#تلنگر
تو گناه نکن
ببین خدا چجوری حالتو جا میاره
زندگیتو پر از وجود خودش میکنه🌱
_عصبی شدی؟!
+نفس بکش بگو: بیخیال، چیزی بگم امام زمان ناراحت میشه
_دلخورت کردن؟!
+بگو خدا میبخشه منم میبخشم🌿
پس ولشکن؛
_تهمت زدن؟
+آروم باش و توضیح بده و بگو به ائمه هم خیلی تهمت زدن
_کلیپ و عکس نامربوط خواستی ببینی؟
بزن بیرون از صفحه بگو مولا مهم تره
_نامحرم نزدیکت بود؟
+بگو مهدی فاطمه خیلی خوشگل تره بیخیال بقیه..
اینجوری زندگی قشنگ ترمیشه...
@mahdyar_59
#درس
شهید_محمودرضا_بیضائی :🌷
شیعه به دنیا آمده ایم تا مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم
@mahdyar_59
#قصه_شب
فحش دادنش بخاطر فقر بود!
یکی از نزدیکان میرزا محمدتقی شیرازی، میگوید:
ایشان نماز و روزه استیجاری را فقط به کسانی میسپرد که به عدالت آنها اطمینان داشت. روزی فردی از ایشان خواست ادای نماز و روزه استیجاری را به وی بسپارد. از قضا آن زمان نزد میرزامحمدتقی پولی برای این کار وجود نداشت. آن شخص با شنیدن این مطلب به میرزا پرخاش و اهانت کرد و با فحاشی و ناسزاگویی از محضر ایشان بیرون آمد.
طولی نکشید که پولی برای ادای نماز و روزه استیجاری به دست میرزا محمدتقی رسید. پس به سرعت دستور داد برای آن شخص پولی بفرستند تا نماز و روزه به جای آورد. من از کار ایشان تعجب کردم و گفتم: اگر شما در این کار عدالت فرد را شرط میدانید، پس چرا برای کسی که به شما فحش داده و ناسزا گفته است، پول میفرستید تا نماز و روزه استیجاری به جای آورد؟! مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی فرمود: او در آن زمان از شدت فقر به من ناسزا گفت و حرفهای او ارادی نبود. به همین سبب، از عدالت ساقط نشده است
@mahdyar_59
شکر خدا...
که هرچه طلب کردم از خدا
بر منتهای همت خود کامران شدم🍃
@mahdyar_59
#داستان
زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد.
مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد.
آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است.
وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد.
منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟
زن جواب داد: نه، مهم نیست.
وقتی خدا امر کند،
حتی شیطان هم فرمان می برد.🌷🍃
@mahdyar_59
#طنز
تنها اشکال کلاس آنلاین این بود که نمیشد به معلم
گفت تکالیفمو تو خونه جا گذاشتم☹️😂😂
@mahdyar_59
مهدیار حال و احوالت چطوره؟😍🦋
میدونم گاهی ممکنه آدم انگیزه ش رو از دست بده😞
یا خسته بشه😓
اصلا اشکالی نداره رفیق جان❤️
فقط باید یه کاری بکنی...
اگه گفتییی چیکااار🤗🤨
باید یکم استراحت کنی بعدش هم انگیزه ت رو ببری بالا
چجوری؟🙄🧐
با دیدن فیلم های انگیزشی یا گوش دادن پادکست انگیزشی یا خوندن کتاب های انگیزشی
حالا تیم ماهم برات یک سری پادکست های انگیزشی تولید کرده که هر هفته توی کانال میزاریم🦋
امیدواریم خوشت بیاد و انرژی که به سمتت هدایت میکنیم رو دریافت کنی💫🤗✨
006.mp3
2.34M
گذشتن از مسیری که ۹۹درصد آدما حاضر نیستن ازش عبور کنن اصلااا کار آسونی نیست👣❌
میگما رفیق تا حالا شده به این فکر کنی که دلت میخواد یه جور دیگه زندگی کنی؟...⁉️
میدونم تو هم چیزای بیشتری از زندگی میخوای...🌱🫀
بریم #پادکست_انگیزشی این هفته مون رو گوش کنیم😉🥰👆
@mahdyar_59
مهـــدیــار
گذشتن از مسیری که ۹۹درصد آدما حاضر نیستن ازش عبور کنن اصلااا کار آسونی نیست👣❌ میگما رفیق تا حالا شد
راستی مهدیارِ جان‼️
میتونی قسمت های دیگه پادکست انگیزشی رو با این هشتگ پیدا و گوش کنی😍👇
#پادکست_انگیزشی
نظرت رو هم درباره این پادکست ها بهمون بگو🙏👈 @admiinmahdyyar
🛑مهدیار جان تا حالا مداحی دلت میاد حسین طاهری رو گوش کردی؟🙂
میخوایم یه چالش خوشگل بزاریم✨⚡️
از این مداحی یک استوری موشن ۱۵ ثانیه ای با گوشی یا سیستم بزن📱🖥
و اینجا بفرست👈 @admiinmahdyyar
۵ تا از بهترین هاش توی پیج اینستاگرام مهدیار استوری میشه🎊❣
#قصه_شب
🌷داستانی زیبا از حکومت امام علی (ع) 🌷
در دوران حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام، مأمورین حکومتی قصابی را در کنار کشته ای به نمراه چاقوی خون آلود که در دستش بود یافتند.
شواهد موجود نشانگر کشته شدن مقتول توسط قصاب بود. بر این اساس مأمورین حکومتی آن را با همان وضعیت ظاهری به حضور علی علیه السلام آوردند.
🌿امام علیه السلام به قصاب فرمود: چه کسی آن شخص را یه قتل رساند؟
مرد قصاب گفت: من اورا کشته ام
امام علیه السلام طبق قرائن ظاهری و اعتراف متهم، دستور قصاص را صادر کرد.
مأمورین حکومتی بعد از صدور حکم قصاص او را به سوی محل اعدام روانه کردند.
در این میان مردی را دیدند که به سرعت به سوی آنها میآید و فریاد میزند: دست نگه دارید و عجله نکنید ، او را من کشته ام!! قاتل منم، آن مرد قصاب بی گناه است...
مسئولین اجرای حکم وقتی با این وضعیت مواجه شدن آن مرد را به همراه قصاب به حضور علی علیه السلام آوردند.
در محضر امام علی علیه السلام آن مرد دوم سوگند یاد کرد که او را من کشتهام. امام به قصاب گفت: چرا تو اعتراف به قتل نمودی و اقرار کردی که او را کشته !؟
قصاب گفت: چون من در مخمصه عجیب گرفتار شده بودم در خود هیچگونه توان انکار ندیدم. چون من را در کنار جنازه خون آلودی با چاقوی آغشته به خون دستگیر کرده بودند، یقین کردم که به غیر از اقرار به قتل چاره دیگری وجود ندارد.
اما واقع امر این است که گوسفندی را سر بریده بودم و چون برای رفع حاجت عجله داشتم با همان چاقوی خون آلود به خرابه شتافتم که اتفاقاً با جنازه خون آلود مواجه شدم. وحشت زده خواستم که از آنجا فرار کنم اما با رسیدن مأمورین در همان جا خشکم زد و آنان مرا به حضور شما آوردند.
💥علی علیه السلام به حاضران فرمود این دو نفر را به نزد فرزندم حسن ببرید تا او در این مورد قضاوت نماید.
آنها به حضور امام حسن علیه السلام آمدند و ماجرا را شرح دادند.
امام حسن علیه السلام فرمود: به امیر مؤمنان بگویید اگر این مرد شخصی را کشته است، در مقابل، جان قصاب را از مرگ حتمی نجات داده است.
خداوند درقرآن می فرماید: و من احیا ها فکانما احیا الناس جمیعا( هرکس انسانی را از مرگ رهایی بخشد چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است)
🌱امام علی علیه السلام دستور داد هر دو را آزاد نمودند و دیه مقتول را از بیت المال به ورثه پرداخت نمود
@mahdyar_59