🔴 اسرائیل، صادرکننده روشهای شکنجه در دنیا!
یعقوب توکلی:
🔹 صبح روز ششم، وقتی در باز شد، شروع به کتک زدنم کردند. بعد کیسه را از سرم برداشتند. یک بشقاب یکبارمصرف پلاستیکی آورده بودند، که تکهای پنیر، یک قاشق مربا، سه دانه زیتون، و تکهٔ کوچکی نان در آن بود. در سلول باز و بشقاب دم در بود. وقتی خم شدم تا بشقاب را بردارم، زندانبان با پایش به صورتم زد و گفت: «برندار. کسی از تو مهمتر هست که باید آن را بخورد. صبر کن، نخور.» چند دقیقه بعد، سگ کوچکی را آوردند. سگ پنیر را لیسید و خورد، و بعد از آن سرباز بشقاب را با پایش جلویم انداخت. من با تنفر هرچه تمامتر، با وجود این همه تحقیر و ناپاک شدن غذا، مجبور بودم بعد از شش روز گرسنگی، همان تکه نان کوچک را با مربا و سه دانه زیتون بخورم.
🔹 بعد از مدتی، دوباره مرا به داخل اتاق بازجویی بردند و بر روی میز چوبی خواباندند. با ریسمان مرا بستند و دوباره با کابل مرا زدند، آنقدر که دیگر خونی در بدنم نمانده بود و بیهوش شدم. با سطل آبی مرا به هوش آوردند و به مطب بردند، تا پانسمان خونین زخمها را عوض کنند. باز مجبور شدند به من خون تزریق کنند. بعد از تزریق خون، مرا به اتاق بازجویی برگرداندند. گوشیهای آمپلیفایر را به گوشم وصل کردند و صداهای وحشتناک را، تا حدی که دستگاه توان داشت، بالا بردند. سرم در حال ترکیدن بود و گوشهایم سوت میکشید. بلندم کردند و مرا به دیواری که برق به آنجا وصل بود، مصلوب کردند. فهمیدم میخواهند چه بلایی به سرم بیاورند. تنم از شدت درد میلرزید. مغزم تیر میکشید. از همان دستبندها برق به تمام بدنم میرسید. همهٔ سلولهای بدنم از درد به فغان آمده بود. این وضعیت در نقاط زخمی شدیدتر و زجرآورتر بود. نمیدانم چند بار بیهوش شدم و مرا با سطل آب سرد به هوش آوردند و چگونه مرا به سلول بردند. دیگر روز و شب را نمیفهمیدم.
🔹 بعد از چند روز که آن پزشک پیرمرد را ندیده بودم، یکباره جلویم سبز شد و با دست محکم به سرم کوبید. با بددهنی هرچه تمامتر به من فحش میداد. تحمل نکردم و جوابش را دادم. گفت: «راستی چیزی را فراموش کرده بودم. یادم رفت اندازهٔ گلولهها را بنویسم. قطر و حجم تیرهایی را که به بدنت اصابت کرده ننوشتم. فراموشم شد.» گفتم: «شما این گلولهها را درآوردی. گلولهها پیش شما است.» میدانستم شکنجهٔ دیگری در انتظار است؛ اما کاری نمیتوانستم بکنم. دستهایم بسته بود؛ حتی با پاهایم نیز نمیتوانستم از خودم دفاع کنم. کاملاً بی دفاع بودم. دکمههای پیراهنم را باز کرد و انگشت خود را در زخم زیر بغلم فرو کرد و چرخاند. اشکم درآمده بود. از شدت درد دنیا پیش چشمانم سیاه شد. تصویر او بهسان حیوان انساننمای وحشتناکی جلویم سبز شد. با کمال بیرحمی در چشمانم نگاه کرد و گفت: «ناراحت نشو. من دارم تیرها را اندازه میگیرم.» خون زیادی از زیر بغلم جاری شد و درد تمام بدنم را فراگرفت. همهٔ وجودم از شکنجهٔ بیرحمانهای که پیرمردی بهظاهر پزشک در حق نوجوانی ۱۶ ساله -آن هم با دستهایی بسته- انجام میداد، پر از تنفر شده بود.
🔹 با شکنجههایشان به شیطانصفتی اسرائیلیها بیشتر پی بردم. مهمتر از همه ارزان بودن روشهای شکنجهٔ آنها بود؛ طوری که پس از تشکیل دولت اسرائیل، این رژیم جزء اصلیترین صادرکنندگان روشهای شکنجه در دنیا شد. آموزش روشهای شکنجه در بازجویی منبع درآمدی بسیار مهم برای اسرائیل به شمار میرفت. روز هشتم، در حالی که آویزان بودم، سربازان به مسخره کردن و فحش دادن من پرداختند. تا اینجا مسئله خیلی عجیب نبود؛ هرچند فحاشی بیش از سایر شکنجهها، اعصاب انسان را به هم میریزد. برای آزار بیشتر، گوشهٔ کیسه را بلند کردند و دود سیگارشان را به داخل کیسه فوت کردند. من از شدت کمبود اکسیژن به دست و پا زدن افتادم. کمی بعد، ناگهان یک سرباز اسرائیلی جلو آمد و گفت: «میخواهم سیگارم را خاموش کنم؛ اگر زمین بیندازم، کثیف خواهد شد. بهتر است این عرب زحمت خاموش کردن سیگار را بکشد.» بعد سیگار روشن را روی پشت دستم گذاشت و آن را فشار داد. فریادم به آسمان رفت؛ ولی با دست و پای مصلوب کاری نمیتوانستم بکنم. به قدری محکم سیگار روشن را فشار داد، که هنوز بعد از سی سال جای سوختگی آن روی دستم باقی مانده است. بعد از آن، سربازان یکییکی آمدند و سیگارشان را روی دستم با فشار خاموش کردند و من در میان آن همه درد چارهای جز فریاد زدن نداشتم.
🔹 متن بالا برشیست از کتاب «حقیقت سمیر» ؛ روایتی از خاطرات سمیر قنطار
🔹 سمیر قنطار، مبارز لبنانیالاصل فلسطینی است که سی سال در زندانهای اسرائیل به سر برد و در تبادل اسرا در سال ۲۰۰۸ بین اسرائیل و حزبالله لبنان از زندان آزاد شد.
🆔https://eitaa.com/mahdijabraeeli
اربعین و نظام اخلاقی در اسلام و لیبرالیسم
مهدی جبرائیلی تبریزی
اخلاق یکی از مولفههای اصلی دوام و قوام جوامع بشری است. استحکام نظام اخلاقی هر جامعه، وابسته به نظام ارزشی حاکم بر آن است. از اینرو، مطالعه ارزشها و بررسی نقاط ضعف و قوت آنها، گام مهمی در تبیین ساختار نظام اخلاقی و تربیت اخلاقی در جوامع مختلف است.
از آنجا که مبانی نظری انسانشناسی لیبرالیسم بر پایة اومانیسم استوار گردیده، ارزشهایی چون فردگرایی و آزادی فردی، سودگرایی و عقلگرایی از ارزشهای بنیادین این مکتب محسوب میشوند. در مقابل در اسلام، که انسانشناسی آن، بر پایة «فطرت»، «عقلورزی» و «کرامت ذاتی» بنا شده، ارزشهایی چون خدامحوری، آزادی اجتماعی و معنوی و عدل از ارزشهای بنیادین آن محسوب میشود.
باتوجه به این دو مبنا؛ تفاوتهای بنیادین و ماهوی در حوزه ارزشها و تربیت اخلاقی بین این دو مکتب ایجاد شده است.
ارزشهای لیبرالیستی
شالوده لیبرالیسم برانسانمداری(اومانیسم) است. یعنی باید تمام چیزها ـ حتی اخلاق و دین ـ بر اساس تمایلات و نیازهای انسان توجیه شود. انسان نباید خود را با دین و اخلاق هماهنگ سازد، بلکه دین و اخلاق باید خود را با او هماهنگ سازند.
فردگرایی
یکی ازبنیادیترین ارزشهای لیبرالیستی، فردگرایی یا اصالت فرد میباشد. یعنی تقدم و مرکزیت فرد نسبت به جامعه در دیدگاه لیبرالیستی یک اصل است. از این رو آنچه حول محور او میچرخد، باید به گونهای در خدمت او و تأمین خواستهها و نیازهای او باشد و مسایل دیگر، از قبیل فرهنگ ملى و سرنوشت آن، زبان، اجتماع یا ملت همیشه به عنوان مسایلى فرعى و ثانوى مورد توجه قرار مىگیرند.هابهاوس میگوید: «لیبرالیسم اعتقاد به این امر است که جامعه با اطمینان میتواند بر قدرت خود هدایتکنندة شخصی بنا شود».
.(Hobbhouse, L.T, libbsie, liberalism, p.123)
فردگرایی هسته مابعدالطبیعی و هستیشناختیاندیشه لیبرالی و شالوده وجوه اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن است(وینست، 1378، ایدئولوژیهای سیاسی مدرن، ص 54). طبق این توجیه، فرد به لحاظ هستیشناختی، بنیادیتر و مقدم بر جامعه بشری و نهادها و ساختارهای آن است و به لحاظ اخلاقی و حقوقی نیز باید بر جامعه یا هرگروه جمعی دیگر اولویت داشته باشد.
ایدئولوژی فردگرایانه به سبب اصالتی که به فرد داده، نه تنها از خدا، بلکه از جامعه انسانی نیز عبور میکند؛ او حق دارد در تمام رفتارهایش آزاد باشد و منافعش را آنگونه که خود میخواهد، پی بگیرد. بدین روی، تمام خصوصیات فرد، از قبیل خودپرستی، غرایز و امیال و خودمختاری عقل و اراده او همگی بهاندیشه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی لیبرالی راه یافته است. بدینسان، در عقلانیت لیبرالی، من محور همه چیز است؛ هم فاعل است، هم غایت و هم هدف.(پوپر، 1364، جامعه باز و دشمنانش، ص 277، با تلخیص). لازمه طبیعی این سخن اتخاذ رویکرد ابزاری از جانب انسان به همهچیز و همهکس است.
ویژگیهای اساسی این فردگرایی عبارتند از:
1- مالکیت شخصی سرمایه؛ که امکان انتقال و انباشت نامحدود سرمایه را میدهد.
2- رقابت؛ چشم و همچشمی و رقابت بین افراد در کسب ثروت، و تنازع بقایی که در آن، اصلح باقی میماند.
برخلاف ایناندیشه و باور، در اربعین فرد حضور متمایزی ندارد بلکه همه چیز جمعی است، در عین حال هیچ خدشهای به هویت فردی وارد نمیشود. فرد در خدمت جمع و هویت جمعی است. پس از خودیت و فردیت خارج و وارد وادی جمع میشود. ایثار فردی به انسجام جمعی منجر میشود.
دین و آیین، آداب و مناسک از عناصر و نمادهای هویتساز و نیز تمایزبخش هستند. کنشهای اربعینی از این جنس قلمداد میشوند. به دلیل همین نمادهای متمایز و هویت مستقل، اربعین قابلیت و ظرفیت تمدنی دارد. از این حیث قابلیت هماوردی با تمدن موجود غربی را دارد.
سودگرایی و لذتگرایی
فردیت لیبرالیسم مبتنی بر دو پایه سود و لذت است.هابز و جان لاک این دو عنصر را مطرح میکنند. البته قبل ازهابز «هالی فاکس» سودخواهی شخصی را در عرصه اقتصاد مطرح میکند.
به نظر میرسد این دو اصل، مبتنی بر آراء زیگموند فروید و ماکیاولی هستند که اساساندیشه سیاسی و فلسفه سیاسی غرب را تشکیل میدهند. بنابراین سودگرایی یکی از مقومات عقلانیت لیبرالی است.
ادامه در لینک:
https://kayhan.ir/fa/news/272411/
✳ خاک شو تا گُل بروید رنگرنگ!
🔻 امام کاظم (ع) میفرمایند: «اِنَّ الزَّرعَ یَنبُتُ فی السَّهلِ وَ لا یَنبُتُ فِی الصَّفا، فَکذلِکَ الحِکمَهُ تَعمُرُ فی قَلبِ المُتواضعِ وَ لا تَعمُرُ فی قَلبِ المُتَکَّبِرِ الجَبّارِ»؛ ای هشام! گیاه در زمینی که حاصلخیز و نرم است رشد میکند، نه در صخره و سنگ سخت. حکمت نیز در قلبی که متواضع باشد رشد میکند. صرف اینکه انسان در ظاهر افتاده باشد منظور نیست؛ اگرچه آن هم اثرش را میگذارد. امام میفرمایند تواضع قلب. آن چیزی که مهم است این است که قلب انسان، یعنی حقیقت و جان و خود انسان باید متواضع باشد.
💠 امام در ادامه میفرمایند: «لأنّ اللّه َجَعلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ» ابزار عقل، تواضع است. خیلی عجیب است! عقل بالاخره باید با یک ابزاری کار کند دیگر. ابزارش تواضع است. یعنی تواضع نباشد، عقل تعطیل است و هیچ کاری نمیتواند انجام دهد!
پ.ن: مولوی در این زمینه اینگونه سروده است: در بهاران کی شود سرسبز سنگ/ خاک شو تا گل بروید رنگرنگ
🆔https://eitaa.com/mahdijabraeeli
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در مذمت فردی که مسئولیتی را بدون داشتن شایستگی لازم میپذیرد، فرمود «مَنْ تَوَلّی عَمَلا وَ هُوَ یعْلَمُ أنَّهُ لَیسَ لَهُ بِأهْلٍ، فَلْیتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ» یعنی هر که ریاست و مسئولیتی را بپذیرد و بداند که اهلیت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد.
قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله) : اَصلِح وَزيرَکَ فَاِنَّهُ الَّذي يقُودُکَ اِلَي الجَنَّةِ اَوِ النّارِ.
وزير خود را صالح گردان، زيرا همانا او کسي است که تو را به بهشت يا جهنم ميبرد.
قال الامام علي (علیه السلام): يستَدَلَّ عَلَي ادبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضييعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقديمِ الاَراذِلِ وَ تَاخيرِ الاَفاضِلِ.
چهار چيز باعث شکست دولت ها مي شود: (۱) ضايع کردن اصول (مسائل مهم) (۲) سرگرم شدن به فروع (امور کم اهميت) (۳) به کار گماردن آدم هاي پست (۴) کنار گذاردن انسان هاي فاضل.
قال الامام علي (علیه السلام) : مَن رُفِعَ بِلا کِفاتِهِ وُضِعَ بِلا جِنايةِ.
کسي که بدون شايستگي (مقامش) بالا رود، بدون جرم پايين کشيده شود.
پیادهروی اربعین و هویت استکبارستیزی تشیع (منتشر شده در روزنامه کیهان)
مهدی جبرائیلی تبریزی
پیادهروی اربعین راهبردی دینیِ عینی، کارآمد و نمایش و شمایلی هوشمندانه و سازوکارمند از حقیقت اسلام و اسلام حقیقی است در مقابل اسلام قلّابی و ترسناکی که استکبار جهانی قرائتی از آن را در صورتی کریه و متوحشانه مانند داعش ساخته و بازنمایی میکند. این راهبرد را باید در مواجهه با اسلامستیزی غرب تحلیل کرد.
مقابله و منازعه غرب با اسلام، سابقه دهها و صدها سال دارد، اما از حدود سی سال پیش هانتینگتون با نظریه «برخورد تمدنها» خطر تمدن اسلامی برای جوامع لیبرال غربی را به طور جدی مطرح کرد. از آن زمان، همه غرب و کفر به مصاف همه اسلام آمد تا به خیال خود نهال نوشکوفای پویش تمدن نوین اسلامی را ریشهکن کند.
حمله به عراق و افغانستان و... و تحریم کشورهای مسلمان دو مورد از راهبردهای غرب (با سردمداری آمریکا) است. اما اسلامی سیاسی (عینیت یافته در نظام اسلامی) بر مبنای قواعد فقاهتی حکمرانی، توانست با خلق نظام اجتماعی در درون خود تمام معادلات تهدیدآمیز را به فرصتی برای جهانی شدن خود تبدیل کند. هیچ دستاوردی به اندازه خنثی شدن ایده جهانیسازی لیبرالیسم توسط اسلام سیاسی، آمریکا و غرب را عصبانی نکرده است. اسلام سیاسی صدای فطرت در زنجیر کشیده شده انسان غرب را فریاد زد؛ عدالت، طهارت، کرامت و....
نگاه مناسکی و مراسمی صرف به اربعین، غیرواقعی، ابتر و قشری است و هیچ سنخیتی با هندسه فکری و اعتقادی امام حسین علیهالسلام ندارد؛ چرا که به سکولاریسم خواهد انجامید. البته که اعتلای معنوی و رشد معرفتی هر فرد هم غیرقابل انکار است و از این رهگذر باید به رشد و تعمیق بینشی، منشی و کنشی در عرصه فراخویشی برسد.
امام خط سیر حرکت و سلوک امت شیعه را چنین ترسیم کرده است: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ»؛ کسی مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند. این جمله بیانگر یک گفتمان و فرهنگ فراگیر است که امکان جمع و کنار آمدن با گفتمان و بینش مقابل را نفی میکند. مبنای عمل و سلوک در زیست جهان هر عصری است البته با اقتضائات خودش.
با این نگاه پیادهروی اربعین انتخاب جبهه و اردوگاه در مصاف حق و باطل است. راه سومی وجود ندارد. هم مختصات حق مشخص هستند و هم باطل. هرگونه انحراف و التقاط به خروج از دائره ولایت حق منجر میشود.
دالّ کانونی اربعین اجتماع حول محور امامت برای مبارزه با طاغوت است. استکبارستیزی مؤلفه بنیادین فرهنگ سیاسی تشیع است. از این حیث میتوان گفت؛ از مؤلفهها و متغیرهای اصلی قدرتنمایی شیعه در عصر قدرتنماییها و در عرصه بینالمللی؛ راهپیمایی اربعین است. پس میتوان آن را چشمگیرترین و بیبدیلترین رزمایش امنیتی در عصر معاصر دانست.
راهپیمایی عظیم اربعین به مثابه یک انگاره سیاسی، از مؤلفههای قدرت و هویت تشیع اسـت که نباید آن را صرفا یک حرکت جغرافیایی و ژئوپلیتیک دانست بلکه یک سیر استعلائی و پیشرونده و پیشبرنده تاریخی است و از این حیث میتوان آن را عامل هویتساز شیعه قلمداد کرد. هویت بازتولید شده و بازیابی شده فرامرزی.
این قرائتی از «کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء» است. یعنی شیعه در بطن هویت خویش؛ دارای هویت استکبارستیزی است وگرنه در قرائت خویش از تشیع، دچار انحراف خواهد شد. این هویت، خود حرکت انقلابی و سیاسی را خلق میکند که به معنی زنده بودن و استمرار خون عاشورائی در رگهای تاریخ در همه زمانها و زمینها است. اگر غیر از این بود، شیعه در فراز و نشیبهای دوران با کدامین استوانه، تاکنون استوار میماند؟ به یقین دست تکوین در کار است تا این حجت الهی را در قالب سنت خود نمایان سازد؛ سنت غلبه حق بر باطل.
راهپیمایی اربعین، در لایه و سطح تمدنی خود، شعارها و شعائر جهانی خود را هم نمایش میدهد. عدالتخواهی، ظلمستیزی و حمایت از مستضعفان از آن جمله هستند.
دلیل رویکرد تمدنی به پیادهروی اربعین هم همین است. تقلیل آن به مناسک صرف و گستره عمل جزئی، آن را از هرم و هدف اصلی و متعالی دور میکند. نقطه اتصال عاشورا و ظهور از اینجا آغاز میشود. پیوندی الهی و هدفمند.
اگر امام حسین علیهالسلام علیه ظلم قیام کرد و در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه به ثمر خواهد نشست، در فاصله بین عاشورا و ظهور، هر کس حسینی است باید لوای مبارزه با ظلم را در دست بگیرد و الا نه حسینی است و نه مهدوی.
شاید دلیل اینکه زیارت اربعین یکی از نشانههای مؤمن بیان شده، این باشد که زیارت اربعین مرزبندی بین توحید و طاغوت بوده و این حرکت نماد استکبارستیزی و طغیان علیه طاغوتیان است. هر کس حسینی است، توحیدی و هر کس در جبهه ظالمان قرار گرفته، طاغوتی است.
ادامه در لینک زیر:
https://kayhan.ir/001Ea6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر خواستید تمدنی رو نابود کنید این ۳ کارو انجام بدید!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 پیام امامخمینی (ره)
به پزشکیان و کاروان اعزامی به نیویوک!
امام خمینی رحمه الله علیه:
⭕️ چرا برای مردم آیه قتال را نمیخوانید؟
دست بردارید از این رحمت هایی که شما توهم میکنید
اینها رحمت نیست اینها مخالفت با خدا است.
🔘 جهت اطلاع بعضیا که گفتن ما با آمریکا برادریم.
https://eitaa.com/mahdijabraeeli
1. آقایی که حافظ قرآن هستی آیه أشداء علی الکفار و رحماء بینهم را خوانده ای؟ طرز نشستن در برابر خودی و غیر خودی را قرآن و نهج البلاغه را نگفته؟
2. رحمت خدا بر شهید #امیرعبداللهیان که پاسخ دیکتاتورها را با زبان بدن نقدا می داد.
#پزشکیان
#اصلاح_طلب
#غرب_زده
#دیپلماسی_ذلت
https://eitaa.com/mahdijabraeeli