🔸 پزشکیان و ....
امروز جریانی که اطراف پزشکیان را گرفته بدنبال گزینش رئیس جمهور نیستند ، در واقع آنها بدنبال بدون رئیس جمهور کردن ایران هستند .
این جماعت که در تحمیل رئیس جمهوری ساختار شکن به نظام ناکام مانده اند ، راه چاره را در رسیدن به آمال خود ، نشاندن شخصی همانند پزشکیان بر کرسی ریاست جمهوری دیده اند که از قِبَل آن بتوانند بحران خلاء قدرت را دامن بزنند .
این خلاء قدرت دقیقا همان چیزی است که هم دشمنان خارجی و هم هم پیمانان داخلی آنها نیازمند آن هستند .
کسانی که برای امنیت در تمام حوزه های آن ، از قبیل اقتصاد و اجتماع ارزش قائل هستند و برایشان اهمیت دارد ، باید بدانند که با رای به پزشکیان هر دو را از دست خواهند داد .
امید که پزشکیان رای نیاورد ، در غیر اینصورت ، این ساعات و روزها را فراموش نکنند که بعدها دست حسرت را بشدت خواهند گزید .
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 دغلبازی دوستان !
احتمال پیروزی جلیلی در دور اول انتخابات .
در نهایت همان شد که می گفتیم .
گفتیم رقیب جلیلی ، پزشکیان نیست ، قالیباف است .
امروز بوضوح می بینیم که تیرهای همین دوستان باور یاران جلیلی را نشانه رفته است ...
دوستداران جریان صداقت و پاکی توجه کنند :
ادعای ما این است ، در این کارزار انتخاباتی نفع قابل ملاحظه ای در کنار کشیدن کسی به نفع دیگری وجود ندارد .
🔺 توجه بکنید :
پیش فرض ها :
- رای پزشکیان هیچ میلی به وارد شدن در سبد رای مقابل ندارد .
- احتمال میل آرای آقای قالیباف در صورت انصراف به پزشکیان وجود دارد .
- رای دکتر جلیلی هرگز میل به پزشکیان نمی کند .
🔹 فرض اول (تقریبا غیر ممکن)
پزشکیان میتواند بیش از ۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص بدهد .
در این صورت رئیس جمهور شده و ائتلاف و هم افزایی در جریان مقابل مفهومی ندارد .
🔹 فرض دوم :( احتمال متوسط )
پزشکیان نزدیک به ۵۰ درصد آرا را کسب خواهد کرد .
انتخابات به دور دوم می کشد .
باز هم کناره گیری و هم افزایی سودی به جریان انقلابی ندارد و البته میتواند به ضرر هم باشد ، بنا به پیش فرض دوم .
در دور دوم انتخابات ، هم افزایی بین نیروهای انقلاب لاجرم صورت خواهد گرفت .
🔹 فرض سوم :( احتمال متوسط )
پزشکیان فاصله بسیار زیادی با ۵۰ درصد خواهد داشت .
تکلیف مشخص است .
تنها نکته ای که می ماند و بسیار هم مهم است این است :
🔹🔹 این همه جنجال در تضعیف روحیه ی حامیان دکتر جلیلی که انقلاب را همانند فرزند خود دانسته و برای سلامت آن حاضرند از خود گذشتگی نمایند بخاطر این است که:
" دور دوم انتخابات را قالیباف - پزشکیان کنند نه جلیلی - پزشکیان "
این در حالی است که نظر سنجی ها به شدت از اوج گیری آمار حامیان جلیلی دارد .
یاران دکتر جلیلی با خاطری آسوده به حمایت خود از این انسان شجاع ، پاک و صدیق و با برنامه و استراتژيست حامی انقلاب و رهبری ادامه بدهند .
خدا را چه دیده اید شاید دکتر جلیلی با آرای پنهانی که علاوه بر فوج جمعیت های حامی آشکار در بین مردم دارد در همان دور اول رئیس جمهور شده و قطار رئیس جمهور شهید را راه اندازی نماید .
والسلام
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
باسمه تعالی
به اطلاع مردم شریف و عزیز استان آذربایجان غربی می رساند، آقای دکتر سعید جلیلی با قدرت و تلاش مضاعف در عرصه انتخاب مردم همچنان بر پیمانش باقی است و بد خواهان بدانند که با شیطنت و دغل بازی نمی توانند بر انتخاب مردمی که در تشخیص فرد اصلح به نتیجه رسیده اند خللی وارد کنند با امید پیروزی دکتر سعید جلیلی تداوم بخش مسیر رئیس جمهور شهید، فردا بر سر صندوق های رای حاضر خواهیم شد. ان شاءالله
ستاد مردمی دکتر سعید جلیلی در استان آذربایجان غربی
🔸 با جلیلی تا پایان راه
بدون توجه به شایعات مغرضان که در صدد ایجاد تردید در حامیان دکتر جلیلی هستند ، با تمام توان از نامزد پیشتاز تمامی نظر سنجی ها حمایت و ان شاءالله بزودی جشن پیروزی را در سراسر کشور در ستادهای دکتر جلیلی بر پا خواهیم نمود .
مهدی جوان- معاونت رسانه ستاد دکتر جلیلی - آذربایجان غربی
باسمه تعالی
مردم شریف و بزرگوار استان آذربایجان غربی
شیطنت بد خواهان دکتر سعید جلیلی از سر حسادت و بغض ادامه دارد و لحظه به لحظه در حال تخریب و ترور شخصیت هستند. به اطلاع مردم شریف می رساند هیچ یک از حامیان از عهد و پیمان خود با دکتر جلیلی عدول نکرده و همچنان ایشان را اصلح می دانند، به شایعات توجه نفرمایید.
ستاد مردمی دکتر سعید جلیلی در استان آذربایجان غربی
🔸 دیروز دو موضوع برایم روشنتر! شد
حرکت دیروز جریان مرکزی ! قالیباف در تخریب دکتر سعید جلیلی دو موضوع را که برایم روشن بود ، روشن تر نمود .
اول این که : برایم روشن تر ! شد که چرا جریان ناب انقلابی ( جلیلی و یارانش ) را صلبی و جریان قالیباف را منعطف می نامند . یعنی جریان منعطف به راحتی میتواند اصول را زیر پا گذاشته و دروغ گویی را در دستور کار خود قرار بدهد حتی نسبت به آنان که در یک جبهه قرار دارد .
برای لحظه ای دلم سوخت برای آنان که دل در گرو اخلاص و علم جلیلی دارند اما به مکر واژگان با دلی محزون وادار به رای دادن به دیگری شده اند .
دوم این که : همانند تمام طول تاریخ که نتیجه اش مظلومیت جبهه حق بوده، جبهه قالیبافان نیز با باور به این که برای تقابل با دشمن ! میتوان از شیوه های معمول جریان کفر بهره برداری نمود چرا که پیروزی در گرو آن است . و این همان ابزار شیطان است که هر حقی را تبدیل به باطل می کند و او را به فساد میکشاند .
نتیجه این تفکر است که جلیلی های طول تاریخ را در پای قالیبافان تاریخ قربانی می کند با این که میدانند کدام به حق و اخلاص نزدیک ترند !
در نظر بنده بالندگی حرکت سیاسی امت اسلام در دوری از این تفکر و تمسک به اقبال به جریان خالصی است که حتی ابزار نیز برایش باید طیب و طاهر باشد .
فقط چنین جامعه ای است که میتواند بستر ساز حق مطلق یعنی امام زمان سلام الله علیه باشد .
#سعید_جلیلی
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸مهمترین حادثه ی انتخابات ریاست جمهور ۱۴۰۳
🔸🔸تولد جریان سوم ...! ( قسمت اول )
انتخابات ریاست جمهوری با تمام مسائلی که در متن و حاشیه داشت و البته باید در جای خود به آن پرداخت ، تمام شد اما...
مهمترین اتفاق در عرصه ی سیاسی جمهوری اسلامی شکل گرفت و در واقع انتظار ها به سر آمد و نطفه ی دولت اسلامی منعقد شد !.
دولت اسلامی نقطه ی توقف نظام اسلامی در حوزه ی دولت سازی است . مرحله ای که بیش از ۴۵ سال بطول انجامیده و الگو سازی از جامعه ای اسلامی برای ارائه به جهان در مسیر تغییر نظام فاسد لیبرالی حاکم را به تاخیر انداخته است .
دولت سازی ایستگاهی است که لوکوموتیو گام دوم و تمدن سازی نوین اسلامی مدتهاست در آن توقف کرده است .
- ویژگی های دولت اسلامی چیست ؟
- چرا انقلاب اسلامی ( رسالت الهی انبیا و اوصیا ) پیوسته در این ایستگاه زمین گیر شده است ؟
- طولانی شدن این توقف چه نتایجی در پی دارد ؟
- علائم عقد نطفه ی دولت اسلامی در انتخابات اخیر چه بود ؟
- چگونه میتوان این جنین مبارک را رشد و نمو داد و به منصه ظهور رسانید ؟
- موانع رشد و بلوغ این جریان حیاتی چیست و طرق مقابله با آن چگونه است ؟
سوالاتی هستند که به مرور در نوشته های آتی به آن پرداخته خواهد شد.
ادامه دارد...
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 لجن زار را یادتان می آید ؟.....
در ۶ دی ماه ۱۴۰۲ مطلبی تحت عنوان " لجن زار سیاسی ارومیه " را در چند قسمت تقدیم شما کردم .( میتوانید در همین کانال رجوع و دوباره آن را مطالعه کنید )
در بازه ای کوتاه پس از تحریر این مطلب، عده ای تقدیر و تشکر نمودند ، عده ای از دوستان انتقاد و برخی هم به شدت برآشفته شدند و تهاجم نمودند .
طی هشت ماهی که از آن نوشته می گذرد اتفاقات سیاسی مهمی در کشور و در ارومیه شکل گرفته که در حد وسع به آنها اشاره می کنم و قضاوت را به شما واگذار می کنم که آیا عرصه سیاسی ارومیه لجنزار هست یا نه ؟!...
- اعضای تبرئه ! شده ی شورای شهر به دستور مقام عالی استان بدون حضور در دادگاهِ بررسی قصور در انتخاب شهردارِ محکوم - مصرح در حکم قاضی - به شورا بازگشتند و مسئولین وضع فاجعه بار فساد در شهرداری طی دوران شهردار محکوم بار دیگر به ریاست و مدیریت شهری ارومیه رسیدند و برای اثبات مبرا !! بودن خود شهر را بنر باران کردند .
- محکوم درجه ی یک پرونده فساد شهری سر بزنگاه !! در اوج انتخابات مجلس و در حالی که تا قبل از صدور نقض حکم و صدور دستور بررسی پرونده در شعبه هم عرض ، فراری بود ناگهان همانند پدر خوانده ها ظاهر شد و به محوری ترین بازیگر اثر گذار انتخابات تبدیل گردید و به ریش ..... و ..... خندید !
- ستاد انتخاباتی وابسته به شهردار محکوم ، به عرصه ی دفاع از شهردار مخلوع ، دامن زدن به شکاف های قومیتی و محکومیت قوه قضائیه و وزارت اطلاعات به پرونده سازی گردید که علمداران این چالش آفرینی ها اکثرا از اعضای شورای شهر بودند و این همه در حالی صورت می گرفت که فراجا حتی به اندازه ی هزینه ی ارسال پیامک های انتخاباتی خود در مقابله با هر نوع تنش امنیتی و قومیتی هم واکنشی نداشت !!
- آخرین ساعات انتخابات مجلس هم زمان شد با قانون شکنی علنی دو تن از نمایندگان مجلس آنهم درست در برابر چشمان مسئولین عالی اجرایی و نظارتی انتخابات در استان !
🔺 اما شگفت ترین اتفاقات در لجنزار سیاسی ارومیه پس از شهادت رئیس جمهور فقید و در عرصه انتخابات ریاست جمهوری خود را نشان داد ...
- قرارگاه حسینیان در چرخشی معنادار خود را به قرارگاه آذربایجان مبدّل و برای اولین بار توانست بین باغی بر انقلاب و باقی بر انقلاب ارتباطی معنا دار ایجاد نماید .
این قرارگاه که با بهره گیری از نردبان اصول گرایی!! اوج گرفته بود به نوعی خجالت زده بود از این که ماهیت اصلی خود را در هم سنگری با جریان فکری خاتمی و منتظری به نمایش بگذارد و لذا در تلاش سیاسی که بوی تعفن لجنزار سیاسی از آن متصاعد می گردید اصطلاح جدید اصولگرایان حامی اصلاح طلبان را وارد عرصه ی سیاست ارومیه نمود .
- نامزد درجه ی یک شورای اتلاف نیروهای انقلاب که قانون شکن ترین ستاد را به لحاظ سیاسی و قانونی در انتخابات مجلس داشت در کنار کاندیدای خاتمی ! قرار گرفت و بواقع ماهیت منفعت طلبانه ی این شورا را در لجنزار سیاسی ارومیه علنی نمود . در حالی که مغضوب اصلی شورای ائتلاف جناب قالیباف در ارومیه - وحید جلال زاده - معاون کشوری رئیس ستاد قالیباف بود .
- کاندیدای مشهور قسمتی از جریان ثروت در ارومیه که تحت حمایت برخی از رزمندگان تمامیت خواه ارومیه بود ، حامی سرمایه دار خود را در اختیار کاندیدای خاتمی قرار داد و رزمندگان قدیمی را شرمسار - شاید - نمود ! چرا که دیگر جایی برای پنهان کردن دم خروس نداشتند .
- و اما علَمداران ستاد قالیباف در ارومیه که اکثرا !! منصوب به جریان شهردار متهم ارومیه بودند غالبا !! رغبتی به هزینه کردن از سرمایه ی انتخاباتی خود نداشتند و بیشتر اینگونه می نمود که در حال ریسک انتخاباتی هستند و لذا مجموع آرای جناب ذاکر و برخی از اعضای -رفت و برگشتی !! - شورای شهر به حساب قالیباف خیلی ناچیز بود .
- جریانی از اساتید! سیاسی شهرمان نیز که همیشه داعیه دار انقلابی ! گری بوده و پیش بینی های قاطعی از تحولات سیاسی و بویژه انتخابات دارند ، یک معذرت خواهی به جامعه سیاسی ارومیه بدهکارند از بابت تحلیل غلطی که برای ماندن در تاریخ ! نوشته بودند و جلیلی را با ری شهری مقایسه و او را بازنده ی دور اول انتخابات و دو گانه ی قالیباف - پزشکیان را مورد تاکید قرار داده بودند و هم چنین شاید با مقایسه آرای جلیلی با قالیباف در تلاشی توان فرسا بتوانند تغییری در تفکرات و مواضع صائب خود ایجاد نمایند .
- اکثر سردمداران ستاد قالیباف که خود را اصول گرا میدانستند در مرحله ی دوم انتخابات از ادامه ی مسیر در ستاد اصولگرایی جلیلی احتراز نمودند که البته به دلیل بی تاثیر بودن شان قابل توجه نبود لیکن ماجرای اصلی آشکار شدن هویت ریاست طلبی آنها بود که
" هر آنجائی که ما رئیس نباشیم ، نمیتوانیم باشیم "
البته ماجرای لجنزار سیاسی ارومیه ریشه دار تر از این قبیل نوشتجات است و حکایت هفتاد من دارد و از حوصله ی بحث خارج .
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸تولد جریان سوم ... ! (قسمت دوم )
🔸🔸 به شهر خودمان ارومیه توجه بکنید ..!
خاطر شریف تان باشد بعد از انتخابات ریاست جمهوری مطلبی تحت عنوان " تولد جریان سوم ، مهمترین حادثه ی انتخابات ریاست جمهوری " را تقدیم حضورتان کردم .
با گذشت زمان و شکل گیری تحولات جدید و مواضع افراد شاخصِ دو جریان سنتی اصولگرایی - به سردمداری آقای قالیباف - و اصلاح طلبی - به بازیگری !! آقای پزشکیان - و آتش عقبه ی همیشگی آن در داخل و خارج کشور نسبت به موضوع " وفاق " و " دو قطبی " ، نشانه های تولد جریان سوم - جریان مردمی که برغم تمام جنگولک بازی های سیاسی در انتخابات ، حول تفکری که در ستاد دکتر جلیلی شکل گرفته بود اجتماع نمودند - نمود واضح تری پیدا می کند .
دو جریان سنتی موجود می رود تا با استحاله ی فکریِ !! مدعیان اصولگرایی و تحت عنوان " پیشگیری از دو قطبی و ایجاد وفاق ملی " با عدول از ارزش های اسلام و انقلاب ، و ادبیات دکتر پزشکیان حول محور ولایت و رهبری - که صد البته هرگز به عنوان ولایت مطلقه فقیه در جریان اصلاح طلبی جایگاهی ندارد - به وفاق و همدلی برسند و استحاله ی انقلاب اسلامی را کلید بزنند .
در همین شهر خودمان ارومیه دقت کنید در سران ستادهای انتخاباتی دکتر پزشکیان و دکتر قالیباف ، کدام تمایز ها را به جهت شخصیتی و رفتار اجتماعی و سیاسی در بین افراد دو جریان می بینید .
تقریبا هیچ تفاوتی بین آنان وجود ندارد الا این که عده ای با تصاحب عنوان اصولگرایی و دیگری ها با تکیه بر عنوان اصلاح طلبی دنیای خود را آباد کرده اند و به غیر از آنان ، قرارگاه هایی !! هم هستند که هم با راست( مثلا اصولگرایان) و هم با چپ ( اصلاح طلبان) قابل تغسیل! هستند و به نظر مجتهدین!! اشکالی هم ندارد .
البته هم در ارومیه و هم در سطح کشور شخصیت های قابل احترامی وجود دارند که به دلایل مختلف - که به عنوان موضوعی مفصل و مستقل باید به آن پرداخت - در جریان انتخابات در کنار تفکر قالیباف قرار گرفتند که حساب آنها از دیگرانِ مورد بحث ، جدا است .
اتفاق بسیار مهم ، قریب چهارده میلیون رایی است که برغم تجمیع تمام ترفندهای سیاسی ، دینی ، ارزشی ، اقتصادی ، روانی و ....از سوی هر دو جریان سنتی در عرصه انتخابات خارج از کاسه ی هر دو جریان تجمیع و جریان سوم را شکل داد .
نقش این جریان در آینده چه خواهد بود و وظیفه رهبران آن در مدیریت حامیان این مولود مبارک چیست ؟ ، موضوعی است که در ادامه مطلب و در حد فهم و وسع به آن خواهم پرداخت .
والسلام
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 جهان گفتگو را خوب بنگرید....
برغم میل باطنی این مطلب را یاد آوری می کنم چرا که هیچ دلیل قانع کننده ای نتوانستم برای ننوشتن این موضوع برای خود بیاورم .
هرگز فراموش نمی کنم روزی را که شیخی در برابر عده ای فرهیخته !! از کنار گذاردن موشکها و گفتگو با جنایتکاران صحبت میکرد و آنان هم کف می زدند و تشویق می کردند .
خائنین و یا ! احمق هایی که به دروغ ژاپن و آلمان را آغازگر این مسیر جا زده و میخواستند ادامه دهنده ی راه آنها باشند ...
وقتی لحظه ای به این می اندیشم که اگر حضرت سید علی را نداشتیم و این جماعت بر مقدرات کشور حاکم بودند و امروز دست بسته نظاره گر جنایت های وحشیانه ی خون آشام های طول تاریخ بودیم حس ذلّتِ عجیبی برایم دست می دهد از نوع حسی که در روز ها و شب های عملیات کربلای ۵ داشتم ، لحظاتی که آرزو میکردم تا ایکاش خلبانان قهرمان ما هم به اندازه ی عراقی ها جنگنده داشتند و به اندازه آنها بمباران می کردند یا حد اقل به اندازه ی یک دهم آنها و یا حداقل به اندازه ی .....!
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
گفته می شود در گذشته های نچندان دور یکی از مسئولین شهر ، تمام خدمات ارائه شده به سایر مسئولین و بستگان آنها را در دفترچه ای با رنگ جلد مشخص ! یاد داشت می کرد و نامه ی عملی برای سفارشات ! ایشان ایجاد کرده بود .
همچنین گفته می شود که این مسئول پر تلاش به هنگام جلسات مهم پیوسته این دفترچه را به همراه داشت و جالب این که هر وقت این دفترچه زیر دست مسئول مزبور قرار می گرفت اکثر اعضای جلسه خیلی مودب و کم حرف !! می شدند و زبان گلایه ی شان بند می آمد .
این دفترچه که گاها از آن به عنوان "صندوق اسرار سینه " یاد میشود خاصیت های فراوانی دارد که برای باز نشدنش اتفاقات زیادی شکل میگیرد.
آقای دکتر مگر قیمت یک دفترچه چقدر است ؟!
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 عجب قدرتی دارد این جریان !؟
ارومیه شهر عجایب است .
آقای دادگستری ، آقای استاندار و آقای فرماندار هر ثانیه که می گذرد به قبر و قیامت نزدیک می شویم ، صیانت از این نظام الهی از جمله سوالاتی است که باید به آن پاسخ بدهیم
همه دم از قانون میزنند اما در برابر قانون شکنی جریان ویژه ساکت اند ، مخصوصا مسئولین مربوطه!
انسان نمی داند این سکوت را نشان رضا بداند ، نشان ترس ! یا نشان همراهی و یا اساسا نشانی از مدیریت صحنه ... و یا حقایقی پشت پرده است که صلاح نیست مردم بدانند !
چند سالی است در این شهر بی صاحب !! اتفاقاتی می افتد که ماجرای هزار دستان را تداعی می کند .
آن از جریان تبرئه !!! ی چند روزه ی متهمی که اکنون در زندان بسر میبرد ، برای قشون کشی انتخاباتی مجلس شورای اسلامی ، آن از تخلف انتخاباتی علنی همین جریان در ۵۰ متری استانداری و در وسط میدان مرکزی شهر در برابر دوربین ها ، آن از اختلاف افکنی قومیتی همین جریان و امنیتی کردن شهر در ماجرای انتخابات ، آن از تبرئه تعجب برانگیز اعضای تعلیقی شورای شهر و....
این هم از جعل امضای برخی از اعضای شورای شهر توسط همان تعلیقی ها برای عزل شهردار .
به نظرم بهتر است دستگاه قضایی و اجرایی استان هر چه سریعتر نظر خود را نسبت به این تخلفات آشکار اعلام و اقدامات خود در مقابله با آنها را برای مردم توضیح بدهند .
آقایان اینجا جمهوری اسلامی است ، بی تفاوتی شما ، به نظام ما آسیب می زند و سکوت در برابر این آسیب خیانت است .
فرمانده نیروی انتظامی توضیح بدهد که در قبال دهها پیامکی که برای نامزدهای انتخابات مجلس پیرامون رعایت وحدت قومیتی ارسال نمود ، در برابر تنش قومیتی ایجاد شده در ستاد این جریان مزبور چکار کرده است .
دستگاه قضایی باید توضیح بدهد که آیا مسئولیتی در قبال ترک فعل دستگاههای امنیتی و سیاسی و اجرایی دارد یا ندارد و اگر دارد در قبال این ترک فعل ها چه اقداماتی انجام داده است .
آقای دادگستری ، آقای استاندار و آقای فرماندار هر ثانیه که می گذرد به قبر و قیامت نزدیک می شویم ، صیانت از این نظام الهی از جمله سوالاتی است که باید به آن پاسخ بدهیم .
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 سخنان قسیم عثمانی به همان اندازه مشمئز کننده بود که سخنان مطرح شده در تریبون انتخابات مجلس از حلقوم موتلفه ی مثلا " مدافع خاک آذربایجان " ...
ایران اسلامی بیشتر از آن که تبلور قومیت ها باشد - که هست - تجلی ندای مستضعفین جهان در برابر مستکبرین و آرزوی به بار نشسته ی تمام علما و صلحا و شهدای طول تاریخ است .
تنزل میدان سیاست در ج ا ا به تقابل قومیتی از سوی هر که باشد مذموم و از سوی خواص خیانت است .
قدر مسلّم میدان زبان درازی برای افراد معلوم الحالی که هیچ تعلق خاطری به انقلاب اسلامی ندارند از سوی افراد نادانی گشوده می شود که در صدد نردبان سازی از قومیت برای پیروزی خود در انتخابات هستند .
علما و عقلای قوم بایستی با گفتار و نوشتار و کردار خود نردبان سوءاستفاده از قومیت را بشکنند نه این که با سوار شدن بر موج احساسات پله های این نردبان حماقت را بلند و بلند تر نموده و ضمن جذابیت بخشیدن به آن ، نقش تعیین کننده ی پوپولیسم قومیت در انتخابات و تحولات اجتماعی - سیاسی را پر رنگ تر نمایند .
در انتخابات گذشته دیدیم که ستاد یکی از کاندیداهای ناکام که در واقع ستاد ائتلاف - مثلا ترکها - بود چگونه بر طبل قومیت کوبید و تمام قوانین انتخاباتی را زیر پا گذاشت و در ساعات پایانی انتخابات در برابر دیدگان قانون ، قانون شکنی کرد و طرف مقابل با تکیه بر همین رفتار، اتحادی ساکت در پیش گرفت و شد آنچه که شاهد بودیم.
امروز همانگونه که جریان قومیت گرای کردی به ابزاری در دست ضد انقلاب تجزیه طلب کردی قرار گرفته و تلاش دارد بدین وسیله تیشه بر ریشه انقلاب اسلامی بزند به همان ترتیب جریانی در میان ترک های آذربایجان غربی نضج یافته است و در صدد آن است تا با برجسته سازی موضوع قومیت ، دو گانه ی منحوس
" یا ترک ناصالح و فاسد " یا "کرد " را مستمسک تسخیر جایگاه های مجلس و شورای شهر بکند.
صد البته که هر دو جریان موجود ، مولود ازدواج نامیمونِ " قدرت ناسالم " و " ثروت حرام " و عقد اخوّتِ " اوباش " و " نخبگان کج فهم " میباشد که این مولود نامبارک به تنها چیزی که نمی اندیشد " وطن " میباشد . چرا که همه ی عقلا میدانند در میدان تحولات گسترده ی جهانی موجود ، اولین و مهمترین موضوع ، وحدت و همدلی و همبستگی ملت ایران است . البته مشروط بر این که همین واژه ی وفاق مستمسکی برای سرپوش گذاشتن بر اقدامات عملی ضد وفاق ملی نگردد .
بی شک اقتدار ایران اسلامی ماءمن ترکها و کردهای ایران است که بدون آن همه چیز ، هیچ است و هیچ ، تنها دستاورد کوره ای است که باد قومیت در آن دمیده شود .
بی جهت نیست که آذربایجانِ علیف و کردستانِ بارزانی مدام آتش این کوره را تند و تندتر میکنند و خود را آماده می کنند تا در روز " تولد هیچ " شیپور شادمانی را در آوارگی ایرانیان " ترک و کرد " به صدا درآورند .
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan
🔸 قصور دستگاه های امنیتی و قضایی در هتک حرمت مجاهد نستوه حاج غلامرضا حسنی !
نگرش سطحی به چالش های قومیتی در ارومیه و بروز عواقب امنیتی ناشی از آن نه تنها کمکی به حل این معضل اجتماعی نخواهد کرد بلکه میتواند آن را عمق بخشیده و به ابعاد مخاطره آمیزی برساند .
برخورد با عوامل دست چندم و حتی عاملین دست دوم ولو بظاهر بشکلی قاطعانه و قهر آمیز آورده ای بغیر از پنهان نمودن ریشه ها و بستر سازی برای قدرت گرفتن آنان ، نخواهد داشت .
شجاعت مجموعه ها و افراد دلسوز و البته اندیشه ورز در پرداختن به ریشه ها و همچنین اراده و شجاعت دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی و قضایی در پذیرش قصور و نقش خود در شکل گیری فضای متشنج جامعه امروز استان آذربایجان غربی و بویژه ارومیه شاید تنها راه حل اساسی این معضل مهم اجتماعی باشد.
امروز نباید نیروهای امنیتی و قضایی صرفا به این فکر باشند که با دستگیری عامل هتک حرمت به مرقد مرحوم حسنی ، موضوع را حل نموده و خود را قهرمان این میدان معرفی نمایند که صد البته دستگیری این فرد و یا افراد بسیار ضروری است لیکن بسترها و بستر سازانِ مسیری که به این هتک حرمت انجامیده بسیار مهمتر از شخص و یا اشخاصی است که مبادرت به چنین حرمت شکنی نموده اند .
کافی است حوادث دوران انتخابات اخیر مجلس و سخنرانی ها !!ی ستاد های انتخاباتی و میدان داری های برخی از کاندیداها و حتی نمایندگان مجلس را بار دیگر مورد بررسی و بازنگری قرار بدهیم و یا شعارهای !! بی خاصیت ! دستگاه های امنیتی در برخورد با عوامل مخل امنیت در عرصه انتخابات را دیگر بار مورد ارزیابی قرار بدهیم و یا این که قصور دستگاه قضایی استان در برخورد با ترک فعل دستگاههای ذیربط امنیت انتخابات را مجددا مورد توجه قرار بدهیم ، تا بسترها و بستر سازانِ اوضاع بغرنج امروز کاملا شفاف در برابر دیدگان همه قرار بگیرد .
نام ها نشان هویت جغرافیایی و قومیتی است که تاریخ بر مبنای واقعیت آن را در سینه خود هک می کند و بلا شک نام آذربایجان اثبات واقعیتی انکار ناپذیر است که با هیچ تلاشی قابل انکار نخواهد بود .
اما باید دید آنانکه در پشت تریبونها عربده می کشند و نام آذربایجان را مستمسک منافع سیاسی و دنیوی خود می کنند و زمینه را برای بروز اتفاقات ناخوشایند فراهم می نمایند ، تا چه اندازه شعور و فهم ملی و قومیتی دارند .
باید پرسید که آیا چنین افرادی اساسا خود را برای آذربایجان میدانند یا آذربایجان را برای خود ؟
آیا نمایندگان ترک ارومیه ، نماینده ی قابلی برای مردم استان و ارومیه بوده اند که ترکها را با انگیزه ی کافی بر سر صندوق ها بیاورند و واقعیت آذربایجان را به شیوه ی عملی به اثبات برسانند ؟ یا این که بدلیل تعلل در انجام وظایف و نا امید کردن مردم و بجای کار برای جامعه عمر نمایندگی خود را برای کار چاق کنی به اسپانسرهای انتخاباتی خود گذرانده اند و امروز به ناچار برای جمع آوری رای ، گلوی آذربایجان را زیر زانوی خود گذارده اند تا آن را در برابر زیاده خواهی های خود و یا شاید هم تبدیل شدن به " پدر آذربایجان " ذبح نمایند .
عده ای از این جایگاه دارانِ !! کج اندیش حتی پا را فراتر از استان گذارده و در سطح ملی بر طبل قومیت گرایی می کوبند و آب آسیاب مجری های همجنس گرای کانال های تلویزیونی باکو و ترکیه را تامین می نمایند و
خدا میداند چه وجه مشترکی با آنها دارند ...
آقایان امنیتی ریشه ها را دریابید ، اگر چه نگارنده میداند که این کار هزینه دارد ، اما برای آذربایجان باید هزینه داد !!
مهدی جوان-ارومیه
@mahdijavan