❇️استیضاحِ وحدت؟
رهبرانقلاب اخیرا طی چند سخنرانی بر وحدت مسئولین تاکید کردند. این درحالی است که مجلس تصمیم دارد وزیر صمت را استضاح کند. برخی معتقدند این استیضاح خلاف تاکید بر وحدت است.
👈در این باره ذکر چند نکته ضروری است.
1⃣یکم. وحدت امری مقطعی نیست. وحدت مسئولین موضوعی نیست که صرفا برای این ایام باشد. وحدت یک ضرورت همه زمانی و همه مکانی است. با این توضیح معنی نمی دهد که حق قانونی مجلس در سوال و استیضاح وزیر نادیده گرفته شود.
اما....
2⃣دوم. تاکید رهبرانقلاب بر وحدت مسوولین چیزی فراتر از یک توصیه اخلاقی و همیشگی است. توجه به این راهبرد سیاسی در یک مقطع زمانی مشخص و آنهم با تکرار تاکیدات، معنادار است. علت هم روشن است. شرایط اقتصادی کشور به نحوی نیست که بدون وحدت و همدلی مشکلات حل شود. اما آیا این الزام اقتضایی نیز دلیلی بر نادیده گرفتن حق مجلس می شود؟
خیر. چرا؟
3⃣سوم. مجلس حق دارد به وظیفه قانونی خود عمل کند. اما این حق قانونی را باید با رعایت این راهبرد سیاسی در این مقطع خاص ببیند. ماجرا صفر وصد نیست. قابل جمع است.
چطور؟
4⃣چهارم. وقتی شرایط کشور نیازمند وحدت و همدلی مسوولین است نیازمند مراقبت و ملاحظات بیشتری هستیم. استیضاح حق قانونی است اما قدم آخر را ابتدا برنمی دارند.
تصمیم برای استیضاح نیازمند یک ملاحظه اساسی است.
توجه کنیم که هدف استیضاح نمی تواند و نباید نمایش و تبرج سیاسی باشد. مجلس باید مراقبت کند در سال منتهی به انتخابات گرفتار اقدامات نمایش گونه نشود. این متن بنای قضاوت ندارد؛ اما نباید مجلس خود را در مظان این اتهام قرار دهد. از اینرو اگر اصل بر وحدت است پیش از تقابل ولو قانونی، باید تلاش شود با تعامل و گفت وگوهای علنی و غیرعلنی اختلافات حل و فصل شود. اگر همیشه نیز چنین می کرده است با توجه به ضرورت همدلی در این شرایط خاص، باید مدارای مضاعف داشته باشد.
◀️و اگر پس از همه این مقدمات باز هم نیازبه استیضاح وجود داشت، حجت بر مجلس تمام است و کسی حق ندارد نماینده مردم را به بهانه وحدت از حق قانونی اش منع کند.
در نهایت همین نیز یک ملاحظه کلیدی دارد و آن مراعات اخلاق رسانه ای و ادبیات نقد و سوال و تذکر و استیضاح است. اگر قرار بر همدلی و وحدت است نه نماینده های دولت و مجلس، بلکه رسانه های ایندو نیز نباید بر آتش اختلاف بدمند به نحوی که مردم تقابل برداشت کنند. مردم باید از استیضاح خیرخواهی و دلسوزی برداشت کنند که اگر چنین شد همین نیز بر منش وحدت است.
همشهری
@mahdian_mohsen
⛔️سخن کیلویی
1⃣یکم. فکرکنید؛ در شرایطی که داد مردم از بیداد قیمت خودرو بلند است، خبر برسد دولت به مجلس خودروی شاسی بلند داده است تا در ازای این رشوه از خطای دولت چشم پوشی کند.
حالا خشم اجتماعی را تخمین بزنید.
فرض کنید بلافاصله هم خبر تکذیب شود؛ آیا فایده دارد؟ اساسا تکذیب دیده می شود؟
2⃣دوم. سخن کیلویی شنیدید؟ غرض خدای ناکرده طعنه و حرف گوشه دار نیست. کلام کیلوئی یک پرده زشت تر از کلام بی حساب و دیمی است.
سخن دیمی و بی حساب چیست؟ سخنی که مبنا ندارد و بدون سند است. اما کیلویی سخن گفتن، همان سخن بی حسابی است که گوینده به عواقب آن نیز بی اعتناست. نگاه نمی کند این حرف چه عوارضی دارد و چطور می شود آنرا جبران کرد.
3⃣سوم. این روزها حرف بی حساب و کیلویی در شبکه های اجتماعی فراوان است و وبالی است دامنگیر. چپ و راست هم نمی شناسد. اشتباه نشود؛ منظور رسانه های شیطانی نیست؛ آنها که کذاب اند و با دروغ جیره می گیرند. غرض آدم هایی اند که صفت کذاب بر آنها صدق نمی کند اما حرف بی حساب می زنند و کیلویی سخن می گویند.
هرچه می شنوند و می بینند، بی درنگ توزیع می کنند. مثل آب خوردن آبرو می برند و ندیده و نشنیده قضاوت می کنند. چه بسیار روایت های بی حساب و کیلویی که در چرخه توزیع هیجانی، تبدیل به ابرروایتی ماندگار شده است.
4⃣چهارم. حرف بی حساب را می شود تکذیب و اصلاح کرد اما کیلویی سخن گفتن، الزاما با تکذیبیه جبران نمی شود. ضرر کیلوئی سخن گفتن تنها در نادرستی سخن نیست، در عوارض جبران ناپذیر آنست. یک وقت حرف غلط و بی سند می زنیم اما یک وقت با این حرف غلط آبرو می بریم. تکذیبیه مگر جبران بی آبرویی می کند؟
با این توضیح حرف بی حساب از هیچ کس پذیرفته نیست اما خدا نکند آن هیچ کس، مسوول باشد. چرا؟ چون حرف بی حساب مسوول برخلاف افراد عادی، مصداق کیلوئی سخن گفتن است.
5⃣پنجم. حرف بی حساب را باید متناسب با "نادرستی سخن" برخورد کرد اما سخن کیلوئی را باید متناسب با "آثار نادرستی سخن" برخورد کنند. آثار کلام مهمتر از خود کلامست. اتهام گوینده اولی خبر غلط است و اتهام گوینده دوم تشویش اذهان عمومی و بهم زدن امنیت روانی. این مردم چه گناهی کردند که در دعوای سیاسی آقایان اینطور با روح و روان شان بازی شود؟ با این توضیح تکذیب ادعای نماینده مجلس در خصوص رشوه دولت کافی نیست، باید ذیل اتهام تشویش اذهان عمومی قهریه ورود کند.
همشهری
@mahdian_mohsen
✅نسخه ناقص در دست سردار
🔻خداقوت به سردار رادان که تنهاست در میدان. هنوز لایحه عدلیه درباره حجاب به بهارستان نرسیده است و از شورای عالی انقلاب فرهنگی هم خبری نیست و وزارت صمت هم غائب است در این بلبشوی بازار لباس و مجلس و وزارت کشور هم که بماند....
اما واقعیت اینست که نسخه سردار نیز ناقص است. به این فهم تصمیم روز شنبه رادان و همکاران در اصلاح قانون شکنی ها کم اثر است.
🔻تلاش این متن، هم نقد است و هم یک پیشنهاد اجرایی.
❇️طرح شنبه فراجا دارای دو پاشنه آشیل است.
1⃣اول نظارت و برخورد با تجهیزات هوشمند.
2⃣دوم ورود نهادها و سازمان ها و بنگاه ها و دکان ها در ممانعت برای قانون شکنان.
🔻اما ایندو هردو نقص جدی دارد.
1⃣درباره بند اول.
دو اشکال جدی در این رابطه وجود دارد. اول اینکه تجهیزات دوربینی پلیس مگر چه میزان از شهر را پوشش می دهد؟ و اما دوم و مهمتر اینکه آیا دوربین کافی است؟ واقعیت اینست که سایه حضور قانون بسیار بازدارنده است و حذف آن از پیش چشم جامعه، اقتدار قانون رو کم و بی اثر می کند. جامعه باید ببیند مجری قانون مصمم است و هوشیار در صحنه حاضر است. خلاصه دست قانون باید دیده شود و تمرکز صرف بر دوربین آنهم با این سطح پوشش، اقتدار قانون را از بین می برد.
2⃣درباره بند دوم.
واقعیت اینست که عدلیه و قهریه نمی توانند وظایف خود را به دوش مردم و سازمان ها حواله دهند. طبیعی است که نفی نقش مردم در امر به معروف و تذکر سازمان ها و نهادها را نمی کنیم اما بار اصلی بر دوش نهادی است که ماموریت اصلی اش قهریه است و برای اینکار آموزش دیده و مجهز است.
از این جهت نمی تواند با یک نسخه کلی نقش پلیس را به دیگران حواله داد. مثلا کافه ها و رستوران ها و دکان های خصوصی شاید بتوانند همراه پلیس باشند و نسبت به محیط خود تذکر دهند اما آیا این نسخه برای مترو برای پارک ها فرودگاه ها و مال ها و قطار و دیگر مکان های عمومی هم موثر است؟
خدا رو خوش می آید نگهبانی که نه آموزش دیده است و نه ممکن است انگیزه کافی داشته باشد و نه اساسا چنین ماموریتی داشته و دارد، بخواهد مانع آمد و شد قانون شکن ها باشد و خدای نکرده در موارد ولو معدود توهین بشنود؟
به نظر میرسد هیچ رقم حواله دادن وظیفه قهریه به مردم عادی و نگهبان و کارمند منطقی نباشد.
✅اما راه حل چیست؟
فراجا لازم است دو کار توامان انجام دهد. اولا در خصوص نظارت هوشمند و مکانیزه پنهان، باید تاکید شود که این مهم به تنهایی کافی نیست. حضور مامورین به جهت نمایش و حضور علنی قانون ضروری است.
از اینرو پیشنهاد می شود مامور پلیس مجهز به دوربین متصل به لباس، در اماکان عمومی حاضر شود وصرفا تذکر لسانی دهد. اگر توجهی هم نشد و یا خدای نکرده توهین شنید، سکوت و به تذکر لسانی اکتفا و عبور کند. دوربین همه صحنه ها را ضبط کرده و متخلف خارج از میدان قابل پی گیری است. اینکار باید در همه اماکن عمومی انجام شود. مترو و پارک ها و مال ها و فرودگاه ها و ....
ممکن است فراجا بگوید مشکل مالی یا نیروی انسانی دارد. این هم بدون راه حل نیست. کافی است نیروی انسانی لازم را از نهادهایی مثل بسیج و یا داوطلبین مردمی بگیرد و آموزش دهد. هزینه جذب و آموزش و تجهیز را هم می تواند از نهادهایی بگیرد که مستقیم و یا غیرمستقیم درگیر این موضوع هستند. مثل مال ها یا شهرداری ها و فرودگاه ها و غیره.
❇️خلاصه امر اینکه مهمتر از اجرای قانون، اقتدار قانون است. اساسا اقتدار یعنی چی؟ اقتدار یعنی اسم قانون موثر باشد و اساسا با وجود آن، کار به اعمال قانون نکشد. لذا نسخه ناقص شنبه سردار بااین نقص های جدی هم ثمربخش نیست و هم اقتدار شکن است و هم مردم عادی و کارگر و کارمند آموزش ندیده را مقابل قانون شکنان قرار می دهد.
🔻بازهم خدا قوت سردار؛ بخاطر جسارت و شجاعت و البته تنهایی.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔸خیرخواهانه با فراجا
🔻روزگذشته از دادسرای فرهنگ و رسانه احضاریه مبنی بر شکایت فراجا دریافت کردم. اصل شکایت برایم حیرت انگیز بود. دقیقا برای چه چیز باید توضیح می دادم؟ اینکه چرا از سردار رادان حمایت کردیم؟ چرا نوشتیم: "خدا قوت به شجاعت و جسارت سردار"؟
با این حال در جلسه بازپرسی حاضر شدم و درباره اتهام توضیح دادم. توضیح درباره کاریکاتور سردار رادان.
بعد از جلسه با خود کلنجار رفتم که موضوع شکایت را خبری کنم یا خیر، اما به نظرم رسید خبر این شکایت در این شرایط حساس و دشمنی ها، به نفع مجموعه فراجا نیست. لذا عبور کردم. تا اینکه خبر توسط عدلیه محترم منتشر شد.
از اینرو آنچه در جلسه بازپرسی گفتم و نوشتم را در چند جمله مختصر خطاب به مخاطبین عزیز و فرماندهی محترم فراجا طرح می کنم.
1⃣یکم. تیتر یک همشهری چنین است: "تنهایی سردار" ذیل این تیتر در گزارش یک صفحه ای و دو یادداشت به تقدیر از عملکرد فراجا در طرح حجاب پرداختیم و در ادامه از نهادهای کم کار و متولی در موضوع حجاب گلایه کردیم؛ البته پیشنهادهای تکمیلی هم داشتیم.
حالا سوال اینست که چطور از این تیتر و متن توهین تلقی شده است؟ فرض کنیم طرح اشکال داشت. آیا از تیتر یک و متن ها روشن نبود که نیت و غرض روزنامه توهین نیست؟ آیا این حمایت تمام قد را ندیدم و در یک طرح متوقف شدیم؟
بسیارخب؛ از این متن متوجه نیت روزنامه نشدیم، آیا سابقه رسانه هم روشن نبود؟
2⃣دوم. طرح مذکور اساسا کاریکاتور نیست. کاریکاتور یعنی اغراق در اجزای صورت که در این تصویر هیچ اغراقی در اجزای صورت دیده نمی شود. این طرح نقاشی چهره به صورت کارتون است که ممکن است مدیران فراجا وبرخی مخاطبین طرح مذکور را نپسندیده باشند و یا نزدیک به چهره سردار ندانند. با این فرض، آیا این اختلاف سلیقه، یعنی توهین؟
همشهری بارها طرح چهره مسوولین مختلف را کشیده است. پیشتر طرح چهره آقای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی را منتشر کردیم. در جریان استیضاح وزیر صمت، طرح چهره آقای فاطمی امین منتشر شد. این رویه حرفه ای مهم نبود تا برداشت توهین نکنیم؟
3⃣سوم. فرض کنیم این کاریکاتور باشد. آیا هر کاریکاتوری یعنی تمسخر و توهین؟ در این کشور کاریکاتور بسیاری از مسوولین درجه اول کشیده شده است. روسای قوا و شهردار و مسولین سیاسی و غیره. همه باید تلقی توهین می کردند؟ با این تفسیر اساسا باید بساط کاریکاتور را از رسانه ها جمع کنیم. روح امام شاد؛ پیشنهاد می کنم حتما خاطره مرحوم کیومرث صابری(گل آقا) با امام را بخوانیم.
4⃣بگذریم؛ اما یک نکته کلیدی تر.
واقعیت اینست که در یک جنگ تمام عیار رسانه ای هستیم. جهاد تبیین فقط مربوط به رسانه ها نیست. همه مسوولین ما باید آرایش جنگی بگیرند. در این جنگ تمام عیار که همه در یک جبهه در حال تقابل با اهریمن و خناسان رسانه ای هستیم تقابل با رسانه های انقلابی منطقی است؟
آیا نظام را در مظان این اتهام قرار نمی دهیم که سعه صدر مواجهه با رسانهها را ندارد؟ پیشنهاد می کنم فردای انتشار این خبر رسانه های ضدانقلاب را مرور کنید.
خلاصه با شناختی که از سردار وجود دارد بعید است این شکایت با رضایت ایشان باشد؛ اما اگر هم چنین باشد هیچ تغییری در نگاه ما نسبت به این نهاد انقلابی ایجاد نمی کند و همشهری همچنان تمام قد از فراجا حمایت خواهد کرد.
@mahdian_mohsen
🔻درباره جریمه کشف حجاب سلبریتی ها
🔸در خبرها آمده بود خانم ها کتایون ریاحی و پانته آ بهرام به خاطر کشف حجاب، یک و نیم میلیون تومان جریمه نقدی شدند.
🔹اگر این خبر درست باشد، به نظر میرسد عدلیه و نظمیه محترم دچار یک خطای محاسباتی هستند. مرور کنیم.
1⃣یکم. سوال اول اینست که آیا این میزان جریمه نقدی بازدارنده است؟ یک دادگاه تخیلی را فرض کنید. قاضی محترم خطاب به خانم سلبریتی سوال می کند شما به اتهام کشف حجاب یک و نیم میلیون تومان جریمه شدید. واکنش سلبریتی به نظرتان چه خواهد بود؟ هیچ؛ "لطفا کارتخوان بیاورید."
به نظرتان بازدارنده است؟ آیا نباید میزان جرائم متناسب با زمان و شرایط مورد بازنگری قرار گیرد؟
اما اساسا غرض متن اینجا نیست.
2⃣دوم. اتهام کشف حجاب برای خانم سلبریتی محترم ناشی از اشتباه محاسباتی است. اساسا اتهام این بزرگواران کشف حجاب نیست و بلکه تبلیغ و اشاعه فساد است. ایندو متفاوت است. اتهام کشف حجاب برای فرد معمولی است که رفتارش الگو نمی شود. آیا سلبریتی نیز چنین است؟ طبیعی است که اگر قهریه محترم از این منظر به ماجرا توجه کند مجازات حتما سنگین تر می شود و حداقل آن حبس می شود.
اما چه بسا ماجرا در این سطح نیز متوقف نباشد.
3⃣سوم. مساله حجاب را مختصری دقیق شویم. آیا هجمه ای که امروز به حجاب می شود مساله ای صرفا اجتماعی و یا فرهنگی است؟ حتما چنین نیست. رسانه های دشمن با چه زبانی باید بگویند که برهنگی بهانه است و اصل نظام نشانه است؟ هشتگ نافرمانی مدنی کافی نیست؟ ننوشتند و نگفتند که حجاب دیوار برلین است که اگر از آن عبور کنیم از جمهوری اسلامی عبور کردیم؟
حجاب امروز نماد است. کشف حجاب نیز. حجاب نماد وطن دوستی و خاک پرستی و ملی گرایی و دین خواهی است و کشف حجاب مقابل آن. بگذریم از جماعتی که در داخل، ممکن است نادانسته با این نماد و نشان همراهی کنند؛ اینها نیز به زودی مساله برای شان روشن می شود و خط شان را جدا می کنند. اما اصل موضوع که تغییر نمی کند.
🔻 با این مقدمه ساده آیا غیر اینست که کشف حجاب سلبریتی، بازیسازی برای رهزن های ضدایرانی است؟ با این توضیح آیا این خطا سیاسی نیست؟ امنیتی نیست؟ فرمودند:" گناه سیاسی". گناه سیاسی را کلانتری محل بررسی می کند یا محکمه امنیتی؟
@mahdian_mohsen
❇️هربراندازی، برانداز نیست
🔻این متن در پی پاسخ به چیست؟ ممکن است برخی در داخل شعار براندازی دهند، شعاری ساختارشکن و پرهزینه؛ اما برانداز نیستند و راه مقابله با براندازی اینجا نیست.
1⃣یکم. براندازی همه جای دنیا سخت قبیح است. طبیعی است که برخورد با برانداز نیز همیشه شکننده باشد. هیچ حکومتی با امنیت و سلامت مردمش شوخی نمی کند. برای همین همواره داعیه براندازی، پرهزینه بوده است. حتی براندازها نیز نقاب اصلاحگری داشتند. اما این روزها ما با افرادی مواجهیم که شعار براندازی می دهند ولی برانداز نیستند.
2⃣دوم. در دوران دانشجوئی ما و دهه 70، عمده اختلافات حول مباحث اعتقادی بود. از صراط های مستقیم تا پلورالیزم دینی و هرمنوتیک وغیره.
آن جوان ها را کسی ضددین نمی دانست. اغلب تحت تاثیر رسانه های وقت گرفتار شبهاتی می شدند و بعد از مدتی هم بسیاری از مسائل با روشنگری برای شان حل و فصل می شد. روح مرحوم مصباح یزدی شاد؛ شهرتش به همین روشنگری ها بود.
3⃣سوم. اما امروز دشمنی تغییر کرده و بی نقاب است. کسی تلاش نمی کند کفر را در نفاق پنهان کند. دشمن صریحا می گوید با اصل و تمامیت شما مشکل داریم. با خاک تان. با دین تان. با هویت تان. جماعتی نیز در داخل اینرا تکرار می کنند. حساب مزدور و کاسبان تجزیه طلبی و خاک فروشی و دین ستیزی جداست. اما آنها که در داخل این حرفها را تکرار می کنند، واقعا تصور می کنند راه پیشرفت در خودزنی است. شبیه همان جماعتی که پائیز سال گذشته به کف خیابان آمدند.
4⃣چهارم. در یک جنگ صدا قرار داریم. صدا به صدا نمی رسد. تنها با پژواک صداها در میان شبکه ها مواجهیم. صداها درون یک شبکه از ارتباطات انسانی می چرخد و اجازه ورود صدای مخالف را نمی دهد. هرکس درون حلقه ای از همصداهای خودش گرفتار است. این ویژگی قهری جامعه شبکه ای است. اینجاست که باید حق دهیم. حق دهیم که در عصر به ظاهر اطلاعات، خیلی ها خیلی چیزها را نبینند و نشنوند و بی اطلاع باشند. ناخواسته همه تصویرشان از واقعیت، همان است که جاعلان می سازند و جاهلان تکرار می کنند.
5⃣پنجم. چه بسا راز مدارای رهبر انقلاب با آنها که نادانسته کف خیابان آمدند همین است. حتی راز آنکه فرمود آنهاکه کشف حجاب کردند هم روزی بازخواهند گشت.خورشید پشت ابر نخواهد ماند.
در ساختارشکنی شعار نمانیم. خیلی ها نادانسته تکرار می کنند. این جوان، همان جوان دهه هفتاد است. یک روز مفتون شبهات مرتبط به ولایت فقیه بود و امروز تمامیت ارضی. راه نیز تنها دو اصل است؛ اول روشنگری و دوم برخورد سخت با جریان فتنه؛ نه فتنه زده ها.
همشهری
@mahdian_mohsen
هدایت شده از خبرگزاری فارس
10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کتاب سواد مطالبه در نمایشگاه کتاب نایاب شد
🔹مدیر نشر معارف در گفتوگوی تلویزیونی: رهبر انقلاب نسبت به دو کتاب سواد مطالبه و داعشیهای کراواتی توجه نشان دادند و پرسیدند مردم چقدر این کتابها را میخوانند؟
🔹استقبال از کتاب سواد مطالبه به نویسندگی محسن مهدیان که تا قبل از آن به چاپ دوم رسیده بود به نحوی است که بلافاصله پس از ورود به غرفه به فروش میرسد و هماکنون پیشفروش چاپهای بعدی آن آغاز شده است.
@Farsna - Link
چند جمله درباره اخبار مربوط به کتاب سواد مطالبه
به خواست مخاطبین و توصیه دوستان مختصرا درباره اخبار مربوط به کتاب سواد مطالبه در نمایشگاه توضیح می دهم.
یکم. خبر توجه رهبرانقلاب به کتاب سواد مطالبه را من هم مثل خیلی ها دررسانه هاخواندم.
دوم. آنطور که مدیر انتشارات معارف در رسانه ملی توضیح دادند از میان 4 کتاب عنوان شده، دو کتاب از جمله سواد مطالبه مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفته و دو کتاب هم از سوی نشر معارف به ایشان معرفی شده است.
سوم. حسب گزارش سایت رهبری در نهایت 4 کتاب اهدا شده و خریداری نشده است.
همین.
در نهایت اینکه خرید کتاب از سوی رهبرانقلاب الزاما توفیقی برای کتاب نیست. ممکن است پس ازمطالعه کتاب رد یا تائید شود.
@mahdian_mohsen
🔻مقایسه حج قبل و بعد انقلاب
یکی می گفت چرا ما فکر می کنیم دین بعد از انقلاب بروز کرده است؟ مگر قبل از انقلاب اسلام نداشتیم؟ مگر مردم قبل از انقلاب دیندار نبودند؟ مگر اسلام بعد از انقلاب اسلام جدید است؟
این سوال مهمی است. پاسخ هم یک خطه نیست. واقعیت اینست که اسلام بعد از انقلاب، هم همان اسلام است و هم نیست. همان اسلام است چون انقلاب اساسا بروز و تحقق دینداری است. همان اسلام. همان که میراث هزار سال تلاش علمی و عملی انبیا و اولیاست. اما همان نیست، چون ظرفیت های روی زمین مانده دین با انقلاب احیا شده است. یک نمونه؛ حج.
حج قبل از انقلاب فراتر از نماز و طواف و سعی و حضور در مشاعر نبود. اما یکباره همین حج بعد از انقلاب تبدیل شد به کانون برائت از مشرکین. به یکباره حضرت امام حج را ارتقا دادند تا تحول سیاسی و اخلاقی در عالم.
اساسا هنر امام همین بود. احیای ظرفیت های دین. تنها نیز در حج منحصر نبود. نماز و روزه نیز چنین بود. به یکباره نماز از خلوت در محراب تبدیل شد به آئینی جمعی که ثمرات اجتماعی و سیاسی دارد. اشک و ندبه و روضه را از هیات امتداد داد به قیام و ظلم ستیزی. همدلی را از همسایه داری تبدیل کرد به یاری مستضعفین عالم. ظلم ستیزی را از ایستادن مقابل بچه لات محله تبدیل کرد به استکبار ستیزی و ایستادن مقابل اوباش جهانی. دین بود؛ اما انقلاب همین دین را ارتقا داد. ظرفیت هایش را شناخت و سر دست گرفت.
هنر انقلاب خمینی این بود که توحید را از یک عنوان بی اتصال به زندگی روزمره انسان ها تبدیل کرد به یک نقطه کانونی در همه ابعاد زندگی بشری. قرآن را از سر طاقچه و صندوقچه بیرون کشید و به نظام نامه برنامه ریزی سیاسی و اجتماعی تبدیل کرد.
هرچند هنوز تا بروز حداکثری دین تاسرحد زندگی مسلمانی راه بسیار است اما تحول و حرکت در همین راستاست.
با این نگاه سخنان رهبری انقلاب در جمع کارگزاران حج را مرور کنید.
اساس سخنان رهبری انقلاب تاکید بر این است که حج فراخونی برای تمدن سازی است. می فرمایند نام حج می آید جوان ایرانی باید یاد ظلم ستیزی جهانی بیافتد. دقت کنیم که این بار کردن بر حج نیست. یک حج نداریم و یک ظلم ستزی در حج. این هویت حج است. عصاره حج است. حج همین است.
قبل انقلاب حج مان نیز مانند نماز و روزه و اشک و مناجات مان ناتمام بود. انقلاب همین ها را ارتقا بخشید. لذا رهبر انقلاب می فرمایند: «یکی از افتخارات جمهوری اسلامی این است که ظرفیت حج را شناساند. می فرمایند قبل از انقلاب توجهی به این ظرفیت ها نبود. نه مردم توجه داشتند و نه حتی ما عمامه به سرها. این ها را انقلاب به ما یاد داد»
و اما
کسری امروز همین است. هنوز نتوانستیم به جهت فرهنگی چنان کنیم که وقتی نام حج و نماز و روزه و مناجات و اعتکاف و غیره می آید وجه تمدن سازی آن جلوه کند. این نیز کم کاری خیلی هاست. از جمله حوزه علمیه و آموزش وپرورش و رسانه و غیره.
@mahdian_mohsen
✅مرز دیپلماسی التماسی با نرمش قهرمانانه
رهبرانقلاب در دیدار با مسوولات وزارت خارجه به شاخص های سیاست خارجی موفق اشاره کردند و بر سه واژه تاکید داشتند: "عزت"، "حکمت"، "مصلحت"
"عزت" را فرمودند نفی "دیپلماسی التماسی". "حکمت" را به "عقلانیت" ارجاع دادند و "مصلحت" نیز "انعطاف برای عبور از موانع".
واقعیت اینست که فاصله "دیپلماسی التماسی" و "انعطاف اصولی" یک مرز باریک است که اگر مراقبت نشود، "خطای برداشت" حاصل می شود. چرا؟ چون ممکن است هردو در ظاهر و برداشت اولیه یکسان به نظر برسند. به همین دلیل فرمودند که سالها پیش به نرمش قهرمانانه اشاره کردم اما برخی در داخل و خارج دچار خطا شدند.
🔻اما این برداشت خطا چیست؟
دو برداشت خطا در نسبت ایندو مفهوم ممکن است شکل بگیرد که اتفاقا در تاریخ سیاسی کشور دارای مصادیق فراوان هستند.
گروه اول کسانی هستند که با ایستادن بر عزت از هرگونه انعطاف پرهیز می کنند و با یک آرمانگرایی توهمی تصور می کنند مصلحت صرفا عافیت اندیشی و محافظه کاری است. این گروه چون توان واقع بینی ندارند، قدرت حل مساله پیدا نمی کنند و قهرا بعد از مدتی یا دچار یاس وافسردگی می شوند و یا گرفتار انحراف و از اساس منکر آرمان می شوند.
اما گروه دوم واقع گراهائی هستند که آرمان را رها می کنند و حل مساله را صرفا در عبور از هویت و شخصیت ایرانی- اسلامی شان می بینند. این جریان نیز گرفتار انحراف و به سرعت به انهدام هویتی میرسند.
🔻اما جمع ایندو چگونه است؟
فرض کنید دو پدر با خطای فرزند نوجوان شان مواجه شوند. پدر اول دغدغه تربیت ندارد و از کنار آن به سادگی می گذرد. اما پدر دوم که نگران فرزند است تصمیم می گیرد به روش غیرمستقیم فرزند را متوجه خطا کند. ظاهر هر دو اینست که مقابل خطای فرزند سکوت کردند اما میان ایندو کاملا تفاوت است. رفتار پدر اول از سر تسامح وتساهل و کنار آمدن با خطای فرزند است و رفتار پدر دوم از سر مدارا و مراعات برای اصلاح فرزند.
راز نرمش قهرمانانه همینست؛ انعطاف در مسیر برای رسیدن به هدف اصلی نه رها کردن آن. راز نرمش قهرمانانه در مصلحت از سر خردورزی و عقلانیت است برای رسیدن به عزت.
✅با این توضیح مرز نرمش قهرمانانه و دیپلماسی التماسی در خروجی ایندو است. اگر ثمره نرمش قهرمانانه عزت و هویت حقیقی بود، مصلحت حکیمانه است و اگرنه ذلت است و دون عقلانیت.
همشهری
@mahdian_mohsen
❌«بکلی از ذهنتان خارج کنید»
در میان توصیه های رهبرانقلاب برای سال آخر مجلس، یک انذار را با تعبیر" بکلی از ذهنتان خارج کنید" تاکید فرمودند و تصریح داشتند برای رای آوردن در انتخابات بعدی، حرف نزنید و یا شعار ندهید.
این توصیه برای سال آخر مجلس بسیار کلیدی و راه گشاست. خاطرم هست سالها پیش احسان خاندوزی که امروز وزیر اقتصاد است، تعریف می کرد که بعد از رای آوردن در مجلس، احمد توکلی نماینده باتجربه مجلس و از سابقه داران انقلاب به او و جمعی از نماینده ها توصیه کرده بود " فرض کنید این دوره، آخرین دوره نمایندگی است. با این فرض وارد مجلس شوید. گوئی قرار نیست دور بعدی مجلس رای بیاورید. پس در قیام و قعودتان در مجلس تنها و تنها به مصالح مردم و انقلاب فکر کنید"
از این منظر سال آخر مجلس، سال حساس تری است؛ به همین دلیل رهبرانقلاب فرمودند این مراقبت "مجاهدت" لازم دارد.
🔻اما این مجاهدت از چه جهت است؟
1⃣اولا سال آخر، سال جبران قصور گذشته است. نباید این تلقی پیش بیاید که کارهای ناکرده اگر به جریان بیافتد ممکن است مجلس ، متهم به کم کاری شود. مواردی شبیه ابعاد مختلف شفافیت و یا فضای مجازی وغیره.
2⃣دوم اینکه سال آخر سال کارهای بزرگ و پیشروی مجلس است. یک نمونه برنامه هفتم توسعه است و نباید حمیت و جدیت گذشته کمرنگ شود که عوارض آن سالها دامنگیر کشور و مردم می شود.
3⃣سوم اینکه سال آخر نباید باعث شود طرح ها و لوایح حساس مورد بی اعتنایی قرار گیرد و به سبب نگرانی از واکنش رسانه ها کنار گذاشته شود؛ یک نمونه لایحه حجاب و عفاف و یا لایحه منع خشونت علیه زنان و ...
4⃣چهارم اینکه واپسین سال مجلس نباید به تاثیرگرفتن از شبکه های اجتماعی و رفتار توده ای منجر شود و نماینده ای برای جلب محبوبیت حرف های خوش آمد رسانه ای بزند و بدتر اینکه این رفتار به اسم مصلحت برای قدرت و خدمت توجیه شود.
5⃣پنجم. سال آخر نباید منتهی به ارتباط ناسالم با نهادها و محافل دولتی شود و یا برای اشتغال بعد از مجلس به لابی گری وچانه زنی ها بیافتند. فرمودند "سالم وارد شدید و سالم هم خارج شوید"
در نهایت اینکه نه تنها حرف زدن و بلکه حرف نزدن نیز نباید تحت تاثیر رهزنی های سال آخر شود و چنان شود که صراحت و حریت و حق گوئی ها به واسطه جلب محبوبیت فراموش شود. اتفاقا برخلاف ظواهر، برکت در خیرخواهی صادقانه با مردم است؛ ولو طعم این دلسوزی تلخ باشد. انشالله در تاریخ ثبت خواهد شد که این مجلس، انقلابی پایان یافت.
@mahdian_mohsen