eitaa logo
کشکول|محسن مهدیان
3.6هزار دنبال‌کننده
414 عکس
137 ویدیو
3 فایل
روزنامه‌نگار. ارتباط با ادمین @mohsen_mahdian
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
10.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انگیزه ضدانقلاب در ماجرای دختر آبی چه بود؟ 🔹چرا رسانه متصل به وزارت خارجه آمریکا دنبال جنجال‌سازی با هر حربه‌ای است؟ 🔸«محسن مهدیان» روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای تشریح کرد. @Farsna
هدایت شده از خبرگزاری فارس
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نقش دولت و مجلس در ماجرای ورود بانوان به ورزشگاه @Farsna
⭕️دقیق تر شلاق بزنیم... یکی از سفره خالی وشرمندگی مقابل خانواده، ناگزیر به جرائم امنیتی کشیده می شود و محکوم به شلاق و حبس و غیره و دیگری از سوداگری و شهوت سرمایه داری، در بهترین حالت می شود بخش خصوصی بدون اهلیت و در نهایت برکنار می شود؛ همین. از یک سو کارگر برای حقوق معوقه و سفره خالی خانواده اش ناگزیر به خیابان می آید و از سوی دیگر پیوند شوم "بخش خصوصی بیمار و سوداگر" و "مسئولین رانتی و نالایق"، صدها کارگر را به خاک می کشاند و همچنان مصونیت دارند. این سوال جدی است. چطور ممکن است منشا جرم امنیتی کارگری را نبینیم؟ چرا نباید کسی سراغ مسئولینی رود که با بی توجهی به حداقل 45 قید در اجرای اصل 44 و با نگاه صرفا دفع شر به شرکت های دولتی، اقتصاد ملی و معیشت کارگری را نابود می کنند؟ وضعیت امروز هپکو و هفت تپه و آذرآب نتیجه نگاه انحرافی دولت به خصوصی سازی است. دولتی که رانتی رفتار کند، مشتری اش نیز بخش خصوصی دلال و سوداگر و بی کفایت است. شلاق را محکمتر بزنیم اما دقیق. ماجرا وقتی ملانصرالدینی می شود که دولت صرفا با هدف درآمدزایی، شرکت های دولتی را بصورت سراسیمه و سوال برانگیز و شبهه ناک واگذار می کند و بعد مجبور می شود برای امنیت سیاسی، از جیب بیت المال شرکت را سرپا نگه دارد و حقوق کارگرها را بپردازد. توجه داریم که اینجا صدای کارگری بلند است که گوش ها تیز می شود؛ واگرنه سالهاست خصوصی سازی بانکی، سیاست های مالی و پولی کشور را به گروگان گرفته است و کسی یارای مقابله با این فساد نیست. این سیاهه ادامه دارست؛ از خصوصی سازی آموزش تا درمان تا ... هنوز به این بلوغ نرسیدیم که مردمی سازی اقتصادی الزاما خصوصی سازی نیست. مردمی سازی اقتصاد یعنی شرایط اقتصادی-سیاسی را چنان فراهم کنیم تا مردم انگیزه تولید پیدا کنند و بخش خصوصی مولد فعال شود؛ حال آنکه خصوصی سازی مرسوم، تنها و تنها تغییر مالکیت است و انتقال رانت. بااین حال چشم امید همه به عدلیه است تا با شعار صیانت از حقوق عامه به بیداد خصوصی سازی و داد کارگران مظلوم برسد... @mahdian_mohsen
✅مخالفان شگفت انگیز طرح شفافیت 1⃣یکم. خبرگزاری فارس با کلیه نمایندگان مجلس مصاحبه کرده و نظر صریح آنها درباره طرح شفافیت را جویا شده است. نتایج جالب است. 227 نفر موافق. 16 نفر مخالف که بعد از انتشار گزارش نظرشان برگشت و شدند 14 نفر. باقی هم یا ممتنع یا تلفن جواب ندادند. 2⃣دوم. سال 97 یک فوریت طرح شفافیت با حداقل 160 امضا در صحن علنی مطرح و البته با رای قاطع کنار گذاشته می شود. مخالفان یک فوریت 108 رای. موافقان 59 رای و 5 رای هم ممتنع. یعنی همان ها که علنی امضا کرده بودند در خفا رای ندادند. 3⃣سوم. سال 98 دو فوریت طرح دیگری با 190 امضا به رای گذاشته شد که در نهایت با 103 رای مخالف و 69 رای موافق و 8 رای ممتنع رد شد. یعنی حدود نیمی از کسانی که طرح را امضا کردند، وقتی رای گیری غیرعلنی شد، حرف شان را پس گرفتند. جالب اینکه مجلس با رای گیری "علنی" همین فوریت نیز با 110 مخالف و 57 موافق، مخالفت می کند. واقعا چرا؟ ✅چند نکته در این رابطه حائز اهمیت است. در نگاه اول و خوشبینانه ممکن است گفته شود مخالفت با فوریت به معنی مخالفت با طرح نیست. حرف خوبی است. اما در این رابطه چند ملاحظه وجود دارد. اول اینکه حذف فوریت یعنی بررسی طرح به مجلس بعدی حواله می شود. آیا موضوع شفافیت در مجلس انقدر بی اهمیت است؟ آیا غیر این است که ریشه بسیاری از آسیب های تصمیم گیری و فساد ها در عدم شفافیت است؟ اساسا چرا حواله به مجلس بعد؟ دوم اینکه وقتی یک فوریت در سال 97 رد شد برخی گفتند این طرح باید کارشناسی شود. مرکز پژوهش ها و دیگر نهادهای مدنی مثل "اندیشکده شفافیت برای ایران" روی موضوع کار کردند. پس چرا مجدد رای ندادند؟ سوم و مهمتر اینکه کافی است نظر مخالفان طرح در مجلس را یک بار مرور کنید. هیچ استدلال قابل اعتنایی در رد فوریت نیست. اتفاقا اغلب مخالفان وارد محتوا شدند که شاهد ماجرا نیز تذکر پیاپی رئیس مجلس است. مخالفان اغلب معتقدند شفاف سازی موجب پوپولیسم می شود و دیگر اینکه مردم ما بلوغ لازم برای آرای شفاف را ندارند. این تناقض در امضای علنی و رای غیرعلنی، از مخالفت با اصل طرح به مراتب بدتر است. این نوع مخفی کاری و بی صداقتی و رفتار متظاهرانه با هیچ منطقی توجیه ندارد. به تعبیر دقیق تر نماینده ای که صریح اعلام می کند مخالف است حتما نسبت به این چند ده نماینده پنهان کار، ارجح است. ✅حال سوال اینست که این نماینده ها از چه چیز هراس دارند که حاضرند برای عدم شفافیت رفتار و تصمیم شان، این چنین بی صداقت رفتار کنند؟ @mahdian_mohsen
☑️من و شما در جنگ روایت ها "مارگزیده" از "ریسمون سیاه و سفید" می ترسد. این گزاره دو بخش دارد. "مارگزیده" و "ریسون سیاه و سفید. مارگزیده است. ریسمون سیاه و سفید ما از ریسمون است که آنرا مار می پنداریم. هر روایتی متشکل از همین دو بخش است. در اصل این ابر روایت ها هستند که روایت ها را می سازند. پس اگر ابر روایت درست ساخته نشود، فاصله گرفتن از حقیقت و ریسمون را مار پنداشتن، طبیعی است. ما در مواجه رسانه ای با ضدانقلاب در دو ساحت می جنگیم. یکی ابر روایت ها و دوم خرده روایت ها. ابرروایت، مفهوم کلان است و خرده روایت، مصادیق. حکومت ها و گروه های مرجع و رسانه های رسمی نقش بالایی در ساخت ابرروایت دارند. اگر گروه های مرجع، ابر روایت را نسازند و کم کاری کنند، دیگران از جمله دشمن جای خالی آنرا پر می کند. آنکه ابرروایت می سازد، قدرت پیدا می کند ذهن ها را به گروگان بگیرد و خرده روایت ها را مطابق میلش تفسیر کند. بعد از ابرروایت، نوبت خرده روایت می رسد. خرده روایت وقتی موثر است که تبدیل به روایت غالب شود . روایتی قدرت سلطه می یابد که "قدرت برانگیختگی" و "توزیع شوندگی" بالاتری داشته باشد؛ به تعبیر ساده تر "قدرت دست به دست شدن" بیشتری پیدا کند. روایتی بیشتر دست به دست می شود که به غیر از ذهن مخاطب، قلب و احساسات و هیجان او را نیز درگیر کند. دوران ما، دوران است. دوران دور شدن از حقیقت. چون بجای صدق و کذب اخبار، این "قدرت روایت" است که جای حقیقت می نشیند. اما این دوران نیز روزهای گذار است؛ برخلاف تصور رایج، ما درنهایت ما به سمت حقیقت حرکت می کنیم. اگر هنوز در عصر شبکه های اجتماعی گرفتار پسا حقیقت هستیم، چون با اختلال جریان قدرت مواجهیم. قدرت های سیاسی و قدرت ها تخدیری مثل سلبریتی ها و غیره. چه انکه خبر هر میزان مردمی تر شود و از چنبره قدرت فاصله بگیرد به حقیقت نزدیک تر می شود. بنابراین نقش جریان انقلابی اتفاقا در همین دوران گذار است که برجسته و تعریف می شود. جریان انقلابی باید 2 کار همزمان انجام دهد. اولا با تکیه بر عقلانیت و شناخت دقیق از زمان و نیاز مخاطب، ابرروایت حقیقی را در ذهن جامعه بسازد و دوم خرده روایت های منطبق بر حقیقت را به روایت غالب تبدیل کند . برای تبدیل خرده روایت به روایت غالب یک اصل کلیدی و بسیار حائز اهمیت وجود دارد و آن اینکه هرکس، خودش را سرباز عرصه روایت گری فرض کنند تا حقیقت روایت شود.همه و همه؛ زن خانه دار یا محصل و دانشجو و کارگر و طلبه و غیره. حتا یک لایک و ریشیر ساده و کامنت نیز در مسلط ساختن روایت سهم دارد. سربازان عصر امروز رسانه، تنها خبرنگاران نیستند، بلکه راویانی هستند که مسئولیت تاریخی شان درعصر روایت گری را فهم کردند. @mahdian_mohsen
هدایت شده از خبرگزاری فارس
11.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یک تجربه| بیائید ضدانقلاب را عصبی کنیم fna.ir/dbfqyk @Farsna
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرآنچه لازمست درباره طرح شفافیت بدانید چطور به شعور مردم توهین شد؟ @mahdian_mohsen
🎬کمال ها و صادق ها موقع رفتن به سالن، راهنما با تعجب گفت: آقا شما متوجه هستید؟ این فیلم مثبت 12 است! گفتم انشالله مشکلی نیست. یعنی چاره ای نداشتم غیر این بگویم. بلیط گرفته و از قبل به بچه ها وعده داده بودم. از "نیمروز" که فارغ شدیم از بچه ها که هرسه زیر 12 سال اند درباره فیلم سوال کردم. بجز آخری که 2 ساله است و خدا را شکر اول فیلم خوابید، نظر بقیه جالب بود. ... خلاصه  هرچقدر وقت صرف می کردم تا از زیر و زبر جنایات نفاق بگویم به این اندازه موثر نبود. هم تشکیلات نفاق و هم امتداد نفاق تا امروز و مرز نفوذ. این اندازه تاثیر انتظار نداشتم... . اما برای خودم شخصیت "کمال" و "صادق" قابل اعتنا بود. کمال و صادق هر دو مابه ازای امروزی دارند. کمال آدمی است اهل تکلیف. آدمی که به ظاهر تکلیفش جلوتر از حقش است. اما عمق این تکلیف گرایی قابل اعتنا بود. کمال شخصیتی متعصب و انقلابی دارد، اما فیلم ساز با زیرکی و رندی نشان می دهد، این تکلیف گرایی صرفا ایدئولوژیک نیست و ایدئولوژی او پشت سر شخصیت فردی و علقه های شخصی اش قرار دارد. چه آنکه وقتی فهمید صادق، اهل رفاقت نیست، حاضر نشد ماجرای منافق شدن خواهرش را بگوید و چه آنجا که وقتی بحث خواهرش ناموسی شد، بر ارزش اطلاعاتی عباس زری باف چشم پوشید و از سرعصبانیت او را می کشد و چه آنجا که در نهایت تاب نمی آورد ماشه بر خواهرش بفشارد. اما صادق نیز شخصیتی امروزی دارد. شخصیتی حداقلی و متوقف به ساختار؛ صادق نماد یک تکنوکرات اطلاعاتی و امنیتی است که اگر اشتباه کند و چند نفر را به کشتن دهد، هزینه اش را گردن ساختار می اندازد و وقتی با اشتباه دیگران مواجه می شود حاضر نیست فراتر از ساختار آدم ها را تحلیل کند. من از کمال آدم هایی را می فهمم که ظاهرا ایدئولوژیک اند اما تعصب شان بیشتر ناشی از شخصیت خلقی و علقه های فردی و سلیقه ای شان است و از صادق نه یک فرد که یک ساختار را می فهمم. فیلم دیدنی است. از آندست فیلم ها که تا ساعت ها بلکه روزها مخاطب را درگیر می کند. @mahdian_mohsen
راه پیمائی جاماندگان دیگه چه صیغه ایست؟ در خبرها آمد که جمعیت راه پیمایی جاماندگان اربعین در تهران 3 برابر شده است. یکی پرسید: "راه پیمائی جاماندگان دیگر چه صیغه ایست؟" ذهنم درگیر شد. مگر کسی برای غصه خوردن و متاثر شدن از جاماندگی هم راه پیمائی می کند؟ اصلا چرا این اسم؟ قرار است چه چیز را نشان دهند؟ دقیق تر شویم. ماجرا صرفا عزاداری نیست؛ چه آنکه مگر سالهای قبل از این مناسک داشتیم؟ بیائید حداقلی نباشیم. یک کشش وجود دارد. یک قدرت معنوی که نمایش جاماندگی را هم انگیزه می بخشد. راه پیمائی جاماندگی، پیامد اجتماعی یک رشک و غبطه قوی فردی است. این کشش عمیق چیست؟ کسانی که راه پیمائی اربعین را ذیل سرفصل های "عبادات فردی" تحلیل کنند اهل خسران اند. ماجرای راه پیمائی اربعین را نمی شود صرفا با روایتی شبیه روایت جابر و غیره تحلیل کرد. چه آنکه زیارت امام حسین همیشه هست. قدم برداشتن برای زیارت و ثواب فردی نیز متوقف به اربعین نیست و برای همه روزهای سال است. صرفا برای زیارت هم نیست؛ چه آنکه برای نماز جماعت و دیگر عبادات هم از ثواب قدم ها نوشته اند. "زیارت مخصوص" نیز تنها منحصر به اربعین نیست. پس چه بگویئم؟ برای دقیق تر شدن باید بدانیم که راه پیمائی اربعین، یک "رستاخیز عظیم شیعی" است که ذیل سرفصل های "دین اجتماعی" تعریف می شود نه دین فردی: "حرکت اجتماعی"، "خدمت رسانه خالصانه"، "محبت ورزی عاشقانه"، " مبارزه با ظلم"، "مانور قدرت شیعی"، "شجاعت و حماسه"، "قیام" و ... حالا با عنایت به این سرفصل ها و ذیل دین اجتماعی یک بار دیگر آمار را مرور کنید. رشد 50 درصدی راه پیمائی اربعین در کنار رشد 300 درصدی راه پیمائی جاماندگی. ایندو یکی است و تنها آمار کسانی است که احساس درونی شان را به نمایش کشیدند...آنها که دل شان با این تظاهرات شیعی است بماند. این کشش خروشان از عزاداری سیاسی-اجتماعی است که جاماندگی را هم به نمایش می کشد. قدر بدانیم. این تنها رشد معنویت نیست؛ بلکه رشد معنویت انقلابی است. فرش تا عرش فاصله است بین معنویت فردی تا معنویت جمعیِ همراه با تولی و تبری. @mahdian_mohsen
خب چرا آدرس غلط می دهید؟ ما که موافق رفراندوم هستیم. ولی رفراندومی بالاتر از انتخابات؟ فعلا نتایج همین رفراندوم را تحویل بگیرید تا بعد. اگر قرار هم به رفراندوم باشه ملت تقاضای برگزاری این رفراندوم را دارند که این دولت همین امروز برود یا بماند؟ مردش هستید؟ بسم الله @mahdian_mohsen
وقتی فکر می کنیم متفاوت حرف زدن به خودی خود یک ارزش است، وقتی ژست مخالف و معترض را یک ارزش می دانیم، وقتی فکر می کنیم آخوند وقتی مردمی است که ضد حاکمیت باشد، آنوقت از مجمع الفسادی چون زم و رسانه سراسر دروغی چون آمدنیوز حمایت می کنیم و چنان می گوئیم که گویی تعطیلی این رسانه ضایعه ای برای اصلاح حکومت است. به همین اندازه مشمئز کننده @mahdian_mohsen