاحظه وجود دارد. اول اینکه حذف فوریت یعنی بررسی طرح به مجلس بعدی حواله می شود. آیا موضوع شفافیت در مجلس انقدر بی اهمیت است؟ آیا غیر این است که ریشه بسیاری از آسیب های تصمیم گیری و فساد ها در عدم شفافیت است؟ اساسا چرا حواله به مجلس بعد؟ دوم اینکه وقتی یک فوریت در سال 97 رد شد برخی گفتند این طرح باید کارشناسی شود. مرکز پژوهش ها و دیگر نهادهای مدنی مثل "اندیشکده شفافیت برای ایران" روی موضوع کار کردند. پس چرا مجدد رای ندادند؟ سوم و مهمتر اینکه کافی است نظر مخالفان طرح در مجلس را یک بار مرور کنید. هیچ استدلال قابل اعتنایی در رد فوریت نیست. اتفاقا اغلب مخالفان وارد محتوا شدند که شاهد ماجرا نیز تذکر پیاپی رئیس مجلس است. مخالفان اغلب معتقدند شفاف سازی موجب پوپولیسم می شود و دیگر اینکه مردم ما بلوغ لازم برای آرای شفاف را ندارند. این تناقض در امضای علنی و رای غیرعلنی، از مخالفت با اصل طرح به مراتب بدتر است. این نوع مخفی کاری و بی صداقتی و رفتار متظاهرانه با هیچ منطقی توجیه ندارد. به تعبیر دقیق تر نماینده ای که صریح اعلام می کند مخالف است حتما نسبت به این چند ده نماینده پنهان کار، ارجح است. ✅حال سوال اینست که این نماینده ها از چه چیز هراس دارند که حاضرند برای عدم شفافیت رفتار و تصمیم شان، این چنین بی صداقت رفتار کنند؟ @mahdian_mohsen
☑️من و شما در جنگ روایت ها "مارگزیده" از "ریسمون سیاه و سفید" می ترسد. این گزاره دو بخش دارد. "مارگزیده" و "ریسون سیاه و سفید. مارگزیده است. ریسمون سیاه و سفید ما از ریسمون است که آنرا مار می پنداریم. هر روایتی متشکل از همین دو بخش است. در اصل این ابر روایت ها هستند که روایت ها را می سازند. پس اگر ابر روایت درست ساخته نشود، فاصله گرفتن از حقیقت و ریسمون را مار پنداشتن، طبیعی است. ما در مواجه رسانه ای با ضدانقلاب در دو ساحت می جنگیم. یکی ابر روایت ها و دوم خرده روایت ها. ابرروایت، مفهوم کلان است و خرده روایت، مصادیق. حکومت ها و گروه های مرجع و رسانه های رسمی نقش بالایی در ساخت ابرروایت دارند. اگر گروه های مرجع، ابر روایت را نسازند و کم کاری کنند، دیگران از جمله دشمن جای خالی آنرا پر می کند. آنکه ابرروایت می سازد، قدرت پیدا می کند ذهن ها را به گروگان بگیرد و خرده روایت ها را مطابق میلش تفسیر کند. بعد از ابرروایت، نوبت خرده روایت می رسد. خرده روایت وقتی موثر است که تبدیل به روایت غالب شود . روایتی قدرت سلطه می یابد که "قدرت برانگیختگی" و "توزیع شوندگی" بالاتری داشته باشد؛ به تعبیر ساده تر "قدرت دست به دست شدن" بیشتری پیدا کند. روایتی بیشتر دست به دست می شود که به غیر از ذهن مخاطب، قلب و احساسات و هیجان او را نیز درگیر کند. دوران ما، دوران است. دوران دور شدن از حقیقت. چون بجای صدق و کذب اخبار، این "قدرت روایت" است که جای حقیقت می نشیند. اما این دوران نیز روزهای گذار است؛ برخلاف تصور رایج، ما درنهایت ما به سمت حقیقت حرکت می کنیم. اگر هنوز در عصر شبکه های اجتماعی گرفتار پسا حقیقت هستیم، چون با اختلال جریان قدرت مواجهیم. قدرت های سیاسی و قدرت ها تخدیری مثل سلبریتی ها و غیره. چه انکه خبر هر میزان مردمی تر شود و از چنبره قدرت فاصله بگیرد به حقیقت نزدیک تر می شود. بنابراین نقش جریان انقلابی اتفاقا در همین دوران گذار است که برجسته و تعریف می شود. جریان انقلابی باید 2 کار همزمان انجام دهد. اولا با تکیه بر عقلانیت و شناخت دقیق از زمان و نیاز مخاطب، ابرروایت حقیقی را در ذهن جامعه بسازد و دوم خرده روایت های منطبق بر حقیقت را به روایت غالب تبدیل کند . برای تبدیل خرده روایت به روایت غالب یک اصل کلیدی و بسیار حائز اهمیت وجود دارد و آن اینکه هرکس، خودش را سرباز عرصه روایت گری فرض کنند تا حقیقت روایت شود.همه و همه؛ زن خانه دار یا محصل و دانشجو و کارگر و طلبه و غیره. حتا یک لایک و ریشیر ساده و کامنت نیز در مسلط ساختن روایت سهم دارد. سربازان عصر امروز رسانه، تنها خبرنگاران نیستند، بلکه راویانی هستند که مسئولیت تاریخی شان درعصر روایت گری را فهم کردند. @mahdian_mohsen
هدایت شده از خبرگزاری فارس
11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک تجربه| بیائید ضدانقلاب را عصبی کنیم fna.ir/dbfqyk @Farsna
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرآنچه لازمست درباره طرح شفافیت بدانید چطور به شعور مردم توهین شد؟ @mahdian_mohsen