🔸 شورای ائتلاف نیروهای انقلاب
قسمت پایانی
انصاف حکم می کند که پس از نقد عملکرد این شورا ، پیشنهاداتی در زمینه اصلاح ساختار و عملکرد این مجموعه نیز ارائه شود تا روند پرداختن به موضوع شورای مزبور تکمیل گردد .
برادران بزرگوار به نظر حقیر چنانچه بدنبال مجموعه ای هستید که زیبنده نام آن بوده و عصاره نظرات و دیدگاههای اکثریت جامعه انقلابی استان را انعکاس بدهد لاجرم بایستی اصلاحاتی در امر ساختار و روند تصمیم سازی و تصمیم گیری مجموعه صورت بدهید .
بی شک همانند اکثریت ساختارهای سیاسی اعمال اصلاحات شدید دشوار بوده و با مقاومت هایی مواجه خواهد بود که با توجه به چهره های موجود در مجموعه نیل به آن دور از انتظار به نظر نمی رسد.
اصلاحات ساختاری
برخلاف آنچه که سخنگوی شورا جناب آقای فتح الهی فرموده اند ساختار مدیریتی مرکزیت مجموعه در استان از پایین به بالا نبوده و از بالا به پایین است .
چنانچه این مجموعه نیتی برای دخالت در انتخاب اصلح در انتخابات مجالس خبرگان و شورای شهر و خبرگان رهبری و مشورت دادن و تصمیم سازی برای مدیران ارشد استان نداشته باشد و صرفا جهت بستر سازی برای ساماندهی شوراهای ائتلاف شهرستانها از طرق دمکراتیک بوده و ماموریت ارتباط بین استان و تهران را برقرار نماید ، همین شکل از انتصاب از بالا به پایین نیز میتواند مقبول باشد اگر چه بهتر آن است که در هر حال راس مجموعه نیز از طریق رای گیری برگزیده شوند.
البته تجربه دو سه سال قبل برای انجام این فرایند در خانه جوان بنا بدلایلی !!؟ با شکست مواجه شد که امید است با از خود گذشتگی دوستان به ثمر برسد .
در مرحله بعد ساماندهی شوراهای ائتلاف شهرستانها میباشد که الزاما بایستی موارد زیر رعایت گردد .
۱- شرایط لازم برای نام نویسی اعضا در انتخابات شورای ائتلاف از لحاظ سلبی و ایجابی ، مطابق با موازین انقلابی گری تنظیم و اعلام گردد .
۲- فراخوان حضور در جلسه رای گیری برای انتخاب اعضای شورای ائتلاف ، به شکلی منطقی و عقلانی و بگونه ای که زمینه ی حضور مردم دغدغه مند نسبت به ارزشهای انقلابی و اسلامی را فراهم نماید ، صورت بگیرد .
۳- تدابیری اتخاذ شود که از یارکشی و لشکر کشی نامزدهای عضویت در شورای ائتلاف برای جلسه ی رای گیری ، جلوگیری نماید .
۴- برای ایجاد زمینه انتخاب خوب و منطقی، بستر معرفی و سخنرانی نامزدها - ولو به مدت ۱۰ دقیقه یا کمتر - در بین رای دهندگان فراهم گردد تا رای دهندگان حداقل با شناخت نسبی انتخاب نمایند .
۵- اجازه داده شود ارکان شورای شهرستانها اعم از دبیر و مسئولین کمیته ها توسط منتخبین صورت بگیرد .
۶- حتما تدابیری اتخاذ شود که از نفوذ جریانات سیاسی متکی بر قدرت و ثروت در امر انتخاب اعضای شورا جلوگیری شود .
🔸🔸اصلاحات کارکردی
بدیهی است که مهمترین کارکرد این شورا ، مشاوره به احاد مردم در انتخاب اصلح میباشد
متاسفانه روند شورا تا کنون نشان داده است که دوستان از معرفی اصلح به بهانه های مختلف اعم از ضعف قدرت مالی برای تبلیغ در ایام انتخابات و یا گمنامی و نداشتن رای! تفره رفته و نتیجه آن شده که افراد ناشایست و غیر اصلح عنان سیاسی جامعه و تصمیم گیری های کلان را در دست گرفته اتد و در طول سالیان دراز اکنون خود به معزلی تبدیل شده اند که رفتار و حرکات ناشایسته یشان به نام انقلاب و به کام خود و اطرافیانشان تمام می شود و ما از این نمونه ها بسیار داریم .
افرادی داریم که با سهل انگاری و بی تفاوتی مجموعه های - مثلا - انقلابی از نردبان انقلاب و مذهب بالارفته اند ولی در عمل و زبان هیچ سنخیتی با انقلاب و اسلام ندارند .
پیشنهاد حقیر این است :
اولا شورای ائتلاف ماهها قبل از انتخابات بایستی با تحقیق و تفحص و شور و مشورت افراد شایسته - علمی ، اخلاقی ، سخنوری ، جسمی ، رفتاری ، شناختی ، تدین ، ولایتمداری و صد البته انقلابی - را نشان نموده و از آنان برای حضور در انتخابات دعوت بعمل آورد .
در گام دوم شورا نسبت به مصاحبه و گفت و شنود با نامزدهایی که حائز شایستگی های فوق هستند - در حضور تمام اعضای شورا - اقدام نموده و پس از رای گیری در جلسه شورای ائتلاف هر شهرستان که احتمالا با مباحثه و مناقشه همراه خواهد بود نسبت به معرفی کاندیدای اصلح اقدام نماید .
در نهایت و در گام آخر تمام اعضای شورای ائتلاف و همچنین جامعه ی انقلابی شهرستان که نقش فعالی در شکل گیری شورای ائتلاف داشته اند موظفند که با به میان آوردن اعتبار اجتماعی و توان اقتصادی خود از نمایندگان اصلح حمایت انتخاباتی نمایند .
در پایان متذکر میشوم که دشوارترین مرحله این پروسه در اصلاح ساختار و کارکرد مجموعه ، از خود گذشتگی مدیریت استان میباشد که هم انتضابی هستند و هم بدلیل روابط عالی و عادت به ریاست به سختی خواهند توانست این خود گذشتگی را نشان بدهند .
وقتی محکومین ، نمایندگان مردم را اجیر تبرئه ی خود نمایند ، وقتی هیئت اجرایی انتخابات ، بدیهی ترین قانون انتخابات را زیر پا بگذارد و عضوش رئیس تشکیلات ائتلاف سیاسی باشد ، وقتی شورایی ، بنام انقلاب اما بکام اشخاص ، خواص جامعه را تخدیر نماید ، وقتی قانون مصرّح پیرامون اعضای شورای شهر، پیش پای شورای حل اختلاف ! ذبح گردد ، وقتی جریانی عمامه به سر ، شهردار و شورای شهر جایگزین را متهم به مهندسی انتخابات می کند تا مهندسی انتخابات را در دستور کار قرار بدهد و مهمتر از همه وقتی خواص شهر در خواب هستند ... معلوم است حوادثی در پیش است و باید منتظر بود ... منتظر هستیم
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
تلاش خواهم کرد در سه حوزه اهمیت و ضرورت انتخابات در جمهوری اسلامی، انتخابات خوب و انتخاب خوب که احتمالا سه جلسه طول بکشد مطالبی را مطرح و به سوالاتی از قبیل چرایی تایید شدن افراد !! از سوی شورای نگهبان ، راه کارهای شناخت افراد اصلح و... پاسخگو باشم
از دوستان دغدغه مند تقاضا دارم با پیشنهادات خود باعث غنای این جلسات بشوند.
ممنون
مهدی جوان-ارومیه
🔸فکر که فاسد شد .....
همه میدانیم که مشارکت مردمی در امورات مربوط به جمهوری اسلامی از جمله انتخابات از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و از دید مسئولین دلسوز نظام این امر از اولویت بسیار مهمی برخوردار میباشد.
این اولویت و اهمیت که از امتیازات نظام اسلامی به شمار می رود ، چنانچه حدود و صغور مشخصی نداشته و از مسیر خود خارج شود ، میتواند به ابزاری بر ضد انتخاب اصلح که هدف غایی انتخابات در نظام اسلامی است مبدل گردد .
اخیرا یکی از افراد متنفذ شهرمان ارومیه که به جهت سبقه ی خود ، با دستگاه قضا در ارتباط میباشد ، با سوء استفاده از جایگاه و اهمیت مشارکت حداکثری در نزد مسئولین دستگاه قضایی در تلاش است تا جریان پرونده فساد شهری را به بهانه ی " اثر گذاری متهمین فساد در میزان مشارکت مردم در انتخابات " تحت تاثیر قرار داده و مسئولین را با ایجاد دو گانه ی ای کاذب و دروغین وادار به اهمال در صدور احکام قاطع در مورد این افراد نماید.
این شخص متنفذ که فقط حلقه ای از حلقه های زنجیره ی بازگشت جریان فاسد به قدرت مجدد در ارومیه میباشد از روز آغاز دستگیری ها با دغل کاری و فریب مسئولین بالادستی در جهت اثر گذاری بر پرونده ای است که با تلاش سربازان گمنام در وزارت اطلاعات و سربازان شجاع و نام آشنا در سیستم قضایی توانسته ریشه شکل گیری مافیای قدرت ، سیاست و اقتصاد را زیر ضربه ببرد .
قبلا نیز عده ای با سوء استفاده از " اهمیت امنیت " بستر ساز قدرت گیری افراد نالایق در شهرمان بوده اند که ان شاءالله در نوشته های بعدی به آن خواهم پرداخت.
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸لجنزار سیاسی ارومیه ۱
لجنزار در عرف عامه به مکانی اطلاق میشود که آب در آنجا مانده و گندیده است . بوی بد ، حیوانات زیست انگلی ، گیاهان هرز و گند روی و اغلب بی خاصیت ، چهره ی لجن زار را شکل میدهند و نه تنها هیچ انتفاعی از آن به محیط اطراف نمی رسد بلکه وجهه ناخوشایند آن همه را فراری میدهد.
شناخت بنده از اوضاع سیاسی ارومیه حقیر را وادار نمود که واژه "لجنزار" را برای توصیف چهره ی سیاسی - حداقل ده سال گذشته - شهرمان مورد استفاده قرار دهم و البته از بزرگانی که در جهت اصلاح اوضاع تلاش نموده اند عذر تقصیر دارم و از چهره های نادری که طی این مدت در عرصه سیاسی ارومیه درخشیده اند پوزش میطلبم.
میدان سیاست در ارومیه طی ده سال گذشته عرصه تاخت و تاز سه گروه عمده بوده است .
این سه گروه که شرح آن ذیلا" خواهد آمد بن بست سیاسی مهمی را در شهرمان رقم زده اند و کار را به جایی رسانده اند که میتوان لقب مافیای سیاسی را به آنان داد .
این جماعت با میدان داری خود عرصه سیاسی ارومیه را به لجنزاری مبدل ساخته اند که احیای آن خیلی سخت می نماید !
احیای لجنزار مورد اشاره ، تلاش بی وقفه ی توام با معرفتی را می طلبد که مورد انتظار از بزرگان ، فرهیختگان و اندیشمندان و دلسوزان میباشد .
برای آغاز این فرآیند دشوار ، امید ، شجاعت ، ایثار و البته بصیرت ضروریات اولیه هستند که انتظار میرود جامعه ی نخبگانی شهر از آنها بهره مند باشند.
حقیر نیز به نوبه خود و در اندازه فهم و سوادی که در این زمینه دارم با قلم و بیان مختصر سعی در زمینه سازی برای شکل گیری روند این ضرورت اجتناب ناپذیر خواهم نمود.
و اما این سه گروه یا این سه عامل مهم عبارتند از
🔻 پوپولیزم به معنای عوام گرایی - مردم فریبی-
🔻 ناسیونالیزم افراطی به معنای نژاد پرستی
🔻لمپنیزم به معنای منفعت طلبی به هر قیمتی
و اما نحوه اثر گذاری و آثار این سه عامل را میتوان به شرح زیر مورد توجه قرار داد .
ادامه دارد...
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 لجنزار سیاسی ارومیه ۲
قومیت گرایی کردی و آذری ، ابزاری در دست نامزدهای ناشایست !
یکی از عوامل اصلی بروز فساد در عرصه انتخاباتی ارومیه نژاد پرستی و قومیت گرایی است .
قدر مسلم آنچه در امر صلاحیت افراد برای قرارگرفتن در جایگاه تصمیم گیری و تصمیم سازی برای کشور از هیچ اهمیت و جایگاهی برخوردار نیست قومیت و نژاد است.
اما برغم این حقیقت محض ، چگونه میشود که چنین عامل بی اهمیتی به اصلی تعیین کننده در نتایج انتخابات ارومیه تبدیل می شود .
بدیهی است جهل جامعه نسبت به منافع کلان ملی و نقش بین المللی و تعیین کننده ی جمهوری اسلامی در حوزه ی تمدنی بشر و تنزل آن به اثبات کثرت قومی و قبیله ای در انتخابات ، مهمترین زمینه را در سوء استفاده نامزدهای بیگانه از علم و اندیشه در عرصه انتخابات فراهم می کند .
این بستر نا مبارک چنان نقشی در تبدیل عرصه سیاسی شهر به لجنزار دارد که ارزشهایی والا چون ، عدالت ، صداقت ، شجاعت ، دینداری ، استکبار ستیزی ، سخنوری ، ادب ، ساده زیستی ، مردم داری ، کیاست ، سیاست ، بصیرت ، آگاهی نسبت به منافع ملی و بین المللی و ... را به حاشیه برده و گاها چنان فضای انتخاباتی و سیاسی را تحت تاثیر قرار میدهد که به تنها عامل و انگیزه ی مردم برای حضور در پای صندوق رای مبدل میشود.
نا گفته پیداست نتیجه چنین انتخابی ، قریب به یقین مردم آن دیار را با خسران مواجه نموده و نااهلان و حتی نامحرمان را بر سرنوشت مردم مسلط می کند .
حال این سوال را باید پرسید که آیا چنین جامعه ای میتواند نقش موثری در لبیک به فرمان مقتدای خود و ایجاد تمدن نوین اسلامی ایفا نماید . آیا جماعتی که با وجود اشتراکات دینی فراوان نتوانند از دام قومیت رها شوند آیا میتوانند مرزهای نژادی و قومی و اعتقادی موجود در جهان را درنوردیده و به جهانیان بیاموزند که بایستی حول محور عدالت و ظلم ستیزی و اخلاق به هم پیوند بخورند و جهان را از لوث وجود مستکبرین و ظالمین و دشمنان اخلاق و انسانیت پاکسازی نمایند .
آیا اساسا انتخاب بر مبنای قومیت محض ! میتواند کوچکترین نقشی در اصلاح جامعه داشته باشد .
اکنون بر ذمه ی آگاهان و علما و اندیشمندان و در کل خواص جامعه ی ارومیه اعم از کرد و ترک و شیعه و سنی است که با درک چنین واقعیتی عوام جامعه را از دام خناسانی که از هر ابزاری برای بالا رفتن از نردبان دنیاگرایی بهره میبرند رهایی بخشیده و گامی مهم در شکل گیری اتحاد حول محور دین که منادی عدالت و استکبار ستیزی است ، بردارند .
به امید روزی که مردم شریف شهرمان ارومیه اعم از کرد و ترک میزان خود در امر انتخابات را بر محور اصلحیت افراد که خواسته ی رهبر انقلاب اسلامی و امام جامعه است ، استوار نمایند .
به نظر حقیر چنین رویکردی گامی موثر در تبدیل لجنزار سیاسی ارومیه به گلستان رشد و تعالی مادی و معنوی مردم شهرمان خواهد بود .... ان شاءالله
ادامه دارد ...
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
والسلاممن
🔸 دستگاههای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات خواب شبانه را بر خود حرام بکنند...
طبعا موازنه بهم ریخته قدرت و وحشت در فلسطین اشغالی مهمترین دست آورد طوفان الاقصی است و بدیهی است که اتاق فکر صهیونیست ها قبل از هر چیزی به توازن بخشیدن به این بهم ریختگی می اندیشد .
قدر مسلم بمباران غزه و کشتار زنان و کودکان و حتی شکست دادن حماس! نیز این توازن بهم ریخته را متوازن نخواهد کرد .
آنها بخوبی میدانند که انتقام موشکهای منفجر شده در تلآویو و صدای آژیر آمبولانسهای اسرائیل را صرفا انفجارها در ایران و صدای آژیر آمبولانس های ایرانی میتواند جبران نماید ...
شهادت سید رضی و فرماندهان حماس در لبنان و حادثه تروریستی کرمان تا حدودی بر موازنه وحشت و قدرت بهم ریخته در اسرائیل موثر بوده لیکن مطمئن هستیم که دستگاههای اطلاعاتی انگلیس و آمریکا و فرانسه در تلاش هستند تا ماشین ترور موساد را در تهران بکار بیاندازند .
آنچه که میتواند اعتماد به نفس از بین رفته ی نیروهای امنیتی ، سربازان و مردم صهیونیست رژیم اشغالگر را تا حدودی ترمیم کند ، عملیاتی جدی در عمق خاک ایران علی الخصوص شهرهای بزرگ و بویژه در تهران است.
دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی باید روزهای پرتلاشی را سپری نمایند.
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 حقیقت چیست ؟
آنها انتقام میگیرند یا ما ؟
فضای تحلیلی کشور در حوزه ی سیاسی و امنیتی تحت تاثیر دو دیدگاه متفاوت - البته با یک هدف - قرار دارد .
موضوع این است :
کدام جبهه فعال و کدام منفعل است ؟ ما ضربه میزنیم و آنها باید انتقام بگیرند ، یا آنها ضربه میزنند و ما باید انتقام بگیریم ؟
خلاصه بگویم جبهه اسلام و انقلاب اسلامی از روز اول انقلاب فعال و جبهه دشمنان اسلام منفعل هستند .
۸ سال جنگ تحمیلی تلاش منفعلانه آنان بود برای نابودی انقلاب اسلامی .
ترور دانشمندان ما تلاش منفعلانه آنان بود برای مقابله با اقتدار علمی و هسته ای جمهوری اسلامی .
تحریم اقتصادی آنان اقدام منفعلانه ای بود برای ناامید کردن ملت ما .
داعش تلاش منفعلانه آنان بود برای برهم زدن محور مقاومتی که جمهوری اسلامی ساخته است .
ترور سردار سلیمانی حرکت منفعلانه آنان بود در برابر دفن حکومت داعش در عراق و سوریه .
برجام انفعال آنان بود در برابر شکست فتنه ۸۸ و ۹ دی .
اغتشاشات ۱۴۰۱ انفعال آنان بود در برابر شکستی که در یمن متحمل شده بودند.
امروز هم همه اقدامات تروریستی آنان در سوریه و لبنان و کرمان و شاید در .... تلاش منفعلانه ای است در جهت دمیدن روحی دوباره در کالبد به کما رفته رژیم سفاک اسرائیل ..
البته ما مدام باید مواظب تحرکات منفعلانه ی آنان نیز باشیم لیکن هرگز نباید فضای انفعالی برای جمهوری اسلامی ترسیم گردد ولو به بهانه انتقام فلان و فلان ...
ما نیاز به انتقام از نوعی که تحلیل گران سطحی مسائل در مردم ایجاد انتظار می کنند نداریم.
ما کاری با جهان استکبار کرده ایم که گام به گام روند اضمحلال خود را تسریع می کنند .
ملت ایران و ملل محور مقاومت آمادگی خود را برای انجام فرامین امام و مقتدای خود مدام اعلام می کند و سر دادن ندای انتقام تکلیف ماست لیکن تا پایان کار فرمان عمل و اقدام را منحصر در صلاحدید و در ید قدرت فرمانده کل قوا حضرت آیت الله امام خامنه ای میداند .
#انتقام_سخت
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸لجنزار سیاسی ارومیه ۳
پوپولیسم یا عوام گرایی ( عوام فریبی)
بررسی صحنه سیاسی ارومیه و مشاهده ی معادلات و موازنات سیاسی علی الخصوص انتخابات که به نوعی نقش تعیین کننده در وجهه سیاسی شهر دارد ، نشان میدهد ، بغیر از بحث قومیت گرایی کردی و ترکی که در قسمت قبل به آن پرداختیم، عامل مهم دیگری که ابزار دست برخی از نمایندگان فعلی و ادوار گذشته و همچنین پدرخوانده های سیاسی که بعضا به ناحق نام انقلاب را نیز یدک می کشند شده و زمینه ی شکل گیری لجنزار سیاسی در شهرمان را فراهم نموده ، موضوع عوام فریبی است .
قبل از این که خناسان بخواهند با ترفندِ بازی با مفاهیم و کلمات ، واژهی " عوام " بنده را پیراهن عثمان کرده و کل متن را به حاشیه ببرند باید به عرض برسانم که عوام کلمه اهانت و یا خدای نکرده واژه ی تمسخر افراد نیست و در کل به معنای این است که " هر کسی با هر سطح از مسئولیت و جایگاه که نسبت به موضوعی ناآگاه باشد در آن مورد عوام محسوب میشود. برای مثال نماینده ای که نمیداند شعارهای عوام فریبانه در حوزه ی دریاچه ارومیه و موضوع آب چه حوادث ناگواری میتواند در پی داشته باشد ، عوام است ولو این که دکتر باشد و یا روحانی ...
عوام فریبی ریشه های بسیار عمیق و گسترده ای دارد و اصولا پرداخت به آن در این مقال نمی گنجد لیکن حقیر به جهت اهمیت بسزایی که این بحث در سرنوشت انتخابات و سیاست شهرمان دارد ناگزیر از پرداخت به آن در حد وسع خود و فضای موجود هستم .
عوام فریبی دو ریشه ی اساسی دارد
- احساس خطر مردم نسبت به یک اتفاق و یا نیاز توده ای از جماعت به یک امکان
- نبود !! علم و سواد کافی در میان مردم و مسئولین نسبت به آن اتفاق و البته کم توجهی و سکوت آگاهان و عالمان از خواص و مسئولین جامعه - به هر دلیلی که این دلایل خود بحث مفصلی را میطلبد، از جمله منافعی که از قِبَلِ آن ناشی میشود، دلایل امنیتی و....- همچنین دشوار بودن تامین نیاز ضروری جماعت هدف !
دو عامل فوق بستر لازم برای موج سواریِ ، قدرت طلب ها ، ثروت طلب ها و شهرت طلب ها ، برای رسیدن به مناصِب عالی اجتماعی را فراهم میکند که بدون بودن چنین بستری ذاتا پتانسیل لازم برای نیل به آن را نداشته اند..
من باب مثال کسی که در بیان نیازمندی های روز مره ی خود مشکل تکلم دارد و زبانش قاصر از سخن گفتن است براحتی با سوار شدن بر چنین موجی در جایگاهی قرار می گیرد که اولین نیازمندی آن سخن گفتن است .
و یا این که .....
ادامه دارد...
مهدی جوان-ارومیه
ایتا
@mahdijavan
اینستاگرام
mahdi_javan_urmia