روزتان مزین و معطر به عطر صلوات بر محمد و آل محمد
به رسم ادب
السلام علیک یابقیةالله فی ارضه
السلام علیک یافاطمه الزهرا
السلام علیک یا اباعبدالله
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا
#حدیث
✨#امام_صادق عليه السلام فرمودند:
💠إيّاكَ وَالكَسَلَ وَالضَّجَرَ؛ فَإِنَّهُما مِفتاحُ كُلِّ سوءٍ
💢از تنبلى و بى حوصلگى بپرهيز؛ كه آن دو كليد هر زشتى اند.
📚تحف العقول صفحه295
از خدا پرسیدند:
عزیزترین بندگان نزد تو
چه کسانی هستند؟
خداوند لبخند زد و گفت:
آنها که میتوانند تلافی کنند
اما به خاطر من میبخشند .🌹.
جهت سلامتی همه بیماران.🙏
یا مَن اسمُـهُ دَواء وَ ذکـرُهُ شفاءُ
💗اَمّن یجیبُ المُضطّر💗
💗اِذا دعاهُ و یَکشِفُ السوء💗
جهت سلامتی همه بیماران.🙏
یا مَن اسمُـهُ دَواء وَ ذکـرُهُ شفاءُ
💗اَمّن یجیبُ المُضطّر💗
💗اِذا دعاهُ و یَکشِفُ السوء💗
🍃🌸
#اندکی_تامل
از آیتـــــ اللهبهجتـــــ پرسيدند|•
آيا آدم گناهڪار هم مـےتواند
امام زمانــش را ببيند؟؟
جوابـــــ دادند:
شمر هم امام زمانش
را ديد!! اما نشناختـــــ .
╔ ✨✨ ══ 💥 ೋ•══╗
@AlborzTanhamasiri
╚══•ೋ💥 ══ ✨✨ ╝
⬅️ تجربه نزدیک به مرگ علامه #حسنزاده_آملی
🔹حضرت استاد در این خصوص مکاشفهای را نقل میفرمایند:
در سحر شب یکشنبه 5 مردادماه 1348 بعد از ادای نافله شب و نافله و فریضه صبح در اربعینی که ذکر جلاله «الله» را هر روز بعد از نماز صبح به عددی خاص داشتم، بعد از این ذکر به توجه نشستم که ناگهان جذبه و حالتی دست داد و بدن طوری به صدا در آمد و میلرزید، آن چنان صدایی که مثلاً تراکتور روی سنگهای درشت و جاده ناهموار میرود، دیدم که جانم از بدنم مفارقت کرد و متصاعد شد ولی در بدنی مثل بدن عالم خواب قرار دارد، تا قدری بالا رفت.
دیدم در میان خانهای مانند پرندهای که در خانهای در بسته گرفتار شده است و به این طرف و آن طرف پرواز میکند و راه خروج نمییابد، تخمیناً در مدت یک ربع ساعت گرفتار بودم و به این سو و آن سو میشتافتم، دیدم در این خانه زندانیم، نمیتوانم به در بروم، سخنی از گویندهای شنیدم و خود او را ندیدم که به من گفت: این محبوس بودنت بر اثر حرفهای زیاد و بیخود تو است، چرا حرفهایت را نمیپایی!؟
🔹من در آن حال چندین بار خدای متعال را به #پیغمبر_خاتم صلی الله علیه و آله برای نجاتم قسم دادم و به تضرع و زاری افتادم که ناگهان چشمم به طرف شمال خانه افتاد که دیدم دریچهای که یک شخص آدم بتواند به در رود به رویم گشوده شد، از آنجا در رفتم و پس از به در آمدن چندین به سوی مشرق در طیران بودم و دوباره به جانب قبله رهسپار شدم.
🔹و هنگامی که از حبس رهایی یافتم، یعنی از خانه به در آمدم، آن خانه را بسیار بزرگ و مجلل دیدم، که در میان باغی بنا شده است و آن باغ را نهایت نبود و آن را درختهای گوناگون پر از شکوفه سفید بود که در عمرم چنان منظرهای ندیدم.
و میبینم که به اندازه ارتفاع درختها در هوا سیر میکنم به گونهای که رویم، یعنی مقادیم بدنم همه به سوی آسمان است و پشت به سوی زمین و به اراده و همت و فرمان خود، در نشیب و فراز و بسیار خدای متعالی را به #پیغمبر_خاتم و همه انبیاء علیهمالسلام قسم دادم که کشف حقایقی برایم دست دهد و در همین حال به خود آمدم.
🔹آن محبوس بودن چند دقیقه، بسیار در من اثر بد گذاشت به گونهای که بدنم خسته و کوفته شده بود و سرم و شانههایم همه سخت درد گرفت و قلبم به شدت میزد.
https://eitaa.com/Bayynat