مهدی پورعسکری|خوشنویسی
@mahdipouraskari
بعضیا میگن میخواییم با نامحرم حرف معمولی بزنیم. قصد و نیتی نیست. لذت و گناهی هم نمیخواییم بکنیم.
در جواب این دوستان باید بگم که حرف معمولیتو چرا با دوستت نمیزنی؟
چرا نامحرم؟!
.
بیایین خودمونو گول نزنیم. هر آدم بالغ و سالمی نسبت به جنس مخالف شهوت داره.
و نفْس برای اینکه اعتقاد و وجدان مارو کنار بزنه؛ میگه
حرف معمولیه..
واسه معاشرت اجتماعیه..
چه میدونم از این حرفا!
حالا یه عده هم به بهانه ازدواج و شناخت بیشتر میرن با طرف دوست میشن..
خدمت این دوستان هم باید عرض کنم که اینم شرعا مشکل داره.
هر ارتباط با نامحرمی که رنگ دوستی بگیره و عواطف و احساسات توش وارد بشه مشکل داره!
حتی اگه به اسم ازدواج جلو رفته باشین!
@mahdipouraskari
مهدی پورعسکری|خوشنویسی
ولدت فی إیران
وأفتقدالعراق
.
این روزها خودم ایرانم و روح و روانم پر کشیده تا کجاها..
یک آن چشم باز میکنم و خودم را توی مرز مهران میبینم.
گیت ایران را رد کرده ام و در صف گیت عراق توی شلوغی جمعیت و زیر داغی آفتاب شره شره عرق میریزم.
لحظه ای دیگر توی ون نشسته ام. راننده ی عراقی چنان سرعتی میرود که افتادنش در هر چاله ی جاده؛ قد یک تصادف، ضربه دارد!
دفعه ی بعد خودم را در نجف میبینم. از شارع الرسول بیرون زده ام و رسیده ام به حرم امیرالمومنین. ابهت حرم من را گرفته! اما آرامشش هم عجیب است! انگار آمده ام خانه ی پدریم!
دفعه ی بعدی که چشم باز میکنم در مسیر پیاده رویم! دارم میروم کربلا..
دارم عمود میشمارم! موکب دار داد میزند: شایْ ایرانی!
و استکانهایش را هرمی چیده تا بالا!
لحظه ای بعد رسیده ام..
توی حرمم..
از کفشداری به هر زحمتی هست گذشته ام..
از پله های باب القبله پایین آمده ام..
دست به سینه گذشته ام و میگویم:
السلام علیک یا ابا عبدالله!
میبینی؟!
این روزها
دلم مدام در رفت و آمد است..
یک پایش ایران است و ....
@mahdipouraskari
دل زدن به جاده ها - کربلایی مهدی رعنایی.mp3
4.45M
دل زدن به جاده ها
@mahdipouraskari
زمان آیت الله خوانساری فردی میاید و میگوید: برادری دارم به شدت یاغی. گناهی نیست انجام نداده باشد. از دستش عاصی شدیم! میخواهیم بیاوریمش شما نصیحتی بکنید شاید اثر کرد!
آیت الله خوانساری فرمودند: با این اوصاف نصیحت من هم اثری ندارد. تنها یک راه میشناسم که اگر در مسیر این راه قرار گرفت؛ بیاوردیش من هم برایش نصیحتی داشته باشم.
او را ببرید کربلا! اگر در حرم امام حسین گریه کرد یعنی درونش هنوز نوری هست و امید هدایتش میرود. ولی اگر اشکی نداشت رهایش کنید چون قابل اصلاح نیست.
بعد از مدتی آن فرد برگشت و اینطور تعریف کرد که: رفتیم به هزار ترفند برادرم را بردیم کربلا. توی مسیر که حسی نداشت. اما تا چشمش به گنبد ارباب افتاد سرش را پایین انداخت و وارد حرم شد و گریه که هیچ؛ ضجه میزد..
آیت الله خوانساری فرمود: پس چرا نیاوردیش که نصیحتش کنم.
آن فرد گفت: دیگر نیاز نیست. در همان حرم توبه کرد.
(این بنده ی خدا بعد از این اتفاق رحمت خدا تا آنجا شامل حالش شد که جزو شهدای انقلاب اسلامی شد.)
@mahdipouraskari
مهدی پورعسکری|خوشنویسی
@mahdipouraskari
بالحسین الهی العفو💔
.
میگفت بهترین تعطیلات بچه هیئتیا اربعینه،راست میگفت💔
@mahdipouraskari
چقدر این روزها بیکار ماندن سخت شده!
همش دنبال راهی هستیم خودمان را از این برزخ دربیاوریم.
یک جوری..
یک برنامه ای
یه جایی دست و پا کنیم.
شده ایم مثل آواره ها!
انگار زلزله آمده
ما هم مانده ایم روی تلّ خرابه های خانه مان..
و نمیدانیم حالا باید به کجا برویم
و چه کنیم!
چه برنامه ها که نریخته بودیم.
یکی با رفقا قرار و مدارش را گذاشته بود.
یکی از چند ماه قبل پاسپورتش را گرفته بود که به شلوغی دم اربعین نخورد.
آن یکی امسال دیگر پدر و مادرش را راضی کرده بود که تنها سفر کند.
و یکی دیگر برنامه اولین سفر زندگی مشترکش را گذاشته بود سفر اربعین!
ویکی هم مثل من عهد کرده بود امسال هرجور شده برود و خودش را از دسته ی کربلا نرفته ها دربیاورد..
ولی خب نشد..
اما عوضش
این آوارگی یک خوبی هم داشت.
آنهم اینکه فهمیدیم چقدر وابسته ی حسین(ع) بودیم و خودمان هم خبر نداشتیم..
@mahdipouraskari