6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 باید انگار تو را بین عبا بگذارم
▪️خاطره سردار ابراهیم جباری از اقامه نماز رهبر معظم انقلاب بر پیکر پاک حاج قاسم
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
تفسیر صوتی قرآن همراه با متن و ترجمه
پیام رسان ایتا 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2555183130C6a2e561293
پیام رسان سروش 👇👇
https://splus.ir/joingroup/ABOh1gFwRldFSAfkVyZylQ
پیام رسان بله 👇👇
ble.ir/join/HGR2bYwJSN
پیام رسان آی گپ👇👇
https://iGap.net/tafsiregooya
6.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬معجزه توسل شهید برونسی به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🎙️ حجتالاسلام #عالی
#امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
اگر گلوله هایمان تمام شد و شمشیرهایمان شکست، مشت هایمام که سالم است، سینه هامان که ستبر است، قلب هایمان که پر خون است، آنقدر خون می دهیم تا #خصم_کافر در خون ما غرق شود...
#شهید_جعفر_نجفی_آشتیانی
11.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ هدف غربیها از شعار زن، زندگی، آزادی!
🔘 حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅حاج آقا نمیشه یه کم بی خیال مسئله #حجاب بشید؟!
🔰#استاد_ماندگاری
امام_زمان
سخنرانی های عالی و رفیعی 👇
23.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع زمامدارن
سخنران
پدر و پسری با هم به جبهه آمده بودند. هر دو، قبل از انقلاب مشروبفروشی داشتند. روزهای اول هیچکس آنها را قبول نداشت. آنها هم هر کاری میخواستند میکردند. سید آنها را به شاهرخ معرفی کرد. بعد از مدتی آنها به رزمندگان شجاعی تبدیل شدند. الگو گرفتن از شاهرخ باعث شد که آنها اهل نماز و ... شوند.
#شهید_شاهرخ_ضرغام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج قاسم سلیمانی: جانِ من و همۀ شهیدان ارزش فداشدن در راه ملت را دارد.
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#هیچ_راه_فراری_جز_لبه_پرتگاه_رودخانه_نداشتیم!
🌷یک روز بعدازظهر زمستان سال ۱۳۶۱ از سربالایی با تجهیزات کامل عبور میکردیم که وسط کوچه ۳ نفر از منزلی بیرون آمدند و شروع به تیراندازی کردند. ما پشت سر آنها بودیم و در جلوی آنها؛ بالای کوچه چهار نفر از خواهران بسیجی به طرف سپاه میآمدند. ضد انقلاب یکی از آنها را زخمی کرد. ما هم بیجواب نگذاشتیم و با تیر یکی از آنها کشته شد. یک نفر را به طرف سپاه فرستادیم تا کمک بیاورد و ما خواهران را به اجبار داخل یکی از منازل نزدیک بردیم و نگهبانی دادیم.
🌷بلافاصله نیروی کمکی آمد و ما را نجات داد. با نیروهای کمکی رفتیم و درب آن منزل گروهک را زدیم. خون زیادی در کوچه و جلوی درب بر زمین ریخته بود. درب را خانمی باز کرد. گفتیم بگو بیرون بیایند. گفت: کسی اینجا نیست گفتیم: پس این همه خون چیست جلوی در خانه شما؟ اظهار داشت: گوسفند کشتهایم باور ندارید بیایید داخل. چون داخل چند نفر مسلح بودند مسئول ما اجازه ورود نداد و برگشتیم. در اسفند ماه همان سال بنده به گردان ضربت جندالله سپاه سقز منتقل شدم.
🌷بعدازظهر روز سوم برف خیلی زیادی باریده بود. ۲ گروهان جهت عملیات پاکسازی به یکی از روستاهای جنوب شرقی سقز عازم شدیم. ما را سوار تویوتا نمودند. بعد از چند کیلومتر به علت برف زیاد توان حرکت از ماشینها گرفته شد. ناچار با چند دستگاه تراکتور ما را سوار تریلر آنها نمودند و به محل درگیری رسیدیم. ابتدا ما آنها را از روستا بیرون و به ارتفاعات عقب بردیم. نزدیک غروب در یک هوای خیلی سرد جنگ برعکس شد و آنها ما را به داخل کوچههای روستا کشاندند. ما منطقه