🟡 #پندانه
🔴 #خیانت_درنمازاوّل_وقت
✍️یک👷♂️مـــهنـــدس تعدادی کارگررابرای کاراستخدام کرده بود.کارگران بنابه وظیفه شرعی،وقت اذان که میشد،برای خواندن نماز،دست ازکارمیکشیدند.یکروز👷♂️مهندس به آنان اخطاردادکه اگرهنگام کار نمازبخوانند،آخرماه ازحقوقشان کسرمی شود.کسانیکه ایمان ضعیف وسست داشتند،ازترس کم شدن حقوقشان،نمازرا به آخروقت میگذاشتندامّاعدهای بدون ترس ازکمشدن حقوقشان،همچنان دراوّل وقت،نمازظهروعصرشان رامیخواندند.آخر ماه،مهندس به کارگرانی که همچنان نمازشان رااوّل وقت خوانده بودند،بیشتراز حقوق عادی ماهیانه پرداخت کرد.کسانیکه نمازخودرابرای بعدازکارگذاشته بودند،به 👷♂️مهندس اعتراض کردندکه چراحقوق آن کارگرهارابرخلاف انتظارشان زیادداده است.👷♂️ #مهندس درجواب گفت:
اهمیّتدادن این کارگرهابه #نماز وصرف نظرکردن ازکسرحقوق،نشانگرآنست که ایمانشان بیشترازشماست واین قبیل آدم هاهرگزدر #کارخیانت نمیکنند.همچنانکه به #نمازخودخیانت نکردند.
هرگز لذت داشته های تان را
با لذت نداشته های تان
خراب نکنید🪴🌸
#پندانه
🍁
#پندانه
✍میگویند ملا نصرالدین از همسایهاش دیگی قرض گرفت. پس از چند روز دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد.
وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت: دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوشخیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد. همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد.
همسایه گفت: مگر دیگ هم میمیرد؟ چرا مزخرف میگویی!!!جواب شنید: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمیزاید. دیگی که میزاید حتما مردن هم دارد.
🔻این حکایت برخی از ماست که هر جا به نفعمان باشد عجیبترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.
🌸پنج چیز که باعث آرامشت میشه🌸
🌺 قدردان همه چیز باش
🌺 از دیگران انتقاد نکن
🌺 قضاوت رو بذار کنار
🌺 زیاد نگران آینده نباش
🌺 بیشتر خودت باش و بخند
#پندانه
🌷🌷🌷🌷
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پندانه
🎬 کلیپ #استاد_دانشمند
«بترسید از دل سوزوندن»
🎥 داستان عجیب نانوا_و_مشتری مسیحی
«انتهای این کلیپ تحول عجیبی در مَنِش و رفتار شما رخ میدهد...»
https://eitaa.com/mahdixxv
🍃🌸🍃🌸🍃
کسی که شنا کردن بلد است میداند که آب او را پایین نمیکشد؛
اما کسی که با شنا آشنا نیست، فکر میکند آب او را پایین میکشد و غرق میکند برای همین بیهوده دست و پا میزند و غرق میشود.
بهتر است بدانیم این افکار ماست
که ما را غرق میکند!
وگرنه زندگی عمق زیادی ندارد..
#پندانه
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پندانه
🎬سیب زمینی هم بهش برسی یه چیزی از توش در میاد.
تو خیابون اکثر خانم ها با مشکل بی حجابی که خودنمایی وخودشون رو عرضه میکنند اولش قبل از آرایش عین این سیب زمینی هستند ... لذا گول این بی هویتهای خودفروش رو نخورید
576.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هرگز اجازه نده که ❣
دنیا این پنج
چیز را از تو بگیرد:❣
لحظه ناب مناجات با خدا
نیکی به والدین❣
محبت به خانواده
احسان به اطرافیان
و اخلاص در کردار❣
🌱⃟🌸๛
🍃🧡💛🍃
572.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پندانـــــــهـــ
🍃🌸پانزده نوع ثروت واقعی
که داشتن آنها ما را ثروتمند ميکند:
🌸1-ادب
🍃2-یادگیری مادام العمر
🌸3-نگرش مثبت
🍃4-ارتباط موثر
🌸5-انضباط شخصي
🍃6-تندرستي واقعي
🌸7-آرامش خاطر
🍃8-خلاقيت
🌸9-عشق ورزيدن به کار
🍃10-داشتن برنامه و هدف
🌸11-داشتن قلب و زبان شاکر
🍃12-درک ديگران
🌸13-استفاده موثر از زمان
🍃14-بخشندگي
🌸15-اعتماد به نفس
🍃🌸ثروتمند شدن سخت نیست
#امام_زمان_عج
✨﷽✨
#پندانه
✍ قبل از هر قضاوتی فکر کن، شاید خودت خطا کرده باشی
🔹در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپاییست، سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند.
🔸سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، بلند میشود تا آنها را بیاورد.
🔹وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست، احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه به قیافهاش) آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
🔸بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجودش احساس میکند اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
🔹او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد. در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.
🔸جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد. دختر اروپایی سعی میکند کاری کند. اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
🔹به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را. هر کدام بخشی از تاس کباب را برمیدارند و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است.
🔸آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که کمی آنطرفتر پشتسر مرد سیاهپوست، کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند و ظرف غذایش را که دستنخورده و روی آن یکی میز مانده است!
🔹چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیشداوریها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوتهفکران رفتار کنیم.
🌺🍃https://eitaa.com/mahdixxv
✨﷽✨
#پندانه
✍ قبل از هر قضاوتی فکر کن، شاید خودت خطا کرده باشی
🔹در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهرهاش پیداست اروپاییست، سینی غذایش را تحویل میگیرد و سر میز مینشیند.
🔸سپس یادش میافتد که کارد و چنگال برنداشته، بلند میشود تا آنها را بیاورد.
🔹وقتی برمیگردد، با شگفتی مشاهده میکند که یک مرد سیاهپوست، احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه به قیافهاش) آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!
🔸بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجودش احساس میکند اما بهسرعت افکارش را تغییر میدهد و فرض را بر این میگیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
🔹او حتی این را هم در نظر میگیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذاییاش را ندارد. در هر حال، تصمیم میگیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.
🔸جوان آفریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ میدهد. دختر اروپایی سعی میکند کاری کند. اینکه غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
🔹به این ترتیب، مرد سالاد را میخورد، زن سوپ را. هر کدام بخشی از تاس کباب را برمیدارند و یکی از آنها ماست را میخورد و دیگری پای میوه را. همۀ این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است.
🔸آنها ناهارشان را تمام میکنند. زن اروپایی بلند میشود تا قهوه بیاورد. و اینجاست که کمی آنطرفتر پشتسر مرد سیاهپوست، کنار میز بغلی کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی میبیند و ظرف غذایش را که دستنخورده و روی آن یکی میز مانده است!
🔹چقدر خوب است که همۀ ما خودمان را از پیشداوریها رها کنیم، وگرنه احتمال دارد مثل کوتهفکران رفتار کنیم.
https://eitaa.com/mahdixxv
🔅 #پندانه
✍️ به خدا که بسپاری، حل میشود
🔹خودم دیدهام؛ وقتی که از همه بریده بودم؛ بی هیچ چشمداشتی هوایم را داشت. در سکوت و آرامش، کار خودش را میکرد و نتیجه را نشانم میداد، که یعنی ببین تو تنها نیستی.
🔸خودم دیدهام وقتی همه میگفتند این آخر خط است، با اشاره حالیام میکرد که به دلت بد راه نده! تا من نخواهم هیچ آخری، آخر نیست و هیچ آغازی بدون اذن من سر نمیگیرد!
🔹خودم دیدم وقتی همه سعی بر زمینزدنم داشتند، دستان مرا محکم میگرفت و مرا بالاتر میکشید تا از گزندشان در امان باشم.
🔸هرکجا آدمها دوستم نداشتند، او دوستم داشت و خلأ احساس مرا یکتنه پر میکرد.
🔹اوست از پدر پناهدهندهتر و از مادر، مهربانتر، اوست از هرکسی تواناتر.
🔸من کارم را به خدا سپردهام و او هرگز بندهاش را ناامید نمیکند.
🔹«أَلَیْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ؟» چرا، کافیست، به خدا که خدا همهجوره برای بندهاش کافیست.