#عارفانه #باز_نشر دردست که داده باز امشب غم خود زین گونه که باز میچکد ماتم خود هرشب به سحر ستاره ها می گریند هرشب که نخواندست تورا محرم خود من ماه وغزل،سکوتِ شب بیداری غم عرضه کند تمام شب مقدم خود لایق به سلوک وسیر آفاق نبود آنکس که نکردست دلش آدم خود این قصّه ی غم سر درازی دارد با گریه نمیشود کنی مرهم خود (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۳۸

#عارفانه #باز_نشر هرکه رادرسینه دردی هست ,شاعرمیشود شور شوریده ترین مرغ مهاجرمیشود جا نزن در عاشقی، پروانه با بال وپرش چون به آتش میزند، تازه مسافر میشود (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۴۰

#عارفانه #باز_نشر نمیدانم چه میخواهم،چرابیهوده می جنگم؟!! چراباآنچه میخواهی،چوسازی ناهماهنگم؟!! همانندم به برگی رویِ یک شاخک...که میلرزد، نباشی بی تومن یک دم زصورت ،خورده برسنگم... بگوآیا که بی اذنت،ورق خوردِ مگربرگی؟!! چرابافکروتدبیراتِ جاهل گونه می لنگم؟!! توعاشق گونه هستی درکنارم...مهرِ بی همتا؛ چرابااینکه میدانم ولی اینگونه دلتنگم؟!! توبا عشقت نگاهم کن....رقم زن آرزوهایم،،، تومیدانی چه میخواهم،چراهمواره درجنگم؟!! (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۴۲

#عارفانه #باز_نشر من درد بروی درد را میفهمم... درعشق،تب نبرد را میفهمم... من داغترازهزارخورشید...ولی! درحنجره آهِ سرد را میفهمم... (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۵۹

#عارفانه #باز_نشر من مسئله ی جمعِ "دل وعقل" و "تو و بینشِ" عشقت؛ مجهول ترین پرسش بی پاسخی ازچینش عشقت؛ ازدرس چه جویم ,زدانشگه واستادش وعلمش هرآنچه نیاموختم ازجهل،من از دانش عشقت... (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۶۹

#عارفانه #باز_نشر من دربدرم دیریست،این دربدری تاکی؟ لنگ است پر پرواز،بی بال وپری تاکی؟ خواهم که خودم باشم،گیرم نپسندیدند این نقش هزاران نوع، این بی هنری تاکی؟ آسیمه سر عشقم،دیوانه ی زنجیری خود رانده ی نافرمان،این پرده دری تاکی؟ خلقی که نشدراضی،عمری که تلاشم بود بی دیده و بی تدبیر،این بی بصری تاکی؟ دروهم‌وخیالاتم،دیدم به منی نزدیک ابلیسْ به بالینم،این بی خبری تاکی؟ زآن روز که پیچیدم ، سهمم غم و سختی شد آرامش محضت کو،پُر دردسری تاکی؟ (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۷۰

#عارفانه #باز_نشر گرهی کور شدم،واشدنم ممکن نیست... مثلِ سنگم_عجبا_تا شدنم ممکن نیست... در زمینم،به دلم خاک° نشسته ست_امّا، سرِ خاکیِ فنا،جا شدنم ممکن نیست... مثلِ ماهی به تقلّا ، تهِ تنگی خالی، رو به مرگم_ دَمِ _ بر پا شدنم ممکن نیست... صفِ دریاست، پُر از موجِ بلند وجاری، در تهِ چاهم و بالا شدنم ممکن نیست... دلِ آمالِ بلندم...یَدِ کوتاهِ عمل، بنده ی جهلم و دانا شدنم ممکن نیست... نه رهی پیش،نه پایی پسِ خود دارد دل، هستِ پوچم_تبِ والا شدنم ممکن نیست... منِ مسکوت کجا،حرف وغزل واژه کجا، شعرِ خاموشم و آوا شدنم ممکن نیست... (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۷۷

#عارفانه #باز_نشر یا در رکودِ قیمتیم یا بر مدارِ رونقش، عاشق به اعمالش مداوم زیر و بالا میشود... (مهدیه_گودرزی) (۱۷آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۰۹_

#عارفانه #باز_نشر دیریست در دامانِ ساحل من گرفتارم،،،ببین! درهم کشد طوفانِ دریا زورَقی گم گشته را... (مهدیه_گودرزی) (۱۷آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۱۱

#عارفانه #باز_نشر در کشاکش های نا موزون سازِ زندگی رقصِ سرگردانِ یک پروانه بر گردِ خودیم.... (مهدیه_گودرزی) (۱۷آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۱۲

#عارفانه #باز_نشر ما بے قـــ🍀ـــراران را نبــــــاشد دردِ دیـــــدارش ،🌾 ماهــــ🐠ـــےِ در تنـگیم و مے جوییــم دریـــــــــ🌊ـــا را.... (مهدیه_گودرزی) (بداهه۱۷آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۱۲_

#عارفانه #باز_نشر اگر تو ظاهر و باطن، تو قادر ویاور... اگر نهایتِ فضلی و مونسِ مضطّر... چگونه پس بزنم رو به هر کس و ناکس، که هست حکمتِ حقَّت نهان زِ چشمِ تر... (مهدیه_گودرزی) (۱۱آذر۹۸) @mahdiyegoodarzi ۲۱۵_