12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشکهای مظلومانه حاج قاسم در مراسم تودیع فرماندهی سپاه استان کرمان
#تاظهور راهی نمونده
هیچوقت مدعی نبود ولی مچ مدعیان خواباند،تنها و بدون تشریفات بود ولی عزیزدل میلیونها انسان بود.
#سردارسلیمانی #حاج_قاسم
🔶🔷 نخستوزیر یک استعمار که به قدرت قرآن ایمان داشت!
💠 رهبر معظم انقلاب اسلامی: سخن معروف «گلادستون» را که حتماً شنیدهاید که گفته بود: این قرآن را باید برداشت.
استعمارگران، از قدیم نسبت به اسلام همین احساس را میکردند که آن هم ناشی از چیزهایی بود که از اسلام دیده بودند. ۶۸/۹/۷
🔻مجلس عوام مملو از نمایندگان بود. نمایندگانی که برخی کلاهشان را به دست گرفته و نشسته بودند و برخی هم مشغول گفتوگو با هم بودند.
👤 مردی مسن که پالتوی سیاهرنگ بلندی به تن داشت، کتابی به دست گرفته و پشت میز قرار رفت و شروع به سخنرانی کرد. پس از اندکی سخن گفتن، کتاب را روی میز زد و گفت: مادامی که این کتاب در دست مسلمانان باشد و به آن عمل کنند، اروپا هیچگاه نمیتواند بر شرق اسلامی مسلط شود و خود نیز در آرامش و امنیت زندگی نخواهد کرد.
📛 کشیشی که در مجلس حاضر بود با عصبانیت بلند شد؛ پیش آمد و کتاب را برداشت و آن را پاره کرد.
‼️ مرد خطاب به کشیش گفت: ای احمق! منظورم پاره کردن آن نبود بلکه باید آن را از صفحه قلب مسلمانان پاک کنیم و عمل به آن را از جامعه مسلمین از بین ببریم.
💡 آن مرد کسی نبود جز ویلیام گلادستون. گلادستون در سال 1809 در لیورپول انگلیس متولد شد. او سیاستمدار و دولتمرد انگلیسی، از حزب لیبرال مهمترین نخستوزیر دوره ویکتوریا بود.
🔺 نظر او راجع به جایگاه قرآن در بین مسلمانان قابل تامل است. گاه دشمنان ما قرآن را بهتر از ما درک کرده و میکنند.
#جنگ_شناختی
#جهاد_تبیین
آداب مراقبه :
از كتاب تذكرة المتقين عارف سالك شيخ محمد بهاري همداني
اول: گامِ اولِ مراقبه، ترك گناهان است و اين همان است كه تقوا بر آن بنا نهاده شده و آخرت بر آن استوار است و متقرّبان، به چيزي برتر و با فضيلتتر از آن، به خداوند تقرب نجستهاند. از اینجاست که حضرت موسی عليه السلام از حضرت خضر سؤال میکند که چه کردهای که مأمور شدهام از تو بياموزم؟ به چه چیز به این مرتبه رسیدهای؟ فرمود: با ترک معصيت. پس انسان، بايد قدم اول را بزرگ بداند و نتیجه آن هم بزرگ است. چقدر قبیح است از بنده ذلیل که در هر آن و لحظهاي در نعم الهی مستغرق باشد و در محضر مقدس او باشد، با وجود اين، پرده حیا را از روی خود بردارد و به خود جرئت ارتكاب مناهی حضرت ملک الملوک را بدهد. الحق سزاوار است که چنین شخصی در سیاستخانه جبار السموات و الارضین محبوس بماند أبد الآبدین، مگر اینکه توبه کند و دامن رحمت واسعه او را فرا گیرد.
دوم: گام دوم اين است كه پس از اداي واجبات، به ديگر طاعات الهي مشغول باشد، البته به شرط حضور قلب؛ چون روح عبادت، حضور قلب است که بی آن، قلب زنده نخواهد بود، بلکه گفته شده: عبادتِ بیحضور، مايه قساوت قلب است. اگر از اهل ذکر باشد، خوب است اوايل امر، ذکرش استغفار باشد و در اواسط، ذکر يونسيه؛ یعنی گفتن: «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» و در اواخر، کلمة طیبه «لا اله الا الله» به شرط استمرار و حضور قلب.
سوم: مرحله سوم مراقبه این که غافل از حضور حضرت حق جل شأنه نباشد و اين، همان است كه انسان را به مقام مقربان ميرساند و هر كس طالب محبت و معرفت است، بايد به آن تمسك جويد و به همين اشاره دارد، كلام رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم: «اُعبد الله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک؛ چنان خداوند را بپرست كه گويي او را ميبيني و اگر تو او را نميبيني، او تو را ميبيند». پس همواره باید در باطن حالش چنین باشد که گویا در خدمت مولای خود ایستاده و او ملتفت به این است. در این خبر شریف، اين نکته هست که در مقام عبادت، لازم نیست که انسان تصور خدای خود بکند یا بداند که او چیست تا محتاج به واسطه از مخلوقات شود، چنانکه بعضی از جهال صوفیه میگویند، بلکه همین قدر بداند که او جل شأنه حاضر است و ناظر همیشه، و همين توجه به او بس است؛ اگرچه نداند خداوند كيست و چگونه است. در اين نكته خوب درنگ كن كه، نكتهاي دقيق و سودمند است.
چهارم: گام چهارم، حزن دائم است یا از ترس عذاب، اگر از صالحین است، و یا از کثرت اشتیاق، اگر از محبین است؛ چه اینکه به محض انقطاع رشته حزن از قلب فیوضات معنوی منقطع گردد. از همين جاست كه از لسان اهل تقوا حكايت شده كه خداوند فرموده: من، جز در قلب محزون سكنا ندارم. شاهد بر اين مدعا، قول باري تعالی است: «أنا عند المنکسرة قلوبهم؛ من در نزد دلهاي شكستهام».
پس بدان ای عزیز من، اینکه هر چه از محسّنات بر قلب انسان وارد آید، مانند حزن، فکر، علم، حکمت و غیر اینها، مثل مهمانی است که بر شخص وارد شده. اگر به وظیفه مهمانداری و اکرام مهمان قيام نمودي و جای او را از لوث کثافات و خس و خاشاک و امور آزاردهنده و غیر آن پاک کردی، باز آن مهمان میل ميکند كه به آن خانه وارد شود، و الّا اگر اذیتش کردی، مشکل است. اگر حال داری در آن حال، باید قدر آن حال را بدانی و ضایعش نکنی، و الّا بعد از زايل شدن، هیهات دیگر آن حال را بیابی!
خلاصه اينكه اگر بخواهی بويی از آدمیت بشنوی، باید مجاهده کنی که سختتر از جهاد با دشمنان است. عرفا این جهاد را موت احمر مینامند و معنی مجاهده این است که اول باید ایمان بیاوری كه سرسختترين دشمن تو، نفس توست که سرمایه و ارکان وجود تو در تصرف او و شياطين بيروني اوست كه دوستان و شرکاي او هستند. پس باید تو خیلی باهوش باشی.
وقتی که صبح کنی، چند کار بر تو لازم است:
اول. مشارطه: همچنان که با شریک مالی خود وقتی که میخواهی او را پی تجارت بفرستی، شرطها میکنی، اینجا هم بعینه باید آن شروط ذکر شود، بلكه اکثر؛ چه اینکه خیانت آن شریک مالی هنوز معلوم نشده و خیانت این بدبخت کراراً و مراراً واضح و هویدا گردیده.
دوم. مراقبه یعنی کشیک نفس را کشیدن که مبادا اعضا و جوارح را به خلاف وا دارد و عمر عزیز را که هر آنی از آن بیش از تمام دنیا و ما فیها قیمت دارد، ضایع بگرداند.
سوم. محاسبه: یعنی همین که شب شد، باید پای حساب بنشیند ببیند چه کار کرده، منفعتی آورده یا اینکه ضرری نموده؟
چهارم. معاتبه يعني اگر منفعتی نیاورده باشد، نفس خود را مورد عقاب قرار دهد و اگر ضرری وارد آورده باشد، آن را معاقبه كند و عقاب نفس اين است كه آن را به ریاضات شدید شرعی تنبیه کند؛ مثل روزه گرفتن در تابستان، یا پیاده سفر حج کردن برای کسی که به هلاکت نمیافتد و امثال اینها که توسن نفس سرکش را به اندک زمانی مطیع و رام گرداند.
🎥
وظایف رهبری از زبان ایشان
⭕️ رهبری نمیتواند در تصمیمگیریهای موردی دستگاههای گوناگون دولتی، هی وارد بشود؛ این هم خلاف قانون است، هم ناممکن و هم نامعقول؛ وظیفهی رهبری آنجاست که...
# جهاد تبیین