فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ویژه شهادت #امام_موسی_کاظم علیه السلام
🇮🇷🕌🇮🇷@mahdixxv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)🌹
شب جمعه شب زیارتی سیدالشهدا
باز هم ولولہاے در حرم انداختہاے
مادرٺ آمد وغم در دلم انداختہاے
شب جمع ہسٺ سرٺ گرم بہ استقبال اسٺ
نڪند اسم مرا از قلم انداختہاے
شب زیارتی اربابم حسین(ع)
____🍃🌸🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم هر روز
از صبح تا شب حرف می زنن ...
مردم همه چی میگن
چرت و پرت میگن
دری وری میگن
درست میگن غلط میگن
با منطق میگن بی منطق میگن
احساس کنی خدا ازت راضیه
و وجدان خودت راضیه
دیگه چه نگرانی داری
از اینکه مردم چی میگن ...؟!
✍دیل کارنِگی :
« مردم به سردردشون بیشتر
اهمیت میدن
تا خبر مرگ من و شما »
👳 @mahdixxv
✅ سحر خیزی
آیت الله نصرالله شاه آبادی نقل میکنند:
موضوع دیگری که مرحوم والد به آن عنایت ویژه ای داشتند و آن را در قرب به حق مؤثر می دانستند، بیداری شب و سحر خیزی بود...
می فرمودند:
« اگر برای نافله ی شب بیدار شدید برای نافله خواندن آمادگی روحی ندارید، بیدار بمانید. بنشینید، حتی چای بخورید. انسان بر اثر همین بیداری، آمادگی برای عبادت را پیدا می کند.»
همچنین می فرمودند:
«بیداری سحر، هم برای مزاج مادی مفید است و هم برای مزاج معنوی.»
در منبرهایشان مکررا می فرمودند:
«برای دنیایتان هم که شده، سحرها بیدار شوید. چون بیداری سحر، وسعت رزق، زیبایی چهره و خوش اخلاقی می آورد.»
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
🛑@mahdixxv
هدایت شده از ملانصرالدین👳♂️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍پادشاه به نجارش گفت:
فردا اعدامت ميکنم، نجار آن شب نتوانست بخوابد.
همسر نجار گفت:
مانند هرشب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهاي گشايش بسيار
کلام همسرش آرامشي بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شدو خوابيد
صبح صداي پاي سربازان را شنيد،چهره اش دگرگون شد و با نااميدي، پشيماني و افسوس به همسرش نگاه کرد و با دست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند . دو سرباز باتعجب گفتند:
👈پادشاه مرده و از تو مي خواهيم تابوتي برايش بسازي،چهره نجار برقي زد و نگاهي از روي عذرخواهي به همسرش انداخت،همسرش لبخندي زد وگفت:
مانند هرشب آرام بخواب،زيرا پروردگار يکتا هست و درهاي گشايش بسيارند
👳 @mollanasreddin 👳
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
سالروز شهادت هفتمین اختر تابناک امامت و ولایت باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم علیه السلام را به پیشگاه مقدس منجی عالم بشریت ولی عصر حضرت مهدی موعود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف و نائب بر حقش حضرت امام خامنه ای مدظله العالی رهبر مسلمین جهان و همه شیعیان عالم و ملت شریف ایران بزرگ و قدرتمند و مردم شهر و دیارمان و شما سروران و بزرگواران خداجو و حق بین تسلیت و تعزیت عرض مینمایم
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
امام موسی کاظم علیه السلام
شهادت
مربع ترکیب
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
امام کاظم شهادت
حضرت موسی بن جعفر شهادت
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادی خویشتن پرداخت
مغنّیان خوش آواز و مطربان، در آن
به گرد مسند او پای کوب و دست افشان
کنیزکان خوش آواز جام می در دست
خلیفه خود شده چون چشم مطربان سرمست
در آن سرور و شعف خواست شاعری خوش ذوق
که آورد همگان را زشوق بر سر ذوق
بگفت تا که بیاید ابوالعطا به حضور
به شعر ناب فزاید بر آن نشاط و سرور
ابوالعطاء که بر شعر و شاعریش درود
زبی وفائی دنیا زبان به نظم گشود
زمرگ و قبر و قیامت سرود اشعاری
که اشک دیدۀ هارون زچهره شد جاری
چنان به محفل مستان به هوشیاری خواند
که شعر او تن هارون مست را لرزاند
زبان گشود به تحسین، که ای بلند مقام
کلام نغز تو شعر و شعور بود و پیام
خلیفه را سخنان تو داد آگاهی
زما بگو صلۀ شعر خود چه می خواهی
بگفت گنج و درم بر تو باد ارزانی
مرا به حبس بود یک امام زندانی
مراست یار عزیزی چهارده سال است
گهی به حبس و گهی گوشۀ سیه چال است
ضعیف گشته به زیر شکنجه ها تن او
بود جراحت زنجیرها به گردن او
من از تو هیچ نخواهم مقام و مکنت و زر
به غیر حکم رهائی موسی جعفر
چو یافت خواهش آن شاعر توانا را
نوشت حکم رهائی نجل زهرا را
نوشته را به همان شاعر گرامی داد
بگفت صبح، امام تو می شود آزاد
ابوالعطاء زشادی نخفت آن شب را
گشوده بود به شکرانه تا سحر لب را
بدین امید کز او قلب فاطمه شاد است
به وقت صبح، عزیزش زحبس آزاد است
علی الصباح روان شد به جانب زندان
لبش به خنده و چشمش زشوق اشک افشان
اشاره کرد به سندی که طبق این فرمان
عزیز ختم رسل را رها کن از زندان
به خندۀ سندی شاهک جواب او را داد
که غم مدار امامت شود زحبس آزاد
ابوالعطاء نگاهش به جانب در بود
در انتظار عزیز دل پیمبر بود
که در گشوده شده و شد برون چهار نفر
به دوششان بدنی بود روی تختۀ در
هزار جان گرامی فدای آن پیکر
که بود پیکر مجروح موسی جعفر
گشوده بود ستم پیشه ای به طعنه زبان
که هست این بدن آن امام رافضیان
امام، موسی جعفر که جان فدای تنش
اگر چهار نفر شد مشیّع بدنش
مشیّعین تن پاک یوسف زهرا
شدند ده تن، هنگام ظهر عاشورا
به اسب ها زره کینه نعل تازه زدند
چه زخم ها که دوباره بر آن جنازه زدند
چنان زکینه عدو اسب بر تن او تاخت
که در میانۀ مقتل سکینه اش نشناخت
هماره کاز زمان بهر او عزا داریست
سرشک دیدۀ (میثم) به غربتش جاریست
غلامرضا سازگار
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
حضرت موسی بن جعفر شهادت
امام کاظم شهادت
خدا از ما نگیرد منت بابالحوائج را
غمِ او روضهی او صحبت بابالحوائج را
سر هر روضهای که گریه کردم سفرهای دیدم
خدا از ما نگیرد هیأت بابالحوائج را
سرِ راهش گرفتم کاسهام را کاسهام پُر کرد
گدا باید بداند عادت بابالحوائج را
کریمان چشم بر راهاند چیزِ کم نباید خواست
خدا پاینده دارد دولت بابالحوائج را
از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست
اگر این خانه دارد برکت بابالحوائج را
سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد
خدا را شکر دارم حضرت بابالحوائج را
برای قُرب لازم بود اگر ما سجدهای کردیم
نگیرید از سرِ ما عزت بابالحوائج را
وصیت کردهام آنروز بگذارند بر چشمم
کنارِ مُهرِ تربت ، تربت بابالحوائج را
تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم
نمیدانیم اما قیمت بابالحوائج را
خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت
نگاهِ دخترِ بی طاقت بابالحوائج را
سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس میکرد
یقینا زیر پایش قامت بابالحوائج را
سیه چال آنقدر تاریک زهرا هم نمیبیند
کبودیهای روی صورت بابالحوائج را
برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را
حرامی کم نموده زحمت بابالحوائج را
دعاکن زیر این زنجیرها شلاقها غُلها
نبیند دختر او حالت بابالحوائج را
نمیشد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود
کسی زخمی نموده غیرت بابالحوائج را
به روی تختهای اُفتاده گِردش چار حمال است
نمیبیند رضایش غارت بابالحوائج را
حسن لطفی
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
امام کاظم شهادت
حضرت موسی بن جعفر شهادت
من آن خورشید پنهانم که پشت ابر زندانم
زآهم شعله ور هستم ز اشکم غرق بارانم
نه یار و همدمی دارم نه غمخوار غمی دارم
نه حتی سایه ای را که کنار خویش بنشانم
اگر دلتنگ و دلگیرم چنان محبوس زنجیرم
نمی آید به دست من دگر چاک گریبانم
دمام ذکر من گشته خلصنی خدای من
شده این حلقه های سلسله تسبیح دستانم
شبیه غنچه ای در خود شدم جمع از غل و زنجیر
نمی آید دمی بیرون سرم از روی دامانم
به سان باغ پاییزی نمانده ازتنم چیزی
شبیه مادرم زهرا شبح در جامه ای مانم
اذان صبح من گریه اذان مغربم شلاق
به وقت شرعی آه است افطاری که مهمانم
از این دشنام زندانبان شده مویم سپید از غم
فشارغیرت از مویم کشیده شیره ی جانم
چه سنگین است دستانش نمی بیند دگر چشمم
که گویا سیلی او دوخت مژگان را به مژگانم
به روی تخته ی یک در مرا تشییع می کردند
نشد جمعیتی غیر از غبار ره پریشانم
مرا در کوچه و بازار امام الرافضین خواندند
تنم فریاد اما زد مسلمانان مسلمانم
شبیه آن اسیران که به آن ها خارجی گفتند
به یاد کوچه و بازار آن ها روضه می خوانم
موسی علیمرادی
هدایت شده از یا امام زمان 🙏
حضرت موسی بن جعفر شهادت
امام کاظم شهادت
شکر آن ربی که نعمت داد بر ما این چنین
با دعای مادر و لطف امیرالمومنین
شد تمام دلخوشی مردم ایران زمین
سفره موسی بن جعفر، سفره ام البنین
بارها دیدیم وقتی کار غم بالا گرفت
دست ما را روضه ی باب الحوائج ها گرفت
سهم ایران لطف ِ موسای بنی الزهرا شده
مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده
تشنگی یعنی چه وقتی یار ما دریا شده
هر در بسته به روی مردم ما وا شده
غیر آقا از کسی عزت نمی خواهیم ما
جز ولیعهدش ، ولی نعمت نمی خواهیم ما
چشم بد از این همه آقایی ات ، آقا به دور
از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور
چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور
آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور
هر چه گردد ، عزتت آقا دو چندان می شود
"یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود"
غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن مرا
غیر عشقت فارغ ِ از هر هیاهو کن مرا
کن مرا آزاد از من ، بنده او کن مرا
مثل آن بدکاره از این رو به آن رو کن مرا
نوکرت از دست رفت آقا کمک ! آقا دخیل
حضرت موسا مسیح ِ کاظمینی ها دخیل
حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد
کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد
او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد
خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد
او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد
مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد
باز هم زنجیر با هارون تبانی می کند
بی قرارت کینه ی سندی ِ جانی می کند
لال گردد ؛ باز دارد بد دهانی می کند
یاس را سیلی دوباره ارغوانی می کند
بی هوا زد ، بی هوا زد ، بی هوا زد بی هوا
دم گرفتی زیر لب ، یا فاطمه ، یا مجتبی
تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت ، آه آه
بوی زهرا پر شده در قتلگاهت ، آه آه
اشک خون ریزد لبت ، از آه آهت ، آه آه
با عبا گیرد نگهبان اشتباهت ، آه آه
خوب شد معصومه جانت ، نیمه جانی ات ندید
غرق زخم و غرق خون و قد کمانی ات ندید
بعد تو اینجا سر پیراهنت دعوا که نیست
جسم تو بر جسر بغداد است زیر پا که نیست
ساق مرضوض ِ تو کار ِ نعل مرکب ها که نیست
حرفی از آوارگی ِ طفل بی بابا که نیست
بعد تو سیلی جواب ِ دیده گریان نبود
گوش شیطان کر ، زنی بر ناقه ی عریان نبود
محمدحسین رحیمیان
27.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊قربون مظلومیت آقا جان 😔🖤🖤🖤🖤🖤
#گزارش_تصویری (۱)
دوازدهمین دورهمی پاتوق ایرانیوم
پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه ۱۴٠۱
شهرری ، میدان نماز ، فرهنگسرای ولاء
#پاتوق_حرف_آزاد
#ویژه_نوجوانان
🍃🌹@hamkaran12
پاتوق ایرانیوم
پاتوق بازی
هر هفته تو پاتوق ایرانیوم قبل از گفتگو پاتوق بازی هم داریم.
شهرری ، میدان نماز ، فرهنگسرای ولاء
#پاتوق_حرف_آزاد
#ویژه_نوجوانان
🍃🌹@hamkaran12
#گزارش_تصویری (۲)
دوازدهمین دورهمی پاتوق ایرانیوم
پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه ۱۴٠۱
شهرری ، میدان نماز ، فرهنگسرای ولاء
#پاتوق_حرف_آزاد
#ویژه_نوجوانان
🍃🌹@hamkaran12
اعلام جنگ با رئیسی سر مساله حجاب پروژه جدید مسیح علینژاد_1.mp3
6.75M
خیلیییییییییییییی مهممممممممممم🌹
حتما این فایل آقای مجتهدزاده رو گوش کنید
خانمهای گرامی لطفا حتما این فایل رو گوش کنید
نشر صدقه جاریه 🍃🌺
💫⚘@hamkaran12