هدایت شده از ثامن البرز - خواهران
⭕️ چه فراقی؛ تو عراقی و من ایران
💢 عکس نوشته مناسب استوری اینستاگرام
#اربعین
هدایت شده از ثامن البرز - خواهران
🔰روایتی از سلوک آیتالله مدنی در پیادهروی کربلا
🔹آیتالله سید اسدالله مدنی تقید خاصی به پیادهروی کربلا داشت. حجتالاسلام شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از همراهان شهیدمحراب در یکی از این سفرها به یاد میآورد: «یک سال که ماه ذیحجه مصادف با زمستان بسیار سردی بود، همراه شهید آیتالله مدنی از نجف عازم کربلا شدیم. چند فرسخی رفتیم تا به یکی از روستاهای عشایرنشین رسیدیم. سپس شخص عربی جلو آمد و از آیتالله مدنی استقبال کرد و به او احترام گذاشت و وی و همراهان را به مضیف خود دعوت کرد. ما شب را همان جا استراحت کردیم و فردا صبح به راه خود ادامه دادیم؛ تا این که به شهر طویرج در 20 کیلومتری اطراف کربلا رسیدیم.
🔹در طول مسیر، هرجا که برای استراحت توقف میکردیم، آقای مدنی چند حدیث میخواند و نکاتی اخلاقی میگفت و گاهی یک بحث علمی مطرح میکرد. در طویرج، او وضع روحی عجیبی داشت و شروع به صحبت کرد. نخست در فضیلت زیارت امام حسین(ع) سخن گفت و حرم امام را به کعبه آمال و آرزوها تشبیه کرد و بعد فرمود: از اینجا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هرولهکنان ادامه بدهیم. با این که او درد پا و کسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آیه إنّ الصّفا و المروة من شعائر الله را که در مراسم حج میان سعی و صفا خوانده میشود، هرولهکنان میخواند و جلو میرفت.
🔹وقتی وارد کربلا شدیم، شهید مدنی فرمود: باید با همین حال خسته و پای آبلهزده به حرم مشرف شویم و خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت میکردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم...
#اربعین
#حسینیه_روشنا
هدایت شده از ثامن البرز - خواهران
🔴 امانت اکبر!
✔️استکانها را بااحتیاط و نظم خاصی توی سینی می گذاشت و سینی ها را روی همدیگر می چید! سماور بزرگ هیئت داشت قُل می زد!
🔹اسپند روی آتش منقل ریخت و آن را در حسینیه چرخاند؛ بوی دود اسپند همه جا را فرا گرفت و زیرلب صلوات می فرستاد و آیه الکرسی می خواند! یواش یواش مردم دارند می آیند! چای آماده شده ، خوش رنگ و خوش طعم. اولین سینی چای را به جوانی می دهد تا در حسینیه بچرخاند.
🔹 حاج محمد چایی ریز هیئته، هم رزمنده بوده و هم پدر شهید است؛ می گه آرپی چی زن بوده و خیلی تانک ترکونده!
می گفت: اوایل که به جبهه رفتم ، توی ایستگاه صلواتی شربت و چای درست می کردم! عشق می کردم که شربت تَگری به جوانهای رزمنده بدهم و تا دلشان خنک بشه!
🔹حاجی می گفت: هر لیوانی را که پر می کردم،داد می زدم که بنوشید به یاد تشنه لب کربلا! یک روز یک جوان بسیجی که تازه مو توی صورتش سبز شده بود آمد و گفت: حاجی ما دوست داریم بیاد آقامون لب تشنه شهید بشیم! کربلاش که نرفتیم ولی دعا کن در راه آزادیش شهید بشیم. بغض، نمی گذاشته راحت حرف بزند ، اشک دور چشماش حلقه زده بود: چند روز بعد عملیات شد و آن جوان به آرزوی خودش رسید. رفقاش می گفتند:شب عملیات، اول زیارت عاشورا خواند و بعد قمقمه اش را خالی کرد و...
🏴توی حسینیه سینه زنی شروع شد. حاجی خم شد و از داخل کیفی که زیر میز بود یه چفیه رنگ و رورفته در آورد و بو کرد و بوسید و انداخت دور گردنش و رفت توی حسینیه و وسط حلقه جوانها نشست و میاندار سینه زنان شد!
🔸هیئت تمام شد. چفیه را دوباره در آورد و باز بو کرد و بوسید و زیر لب یک چیزی گفت و دوباره گذاشت توی کیف!
یکی از بچه های هیئت گفت: این چفیه پسرش است، که هنگام شهادت گردنش بود. پسرش روی زانوی خودش شهید شد؛ حاجی می گفت: اکبر آخرین حرفی که زد این بود: بابا کربلا آزاد شد این چفیه را ببر به ضریح آقا بکش و نائب الزیارت من باش...
🔹راه کربلا باز شد و حاجی خوشحال از این اتفاق. همه کارها را انجام داده است پاسپورت گرفت و ویزا جور شد. امانت پسرش را آماده کرده تا با خودش ببرد،نگاه چفیه می کند و می گوید: اکبر بابا! بلاخره راه کربلا باز شد و من نائب الزیاره شما هستم، شما خون دادید...
🔹حاجی خیلی ذوق زده بود...شب قبل از رفتن از همه خانواده و اهل محل خداحافظی کرد و رفت درب حسینیه را باز کرد و دوری در حسینیه خورد و گفت: بلاخره برات کربلا ردیف شد؛ رو به آسمان کرد و گفت: آقا جان ممنونتم.
🔹صدای اذان صبح از بلندگوی مسجد برخواست. خبری از حاجی نبود! عجیب بود! قراره که بعد از نماز از درب مسجد حرکت کنند،حاجی همیشه پیش از اذان بیدار می شد...
صدایش کردم دیدم جوابی نداد... نزدیک شدم دیدم حاجی لبخند بر لبش انگار پیش از حرکت، به آرزویش رسید و آسمانی شد!
#علی_صالحی_زاده
#اربعین
#حسینیه_روشنا
هدایت شده از ثامن البرز - خواهران
⭕️ اربعین ؛ کنگرهی جهانیِ تشکیلات تشیّع
➕ این تحلیل عالی را بخوانید تا در آخر شگفتزده شوید!
🔻 «شیعه یک جمع متفرّقی بود؛ یک جامعهای بود که در یکجا و در یک مکان زندگی نمیکرد؛ در مدينه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند؛ در اطراف و اکناف بلاد بودند.
🔻 اما یک روح در این کالبد متفرّق و در این اجزای متشتّت، در جریان است؛ مثل دانههای تسبیح، یک رشته و یک نخ، همهی اینها را به هم وصل میکرد؛ آن رشته، چه بود؟ *رشته ی اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالیِ تشیّع یعنی #امام ؛ همهی این رشتهها به آنجا متصل میشد؛* قلبی بود که به همهی اعضا فرمان میداد. و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود.
🔻 ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما کسانی بودند که از حال همه باخبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب، فریاد زدنشان از روی دستور، سکوتشان بر طبق نقشه، همهچیزشان با حساب.
🔻 فقط کار آنها یک عیبی داشت* و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه البته یکدگر را میدیدند، *اما یک #کنگرهی_جهانی لازم بود برای شیعیانِ ائمه (عليهم السلام) در آن روزگار؛ این کنگرهی جهانی را معین کردند،* وقتش را هم معين کردند؛ گفتند در این موعد معین، هرکس که میتواند در آن کنگره شرکت کند؛ *آن موعد «روز #اربعین» است و جای شرکت «سرزمین #کربلا»؛* چون روح شیعه روح کربلائی و روح عاشورائی است و در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست، دنبالهروِ عاشورای حسین است. این است که میبینیم همه جا این تپشهایی که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک، ناشی است. اینها شعلههایی بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالیمقدار سرکشید؛ به جانها و روحها رسید؛ انسانها را به گلولههای داغی تبدیل کرد و آنها را به قلب دشمن فرو برد...»
🔻 این تحلیل زمانی مطرح شده که هنوز هیچ خبری از «پیادهروی اربعین» به این گستردگی و تمدّنی نبوده است ؛ این مطلب را ۴۷ سال قبل، یعنی حتی ۵ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، یک مجتهدِ نوگرا و زمانشناس، نه بر اساس یک تجربهی تاریخی که (مثل این سالها) به وقوع پیوسته باشد، بلکه از روایات و معارفِ ناظر به مسئلهی اربعین فهم کرده و بازگو کرده بود!
.
📚 منبع: کتاب شرح نهجالبلاغه؛ جلد اول: منشور حکومت علوی؛ آیتالله خامنهای؛ ص 30-31
روشنا
هدایت شده از ثامن البرز - خواهران
💢آیت الله جوادی آملی: "نگویید جا ماندهایم کسی که قلب و روحش رفته #جامانده نیست.
جامانده کسی ست که عشق و شور و طلب زیارت #اربعین، به ذهنش هم نمیرسد و علاقهای ندارد.
♦️اگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست، خیری بوده و ثواب نیت را بردهاید.
شاکر باشید و نگویید جامانده ایم..."
#حب_الحسين_یجمعنا
#شبتون_حسینی
🚩
✅ زیارت اربعین، اُمّتسازی میکند.
💬 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
🔸 «آن ماجرایی که به ظهور ختم میشود عاشوراست. امتی که در عصر ظهور شکل میگیرد حول محور سیدالشهدا شکل میگیرد. چون #عاشورا هزینه ساخت #امت است و قلوب را متمایل به اهلبیت(ع) میکند. «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً». این شعلههای #محبت امام حسین(ع) است که محبت را میسازد. پس وقتی عاشورا محور اجتماع قلوب بشود، زیارت سیدالشهدا و زیارت #اربعین هم یکی از ارکان شکلگیری امت میشود.
همانطوری که کعبه و #حج و بیت امتسازی میکند، زیارت امام حسین(ع) هم امتسازی میکند؛ حتی در بعضی روایات است که نقش زیارت امام حسین(ع) در شکلگیری امت امام زمان(عج)، از نقش کعبه بیشتر است. پس یکی از ارکان ساختن امت، هجرت به امام و شکلگیری یک جمع مهاجر است.
🔸 همانطور که زیارت یکی از ارکان شکلگیری جامعه امام زمانی است، گسترش #توریسم غربی هم از ارکان شکلگیری جامعه نوین غربی است و در دنیا خیلی بر سر توریسم سرمایهگذاری میکنند؛ حتی در کشور ما هم بعضیها از سر غفلت و بعضیها از سر عمد میخواهند مدل توریسم غربی را به اسم منبع تولید ثروت گسترش بدهند. نکته توریسم این است که این رفتوآمدها باعث انتقال فرهنگ مدرن از دنیای غرب به کشور ما میشود و جامعه ما بر محور فرهنگ غرب شکل میگیرد.»
🔸 دلم برای کربلایت تنگ شده...
🖇 لینک مطلب:
🔸 https://btid.org/fa/photogallery
📎 #گرافیک
📎 #عزیزم_حسین
📎 #شکوه_حسینی
📎 #اربعین
💠 حبُّ الحُسَینِ یَجمَعُنَا
🔻 «حُبُّ الحُسَینِ یَجمَعُنَا» یعنی همه ما ملّت امام حسین علیه السلام هستیم.
❇️ ایرانی، عراقی، افغانستانی و ...، همه و همه با هم برادریم.
‼️آسیایی، اروپایی، آسیایی و آفریقایی، همه زیر یک بیرق جمع میشویم و سینه میزنیم.
🔶 سیاهپوست یا سفید پوست، پیر یا جوان، زن یا مرد، برای امام حسین علیه السلام فرقی نمیکند؛ همه مدل آدم در کربلا بودند تا ما بدانیم همه ما ملّت امام حسینیم.
🔷 کافیست حُبّ امام حسین را در دل داشته باشیم؛ چرا که محبت حضرت سیدالشهدا ما را دور هم جمع خواهد کرد.
🍃 وعدۀ ما اربعین، کربلا ان شاء الله...
📎 #گرافیک
📎 #استوری
📎 #اربعین
📎 #شکوه_حسینی
🖇 لینک مطلب:
https://btid.org/fa/photogallery