امشبیهحدیثکساواسمادرمیخونی؟
اصلاواسمادرن ...
مگهحالدلتبدنبود؟
کیدلشگرفتهامشبمثلحسن...
کیحالشبدهامشبمثلدلبیتابزینب..
امشبمداحیهچیزقشنگیگفت
چندینباراینوشنیدیم
میگفتتودوروبرتچهلپنجتادوستورفیقمیشناسی
همهشونومیاریخونهت؟
کیارودعوتمیکنی؟همهرو؟نه!(:
فقطدوستاییوصدامیکنیکهبیشتردوسشونداری
دوستاییکهبهشوناعتمادداری(:
فاطمیهخصوصیه(:
همهقرارنیستدعوتبشن
پسرفاطمه؛همهرودعوتنمیکنهمجلسمادرش(:💔
میگن فاطمیه با محرم و صفر خیلی فرق داره...
تو محرم و صفر
همه میان...بالاخره یه روز از محرم و
چه دین دارش چه بی دینش...شده یه نذری محرم و میخورن...
تو محرم...همه دعوتن...
اما فاطمیه فرق داره...
فاطمیه..خود مادر دعوت میکنه...
خود مادر انتخابت میکنه...
اگه پا شدی یه دونه زیارت خوندی...
اگه یه مداحی گوش دادی دلت گرفت از غریبی مادر...
بدون دعوت شدی به فاطمیه(:💔
فاطمیه ی مادر و دست کم نگیریدا...
قدر خودتو بدون...
حیف نمی فهمیم مادرمون چه قد مهربونه
حیف کم میدونیم چه پدر مهربونی داریم(:
هرچی گریه کنم برات...کمه ارباب(:💔
بمیرم برا غریبی حسن...
سجاده نماز هم از زیر پاش کشیدن(:
تو خونه ش هم غریب بود(:💔
تو این خونه...همه غریبن...
اونجایی که دید علیش داره اشک می ریزه...
گفت شرمنده م نکن جان فاطمه...
اشکاشو پاک میکرد میگفت گریه نکن پسرعمو...
هی اون اشک و میزد رو سینه رو صورت رو بازو...
آقا میگفت...بی بی شرمنده م نکن...
میگفت مولا...شنیدم خدا اشک مظلوم و خیلی دوس داره...
آقا تورو قسمت میدم به مادر...
اگه تا الان دوستدارت بودم...شیعه قبولم نکن(:
آقا روز محشر آبروم میره...
بگم دوستدار علی ام اما بگی تو شیعه ی من نیستی(:💔
آقا...خودت یه کاری کن
این بد خاک خورده...آدم شه(:
مادر...
میگن امشب شب یلداس...
مادر...میگن امشب وقت شادیه...
مادر...بهشونبگو
شب یلدایماکنارحرمبودنه(:
مادر ..
امشب اومدیم در خونه ت...
در وا کن(:
میگن در خونه ی علی همیشه باز بوده...
مادر...میگن چادرت پهن(:💔
•مــآه ِمــن•
بشنویماززبونزینب؟اززبونعقلیه؟(:
گریه به زخم تنت شده کار من...اماه..
مادر...نرو..جان حسن نرو..
مادر...جان علی نرو
حالت بهتر شده روز آخری...؟
گوشه ی حجره تو میشینم....
لباسای سوخته ت و می بینم(:
مادر..حساب چیه
چرا پیرهن و دادی به زینب...
چرا هی اون پیرهن و نگاه میکنی گریه میکنی...
مادر چیشده
چرا هی گلومو نگاه میکنی...گریه میکنی(:💔
علی میاد میگه
زهرا جان...چیشده...
چرا حسن هی شب از خواب میپره
داد میزنه نامرد نزن...
چیشده؟
تو کوچه مگه حسن و زدن؟
مادر میگه ن..بچه س ترسیده خواب می بینه...
دعام کن مادر...
تنها راه نجات منی...مادر(:💔
فاطمه یا ام الشهدا...
دوست دارم مادر...به خدا(: