ان شاءالله بزودی مطلبی پیرامون لجنزار سیاسی ارومیه ، ریشه ها و علت ها خواهم نوشت محتاج هم اندیشی دوستان در این رابطه خواهم بود ... دوستان آگاه دریغ نکنید

🔸لجنزار سیاسی ارومیه ۱ لجنزار در عرف عامه به مکانی اطلاق می‌شود که آب در آنجا مانده و گندیده است . بوی بد ، حیوانات زیست انگلی ، گیاهان هرز و گند روی و اغلب بی خاصیت ، چهره ی لجن زار را شکل می‌دهند و نه تنها هیچ انتفاعی از آن به محیط اطراف نمی رسد بلکه وجهه ناخوشایند آن همه را فراری می‌دهد. شناخت بنده از اوضاع سیاسی ارومیه حقیر را وادار نمود که واژه "لجنزار" را برای توصیف چهره ی سیاسی - حداقل ده سال گذشته - شهرمان مورد استفاده قرار دهم و البته از بزرگانی که در جهت اصلاح اوضاع تلاش نموده اند عذر تقصیر دارم و از چهره های نادری که طی این مدت در عرصه سیاسی ارومیه درخشیده اند پوزش میطلبم. میدان سیاست در ارومیه طی ده سال گذشته عرصه تاخت و تاز سه گروه عمده بوده است . این سه گروه که شرح آن ذیلا" خواهد آمد بن بست سیاسی مهمی را در شهرمان رقم زده اند و کار را به جایی رسانده اند که می‌توان لقب مافیای سیاسی را به آنان داد . این جماعت با میدان داری خود عرصه سیاسی ارومیه را به لجنزاری مبدل ساخته اند که احیای آن خیلی سخت می نماید ! احیای لجنزار مورد اشاره ، تلاش بی وقفه ی توام با معرفتی را می طلبد که مورد انتظار از بزرگان ، فرهیختگان و اندیشمندان و دلسوزان میباشد . برای آغاز این فرآیند دشوار ، امید ، شجاعت ، ایثار و البته بصیرت ضروریات اولیه هستند که انتظار می‌رود جامعه ی نخبگانی شهر از آنها بهره مند باشند. حقیر نیز به نوبه خود و در اندازه فهم و سوادی که در این زمینه دارم با قلم و بیان مختصر سعی در زمینه سازی برای شکل گیری روند این ضرورت اجتناب ناپذیر خواهم نمود. و اما این سه گروه یا این سه عامل مهم عبارتند از 🔻 پوپولیزم به معنای عوام گرایی - مردم فریبی- 🔻 ناسیونالیزم افراطی به معنای نژاد پرستی 🔻لمپنیزم به معنای منفعت طلبی به هر قیمتی و اما نحوه اثر گذاری و آثار این سه عامل را می‌توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد . ادامه دارد... مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸 لجنزار سیاسی ارومیه ۲ قومیت گرایی کردی و آذری ، ابزاری در دست نامزدهای ناشایست ! یکی از عوامل اصلی بروز فساد در عرصه انتخاباتی ارومیه نژاد پرستی و قومیت گرایی است . قدر مسلم آنچه در امر صلاحیت افراد برای قرارگرفتن در جایگاه تصمیم گیری و تصمیم سازی برای کشور از هیچ اهمیت و جایگاهی برخوردار نیست قومیت و نژاد است. اما برغم این حقیقت محض ، چگونه می‌شود که چنین عامل بی اهمیتی به اصلی تعیین کننده در نتایج انتخابات ارومیه تبدیل می شود . بدیهی است جهل جامعه نسبت به منافع کلان ملی و نقش بین المللی و تعیین کننده ی جمهوری اسلامی در حوزه ی تمدنی بشر و تنزل آن به اثبات کثرت قومی و قبیله ای در انتخابات ، مهمترین زمینه را در سوء استفاده نامزدهای بیگانه از علم و اندیشه در عرصه انتخابات فراهم می کند . این بستر نا مبارک چنان نقشی در تبدیل عرصه سیاسی شهر به لجنزار دارد که ارزش‌هایی والا چون ، عدالت ، صداقت ، شجاعت ، دینداری ، استکبار ستیزی ، سخنوری ، ادب ، ساده زیستی ، مردم داری ، کیاست ، سیاست ، بصیرت ، آگاهی نسبت به منافع ملی و بین المللی و ... را به حاشیه برده و گاها چنان فضای انتخاباتی و سیاسی را تحت تاثیر قرار می‌دهد که به تنها عامل و انگیزه ی مردم برای حضور در پای صندوق رای مبدل می‌شود. نا گفته پیداست نتیجه چنین انتخابی ، قریب به یقین مردم آن دیار را با خسران مواجه نموده و نااهلان و حتی نامحرمان را بر سرنوشت مردم مسلط می کند . حال این سوال را باید پرسید که آیا چنین جامعه ای میتواند نقش موثری در لبیک به فرمان مقتدای خود و ایجاد تمدن نوین اسلامی ایفا نماید . آیا جماعتی که با وجود اشتراکات دینی فراوان نتوانند از دام قومیت رها شوند آیا میتوانند مرزهای نژادی و قومی و اعتقادی موجود در جهان را درنوردیده و به جهانیان بیاموزند که بایستی حول محور عدالت و ظلم ستیزی و اخلاق به هم پیوند بخورند و جهان را از لوث وجود مستکبرین و ظالمین و دشمنان اخلاق و انسانیت پاکسازی نمایند . آیا اساسا انتخاب بر مبنای قومیت محض ! میتواند کوچکترین نقشی در اصلاح جامعه داشته باشد . اکنون بر ذمه ی آگاهان و علما و اندیشمندان و در کل خواص جامعه ی ارومیه اعم از کرد و ترک و شیعه و سنی است که با درک چنین واقعیتی عوام جامعه را از دام خناسانی که از هر ابزاری برای بالا رفتن از نردبان دنیاگرایی بهره می‌برند رهایی بخشیده و گامی مهم در شکل گیری اتحاد حول محور دین که منادی عدالت و استکبار ستیزی است ، بردارند . به امید روزی که مردم شریف شهرمان ارومیه اعم از کرد و ترک میزان خود در امر انتخابات را بر محور اصلحیت افراد که خواسته ی رهبر انقلاب اسلامی و امام جامعه است ، استوار نمایند . به نظر حقیر چنین رویکردی گامی موثر در تبدیل لجنزار سیاسی ارومیه به گلستان رشد و تعالی مادی و معنوی مردم شهرمان خواهد بود .... ان شاءالله ادامه دارد ... مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan والسلاممن

🔸 دستگاههای امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات خواب شبانه را بر خود حرام بکنند... طبعا موازنه بهم ریخته قدرت و وحشت در فلسطین اشغالی مهمترین دست آورد طوفان الاقصی است و بدیهی است که اتاق فکر صهیونیست ها قبل از هر چیزی به توازن بخشیدن به این بهم ریختگی می اندیشد . قدر مسلم بمباران غزه و کشتار زنان و کودکان و حتی شکست دادن حماس! نیز این توازن بهم ریخته را متوازن نخواهد کرد . آنها بخوبی میدانند که انتقام موشک‌های منفجر شده در تل‌آویو و صدای آژیر آمبولانس‌های اسرائیل را صرفا انفجارها در ایران و صدای آژیر آمبولانس های ایرانی میتواند جبران نماید ... شهادت سید رضی و فرماندهان حماس در لبنان و حادثه تروریستی کرمان تا حدودی بر موازنه وحشت و قدرت بهم ریخته در اسرائیل موثر بوده لیکن مطمئن هستیم که دستگاه‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا و فرانسه در تلاش هستند تا ماشین ترور موساد را در تهران بکار بیاندازند . آنچه که می‌تواند اعتماد به نفس از بین رفته ی نیروهای امنیتی ، سربازان و مردم صهیونیست رژیم اشغالگر را تا حدودی ترمیم کند ، عملیاتی جدی در عمق خاک ایران علی الخصوص شهرهای بزرگ و بویژه در تهران است. دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی باید روزهای پرتلاشی را سپری نمایند. مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸 حقیقت چیست ؟ آنها انتقام می‌گیرند یا ما ؟ فضای تحلیلی کشور در حوزه ی سیاسی و امنیتی تحت تاثیر دو دیدگاه متفاوت - البته با یک هدف - قرار دارد . موضوع این است : کدام جبهه فعال و کدام منفعل است ؟ ما ضربه میزنیم و آنها باید انتقام بگیرند ، یا آنها ضربه می‌زنند و ما باید انتقام بگیریم ؟ خلاصه بگویم جبهه اسلام و انقلاب اسلامی از روز اول انقلاب فعال و جبهه دشمنان اسلام منفعل هستند . ۸ سال جنگ تحمیلی تلاش منفعلانه آنان بود برای نابودی انقلاب اسلامی . ترور دانشمندان ما تلاش منفعلانه آنان بود برای مقابله با اقتدار علمی و هسته ای جمهوری اسلامی . تحریم اقتصادی آنان اقدام منفعلانه ای بود برای ناامید کردن ملت ما . داعش تلاش منفعلانه آنان بود برای برهم زدن محور مقاومتی که جمهوری اسلامی ساخته است . ترور سردار سلیمانی حرکت منفعلانه آنان بود در برابر دفن حکومت داعش در عراق و سوریه . برجام انفعال آنان بود در برابر شکست فتنه ۸۸ و ۹ دی . اغتشاشات ۱۴۰۱ انفعال آنان بود در برابر شکستی که در یمن متحمل شده بودند. امروز هم همه اقدامات تروریستی آنان در سوریه و لبنان و کرمان و شاید در .... تلاش منفعلانه ای است در جهت دمیدن روحی دوباره در کالبد به کما رفته رژیم سفاک اسرائیل .. البته ما مدام باید مواظب تحرکات منفعلانه ی آنان نیز باشیم لیکن هرگز نباید فضای انفعالی برای جمهوری اسلامی ترسیم گردد ولو به بهانه انتقام فلان و فلان ... ما نیاز به انتقام از نوعی که تحلیل گران سطحی مسائل در مردم ایجاد انتظار می کنند نداریم. ما کاری با جهان استکبار کرده ایم که گام به گام روند اضمحلال خود را تسریع می کنند . ملت ایران و ملل محور مقاومت آمادگی خود را برای انجام فرامین امام و مقتدای خود مدام اعلام می کند و سر دادن ندای انتقام تکلیف ماست لیکن تا پایان کار فرمان عمل و اقدام را منحصر در صلاحدید و در ید قدرت فرمانده کل قوا حضرت آیت الله امام خامنه ای میداند . #انتقام_سخت مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸لجنزار سیاسی ارومیه ۳ پوپولیسم یا عوام گرایی ( عوام فریبی) بررسی صحنه سیاسی ارومیه و مشاهده ی معادلات و موازنات سیاسی علی الخصوص انتخابات که به نوعی نقش تعیین کننده در وجهه سیاسی شهر دارد ، نشان می‌دهد ، بغیر از بحث قومیت گرایی کردی و ترکی که در قسمت قبل به آن پرداختیم، عامل مهم دیگری که ابزار دست برخی از نمایندگان فعلی و ادوار گذشته و همچنین پدرخوانده های سیاسی که بعضا به ناحق نام انقلاب را نیز یدک می کشند شده و زمینه ی شکل گیری لجنزار سیاسی در شهرمان را فراهم نموده ، موضوع عوام فریبی است . قبل از این که خناسان بخواهند با ترفندِ بازی با مفاهیم و کلمات ، واژه‌ی " عوام " بنده را پیراهن عثمان کرده و کل متن را به حاشیه ببرند باید به عرض برسانم که عوام کلمه اهانت و یا خدای نکرده واژه ی تمسخر افراد نیست و در کل به معنای این است که " هر کسی با هر سطح از مسئولیت و جایگاه که نسبت به موضوعی ناآگاه باشد در آن مورد عوام محسوب می‌شود. برای مثال نماینده ای که نمی‌داند شعارهای عوام فریبانه در حوزه ی دریاچه ارومیه و موضوع آب چه حوادث ناگواری میتواند در پی داشته باشد ، عوام است ولو این که دکتر باشد و یا روحانی ... عوام فریبی ریشه های بسیار عمیق و گسترده ای دارد و اصولا پرداخت به آن در این مقال نمی گنجد لیکن حقیر به جهت اهمیت بسزایی که این بحث در سرنوشت انتخابات و سیاست شهرمان دارد ناگزیر از پرداخت به آن در حد وسع خود و فضای موجود هستم . عوام فریبی دو ریشه ی اساسی دارد - احساس خطر مردم نسبت به یک اتفاق و یا نیاز توده ای از جماعت به یک امکان - نبود !! علم و سواد کافی در میان مردم و مسئولین نسبت به آن اتفاق و البته کم توجهی و سکوت آگاهان و عالمان از خواص و مسئولین جامعه - به هر دلیلی که این دلایل خود بحث مفصلی را می‌طلبد، از جمله منافعی که از قِبَلِ آن ناشی می‌شود، دلایل امنیتی و....- همچنین دشوار بودن تامین نیاز ضروری جماعت هدف ! دو عامل فوق بستر لازم برای موج سواریِ ، قدرت طلب ها ، ثروت طلب ها و شهرت طلب ها ، برای رسیدن به مناصِب عالی اجتماعی را فراهم می‌کند که بدون بودن چنین بستری ذاتا پتانسیل لازم برای نیل به آن را نداشته اند.. من باب مثال کسی که در بیان نیازمندی های روز مره ی خود مشکل تکلم دارد و زبانش قاصر از سخن گفتن است براحتی با سوار شدن بر چنین موجی در جایگاهی قرار می گیرد که اولین نیازمندی آن سخن گفتن است . و یا این که ..... ادامه دارد... مهدی جوان-ارومیه ایتا @mahdijavan اینستاگرام mahdi_javan_urmia

🔸 لجنزار سیاسی ارومیه ادامه ی قسمت ۳ " پوپولیسم یا عوام گرایی (عوام فریبی ) از آنجا که علائق مردم وجوه متعددی دارد ، پوپولیسم میتواند تظاهرات متفاوتی داشته باشد . عوام فریبی اعتقادی از جمله ی این رویکردهاست . نردبانی که از عوام فریبی اعتقادی میتوان ساخت از هیچ مسیر دیگری قابل ابتیاء نیست . مشابه چنین رفتاری را ما سالهاست که شاهد هستیم . ما شاهد بوده ایم که بی ادب ترین افراد سیاسی ارومیه که گفتار و رفتارشان هیچ نسبتی با عقاید دینی ما ندارد بیشترین الفاظ اعتقادی مردم را به انحصار خود درآورده اند ... ما شاهد بوده ایم که محکومین به فساد عَلَم و کُتَل امام حسین را بر دوش گرفته اند ... ما تجربه داریم که مفسدین اعظم اقتصادی چفیه بر گردن آویخته اند ... بسیار شاهد بوده ایم که نمایندگان بی خاصیت ، در دوران انتخابات هدایای !! میلیونی به مساجد و هیئت ها و امثالهم نموده اند ... ما هم اکنون نیز شاهد هستیم که متولیان برخی مساجد و هیئت ها ، اعتبار هیئت و مسجد و حتی شهدا را به پای مفسدین می ریزند ... به جرات می‌گویم برخی از قمه زن های دوران ستم شاهی که ظهر روز عاشورا قمه بر سر می‌زدند و عصر عاشورا بر سفره ی میگساری می نشستند ، شرف داشتند و دارند بر کسانی که امروز پرچم دین را پوشش کثافت کاری ها و دنیا طلبی های خود قرار می‌دهند... چه این که آنان در دوران حکومت ضد دینی میز یستند و اینان در دوران حاکمیت اسلام و دین مردم را از حاکمیت قرآن و اسلام بیزار می کنند .. آری این جماعت بنام دین و بنام امام حسین و کربلا سرمایه ی اجتماعی اسلام را فریب داده و نردبانی برای فساد از آن طراحی می کنند ... ادامه دارد... مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸 دادگاه الهی دستگاه قضایی نیست ! بالاخره پس از مدتها کش و قوس و تلاش های رو و پشت !! پرده احکام ماجرای شهرداری و شورای شهر ارومیه صادر شد . خُب شکل قضاوت دنیوی همین‌گونه است . مرموز و پیچیده و در عین حال شگفت آور ... شگفت آور از این جهت که یک کارگر زیر نظر چند ناظر به جرم تخلف در کار محکوم شد اما ناظرين تبرئه. من قاضی نیستم اما به نظرم اینگونه می آید ... " اگر جرمی هم بوده، شاید جرم اول متعلق به کارگر باشد اما تمامی جرم های دیگر متعلق به ناظرين است " علی ایحال هر چه بود گذشت ، اما نباید فراموش بکنیم محکمه ی الهی پیچ و خم !! و تخفیف ! و تبدیل ! و تغییر ندارد و قاضی آن در کرسی وجدانمان نشسته است و مهمتر از همه این که : دیر یا زود باید گذاشت و گذشت ... به امید روزی که در دادگاه عدل الهی سربلند باشیم . مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸پرونده ی فساد شهری و چند درس عبرت ! 🔻اولین درس عبرت برای سوداگرانی است که اندیشه تشکیل جریانات مافیایی را در سر دارند . این جماعت چه علنا در کنار پدر خوانده نقش لولو داشته باشند ، چه در مجموعه ای سیاسی تحت عناوین انقلابی و یا حتی موجودی !پَست اما برجسته ! در نهاد یا مجموعه ی دیگر ، اینها باید درس عبرت بگیرند از این که جمهوری اسلامی پدرخوانده ها را تحمل نمی کند . 🔻درس عبرت دیگر برای مردم است . مردم باید بدانند اگر چه اعضای متهم شورای شهر به هر دلیلی ! محکوم نشدند لیکن این شهردار منتخب این عده و این پرونده ماحصل بی مبالاتی ، ضعف و ناشایستگی همین شورا است. شورای بی تفاوت و ضعیف نتیجه ای بغیر از این نمی‌تواند برای شهر به ارمغان آورد ! 🔻اما درس عبرت سوم و البته مهمتر برای دوستان مجموعه های امنیتی و انتظامی و قضایی است : عزیزان و زحمت کشانِ عرصه ی امنیت و آرامش جامعه ، به هنگام کار بر روی پرونده و جمع آوری پنهان و آشکار اسناد و مدارک جرم ، مقداری دقیق و سنجیده عمل کنید . چون وقتی متهمین در دادگاه اول تبرئه نشوند لطمه به آبرویشان می‌خورد و زمانی که در دادگاه پایانی تبرئه می‌شوند اعتماد مردم نسبت به قوه قضائیه آسیب می بیند و شایعاتی از تبانی و رشوه و ... که زیبنده ی قضات ما نیست در جامعه پخش می شود ! امیدواریم اینها درس عبرتی باشد برایمان تا این انقلاب عظیم الشان از نادانی ما آسیب نبیند . والسلام مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸به بهانه سالگرد فوت هاشمی رفسنجانی 🔸 هاشمی رفسنجانی هم زاده ی حوزه ی انقلابی بود و هم طراح آنتی تز انقلاب در همان حوزه ! بی شک قدرتمند ترین جریان پیش روی انقلاب اسلامی امام خمینی رحمه الله علیه شخص هاشمی رفسنجانی بود . آقای هاشمی رفسنجانی هم چپ بود ، هم راست ، هم اصولگرا بود و هم اصلاح طلب ، هم فرمانده جنگی بود که به فرموده امام " اگر ۲۰ سال هم طول بکشد ما ایستاده ایم " و هم فرمانده آتش بس جنگ ! هاشمی رفسنجانی هم روحانی بود و هم در روز عاشورا قایق سواری می کرد . او هم از بزرگان انقلاب مستضعفین امام بود و هم مدافع نظریه اقتصاد لیبرالی توسعه و له شدن لاجرمِ مستضعفین در لای چرخ های توسعه . هاشمی هم سرباز امام جامعه بود و هم تئوریسین جامعه بدون امام بعد از امام (ره). او هم شاگرد امامی بود که مرگ بر آمریکا را خلق کرده بود و صراحتا رابطه با آمریکا را رابطه گرگ و میش میدانست و هم استاد رابطه با آمریکا و زنده باد کد خدا . هاشمی هم رئیس مجلسی بود که بدستور امام واژه " مطلقه " را در کنار ولایت فقیه قانون اساسی قرار داد و هم مبدع اطاعت نکردن از ولی فقیه . تربیت شدگان بیت هاشمی اولین آقازاده های مرتبط با آمریکا و انگلستان و بهاییان و منافقین بودند و هاشمی بدنبال تربیت سید حسن خمینی بود . هاشمی خالق اولین طبقه نو کیسه گان انقلابی !! بود . او هم شوالیه ی سرخ پوش انقلاب بود ! در برابر اصللح طلبان و هم رهبر بلامنازع اصلاح طلبان بود در برابر علمدار انقلاب . هاشمی هم مولود مبارک!! انتخابات ایران بود در مجلس و ریاست جمهوری و هم بزرگترین مخالف همین قانون بود در فتنه ۸۸. هاشمی هم منادی شعار مرگ بر دیکتاتور بود و هم بدنبال ریاست جمهوری مادام العمر . هاشمی هم فرزند انقلاب حوزه ی علمیه ی اسلام ناب امام بود و هم موسس آنتی تز انقلاب در حوزه های علمیه. هاشمی هم شاگرد !! استادی بود که فرمود " آمریکا شیطان بزرگ است " و " آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند " و هم استاد شاگردانی بود که می گفتند " آمریکا با یک موشک میتواند تمام سیستم دفاعی ایران را در هم بکوبد و جمهوری اسلامی نمیتواند هیچ غلطی بکند " ! هاشمی بر این باور بود که ولایت فقیه تا غلبه انقلاب بر آشوبهای اول انقلاب اعتبار دارد و بعد از آن باید بساط خود را برچیند و بدین منظور تا آخرین لحظه و تا کنار رود نیل تمام تلاش خود را بکار گرفت تا امت موسی را به اسارت در جامعه بدون امام فرعون ها برگرداند ... و در نهایت هاشمی رفسنجانی مغروق دریایی شد که آیه " اِنّ مَعیَ رَبّی ، سَیَهدین " ِ موسای زمان آن را شکافت ... آری هاشمی رفسنجانی که فرزند ناخلف انقلاب بود ، فرزندان خلفی ! بر جای گذاشت که هم ایران را چپاول کردند و هم با شعار چپاول ستیزی بر انقلاب مستضعفین تاختند ، هم چادر بر سر کردند و هم بر ضد حجاب شوریدند ، هم شعار کفر ستیزی دادند و هم با کفر بهاییان هم آغوش شدند ... هاشمی رفسنجانی مرموزترین و پیچیده ترین اپوزیسیونِ ، والاترین میراث امام یعنی ولایت مطلق فقیه بود که نائب امام خمینی ، هم او را با جمله ی " نزدیکترین فرد به خود " در دایره انقلاب!! حفظ فرمودندو هم با ۳ مرتبه استغفار برای او - بدون استفاده از جمله " انا لا نعلم منه الا خیرا" - راهی دیار باقی نمودند .... آری ما با چنین جریان پیچیده ای مواجهیم . مشابه همین جریان در عرصه ی سیاسی ارومیه نیز در جریان است ، جریانی که خود را ملبس به لباس انقلاب نموده اما تمام قد در برابر مفسدین تعظیم کرده است . مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan

🔸جناب آقای معتمدیان استاندار محترم آذربایجان غربی سلام عليکم چندی پیش در مصاحبه ای تلویزیونی فرموده بودید که " با شورایی که حاشیه سازی بکند ، سوءاستفاده نماید و باعث حیف و میل بیت المال بشود شوخی ندارید و لازم بدانید منحل می کنید " این شجاعت و صراحت شما ستودنی است و باید سرمشق دیگر مسئولان باشد ، البته به شرطی که از حد شعار خارج و به منصه عمل برسد . از قضا فضا برای عملی شدن این قاطعیت و شجاعت شما فراهم شده است ، با یک تفاوت . تفاوت آن هم در این است که شورای مد نظر بر سر کار نبوده و به دلیل اتهاماتی تعلیقی هستند که البته اتهامات شخصی شان !! به حمدالله مردود و تبرئه شده اند لیکن در دوران مسئولیت خود شهرداری انتخاب کرده بودند که به دلیل بی مسئولیتی و بی توجهی شان به ۲۰ سال حبس و رد ۱۸ میلیارد تومان اموال بیت المال محکوم شده است . برخی از نابخردان سخن از بازگشت همین افراد به شورای شهر می‌کنند ، اما در نظر عده ای دیگر : " استانداری که به شورای تخلف نکرده هشدار انحلال می‌دهد، چگونه به شورایی که صد در صد در امر نظارت و ادای وظایف خود تخطی نموده ، با سفارشات غیر قانونی و سوء استفاده از موقعیت خود استخدام های غیر قانونی در شهرداری را سبب شده و همچنین با حضور در ستادهای مختلف انتخاباتی فردی خاص برای شهر و شورا حاشیه سازی نموده اند و .... اجازه ی بازگشت به شورا می‌دهد؟! به یقین عده ای ، استاندار ما را نشناخته اند و به قاطعیت و دقت ایشان در دفاع از حقوق بیت المال و مقابله با فساد توجهی ندارند . مهدی جوان-ارومیه @mahdi_javan

🔸تقدیر و تشکر از مسئولی که به وظیفه ذاتی خود عمل کرده است چه مفهومی دارد ؟ این سوال خیلی ساده لیکن بسیار پر مفهوم است. مدتی قبل در و دیوار ارومیه شاهد بنرها و عکس نوشته های تقدیر و تشکر از فردی بود که در همان هنگام در حال اختلاس و ارتشا بود و امروز محکوم به ۲۰ سال حبس شده است . با این وصف ریشه های تقدیر و تشکر کجاست و با چه هدفی منتشر می‌شود. آیا اساسا مجموعه هایی همچون وزارت اطلاعات و دستگاه قضا در قبال عمل به وظیفه ذاتی خود نیاز به تقدیر و تشکر دارند ؟ آیا اساسا می‌توان این سوال را مطرح نمود که هر مجموعه ای در عمل به تکالیف خود با موانعی مواجه است که جامعه ی آگاهان برای رفع این موانع دست به چنین رفتاری می زنند ؟ آیا نمی‌توان ادعا نمود که جریان فساد برای پیدا کردن حاشیه ی امن و تولید پشتوانه !! جعلی اجتماعی ، بدنبال مجموعه های پیدا و پنهان و مجهول الهویه ای است که از او تقدیر و تشکر کنند ؟ راستش را بخواهید بر این باور هستم که گسترش اشکال مختلف تقدیر و تشکر در فضای مجازی و واقعی و در و دیوار شهر نشان دهنده ی چند چیز است : - اول این که هیچ کدام از دستگاه‌ها - حداقل در منظر تقدیر کنندگان که البته از افراد با نفوذ (منفی یا مثبت )و فعال اجتماعی هستند - برغم ادعاهای موجود از استقلال عمل برخوردار نبوده و در عمل به وظایف ذاتی خود با چالش‌هایی مواجه هستند که یکی از آنها دخالت سایر قدرت های اجتماعی است که در اشکال مختلف در صدد اعمال نفوذ هستند و این مجموعه ها برای غلبه بر نیروهای فشار خود را نیازمند این تقدیر و تشکر می بینند . نمونه مضحک این تقدیر و تشکر آنجاست که اعضای تبرئه ! شده ی شورای شهر ارومیه نسبت به حکم تبرئه خود از دستگاه قضایی تقدیر می کنند اما از حکم ۲۰ سال حبس شهردار منتخب خود که بر اثر قصور آنها به این حال افتاده هیچ تشکری از همان مرجع قضایی به عمل نمی آورند . چرا ؟ پاسخ این سوال بسیار مهم است که البته در فرصت دیگر و البته مناسبی باید به آن پرداخت . سوال مهم تر دیگر این است که آیا اعضای تبرئه شده برغم حکم تبرئه ا که دریافت کرده اند واقعا خود را مبرا از شراکت در فساد میدانند و به آن ایمان دارند و آیا نیازی نمی بینند که در برابر مردم و تضییع حقوقی که از آنان بواسطه قصور صد در صدی در انجام وظایفشان متحمل شده اند پاسخگو باشند ؟ آیا جنجال رسانه ای و برجسته سازی حکم تبرئه میتواند پاسخگوی سوال فوق باشد ؟ - موضوع دیگر این است که تقدیر و تشکر از مسئولین با بنرهای چند صد هزار تومانی عریض و طویل حاکی از وجود مسئولین خدوم در شهر نیست بلکه گاهی باید نگران بود که شاید این بنرها حاکی از نفوذ اصحاب قدرت و ثروت در دستگاه‌ها و سیل ارتشا و اختلاس براه افتاده در اموال عمومی است . این قصه سر دراز دارد و همه ما و جامعه ی ما مبتلا به دردهای ناپیدای فراوانی هستیم که اقدام عاجل مصلحان اجتماعی را می طلبد ... در فرصتی دیگر بیشتر به این موضوع خواهم پرداخت . مهدی جوان-ارومیه @mahdijavan