هدایت شده از سید جلال موسوی
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻من باید از همه سر باشم!
🔻استاد شجاعی
19.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاشت ناخن
😭کاشت ناخن بازی با سرنوشت فرزند.خودت گوش کن تا باورت بشه
لطفا تو هر گروه و کانالی هستین پخش کنین
و اگر تونستین و کسی رو میشناسین که ناخن کار هست یا خودش ، بچش فامیلش ، کاشته براش بفرستین.
درخواستی👆
🖤به رسانه بصیرتی اخلاقی کاشانی ها بپیوندید ودرجهاد تبیین مشارکت کنید :
@msfkashan
آیدی مدیر کانال:
@sml1345
هدایت شده از میثم تـمّار
25.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥فیلم کامل خدانور لجهای برای اولین بار
💥یکبار برای همیشه
💥مراقب باشید از چه کسی برایتان قهرمان میسازند...
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی ۲۰ سال پیش رهبر انقلاب:
⁉️طرح و برنامه ویژه دشمن در ترویج بیحجابی، برهنگی و بی بندوباری اخلاقی در جامعه، و در نهایت مغلوب کردن کشور با یک حمله نظامی مختصر به خاک ایران
✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
بصیرت ظهور &ایتا👇
eitaa.com/basiratezohor
👈 #خبرهای_کم_ولی_خاص👇
https://splus.ir/basiratezohor
هدایت شده از العبد آیت الله بهجت (ره)
از امشب اسم آقا سید جلال را جزو ذاکرین من بنویس!
.
حجت الاسلام سیدعلی حشمت معروف به آقا سید جلال حشمت الواعظی نام شناسنامی اش سید علی ولی او را به نام سید جلال صدا می کردند وی بعد از طی دروس حوزوی در تهران رو به روضه خوانی آورد
.
بعد سال ها در مجلسی نوجوانی خواست بجای وی روضه بخواند با خودش حدیثِ نَفْس کرد که سید جلال یک عمری تو خواندی بگذار امشب این نوجوان بخواند او در این جنگ نَفْس امّاره موفق شد و رو به نوجوان کرد گفت: تو بخوان و نشست
و بعد از جلسه با خستگی خواب رفت و دید در کربلا هست نور برق شمشیرهایشان چشم ها را خیره می کرد آرام آرام به سمت لشکر سیدالشهداء رفت و با اجازه گرفتن حبیب بن مظاهر، وارد خیمه امام حسین شد و دید حضرت روی یک سنگی نشسته و آقا قمر بنی هاشم با ادب ایستاده است
.
هیبت امام آسیدجلال را گرفت و مات موند چه بگوید در این هنگام حضرت فرمود: آقا سید جلال امروز از تو راضی شدم بعد روی مبارکشان به حضرت ابوالفضل کرده فرمود: عباس من اسم آقا سید جلال را از امشب جزو ذاکرین من بنویس
.
از آن به بعد حاج آقا جلال حاج حشمت الواعظی دیگر نفس و دمش فرق می کرد بطوریکه میرزا ابوالقاسم عطار نقل میکرد آقا سید جلال وقتی روضه می خواند از در و دیوار صدای یا حسین بلند می شد.
.
🕍 مزار قم ، آرامستان ابوحسین ، مقبره حاج علی اکبر رفعت
.
✳️ @bahjat_alabd
هدایت شده از سید جلال موسوی
18.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢تنها شاهد زنده قتل عام ۱۷۵ شهید غواص:
🔹"عمق فاجعه زنده به گور کردن بچهها، خیلی فجیع تر از چیزیه که شنیدید هست،مثل یک راز تو دلم می مونه تا فردای قیامت..."😢
هدایت شده از توفیقی🌷❤
#پندانه
♥️اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتماد داری؛
به تو بگوید نگران نباش و غصه بدهیهایت را نخور،
خیالت راحت باشد، من هستم،
ببین این حرف او چقدر به تو آرامش میبخشد و راحت میشوی.
♥️خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است:
«الیس الله بکاف عبده»؛
" آیا خداوند برای کفایت امور بندهاش بس نیست؟ "
یعنی ای بنده ي من، برای همه کسری و کمبودهایِ
دنیوی و اُخرويت من هستم.
این سخن خدا چقدر انسان را راحت میکند و به او آرامش میبخشد. لذاست که فرمود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»
" دلها با يادِ خدا آرامش مییابند. "
#حاج_اسماعیل_دولابی
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
اون قدر بدهی گذاشته روحانی که انگار رئیسی داره هم زمان دو تا کشور رو اداره میکنه
@Afsaran_ir
هدایت شده از بیداری ملت
🔴نهم مرداد ۱۲۸۸ یکی از عجیب ترین حوادث تاریخ ایران بوقوع پیوست
⏪ پس با هم این حادثه تکان دهنده رو مرور میکنیم تا اگاه شویم و نه عبرت ایندگان
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن ...😭😥‼️
در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا .....
▪️تحویل جنازه
عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند.
▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد.
بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشتدیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبرهای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است .
📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ -
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 کلیپ جدید وکیل مدافع یزید
🔻 انتشار با شما✌️
💢کانال شیخ فرهاد فتحی👇❌
http://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
🏷️ عضو شوید☝️💢
هدایت شده از سید جلال موسوی
9.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برهنگی بدون شرح!
🔹ویدیویی که میبینید حاوی ادبیات رکیک و ناراحتکننده است. اینها تصاویری از برخورد مخالفان حجاب با مردم و آمرانبهمعروف است.