eitaa logo
🌻«☆♡ܩܣܥ‌‌ویوܔ♡☆»🌻
1.5هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
15.9هزار ویدیو
112 فایل
کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ عشــاق پســـر فاطمــه(سلام الله)❣️ درخدمتتونیــم با کلی مطالب فوق جذاب دلنــوشــته🤞 پروفایـل🎀 منبرهای مفید👌🏻 کلیپ های آخرالزمانی🌹 پست های انگیزشی🌴 نمازهای مستحبی ارتباط با خادم کانال ادمین فعال کانال @Mitra_nori
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم ویژه حق الناس و رد مظالم ساعت به وقت امام رضا علیه السلام 👈🏻ختم میکنیم 14ذکر با برکت صلوات و5مرتبه👈🏻سوره قدر و 14مرتبه 👈🏻ذکر استغفار و3مرتبه 👈🏻 سوره توحید و هدیه میکنیم به آقا امام زمان عج به نیت سلامتی و فرج آقا امام زمان عج و متوسل میشیم به امام رضا علیه السلام به نیت👇🏻👇🏻 حق الناسی که گردنمون هست و هدیه میکنیم به همه بزرگوارانی که ندانسته و ناخواسته کاری و یا حرفی ویا عملی و ......انجام دادیم و باعث ناراحتی شون شدیم ان شاءالله در این دنیا واخرتمون از ما بگذرند و ما رو ببخشند ان شاءالله الهی آمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏯ نماهنگ احساسی 🍃خاک پای زائر شاه خراسان می‌شوم 🍃یا رضا می‌گویم و آیینه بندان می‌شوم کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت یازده نگاهی به سمیه که محجوب کنارش روی صندلی نشسته و آرام قران میخواند،می اندازد.پیرهن بلند سفید باروسری سفید پوشیده وصورتش را چادر سفید گلگلی قاب کرده.نمیدانست دوستش دارد یاندارد!باورش نمیشد روزی برسد که کنار دختری بنشیند وخطبه عقد برایشان جاری کنند. =دوشیزه محترمه..سرکارخانم سمیه سلطانی فرزند مهدی،برای بار سوم عرض میکنم،آیابه بنده وکالت میدهید باصداق ومهریه معلوم شمارابه عقد دائم آقای علی مهدویان فرزند محمد دربیاورم؟آیاوکیلم؟ سمیه زیر لب بسم اللهی گفت:باتوکل به حضرت فاطمه وبااجازه رهبرم و پدرومادرم،بعله. صدای کف وسوت وصلوات درمحضر پیچید.بعدازخواندن خطبه عقد،عالیه بالبخندبه طرفشان رفت و جعبه حلقه هارابه دستشان داد.علی دست چپ سمیه را دردست گرفت وحلقه رادردستش انداخت وآرام زیرگوشش گفت:شماهنوز سرحرفتون هستید؟ سمیه چشمانش رابه علامت آره بست و بازکرد.سمیه هم حلقه رادردست علی انداخت وبعدبقیه به طرفشان آمدند وتبریک گفتند.حسین به طرفشان آمد.روبه سمیه گفت:تبریک میگم خانم. +خیلی ممنون. حسین گرم دستان علی رافشردوآرام گعت:مبارک باشه داداش.دیدی بالاخره همه چی درست شد؟ _آره خداروشکر. حسین لبخندی زد:ان شاالله تاچندوقت دیگه شهادتتوبه خانواده تبریک بگیم. _ان شاالله😍😍 به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت دوازده کنارعالیه روی مبل نشست:بفرمامامان جان.عقدم کردم...حالابرم دیگه؟ عاطفه خانم خیلی جدی گفت:کجا؟ _کجامامان؟؟؟سوریه دیگه. عاطفه خانم شانه ای بالاانداخت:اول رضایت سمیه. _سمیه راضیه. +ازکجامطمئنی؟ _چونکه بهش گفتم همون اول.اونم قبول کرد. +ببین علی..توالان زن داری،فقط هم خودسمیه نیس.بایدخانوادش هم راضی باشن. علی عصبی ازروی مبل برخاست:مامان زدی زیرحرفت..باشه،اشکال نداره..مادرمی..نمیتونم چیزی بهت بگم.زنگ بزنین خانواده سمیه رو دعوت کنین.بیان خودم بهشون میگم. عالیه گفت:علی..بنظرت نامردی نیست الان بری وسمیه رو تنهابذاری؟ _لااله الله.عالیه یچیز بهت میگما. وعصبی به طرف پله هارفت.برگشت ونگاهی به عالیه که بخاطرحرف علی بُغ کرده بود،انداخت.دستی به صورتش کشید:ببخشید عالیه.اعصابم خورده..یچیزی گفتم..معڋرت میخوام.. عالیه چیزی نگفت. _عالیه... عالیه به طرفش برگشت:باشه داداش...میدونم حالتو..اشکال نداره،بخشیدم. _ممنون. وازپله هابالا رفت.شنیدکه عالیه میگوید:مامان تروخدااڋیتش نکن.گناه داره داداشم.منم اشتباه کردم اون حرفو گفتم... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت سیزده عاطفه خانم باخانواده سلطانی تماس گرفت و برای امشب دعوتشان کرد. 🌷🌷🌷 نیم ساعتی میشودکه آمده اند.خانم هادرآشپزخانه مشغول آماده کردن شام هستندوآقایون هم روی مبل نشسته اندو صحبت میکنند. علی ازروی مبل برخاست وبه آشپزخانه رفت.همه مشغول بودندوکسی حواسش به علی نبود.نگاهی به سمیه که روی صندلی پشت میزنشسته وسالادراتزئین میکند،انداخت.دخترخوبی بود،بااینکه خودش اوراانتحاب نکرده بود،امادوستش داشت... بلندگفت:خانماکمک نمیخواید؟ نگاه همه به طرفش برگشت.سمیه فوری چادر سفیدش راکه روی شانه اش افتاده بود،روی سرش کشید.عاطفه خانم خنده ای کردوگفت:خوبه حالانامحرم نیسین به هم. سمیه خجالت زده لبخندی زد:ببخشید یهوهول شدم. علی لبخندی زدازاین همه نجابتش. عالیه روبه علی گفت:بشین به خانمت کمک کن. سمیه چشم غره ای به اورفت. علی چشمی گفت و روی صندلی،کنارسمیه نشست:کمک میخواید؟ سمیه آرام گفت:نه حیلی ممنون.داره تموم میشه. علی شانه ای بالاانداخت وبه گوشه ای خیره شد.نگران این بودکه حانواده سمیه راضی به رفتنش نشوند. سرش راکج کردوآرام گفت:سمیه خانم...میدونی چراامشب دعوتتون کردیم؟ +نه.چرا؟ _میخوام به خانوادت بگم که میخوام برم سوریه.بااین حرفِ علی،سمیه که داشت گوجه رابرای تزئین سالاد خردمیکرددستش رابرید وآخ بلندی گفت،همه هول به طرفشان برگشتند.علی هول شد.مظطرب پرسید:چیشد؟؟؟ بقیه به طرفشان آمدند.سمیه لبخندی زد:چیزی نیست.خوبم. سمانه خانم(مادرسمیه):ببینم دستتوسمیه. سمیه آرام دست راستش راازروی دس چپش برداشت.ازانگشت اشاره دست چپش حون می آمـد. عالیه وایی گفت. سمیه:چیزی نیست که بابا.بیخودی شلوغش میکنید! علی:ولی بدبریده. سمیه همانطورکه از روی صندلی بلند میشد گفت:نه بابا.ه طرف ظرف شویی رفت و دستش رازیر آب سردگرفت.بعدانگشت شتصش راروی زخم فشارداد تاخونش بندبیاید.علی روبه سمیه گفت:خوبی؟دستت که دردنمیکنه؟ +نه خوبم ممنون. خواست روی صندلی بنشیندکه عالیه گفت:پاشواونور سمیه.دستت زخمه.بااین دست که نمیتونی.من میکنم. +آخه... =حرف نباشه. سمیه به ناچارازروی صندلی برخاست ونگاهی غمگین به علی انداخت.ولی علی حواسش به سمیه نبود.علیبه عالیه که سالاد راتزئین میکرد،نگاه میکرد.گفت:عالیه دیگه توام وقت شوهر کردنته ها. عالیه لبخندی خجول زدوچیزی نگفت. سمانه خانم روبه عاطفه خانم:چراپس عطیه جان نیومدن؟ عاطفه خانم جواب داد:امشب خونه خواهرآقاامیر مهمون بودن. =آهان. 🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت چهارده علی نگاهی به سمیه که روبرویش،کنارعالیه روی مبل دونفره نشسته،انداخت.سمیه هم نگاه غمگینش رابه اودوخته بود.علی لب زد:بگم؟ سمیه هم درجوابش لب زد:بگو. چندلحظه که سکوت شد،علی ازفرصت استفاده کرد وبلندگفت:بااجازتون میخواستم یچیزی بگم. آقامهدی(پدرسمیه):بفرماعلی جان. _من...همون جلسه اول به سمیه خانم گفتم...که...میخوام برم سوریه... خانواده سمیه متعجبـبه علی خیره شده بودند. سینامتعجب پرسید:چی؟سوریه؟ علی سرش راتکان داد:بله. آقامهدی گفت:یعنی چی؟نبایدقبل عقد چیزی به مابگین؟وبه طرف آقامحمدبرگشت:آقامحمد...شمایچیزی بگو. سمیه گفت:باباجان..من میدونستم..علی آقابه من گفته بود.من خودم تصمیم گرفتم..من راضیم. آقامهدی عصبی گفت:یعنی چی راضیم؟آقامحند..اینابچن نمیفهمن.شمابگوچخبره.. اقامحمدگفت:راستش..آقامهدی..نمیدونم چیـبگم! عاطفه خانم زودگفت:بذاریدمن بگم.علی میخواست بره سوریه.من گفتم اول باید رضایت شماروبگیره.خیالتونوراحت کنم..اگه شمااجازه ندید،علی هیجانمیره. _مامان.... +چیه؟مگه غیراینه؟ سمانه خانم گفت:آقامهدی..اگه سمیه خودش راضیه،چه هشکالی داره علی آقابره؟ آامهدی گفت:اشکال نداره خانم؟اینابچن..شماچرااین حرفومیزنی؟ علی گفت:آقامهدی..میدونم شماپدرین ونگران آینده دخترتون..ولی..اگه همه مث شمافکزکنن که الان داعش وسط تهران بود..منم چون میدونستم سخته برای سمیه خانم..همون اول بهشون گفتم،که بدونن وبعدتصمیم بگیرن.ایشونم قبول کردن...نمیدونم چی بگم دیگهــ! آقامهدی گفت:من نمیدونم علی آقا.ولی رضایت نمیدم که بری. سمیه ازروی مبل برحاست:بابا جان...لطفا..من همیشه یکی ازآرزوهام بوده که همسر مدافع حرم بشم..حالاکه شده چراشمارضانیسی؟خیلی ببخشیدبابایی..من نمیخوام بی احترامی کنم..ولی برای رفتنِ علی آقا رضایت شمامهم نیست. آقامهدی گفت:دختر توهنوزبچه ای،نمیفهمی..پس فرداکه علی آقارفت وشهیدشد میفهمی چی میگم. _ببخشیدآقامهدی..اماهرکسی ام که میره سوریه شهیدنمیشه حتما.اصن شهادت لیاقت میخواد.من کی ام که لیاقت شهادتوداشته باشم؟ آقامهدی:اصن ببینم علی آقا..شماکه میخواستی بری شوریه...چرااومدی خواستگاری دخترمن؟توکه میحوای بری چرایه دخترم بدبخت میکنی؟ وبعدازجایش برخاست:بااجازتون.مارفع زحمت کنیم.خانم پاشین. همه بلندشدند. آقامحمد:کجا!هنوز سرشبه. اقامهدی:نه ممنون. سمیه روبه علی لب زد:راضیش میکنم.مطمئن باش. درجوابش علی لبخندی زدولب زد:مطمئنم که راضیش میکنی... به قلم🖊️:خادم الرضا 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بسم رب الشهدا🌷 به شرط عاشقی پارت پانزدهم باهم قدم میزدند.امروز به اصرار خانواده،باسمیه به پارک رفته بودند. سمیه:راسی..با بابا حرف زدم..راضیش کردم... علی به طرفش برگشت:واقعا؟ +بله. علی لبخندی زد:ممنون...نمیدونم اگه نبودی چیکار میحواستم بکنم..خیلی خوبی سمیه. سمیه لبخندی محزون زد:خوشحالم _چرا؟ +چون که تو میگی خوبم. علی خندید:یجوری حرف میزنی انگار تحفه ام من. +ازکجامیدونی نیسی؟ _نمیدونم. +کی میری؟ _کجا؟ +سوریه. _هروخ کارام درست شه..بریم خونه؟ +بریم. به طرف ماشین رفتند وسوارشدند... 🌷🌷🌷 صندلی رابیرون کشید وپشت میزنشست:راستی..سمیه خانواده شو راضی کرده برای رفتن. همه متهجب به علی چشم دوختند. عاطفه خانم:واقعا؟ _بله.دیگه باید برم دنبال کارام که ان شاا... عاطفه خانم عصبی،حرف علی را قطع کرد:توغلط میکنی. هرسه متعجب بخ عاطفه خانم نگاه میکردند. آقامحمد:خانم مگه شرطط همین نبود؟ عاطفه خانم:علی من نمیتونم بڋارم تو بری. _پس چراهی امیدوارم میکنی؟ +چون نمیتونم ناراحتیتو ببینم. علی ازپشت میزبرحاست:مامان بدکردی درحقم. +علی بشین سرجات. _این همه کسایی که رفتن شهیدشدن..مادرنداشتن؟عشق وزندگی نداشتن؟وابستگی نداشتن؟ وبه طرف پله ها رفت وبه صدازدن های عاطفه خانم توجهی نکرد... به قلم🖊️:خادم الرضا کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وجودمشکلات-گرفتن انگیزه.mp3
4.76M
پادکست انگیزشی 🔶موضوع فایل : وجود مشکلات گرفتن انگیزه ✅جای زخم های ما نشانه قدرتمان هست. ✅هیچ وقت به خاطر جای زخم هایی که در زندگی روی شما گذاشته شده خجالت نکشید. ✅این جای زخم ها یعنی درد تمام شده. ✅یعنی توانستید به دردهاتون غلبه کنید، درسش را بگیرید و قوی تر بشوید و به جلو پیش بروید. هر مشکل کوچک قدمی رو به جلو است. ✅صبرکردن در زندگی به معنی  منتظر ماندن نیست، صبر کردن توانایی داشتن یک نگرش خوب است در زمانی که داریم تلاش می کنیم برای رسیدن به رویاهامون. ✅هیچ وقت به خاطر اینکه کسی گفته به اندازه کافی خوب نیستید خودتان را تغییر ندهید کانال مارو به دوستاتون معرفی کنید تا اون ها هم راه زندگی زیبا رو پیدا کنن. کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.💚 قرار شبانه مون یادمون نره 😍😍 خوندن سوره واقعه هر شب قبل از خواب ✅ قرار وضو یادمون نره وقتی خواستیم بخوابیم☺️☺️☺️☺️☺️ همینطور که داری کارهای آخر شبت رو انجام میدی صوت رو بزار گوش بده 👌👌👌👌
waqe_346196.mp3
29.55M
صوت سوره واقعه✅✅✅ قرار شبانه مون☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️❤️ قرار شبانه 💎 امشب با سوز دل دعای فرج را بخوان و ظهور را بخواه💎 💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜️الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜️ 💠دعــای ســلامتی امــام زمـــان(عج)💠 ⚜️"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜️ ⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 💫 قرار هر شب 💫 🌟 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیه) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 *در پایان شب به نیابت از همه کسانی که به گردن ما حقی دارند مثل : پدر و مادر و جمیع امواتمان (کسانی که غیبتشون کردیم یا حقی از آنها به گردنمون مانده) ادای دین کنیم تا بار سنگینی از حق الناس از روی دوشمان برداشته شود*♥️ *14 صلوات*🌹✅ *14 استغفار*🌹✅ *1 آیه الکرسی*🌹✅
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂 *آذوقـــــه خــــــ😴ـــــواب*🍃🍂 ↩️خواب برادر مرگ است❗️ ¤روح و جسمتان را بدون زاد و توشه به خواب نسپارید، هر روز عمر آدمی یک کیسه توخالیست که بوسیله اعمال نیکش تبدیل به وزنه میشود،اگر کیسه اعمال امروزتان خالیست اکنون این فرصت را دارید که آن را پرکنید¤ 🌸✨از امام رضا علیہ السلام نقل شده است : بجا آوردن این ختم قبل از خواب، آثار عجیبی به همراه دارد از جمله؛ 🔸 ثواب چهار هزار درهم صدقه دادن 🔹ثواب به حج رفتن 🔸ثواب ختم قرآن 🔹بهای دریافت بهشت 🔸خوشحال نمودن جمیع خلایق 📢🍃📢🍃📢🍃📢🍃📢🍃 حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: هر شب پیش از خواب 💠1. قرآن را ختم کنید (=٣ بار سوره توحید :بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿٤﴾ 💠2. پیامبران را شفیع خود گردانید (=۱ بار:اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلین) 💠3. مومنین را از خود راضی کنید(=۱بار: اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ) 💠4. یک حج و یک عمره به جا آورید ( ۱ بار: سُبْحانَ الله، وَالحَمْدُ لله، وَلا اِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکبَرُ) 💠5. اقامه هزار ركعت نماز (=٣ بار: «یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ» ) 💠6.خواندن آیت الكرسی 👈 رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس آية الكرسي را در هنگام خواب قرائت كند، خدا او را و خانه‎اش و خانه همسايگانش را، ايمن خواهد كرد👈 («اللهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ.» 💚فلق 👈بطلان سحر و حاجت روایی (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾)، 💜ناس👈 بطلان سحر و حاجت روایی (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾ 🧡كافرون 👈بطلان سحر و حاجت روایی (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ﴿١﴾ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿٤﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿٦﴾) 💙اگر فکر میکنی سحر و جادو شدی 👈ذلِکَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْکَ وَ ما کُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَکْفُلُ مَرْيَمَ وَ ما کُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ (آیه 44 سوره آل عمران) 🔔🔔آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم ؟هر کی بیداره هنوز نخوابیده بسم الله🙏 🔔🔔 التماس دعا ✨🌙✨🌙✨🌙✨
یابن‌الحســـــن❤️ چشــــم هامان سبد نور خدا می‌خواهنــد بهر دیدار خـــدا مهر و صفا می‌خواهنــد یڪ‌ ڪلام ‌یابن‌الحســـن‌ در دو جهـــان‌.. دیدن‌ روی‌ تــو را روی‌تــو‌رامی‌خواهنـــد اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ✨شبت بخیر امام زمانم کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💫الـــــهـــــی 🤍💫در اين شبهای پاییزی و در اين 🌸💫لحظه شب به حقِ تمامی اسماء 🤍💫و صـفـات بـی انـتـهـای خـويـش 🌸💫آرزوی همـه را به هدف اجابت 🤍💫بنشان 🌸💫و یاری کننده مردم مظلوم 🤍💫فلسطین باش آمــــیــــن یــــا رَبَّ 🙏 🌸💫بـبـیـن خـدا چـی مـیـگـه: 🤍💫والضّحیٰ وَاللَّیْلِ اِذا سَجیٰ ماوَدَّعَکَ 🌸💫رَبُّــکَ وَ مــاقَــلــیٰ  🤍💫قسم به آفتاب فراگیر و قسم به شب 🌸💫آرام و آرامش بخش که پروردگارت 🤍💫نــــه تـــو را رهـــا کـــرده 🌸💫و نه بر تو خشم گرفته است... 🌸💫دلـــت را بــه خــدا بــســپــار ؛ 🤍💫شـبـتـون بـخــیــر و خــوشـی کانال ܩܣܥ‌‌ویوܔ @mahdvioon🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸قمر در عقرب ماههای سال 🔸قمر در عقرب این برج(آبان ماه)از ساعتی پیش شروع شده و تا سه شنبه ادامه دارد 🔰https://eitaa.com/mahdvioon