eitaa logo
مهدیه بندرانزلی
2.8هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
156 فایل
#کانال_رسمی_مهدیه_بندر_انزلی https://eitaa.com/mahdiyebandareanzali نشرمطالب باذکر#5صلوات جهت تعجیل درامرفرج و سلامتی یوسف زهرا سلام الله علیها 🌸شما میتوانید نظرات خود را با خادم مهدیه بندرانزلی در میان بگذارید. 👇 @sadate_emam_hasaniam
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 السَّلامُ عَلى عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیع بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند داغی که بر قلبش چو اخگر می‌نشیند از داغ‌های پیش از آن سر تا به پا سوخت این اخگر است و روی آذر می‌نشیند داغ بزرگ شیرخوار کوچک است این این داغ روی داغ اکبر می‌نشیند مولا که پشتش از غم عباس خم شد از غصۀ شش‌ماهه مضطر می‌نشیند این تیرهای غصه پیش از قلب مولا بر قلب زهرا و پیمبر می‌نشیند طفلی که از گهواره‌اش لب‌تشنه پر زد بر دست بابا چون کبوتر می‌نشیند در قاب خیس چشم آقای غریبم تصویری از سرباز آخر می‌نشیند شش‌ماهه‌ای که تشنۀ یک قطره آب است بر دست‌های پور کوثر می‌نشیند مولا لباس مصطفی را کرده بر تن عالم دوباره پای منبر می‌نشیند از تشنگیّ طفل می‌گوید به دشمن این روضه کی بر جان لشکر می‌نشیند؟ اصغر تَلَظّی می‌کند مولا تمنا رحمی مگر بر قلب کافر می‌نشیند؟ دادند جای آب هم تیر سه‌شعبه تیری که بر حنجر چو خنجر می‌نشیند معلوم شد که می‌شود وحشی‌تر از گرگ آن‌که به قلبش بغض حیدر می‌نشیند از گوش تا گوش علی را می‌بُرد وای تیری که در حلقوم تا پر می‌نشیند بر روی خون‌آلود و محزون حسینم خون دل است این یا که اختر می‌نشیند؟ مادر چه حالی می‌کند پیدا خدایا وقتی‌که روی نیزه آن سر می‌نشیند خون در دل سبط پیمبر می‌زند موج بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند ، ۱۴۰۱/۰۵/۱۴ برابر با هفتم محرم‌الحرام ١۴۴۴ ▪️محرم سلام فرمانده امام زمان ارواحنا فداه @mahdiyebandareanzaliه
🏴 صلی الله علیک یا اباالفضل العباس ▪️ ماه به‌خون‌افتاده تا عکسی از رخسار ماه افتاد در آب رفت از جلال و هیبتش آیینه از تاب برداشت آب و بر لب آورد و فرو ریخت در حسرت یک بوسه‌اش خون شد دل آب پیچید در پایش که دست از او نشوید شد آب هم پابند آن گیسوی پُرتاب بگذاشت پا در علقمه دریای غیرت بگذشت تشنه از کنار آبْ مهتاب او تشنه رفت و تا قیامت آبِ ناکام در دل گرفته عکس آن دردانه را قاب ساقی به‌سوی تشنگان می‌رفت سرمست تا که به میخانه رساند بادۀ ناب مشکی پر از امید را بر دوش می‌برد آن شاه خوبان، شیر هَیجا، شمع احباب بارانی از تیر آمد اما او سپر شد می‌رفت در موج خطر بی ترس گرداب کی از هجوم شب‌پره ترسد عقابی پولاد کی می‌لرزد از غوغای سیماب هرگز نلرزد پشت کوه از لشکر کاه دریا نخواهد شد اسیر چنگ مرداب از تیرها با جانش استقبال می‌کرد تا که بَرد آبی سوی گل‌های بی‌تاب انداختند از پیکرش دست و نلرزید تنها امیدش را به دندان کرد قلاب آن مشک را چون طفل در آغوش می‌برد سقا صدف شد، مشکْ مروارید خوشاب تا که رساند قطرۀ آبی به اصغر شاید شود آن غنچۀ پژمرده شاداب در چشم او تصویری از لب‌های تشنه در گوش او بانگ «عمو بشتاب، بشتاب» پا تا سرش خون بود و فکر خیمه‌ها بود تا تشنه‌کامان را کند از آبْ سیراب دشت تنش شد بیشه‌ای از تیر دشمن خون دل او می‌چکید از چشم نُشّاب شد تیرها بال و پرش، در اوج می‌رفت تا آنکه شد تیری به‌سوی مشک پرتاب هم آب مشک و هم امیدش بر زمین ریخت شد جام ساقی خالی از آن دُرّ نایاب دیگر نه شوق راندن و نه پای رفتن درمانده و نومید شد ماه جهان‌تاب با هم یکی شد آب مشک و اشک عباس از مشک سقا بر زمین می‌ریخت خوناب شد بوسه‌گاه تیرها آن ماه خونین یک تیر هم زد بوسه بر آن چشم جذاب مرغ دلش یک‌باره پر زد تا مدینه چون روضه‌های فاطمیه دارد آداب از روضه‌های فاطمه می‌مرد اباالفضل هر بار حرفی مجتبی می‌زد از این باب می‌سوخت عمری از غم زهرا و حیدر شد بی‌قرارِ مادر آن محبوب احباب ناگاه دستی آمد و شق‌القمر کرد افتاد با صورت به خاک آن ماه محراب دستش جدا فرقش دوتا چشمش پر از خون در راه وصل دوست شد آماده اسباب ناگه پسر خواندش صدایی مهرپرور او دید مادر را به بیداری، نه در خواب آمد به ساحل کشتی پهلوگرفته از داغ دلبندش کشید آه جگرتاب پیچید بوی عطر یاس و سیب در دشت از خیمه‌ها می‌آمد آوای "عمو، آب" شد بار اول که صدا می‌زد: برادر ماه به‌خون‌افتاده را خورشید دریاب... ▪️▪️▪️؛ مولا به‌سوی خیمه‌ها برگشت تنها دیگر نه در تن تاب و نه در پاش پایاب پشتش شکست و باغ امیدش خزان شد بی چاره شد آن چارۀ خویشان و اصحاب از علقمه می‌آمد اما بی علمدار می‌آمد و از چشم او می‌رفت سیلاب زینب شود کم‌کم مهیای اسارت ای وای من از روضۀ خلخال و جَلباب ، مردادماه ۱۴۰۰ محرم‌الحرام ١۴۴۳ ▪️محرم سلام فرمانده امام زمان ارواحنا فداه @mahdiyebandareanzali
از کودکی که روضه‌هایش را شنیدم بیزارم از اسبی که نعل تازه دارد... 😭
. ▪️صلَّی اللهُ عَلیکَ یا سَیدَنَا العَطشان بانگ شادی و هلهله برخاست چون به میدان نشست گرد و غبار غرق خون بود هستی زینب زخم‌های تنش هزارهزار سوی مقتل دوید مویه‌کنان تا خودش را سپر کند زینب اندکی دیر گر رسد باید خاک ماتم به سر کند زینب غرق در خون نفس‌نفس می‌زد حضرت عشق بی‌کس و تنها رمقی چون نداشت با چشمش از خودش دور کرد خواهر را پس‌ازآن شمر سوی مقتل رفت رفت تا کار را تمام کند کار او که تمام بود! خدا رحم بر خواهر امام کند می‌برید از حسین سر ظالم نبرید از حسین دل زینب به سر و سینه می‌زد و می‌کرد خاک‌ها را به اشکْ گِل زینب مویه می‌کرد زینب و برخاست نالۀ "یا بُنَیَّ" از گودال در زمین و در آسمان پیچید نالۀ مادری پریشان‌حال ناله می‌کرد و پیش چشم ترش سر برید از حسین شمر لعین با سر از قتلگاه بیرون رفت پیکر شاه ماند روی زمین تشنه بود و سرش جدا کردند پیش چشمان مادرش، ای وای! نکند دشمن ازسرِ کینه بکند قصد پیکرش، ای وای! پس‌ازآن ده حرامی ملعون سوی آن شاه سرجدا رفتند اسب‌ها را که نعل تازه زدند سوی فرزند مصطفی رفتند پس‌ازآن شد سری به نیزه بلند نالۀ اهل‌بیت افزون شد پیرهنْ کهنه هم از او بردند دل سنگ از مصیبتش خون شد ▪️▪️▪️؛ بوسه بر رگ نداشت سابقه‌ای زینب این بوسه از کجا آموخت؟ چون‌که لب بر رگ حسین گذاشت دل دشمن به حال زینب سوخت... ، ۱۴۰۱/۰۵/۱۷ برابر با عاشورای حسینی ١۴۴۴ ▪️محرم سلام فرمانده امام زمان ارواحنا فداه @mahdiyebandareanzali
. 🏴 يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا در ماتم تو عرش و فلک گریه می‌کنند ارض و سما و جن و ملک گریه می‌کنند هرگاه یاد ماتم تو می‌کنم حسین "يَا لَيْتَنِي" و "كُنْتُ مَعَك" گریه می‌کنند ✍️ 🏴 @mahdiyebandareanzali
. هستیم همه همیشه مدیون شهید شیدای شهید و روی گلگون شهید جمهوری اسلامی ایران حرم است جاری شده باز در حرم خون شهید ✍️، ۱۴۰۱/۰۸/۰۵ 🏴 @mahdiyebandareanzali
. ایران نکند به راه ایمان تردید از حملۀ گرگ‌ها نخواهد ترسید فردا سه‌هزار حاج‌قاسم روید از خون همین سه دانش‌آموز شهید ✍️، ۱۴۰۱/۰۸/۰۶ 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 @mahdiyebandareanzali
. با دست خزان اگرچه زخمی شد باغ هرچند که غرق ماتمیم از این داغ پا پس نکشیم هرگز از راه امام گشته است چراغ راه ما شاهچراغ ✍️، ۱۴۰۱/۰۸/۰۷ 🌷 @mahdiyebandareanzali
. ▪️ألَا وَصَلَّى اللَّهُ عَلَى الْبَاكِينَ عَلَى الْحُسَيْن ای اهل عزا، عزای آن شاه رسید صد شکر که زنده‌ایم و این ماه رسید ای گریه‌کنان، بهار اشک آمده است ای سینه‌زنان، محرّم از راه رسید ✍️ 🏴 @mahdiyebandareanzali
. ❣️ای به قربان نام اعظم تو ماه خون سرزد و دوباره رسید موسم سوگواری و غم تو همه عالم اسیر توست حسین، به فدای تو و محرّم تو باز خورشید، سربرهنه دمید، دمِ "باز این چه شورش است" رسید باز با ذکر "یا حسین شهید" دل ما گشت خانۀ غم تو نای ما باز نینوایی شد، دل عشاق تو هوایی شد چهرۀ شهر کربلایی شد، همه‌جا پر شده است پرچم تو ذکر روی تو نور محفل ماست گریه بر تو تمام حاصل ماست داغ قتلت همیشه در دل ماست نشود سرد داغ ماتم تو نام شیرینت ای حسین عزیز، می‌برد هول روز رستاخیز جان شد از نام تو عبیرآمیز ای به قربان نام اعظم تو ساحل و کشتی نجات تویی آرزوی دم ممات تویی به دل مردگان حیات تویی صد چو عیسی است زنده از دم تو از ازل ریزه‌خوار خوان توییم همه‌جا زیر سایبان توییم هم غلامان آستان توییم هم فدایی و یار و مَحرم تو شاعران تو محتشم شده‌اند سائلان تو محترم شده‌اند همه پروانۀ حرم شده‌اند عالَم عاشقی است عالَم تو بینوایان نینوای توییم همۀ عمرمان گدای توییم خادم مجلس عزای توییم داغ‌داران چشم پرنَم تو روضه‌خوانت نبیّ خاتم شد مادرت در عزا مقدّم شد زیر بار مصیبتت خم شد قامت خواهر مکرّم تو به دل شیعیان فکند شرر روضۀ ساربان و انگشتر عطش و زخم و حنجر و خنجر، هیچ‌کس هم نبود مرهم تو با لُهوفت همیشه گریانیم اشک‌بار مُثیرُالأحْزانیم پیش فیضُ‌الدُّموع بارانیم، کشتۀ مقتل مُقَرّم تو کاش سرباز لشکرت بودیم پیش‌مرگان اصغرت بودیم یا فدایی خواهرت بودیم یا که بر روی نیزه همدم تو ✍️ 🏴 @mahdiyebandareanzali
. 🏴 صلی الله علیک یا قاسم بن الحسن 🍃 تیر و کمان عشق ای روشن از فروغ رخت گلشن ازل ای در میان اهل بلا بهترین مثل شاگرد مکتب تو شده عقل تا ابد خورده به نام تو سند عشق از ازل تعظیم کرده پیش جمال تو ماه نو ای مشتری حُسن تو هم تیر و هم زحل می‌جوشد از زمین تو شهد و شکر هنوز تا ریخت از دهان تو "أحْلی مِنَ العَسَل" تو پور مجتبایی و همچون حسنْ کریم پروردۀ عمویی و همچون حسینْ یل عالم سراسر از حرکت ایستاده بود وقتی گرفته بود عمویت تو را بغل سرباز شاهی و شده بازیچۀ تو مرگ شد مات عشق‌بازی‌ات اینجا رخ اجل فرزند مصطفایی و تیغت به کربلا هم دست "لات" را زد و هم گردن "هُبَل" از تیغ تیز حیدری‌ات دشمنان هلاک جنگاوران به پای رجزهای تو فَشَل با رزم بی‌مثال تو ای آیۀ جمال شد زنده یاد رزم حسن در صف جمل تو کشتۀ بلای عظیمی و قاتلت اَنعام نه، سِباع که نه، بلکه "هُمْ اَضَل" تو قد کشیده‌ای و عمویت خمیده شد تیر و کمان عشق شمایید، بی بدل روشن‌ترین طلوع حماسه، برای تو شعری سپید گفتم و هر واژه شد غزل ✍️ 🏴کانال مهدیه بندرانزلی
. 🏴 السَّلامُ عَلى عَبدِاللهِ بنِ الحُسَینِ الطِّفلِ الرَّضیع بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند داغی که بر قلبش چو اخگر می‌نشیند از داغ‌های پیش از آن سر تا به پا سوخت این اخگر است و روی آذر می‌نشیند داغ بزرگ شیرخوار کوچک است این این داغ روی داغ اکبر می‌نشیند مولا که پشتش از غم عباس خم شد از غصۀ شش‌ماهه مضطر می‌نشیند این تیرهای غصه پیش از قلب مولا بر قلب زهرا و پیمبر می‌نشیند طفلی که از گهواره‌اش لب‌تشنه پر زد بر دست بابا چون کبوتر می‌نشیند در قاب خیس چشم آقای غریبم تصویری از سرباز آخر می‌نشیند شش‌ماهه‌ای که تشنۀ یک قطره آب است بر دست‌های پور کوثر می‌نشیند مولا لباس مصطفی را کرده بر تن عالم دوباره پای منبر می‌نشیند از تشنگیّ طفل می‌گوید به دشمن این روضه کی بر جان لشکر می‌نشیند؟ اصغر تَلَظّی می‌کند، مولا تمنا رحمی مگر بر قلب کافر می‌نشیند؟ دادند جای آب هم تیر سه‌شعبه تیری که بر حنجر چو خنجر می‌نشیند معلوم شد که می‌شود وحشی‌تر از گرگ آن‌که به قلبش بغض حیدر می‌نشیند از گوش تا گوش علی را می‌بُرد وای تیری که در حلقوم تا پر می‌نشیند بر روی خون‌آلود و محزون حسینم خون دل است این یا که اختر می‌نشیند؟ مادر چه حالی می‌کند پیدا خدایا وقتی‌که روی نیزه آن سر می‌نشیند خون در دل سبط پیمبر می‌زند موج بر داغ‌هایش داغ دیگر می‌نشیند ✍️ 🏴