🔻تفاوت دولت سوم روحانی و دولت دوم رئیسی
🔻دولت سوم روحانی یا دولت سوم خاتمی یا ادامه دولت مرحوم هاشمی؛ این ها همه عناوین یک نماد است. دولت دوم شهید رئیسی نیز یک نماد است.
قبل از هرچیز ذکر این تذکر ضروری است که سخن از مقایسه دو راهبرد برای اداره کشور است. به سخن دیگر دولت سوم روحانی تعریض یا گوشه و کنایه نیست. آنانکه قائل به ادامه دولت مرحوم هاشمی و خاتمی و روحانی هستند نیز تلاش می کنند از این مسیر خدمت کنند.
اما اینکه آیا این راه موثر است یا نه سخن دیگری است که غرض این متن نیست. این متن صرفا توجه دادن به مقایسه برخی اختلافات راهبردی این دو نماد است؛ دولت سوم روحانی یا دولت دوم رئیسی؟
1⃣یکم. نگاه به جمهوریت
دو نگاه در موضوع جمهوریت حاکم است. یکی توده گرایی و دوم مردم سالاری. تفاوت ایندو چیست؟ در توده گرایی صرفا انتخاب مردم اهمیت دارد. در مردم سالاری رشد انتخاب مردم. یعنی انتخاب از سر آگاهی و نه هر انتخابی.
🔻ثمره نگاه اول در انتخابات، جلب نظر مردم به هر قیمتی است و دومی رشد آگاهی مردم برای انتخاب احسن.
2⃣دوم. نگاه به نقش مردم
نگاه اول به نقش مردم صرفا در انتخابات است و نگاه دوم مشارکت و نقش پذیری.
🔻ثمره نگاه اول اینست که مردم انتخاب می کنند و لازم نیست در همه جزئیات تصمیم گیری ها ورود کنند اما در نگاه دوم مردم بعد از انتخابات نقش دارند و باید کنار منتخب شان مشارکت کنند.
3⃣سوم. نگاه به دنیا
در نگاه اول باید قواعد نظم نوین جهانی را پذیرفت و در نگاه دوم می گوید نظم نوین جهانی اصالت ندارد. اصالت هویت ملی ماست.
🔻مقایسه ثمره هر دو نگاه در موضوعی شبیه مذاکره اینست که اولی می گوید راهی غیر از مذاکره نیست و دومی می گوید مذاکره موضوعیت ندارد و طریقیت دارد. مذاکره بدون انتفاع بی ثمر است.
4⃣ چهارم. نگاه به آزادی
در نگاه اول آزادی ضروری است چون انسان آزاد است و خط قرمز جایی است که به دیگران صدمه بزند
در نگاه دوم ازادی ضروری است چون اختیار مقدمه انتخاب و رشد انسان است. لذا ازادی محدود می شود به عقلانیت انسانی نه صرفا صدمه به دیگران.
🔻ثمره ایندو نگاه را باید در محدودیت های عقلانی دید. مثل قانون حجاب و فیلترینگ و غیره
5⃣پنجم. نگاه به اقتصاد
در نگاه اول اقتصادی رقابت همه چیز را حل و فصل می کند و نگاه دوم معتقد است رقابت به تنهایی منجر به کارامدی و کارایی نیست و نیاز به دولت تنظیم گر و هوشمند و موثر داریم.
🔻ثمره نگاه اول در واردات اینست که منطقا وقتی جنسی ارزان تر و باکیفیت تر است راهی جز واردات نیست و در نگاه دوم می گوید تقویت تولید داخلی به جهات راهبردی مهمتر از جنس ارزان و باکیفیت است.
6⃣ششم. نگاه به عدالت
یک نگاه اینست که باید پیشرفت کنیم و هرجا نقصی ایجاد شد با حمایت های اجتماعی انرا اصلاح کنیم و نگاه دوم اینست که عدالت تنها در نتیجه نیست و باید در مبدا و مسیر هم عدالت ایجاد کرد.
🔻ثمره ایندو نگاه در اقتصاد اینست که یکی در یارانه ها و اعانه ها متوقف می شود و دومی به رشد و توانمند سازی بیش از یارانه ها توجه می کند.
7⃣هفتم. نگاه به مصلحت
نگاه اول به مصلحت اینست که ما در زمانه ای بسر می بریم که نباید بلندپروازی کنیم. نگاه دوم اینست که ما محکومیم به حق گرایی و مصلحت تنها زمانی بکار می آید که در نهایت منجر به حق گرایی شود.
🔻ثمره نگاه اول مصلحت سنجی به سبک مرحوم آیت الله هاشمی است و در دومی مصلحتی شبیه نرمش قهرمانانه.
8⃣هشتم. مدیریت برو یا مدیریت بیا
در نگاه اول صرفا ساختار سلسله مراتبی است که اداره کشور را بر عهده دارد اما در نگاه دوم مدیرت ارشد خودش جلوتر از دیگران میرود و ساختار را با خود می کشد.
🔻ثمره نگاه اول ساختار بروکراتیک است و از نگاه دوم سفر استانی و اقدام جهادی و مهمتر اینکه تربیت خود و نیروی انسانی در سطوح مختلف نتیجه می شود.
9⃣نهم. ولایت پذیری
نگاه اول ولایت پذیر است و می گوید در چارچوب قانون تلاش می کنیم نظر رهبری را پیش ببریم. نگاه دوم می گوید نگاه راهبردی رهبری را می فهمیم و تلاش می کنیم آن نگاه را پیش ببریم.
🔻ثمره نگاه اولی اینست که ولایت فقیه مثل خط قرمز عمل می کند که نباید از آن تخطی کرد و نگاه دوم اینست که ولایت فقیه نقش پیش برنده دارد. اولی حداقلی و دومی حداکثری است.
🔟دهم. ارزش های انقلاب
نگاه اول در بهترین حالت این است ک ما باید تلاش کنیم ارزش های انقلاب را در کنار دنیا و رفاه مردم محقق کنیم. دومی می گوید دنیا و رفاه را باید از درون ارزش های انقلاب سامان بخشید .
🔻ثمره نگاه اول میشود نگاه ضمیمه ای ارزش ها به پروژه ها و ثمره نگاه دوم می شود نگاه ضمیمه ای پروژه ها به ارزش ها.
همشهری
@mahdian_mohsen
📌گونه ای غریب از عدم مشارکت/ چه باید کرد؟
🔻بیاید این روزهای آخر کمی هم لابه لای تبلیغات نامزدها به رشد مشارکت فکر کنیم. به دورو برتان نگاه نکنید. محدود به تایم لاین و گروه های اجتماعی تان نشوید. نرخ مشارکت به نقل از برخی نظرسنجی ها همچنان حوالی 50 درصد است.
آنها که هنوز تصمیمی برای شرکت در انتخابات ندارند دو دسته اند. با دسته اول آشنائید و اما دسته دوم احتمالا غریبه اند. تا انتها همراه باشید تا برسیم.
🔻نسل اول مرددها چه کسانی اند؟
آنها که از رای دادن پشیمانند. یا می گویند "رای دادیم چی شد" یا می گویند "رای نمی دهیم تا اصلاح شوید."
🔻پاسخ به "رای دادیم چی شد" خیلی سخت نیست. کافیست مختصری از کارنامه شهید جمهور را فهرست کنیم. کاهش تورم یا رشداقتصادی یا نرخ بیکاری و غیره. برای اثرگذاری بیشتر بهترست همین آمار را در مقایسه با دهه 90 ارائه کنید. حرف اینست که رای دادید و چنین شد. از این بخش عبور کنیم.
🔻پاسخ به شبهه دوم اینست که منطقا رای ندادن نمی تواند منجر به اصلاح شود. فرض کنیم فردای انتخابات نظام تصمیم بگیرد بخاطر قهر یک جماعتی خودش را اصلاح کند. حالا اولین سوال ساده اینست که چه باید کند؟ فردای قهر وقتی نماینده معترضین در حاکمیت وجود ندارد، چه چیز را وچه کسی باید اصلاح کند ؟
🔻خلاصه اینکه رای ندادن خودش رای است؛ آنهم سه رای. رای به اینکه دیگری جای من رای دهد. رای به اینکه نامزدناصالح بر ما مسلط شود و در نهایت رای و رضایت به شرایطی که پیش می آید.
تا اینجا برای دسته اول است.
🔻اما ما چند سالی است که با گونه جدید و غریبی از عدم مشارکت مواجهیم. چرا جدید؟ چون مشارکت منفی ندارند. بلکه نفیا و اثباتا به مشارکت فکر نمی کنند. گوئی انتخابات و صندوق رای را نمی بینند.
🔻اینها چه ویژگی دارند؟
مهمترین ویژگی شان اینست که در دنیای متفاوتی زندگی می کنند. دنیایی بدور از رسانه های مرجع و آمار رسمی و واقعیت های جامعه. دنیایی که عمدتا حول سرگرمی و تفنن شکل می گیرد. دنیایی مخدری و به غایت در فربگی خیال. رها از واقعیت. دنیایی که پایداری مختصات آن پای در واقعیت های پیرامونی ما ندارد. دنیایی غرق در رسانه های اجتماعی و بلکه دقیقتر آن تودرتو در شبکه های توده ای و سایبری.
🔻با این گروه چه باید کرد؟
راه حل اولیه مواجهه آگاهانه است. تصمیم بگیریم شانه های این جامعه را گرفته و تکان دهیم و بیدار کنیم. تا ببینند. ببینند و تصمیم بگیرند. یا میایند و یا می روند.
🔻اما راه حل موثرتر در مواجهه فیزیکی است. مواجهه فیزیکی یعنی قرارگرفتن ناخواسته در زیست سیاسی و انتخاباتی . چیزی فراتر از برنامه های تلویزیونی و میزگردها و مناظره ها و غیره. کمپین های اجتماعی از ایندست است.
🔻در این مسیر لازم نیست برای رای دادن و انتخابات استدلال کنیم. کافی است انتخابات را نشان دهیم. بدون پیچیدگی های ذهنی. کافیست هرکس نامزد مورد علاقه خودش را به طور گسترده تبلیغ کند؛ تبلیغ فردی و البته گروهی و شبکه ای.
تبلیغ برای نسل جدید مخاطب؛ مخاطبی که اصل انتخابات را نمی بیند. باید وارد شبکه این افراد شد و مانور کمپینی داد.مهم اینست که صندوق رای را ببیند. وقتی در آماج تبلیغات شبکه ای قرار گرفت، پایش به زمین می رسد و تصمیم خواهد گرفت. رای هم ندهد از دسته دوم به دسته اول مرددین منتقل می شود و تازه مقدمه گفت وگو فراهم می شود.
🔻درباره این گروه بیشتر باید فکر کرد و نوشت. مراقبت نکنیم بزودی و در دوره های بعدی عدم مشارکت را این گونه جدید پر می کنند نه آرای مردد و یا آرای منفی به نظام.
@mahdian_mohsen
✅سخنی با نامزدهای جبهه انقلاب
✅نام تان در تاریخ خواهد ماند
خداقوت به نامزدهای انقلابی انتخابات ریاست جمهوری. مجاهدت و روزهای پرتلاشی را پشت سرگذاشتید. در مناظره ها و دیگر برنامه های رسانه ای از ایده و برنامه ها و دغدغه ها و نگرانی های تان گفتید. احساس مسئولیت شما ستودنی است.
اما سرنوشت این انتخابات خارج از دو گزینه نخواهد بود. یا دولت سوم روحانی یا دولت دوم رئیسی. نامزدهای جبهه انقلاب در صورت پیروزی، با همه اختلاف منطقی و طبیعی شان دولت دوم رئیسی را شکل می دهند. اما اگر شکست بخورند چه؟ قهرا بازگشت به دهه نود؛ با همه تلخی هایش.
آرای سه نامزد اول مطابق همه نظرسنجیها به هم نزدیک است. از سویی بخش معناداری از آرا هنوز مردد است. تصمیم آرای مردد به برنده نظرسنجی ها و کمپین سازی های روزهای آخر وابسته است. عدم اجماع بی شک باعث قدرت رقیب در جذب آرای مردد می شود.
با این توضیح حرف روشن است؛ تکلیف همواره در ماندن نیست. خیلی وقت ها تکلیف در رفتن است. تعلل نکنیم و تصمیم بگیرم. سمت درست تاریخ بایستیم که آیندگان درباره تصمیم امروز ما قضاوت خواهند کرد.
ادامه راه شهید جمهور تنها در دولت و قدرت نیست. در اخلاق و ایثار و فداکاری و مردانگی و وحدت آفرینی آن شهید بزرگوار هم هست.
روح مرحوم آیت الله مهدوی کنی و مرحوم حاج حبیب الله عسگراولادی و دیگر بزرگان عرصه مودت و وحدت شاد. امروز جبهه انقلاب خالی از این ریش سفیدان خوش طینت و مدبر است که برای اجماع و وفاق عرق می ریختند و خون دل می خوردند.
با این حال ایمان داریم نامزدهای انقلابی جای خالی آن بزرگان را پر می کنند. هر چهار بزرگوار اهل جبهه و از خود و آبروگذشتن و ایثارند. در موارد متعدد نشان دادند اهل جوانمردی سیاسی اند. امروز نیز یقین داریم بهترین تصمیم را خواهند گرفت؛ تصمیمی که برای جوان ترها و جامعه انقلابی آموزنده و فخرآفرین است و برای مردم عزیزتر از جانمان تاریخ ساز است.
فرآیند نیز روشن است. در ساعات باقی مانده یک نهاد معتبر علمی در نظرسنجی را شناسایی کنند. نهادی که عاری از هرگونه سوگیری سیاسی و جناحی است و حتی در مظان آن هم قرار ندارد. هم عهد و هم قسم شوند و فرآیند نظرسنجی و افکارسنجی را امضا و همه گزینه های مرتبط به این تصمیم را به این نهاد معتبر واگذار کنند و نتیجه را بپذیرند.
و یقین کنیم این تصمیم مومنانه سراسر برد است و حسنه و عبادت؛ چه رئیس جمهور انقلابی شویم و چه رئیس جمهور انقلابی بسازیم.
@mahdian_mohsen
🔸
ظاهرا آقایان بهانه کنارنکشیدن را اینطور توجیه می کنند که ماجرا تکرار 84 است نه 92.
در حال حاضر 30 درصد آرای مردد برای مشارکت وجود دارد و از بین رای دهنده ها نیز 25 درصد هنوز تصمیم نگرفتند.
آرای مردد نیز لحظات آخر به نظرسنجی ها و کمپین ها نگاه می کنند.
حال آنکه کمپین اصلاح طلبان با زور آرای سیاه و سبز و بنفش، در حال تقویت است و آرای جبهه انقلاب در حال تخریب و تراشیدن هم.
خودتان محاسبه کنید که منطقی است خودمان را به رمل و اسطرلاب و شانس و تاس انداختن بسپاریم؟
خلاصه در بازگشت به ویرانه و خسارت دهه 90 مقصرید؛ ولو نیت تان خیر باشد.
حرف تمام است.
@mahdian_mohsen
تأکید رهبر انقلاب بر اینکه تنبلی نکنید یک پیام جدید داشت
واقعیت اینست که برخلاف تصور ما با جامعهای مواجهیم که آمدن یا نیامدنش خیلی به مناظرهها و وعدهها و ایدهها مربوط نیست. نه با پیام خاتمی مشعوف میشود، نه با بازگشت به دهه 90 میترسد. نه با نظام مسأله دارد و نه مسألهاش نظام است.
او تنها غرق در سرگرمی و خیال فضای مجازی است. تنبلی برای این ساحت و از خاصیت زندگی مجازی است. او اساسا در مسیر رفتوآمد شما نیست که ببیند و متوجه شود. استدلال هم لازم ندارد. فقط باید دستش را گرفت. اسامی اینها را پیرامون خود لیست کنید. زنگ بزنید. لازم شد دنبالشان بروید تا پای صندوق.
@mahdian_mohsen