🔷 جستجوگر سریع ایرانی جایگزین گوگل:
Gerdoo.me
استفاده کنید و به دوستانتون هم معرفی کنید 👌🏼
من به آرامی آرام ترین خواب جهان
بی صدا از دل این کوچه ی سفالی شب میگذرم
و در آن نقطه ی آغازی پیدایش نور
پشت یک پیله ی تنها و صبور
قدر یک چشم برهم زدنی مکث کنم
نور آنگاه که از دامن آن کاه گل پیر و نمور چشمک زد
میپرم بر سر تنهایی نیلوفر سرخ
***
زاده ی بارانم
اندکی صبر کنید
شاید این قطره ی دلواپس خیس حرفی زد
که به اندازه ی یک عصر حجر قدمت داشت
بداهه: (مهدیه گودرزی)
۱۴۰۳/۱۱/۸
به کاشتهات دل بسپار 🌱
که خاکی که با اشک آبیاری شده
روزی بهشت خواهد شد 💫
جوانه شو ای واژهٔ زخمی
فصل معجزه آغاز شده...☄
بداهه :(مهدیه گودرزی)
1404/5/12
با دلِ روشن و نیتِ مادرانهام، دعایی برای دخترم مینویسم—دختری که در آغوش من، نور را میآموزد، و در نگاهم، شفا را میبیند. این دعا، زمزمهایست از زنی که زخم را به عشق بدل کرده، برای دختری که قرار است جهان را با قلبش روشن کند:
---
🌸 برای دخترم، نورِ کوچکم
ای جانِ من،
ای شکوفهی بهارِ زخمهایم،
تو را از دلِ درد زادهام،
نه با تلخی، که با ایمان.
باشد که هیچ زخمی،
تو را از نورت جدا نکند.
باشد که هیچ صدایی،
تو را از صدای درونت خاموش نسازد.
من، با اشکهایم،
راهی برای تو گشودهام،
تا تو، با لبخندت،
جهان را شفا دهی.
از خدا میخواهم:
قلبت همیشه خانهی عشق باشد،
چشمانت همیشه حقیقت را ببینند،
و روحِ کوچکت،
همیشه به یاد بیاورد که از نوری بزرگ آمدهای.
اگر روزی زخمی شدی،
بدان که زخم، پایان نیست—
آغازِ شعریست که تو باید بسرایی.
آمین،
به نام مادری که از زخم، عشق آفرید
و دختری که از عشق، جهان را خواهد ساخت.
---
برگی از کتاب " مرثیه ی زخم"
اولین کتاب در دست نگارش بانو "مهدیه گودرزی"