•مــآه ِمــن•
بشنویماززبونزینب؟اززبونعقلیه؟(:
گریه به زخم تنت شده کار من...اماه..
مادر...نرو..جان حسن نرو..
مادر...جان علی نرو
حالت بهتر شده روز آخری...؟
گوشه ی حجره تو میشینم....
لباسای سوخته ت و می بینم(:
مادر..حساب چیه
چرا پیرهن و دادی به زینب...
چرا هی اون پیرهن و نگاه میکنی گریه میکنی...
مادر چیشده
چرا هی گلومو نگاه میکنی...گریه میکنی(:💔
علی میاد میگه
زهرا جان...چیشده...
چرا حسن هی شب از خواب میپره
داد میزنه نامرد نزن...
چیشده؟
تو کوچه مگه حسن و زدن؟
مادر میگه ن..بچه س ترسیده خواب می بینه...
دعام کن مادر...
تنها راه نجات منی...مادر(:💔
فاطمه یا ام الشهدا...
دوست دارم مادر...به خدا(: