حارث رفت پیشش.
پرسید برای چه آمده ای؟
گفت: دلم می خواست تو را ببینم.
نگاهش کرد:مرا دوست داری حارث؟!
سرش را انداخت پایین:آری به خدا
مکث کرد،گفت:مرا همانطور که دوستم داری میبینی،وقتی نفست به گلو رسید.
"دوست دار تو و حسین توام یا علی❤️"
@mahdipouraskari
ما گم شدگانیم که اَندر خَم دنیا ،
تنها هُنر ماست که مَجنونِ حُسینیم ..
@mahdipouraskari
کارهای ویژه ولادت امام حسین علیه السلام رو تقدیمتون میکنم
نشرش با شما خوبا❤️🌱