eitaa logo
مهدیا
1.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
843 ویدیو
6 فایل
﷽ • 🏘 تنها جایی که می‌تونه حالت‌رو واقعا خوب کنه همین‌جاست 😍💖 📆 پاتوق ما: چهارشنبه‌ها عصر؛ منتظرتیم 🤗 📍تهران، پونک، میدان استاد غفاری(عدل)، مسجدالنبی ‌• برای آشنایی بیشتر و عضویت در موسسه با ما در ارتباط باشید: @mahdiyarankhaharan
مشاهده در ایتا
دانلود
حیات طیبه فصل سوم 28.mp3
16.51M
🎤 سلسله مباحث حیات طیبه 📖فصل سوم 📌 جلسه بیست و هشتم 📚 با موضوع: موسسه مهدی یاران 🙏 💚❣️ @mahdi_yaranـir
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان...🌹🍃 مقدم المامول | مقدم بر هر آرزویی خدایـا...! اے خدایے که امام زمانمان را پناهِ ما و زندگیمان آفریدے!... ...؟ ...!💔 کاری از گروه رسانه قاب هشتم🎥 🌼 @beheshtesamen8
حیات طیبه فصل سوم 30.mp3
37.72M
🎤 سلسله مباحث حیات طیبه 📖فصل سوم 📌 جلسه سی ام (جلسه آخر) 📚 با موضوع: درمان عُجب و خودپرستی 🙏 💚❣️ @mahdi_yaran_ir
990912-Mehdi Azizi-Roze.mp3
5.38M
﷽ 🎶 | ⭕️ ( ) ( ) ‌ 🎶 سلطان عالم ، خاطره های خوبی توحرم تودارم . . . 🎤 با نوای 📆چهارشنبه | ۹۹/٠٩/۱۲ ⚜️اینجا به ادب دهند پاداش⚜️ @mahdi_yaran_ir
990912-Mehdi Azizi-Roze.mp3
5.38M
﷽ 🎶 | ⭕️ ( ) ( ) ‌ 🎶 شبیه خونمه ، خونه ی امام رضا . . . 🎤 با نوای 📆چهارشنبه | ۹۹/٠٩/۱۲ ⚜️اینجا به ادب دهند پاداش⚜️ @mahdi_yaran_ir
990912-Mehdi Azizi-Shoor.mp3
3.75M
﷽ 🎶 | ⭕️ ( ) ( ) ‌ 🎶 ای قبله دلم ، ای شاه ایران . . . 🎤 با نوای 📆چهارشنبه | ۹۹/٠٩/۱۲ ⚜️اینجا به ادب دهند پاداش⚜️ @mahdi_yaran_ir
باسلام به یاری خداوند توانا بارگذاری ۱۰۰ جلسه سخنرانی با عنوان سلسله مباحث حیات طیبه در سه فصل به پایان رسید. ان شا الله از امروز سلسله مباحث "شرح کتاب چهل حدیث" بارگذاری خواهدشد. امیدواریم در میان لبخندها و اشک هایتان ما را از دعای خیر فراموش نکنید. معاونت علمی موسسه ی مهدی یاران @mahdi_yaran_ir
شرح اربعین حدیث 2.mp3
28.53M
🎤 سلسله مباحث شرح اربعین حدیث 📖حدیث اول؛جهاد 📌 جلسه دوم 📚 با موضوع: جنگِ سپاه خدا با سپاه شیطان 🙏 💚❣️ @mahdi_yaranـir
شرح اربعین حدیث1.mp3
36.37M
🎤 سلسله مباحث شرح اربعین حدیث 📖چهل حدیث امام خمینی رحمه الله 📌 جلسه اول 📚 با موضوع: نکاتی در باب کتاب چهل حدیث و نویسنده ی آن عارف بزرگ امام خمینی رحمه الله 🙏 💚❣️ @mahdi_yaranـir
مهدیا
﷽ رفیق امام رضایی سلام!💚 تا حالا شده وسط کلی گرفتاری و ناراحتی، دقیقا اون لحظه ای که حس میکنی بار
مجموعه روزهای خوش عاشقی ♥️ 1⃣ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
مهدیا
مجموعه روزهای خوش عاشقی ♥️ #خاطره_شماره_یک 1⃣ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
1⃣ نمیدونم از کجا شروع کنم همه چیز یهویی اتفاق افتاد انقدر که وقتی چشامو باز کردم تو حرم آقا بودم . دل تو دلم نبود چشمام به گنبد گره خورده بود و دلم... اولین باورم بود که آقا جانم رو با تمام وجود احساسش میکردم، انگار این بار با بقیه دفعه ها فرق میکرد این بار واقعا آقا خریده بودنم... حتی تو خوابم نمیدیدم که یه روزه همه چیز عوض بشه آرزوهام، خواسته هام، فکرم، همه چیز حتی لباس پوشیدنام تغییر کرده بود... از یه دختر مانتویی که تنها دغدغش پیج و فالووراش تا رنگ ناخن و لباساش بود تبدیل شده بودم به یه دختر چادری که حالا تنها دغدغش خادمی کردن و بانی پیدا کردن و حرم رفتن و ظهور آقاشه... هوا خیلی سرد بود و بارون نم نم میبارید. وقتی رسیدم سر کلاس بچه ها داشتن باهم حرف میزدن انگار قرار بود برن اردو، البته معلوم بود که این اردو با بقیه اردو ها متفاوته آخه وقتی حرف میزدن میشد به راحتی عشق و ذوق و خوش حالی رو از چشماشون فهمید. یکم بعد یکی از رفیقام اومد پیشم و کلی شوخی کرد باهام و در آخر گفت: تو نمیای؟ گفتم: کجا !؟ گفت: مشهد دیگه! مگه خبر نداری قراره چند وقت دیگه بریم حرم؟؟ اولش تعجب کردم و گفتم: واقعا؟! گفت: آره دیگه مگه ندیدی دم مدرسه بنرشو زدن؟ یکم فکر کردم و گفتم: نه! گفت: نه یعنی ندیدی یا نمیای؟ گفتم: جفتشو!! بحث رو عوض کردم و رفتم بیرون... راستش یه حالی داشتم دلم میخواست منم برم باهاشون، اما خب من خیلی فرق داشتم باهاشون... من کجا...؟ حرم کجا...؟ چند روز بعد خواب دیدم که تو حرم بودم... دقیقا مثل همون روز اولی بود که چشمم به حرم افتاد... خلاصه که منم راهی شدم و دلم رو زدم به دریا و رفتم... آقا جانم من رو هم پذیرفته بود، من رو هم قبول کرده بود...!! منی که کلی گناه کرده بودم رو از منجلاب بیرون کشیده بود و حالا، دیگه شده بودم یه دختر امام رضایی... :) ...♥️