eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
414 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر باید تلاش می کردیم تا نشان دهیم همان ها که سفره تان را کوچک کردند، حجاب از سرتان کشیدند... @mahdian_mohsen
این متن را کامنت گذاشتم. برای پست یکی از آشناهای قدیمی که سالهاست محبت بی ثمر و خیالی به اهل بیت را تبلیغ می کند. این سبک علی دوستی کلافه کننده است. @mahdian_mohsen
واقعا آمدند جشن... @mahdian_mohsen
با این عکس یاد این غزل مرحوم استاد ریاضی افتادم که بر رواق دارالحفاظ حرم منقش است. روحش شاد... 🔸سزد که بر سر خورشـيــــد سايه اندازيم 🔹چنين که سايه شمس‌الشموس بر سر ماست 🔸هميشه ملت ايران به نام او جاويد 🔹هماره پرچم ايران به فرّ او برپاست @mahdian_mohsen
نکته کلیدی در بیانیه رهبری مهمترین نکته در بیانیه رهبری را چطور فهم کنیم؟ شاید مرور گذرا بر متن بیانیه، جمع بندی توصیه های ایشان طی سالهای گذشته باشد؛ اما یک نکته نهفته در متن بیانیه تغییر ریل اساسی در سیاست ورزیِ پائین به بالا و اجتماعی و مردمی است. هرچند نکته قابل اعتنای دیگر در این بیانیه، بیان دستاوردهای حقیقی انقلاب اسلامی، فراتر از آب و برق و تلفن و راه و غیره است که به صورت کم سابقه ای حول محور مردم فهرست شده است و بطن و حقیقت انقلاب را اراده و قدرت و معنویت مردم می بیند. اما مانیفست اصلی در گام دوم موضوع متفاوت تری است. ورود به این بخش در ابتدای بیانیه چنین است: انقلاب اسلامی پس از نظام سازی وارد خودسازی و جامعه سازی و تمدن سازی شده است. برای فهم دقیقتر این ورودی لازمست یکبار 5 گام تمدن سازی در انقلاب اسلامی را که سال ها پیش رهبرانقلاب توضیح دادند، مرور کنیم. گام اول انقلاب ، گام دوم نظام سازی، گام سوم دولت، گام چهارم جامعه سازی و گام پنجم نظام بین الملل و تمدن سازی. ایشان سپس توضیح دادند که ما دو مرحله انقلاب و نظام سازی را طی کردیم و امروز در مرحله دولت سازی قرار داریم. هنوز دولت به تراز انقلاب نرسیده است. دولت هم به معنای عام آن همه قوا و دستگاه ها و ساختارهای اجرایی و تقنینی و قضائی است. با این توضیح اولین نکته بیانیه اینست که رهبری چهل ویکی امین سال انقلاب را اصلاح مرحله دولت سازی و حتا به این فهم تغییر ریل سیاسی با مانیفستی جدید دانستند. به سخن دیگر در 40 ساله دوم باید 3 مرحله دولت سازی و جامعه سازی و تمدن سازی طی شود؛ آنهم با ریل گذاری جدید سیاسی که نسخه ای دستوری و حاکمیتی نیست و کاملا مردمی و از پائین به بالاست. توضیح بیشتر اینکه راز پیام رهبری در ماموریتی است که در این مرحله جدید به جوانان دادند. مقایسه کنید با پیام رهبری در بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی که مخاطبش دولت و جریان های سیاسی و مراجع و علما و مردم و در کنار اینها جوانان بود. اما بیانیه چهلمین سال صرفا مخاطبش جوانان است. ابتدا به سبک مدیریتی و عنایت ویژه رهبری طی یکی دو سال اخیر به جوانان توجه کنیم. انتخاب مدیران جوان در عرصه های مختلف و بهره گیری از شور و نشاط جوانان انقلابی و قدرت خلاقیت و علمی و معنویت و انگیزه انها برای تغییر و اصلاح، مهمترین راهبرد مدیریتی رهبری طی یکی دوسال گذشته بوده که به صورت قابل اعتنائی نیز مثمر ثمر بوده است. با این مقدمه مانیفست گام دوم در توجه به جوانان است. جوانانی که باید ضمن خودسازی وارد مرحله سوم دولت سازی شوند. رهبری انقلاب در توصیه ها، ضمن تاکید بر اهمیت خودسازی معنوی و علمی بر جنبه های حاکمیتی هر بخش نیز تاکید دارند. این حرف بدین معناست که جوانان نه تنها به خودسازی اخلاقی و معنوی و علمی شان توجه کنند بلکه با ورود به بخش های مهم حاکمیتی با روحیه جهادی بستر جامعه سازی را نیز فراهم کنند. حتی در یک مورد مشخص مثل عدالتخواهی و مبارزه بافساد نیز تاکید دارند این مهم به حضور جوانان پاک در حکومت نیاز دارد. بااین توضیح بیانیه رهبری هم یک نگاه بلند مدت و تاریخی دارد و هم یک تغییر ریل سیاسی در کوتاه مدت. @mahdian_mohsen
امان از #عدالتخواهی_فانتزی @mahdian_mohsen
انقلاب آئینه گردان و آئینه بندان فتوت شد تا یک تختی در کُشتی متکثر به هزارانی دیگر شود... مرجان کلهر در اسکی را روی دیگر آرین غلامی در شطرنج ببینید. هردویش از خودگذشتن است؛ اما یکی بخاطر اخلاق و آن یکی مبارزه با ظلم. گویی دنیا باید بداند اخلاق و مبارزه و معنویت هویت ایرانی ماست... پ. ن: مرجان کلهر که جواز رقابت در دور دوم مسابقات اسکی را پیدا کرده بود با اعلام خطای خود که از چشم داوران دور مانده بود، از مسابقات کنار کشید. آرین غلامی شطرنج‌بازی است که از قهرمانی گذشت تا مقابل اسرائیل قرار نگیرد و نائب قهرمان شد. @mahdian_mohsen
هدایت شده از خبرگزاری فارس
📺قسمت اول مناظره مهدیان و صدرالساداتی 🔹محسن مهدیان و سید مهدی صدرالساداتی با حضور در دانشگاه امام صادق (ع) در رابطه با چگونگی عدالتخواهی در حکومت اسلامی، مسائل پیش آمده درباره ده ونک و نحوه برخورد با اشرافی گری مناظره کردند. 🔸در لینک زیر ببینید: 👉 fna.ir/brwuvv @Farsna
☑️چطور افشاگری انقلابی کنیم؟ چطور اشکالات انقلاب را فریاد کنیم که منجر به تضعیف انقلاب نشود؟ این سوال ذهن خیلی هاست. چطور افشاگری کنیم که انقلاب تقویت شود. چند مولفه ساده عملیاتی در این رابطه وجود دارد. 1⃣یکم تشخص.اول و از همه مهمتر تصویری است که از منتقد باید ساخته شود. مخاطب در اغلب موارد محتوای یک انتقاد را با سابقه ذهنی اش از منتقد تطبیق می دهد. ساخت این سابقه ذهنی نیز بر اساس تلاش نویسنده برای تقویت و پیشبرد انقلاب است. رسانه ای که همتش تقویت امید در کشورست در نقد ضعف ها موثرتر است. 2⃣مولفه دوم تناسب است. نقد یک بدسلیقگی شبیه نقد یک تصمیم غلط و فاحش نیست. نقدی که مربوط به رفتار غلط است باید متفاوت از نقدی باشد که مربوط به انحراف اعتقادی است. توجه به این تناسب اندازه صدا و فریاد ما را تنظیم می کند. 3⃣مولفه سوم اصلی و فرعی کردن امورست. نقد امور فرعی نباید امور اصلی را تحت الشعاع قرار دهد. توجه به یک گل خشکیده نباید در مخاطب، یک گلستان را بیابان کند. نقد تصمیم اشتباه یک مدیر، نباید منجر به سوء ظن به ساختارهای نظام شود و یا خطا را ساختاری ترسیم کند. 4⃣مولفه چهارم دیدن دارایی هاست. نقد نباید بی اعتنا به راه طی شده باشد. از کنار نکات مثبت ماجرا نمی گذرد. دیدن دارایی ها نه تنها نقد را منصفانه می کند، بلکه موجب تاثیر بیشتر انتقاد می شود. 5⃣مولفه پنجم ادبیات و لحن انتقاد است. ادبیات نقدانقلابی با ادبیات نقدضدانقلابی باید کاملا متفاوت باشد. مخاطب درین ادبیات باید حس دلسوزی و خیرخواهی را درک می کند؛ ولو اینکه با صراحت همراه باشد. 6⃣مولفه ششم پایان بندی امیدوارانه است. پیشنهاد و راهکار نقش موثری در این پایان بندی دارد. نقد نباید حس بن بست در مخاطب ایجاد کند. ⭕️در نهایت اینکه مهمترین کلید برای فهم "نقد تراز" اینست که بعد از نقطه پایان، مخاطب را امیدوار می کند و به حرکت وادار می سازد نه ناامیدی و نشستن. @mahdian_mohsen
🔻عدالتخواهی مصداق محور یا مساله محور برخی تصور می کنند ما تنها دو نوع عدالتخواهی داریم؛ یا مصداقی یا کلی گوئی. اما بغیر ایندو ما یک سبک عدالتخواهی داریم به نام مساله محوری که نه کلی گوئی است و نه جزئی نگر. 📌چرا عدالتخواهی مصداقی اشکال دارد؟ 🔹یکم. درمصداق عمدتا اطلاعات ما درباره یک مصداق دقیق نیست و قضاوت کردن در مصداق منجر به ارزیابی غیراخلاقی و خدای نکرده تهمت زدن و آبرو بردن می شود. حتا جزئیات ماجرا هم روشن نیست. مثلا یک آقازاده ممکن است واقعن تخلف داشته باشد، اما ما هیچ وقت تصویر دقیقی از رابطه آقا و آقازاده نخواهیم داشت و معلوم نیست با فسادآقازاده بشود به اشتباه آقا رسید. 🔸دوم و مهمتر اینکه مصداق محوری در مخاطب یاس ایجاد می کند چطور؟ وقتی مخاطب مورد آماج نقطه زنی های مصداقی قرار می گیرد، تصویر فساد سیستمی و ساختاری برایش شکل می گیرد. اخیرا رئیس دیوان محاسبات اعلام کرد 98 درصد مدیران ما پاک دست هستند. اما این آمار نه دیده شد و نه حتا باور. چرا؟ چون مخاطب سالهاست مورد هجمه بی امان افشاگری های مرتبط با همان دو درصد است. این یاس خیلی وقت ها نیز به اقدامات خودسرانه و غیرقانونی منجر می شود. شرحش مفصل است. 📌اما وقتی ما با یک مصداق مواجه می شویم چه باید کنیم؟ اساسا ما همیشه با مصداق ها مواجهیم. با حقوق نجومی فلان آقا. فلان قرارداد نفتی پنهان و بهمان تصمیم غیرشفاف مجلس. اما راه اینست که از مصداق به مساله برسیم. 📌مساله محوری چیست؟ مساله، موضوعی است که عامل شکل گیری دهها مصداق است. مثل اجرای ماده 29 در برنامه ششم که موجب شفافیت درآمد مسئولین و مانع حقوق نجومی است. یا طرح شفافیت در تصمیمات مجلس که به نتیجه نرسید. یا طرح شفافیت در قراردادهای نفتی. یا طرح اصلاح قانون انتخابات که مانع هزینه های گزاف و غیرمتداول می شود. یا تصویب قوانین مرتبط با تعارض منافع که از تصمیمات رانتی جلوگیری می کند. و دهها مثال دیگر. مساله محوری، منتقد را از معلول به علت می برد و به جای حل یک مشکل، مساله ای که می تواند صدها مصداق بسازد را رفع می کند. اما چطور این فرآیند ساخته می شود؟ سوال و پرسش از مصداق. وقتی با مصداق مواجه می شویم، برای اینکه هم مصداق تعیین تکلیف شود و هم به مساله برسیم باید سوال کنیم تا ابعاد ماجرا روشن شود. اما توجه شود که بین "پرسش" و "قضاوت" تفاوت است. کاری که عمدتا ما در مواجهه با مصادیق می کنیم قضاوت و حکم دادن است که همان دو آسیب ابتدای متن را دارد. روشنست که وقتی می گوئیم پرسش، منظورقضاوت کردن در قالب پرسش نیست. بلکه حقیقتا سوال دلسوزانه است تا فرد از خود دفاع کند و ابعاد ماجرا روشن شود. @mahdian_mohsen
در این مناظره تلاش شده اشکالات مبنایی افشاگری های هیجانی، همراه با مصدایق روشن بیان شود. انشالله وقت بگذارید و ببینید. قسمت اول http://fna.ir/brwuvv قسمت دوم http://fna.ir/brwuy6 @mahdian_mohsen
⚽️رفتار سیاسی فرهاد تمرد اشرافی یک سلبریتی را از منظر رفتار سیاسی حاکمان تحلیل کنید؛ ماجرا آزاردهنده ترست. دو نکته: 1⃣یکم. اشتباه فرهاد مجیدی چیست؟ رفتار خلاف قانون؟ ازین هم فراتر. قانون شکنی و توهین به مجری قانون؟ ازین هم افزون تر. زشتی رفتار این فوتبالیست به رخ کشیدن قانون شکنی است. یعنی هم قانون شکنی و هم توهین به مجری قانون و بدتر از همه اشاعه آن. خب این جسارت از کجا آمده است؟ چه شد که یک نفر تصور کرد می تواند متهورانه به قانون تعدی کند و از حرمت شکنی اش فیلم بگیرد و پخش کند؟ حرمت قانون که یک شبه با فرهاد مجیدی یا حتا با برخورد فیزیکی راننده لندکروز با مامور راهور شکسته نمی شود؛ پس ماجرا از چه قرارست؟ بی قیمت شدن سکه قانون شکنی را در ماجرای فحاشی نماینده سراوان یا کتک زدن مامور قانون توسط نماینده بیجار ببینید. این لیست را شما تکمیل کنید. تاریخ فراموش نمی کند که اول مجری قانون در کشور، چشم در چشم قانون می گفت به خط قرمز من نزدیک نشوید که حیثیت برای عدلیه نخواهم گذاشت که نگذاشت. این داستان دنباله دار متوقف به مجیدی نیست. "گردنکشی اشرافیت سیاسی" مقابل قانون است که موجب تمرد و "سرکشی اشرافیت اقتصادی" می شود. 2⃣دوم. مجیدی ماجرای قانون شکنی اش را استقلال-پرسپولیسی می کند. یعنی از دوقطبی ورزشی می خواهد برای رفتار خلاف قانونش اعتبار بگیرد. این رفتار نیز وام گرفته از رفتار سیاسی حاکمان است. اینکه در دوقطبی استقلال-پرسپولیس رفتار غیرقانونی ات را کتمان می کنی برامده از رفتار اهل سیاستی است که در دوقطبی های غیر واقعی، بی تدبیری ها و کم کاری ها را توجیه می کنند. مجیدی خوب فهمیده است که کارکرد دوقطبی ها در ماله کشی قانون شکنی ها و بی تدبیری ها و حتا خیانت ها چیست. دوقطبی هیجانی استقلال پرسپولیس همان می کند که دوقطبی های توهمی در سیاست. فرهادهای مجیدی بی نسبت با رفتار سیاسی حاکمان نیستند؛ "فخر فروشی" با "قانون شکنی" ادامه دارد. چاره کنیم. @mahdian_mohsen