eitaa logo
تاانقلاب مهدی عج نهضت ادامه دارد...
141 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
156 فایل
تبلیغ مجازی وجهادتبیین #نشر_خوبی_ها 🌹تامیتوانید#بصیرت خودتان را بالا ببرید. ✅مسائل جاری ،معارف دینی وسیاسی،پاسخ به شبهات ومشاوره مدیرحجت‌الاسلام محمدجعفرافشار @mja_56 @mahe_mehrabani
مشاهده در ایتا
دانلود
دوم ❎حضرت زهراعليها السلام در 💠شب بیست و سوم💠، با پاشيدن آب به صورت بچه ها، مانع خواب آنها مى شدند.(4) ♦️تقارن شب تقدير بشر با شب نزول قرآن، شايد ✨رمزش در این باشد که سرنوشت بشر، وابسته به قرآن است. 🔰 اگر پيرو قرآن📖 باشد، سعادت و رستگارى🍀💐 و اگر دور از قرآن باشد، شقاوت و بدبختى🍁🥀 براى او رقم مى خورد. ⚜شايد👈 رمز اينكه شب قدر مخفى است👉، آن باشد كه مردم شب هاى متعدّد را به عبادت بپردازند، كسانى كه يك شبِ آنرا درك كردند مغرور👹 نشوند و كسانى كه آنرا درك نكردند، از باقى شب ها مأيوس😓 نشوند. ------------------------------------------------- 1) دخان، 4. 2) وسائل الشيعه، ج 3، ص 307. 3) بحار الانوار، ج 95، ص 169. 4) بحار الانوار، ج 94، ص 10. @mahe_mehrabani
1_335978656.mp3
8.48M
✅ هدیه به اعضا و دوستداران رهبر معظم انقلاب ✅ صوت مراسم قرآن بسرگرفتن آيت الله خامنه اى در ۴۵ سال پیش ✅📢صوت متعلق بتاریخ شب 23رمضان ۱۳۹۴ قمری درمسجد امام حسن(ع)است @mahe_mehrabani
🌙سخن نگاشت | توسل به ولی عصر (عج) 🔻 امشب به ولیّ عصر، ارواحنافداه توجّه کنید، به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته هایتان را بگیرید، بنده هم از همه شما ملتمس دعا هستم @mahe_mehrabani
🔰 شرح دعای روز ۲۲ ماه مبارک رمضان آیت الله مجتهدی(ره) ❇️ اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین. 🔷اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ؛ خدایا درهای فضلت را به روی من باز کن 🔹الان خداوند با فضل خود با ما معامله می کند و اگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است. در  دعا می خوانیم « اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک »  نتیجه اعمال را می بینیم شخص عوامی بود دعا را بر عکس خواند یعنی « اللهم عاملنا بعدلک» تا اینکه سر یک مسئله ای محکوم به اعدام شد، آن شخص با خود گفت چرا من محکوم به اعدام شده ام ؟!از طرف خداوند به پیامبر زمان آن شخص الهام شد که به او بگو، در گذشته جانداری را به نا حق کشته ای و او را اعدام نمودی تو خودت از ما خواستی که با عدلمان با تو معامله کنیم، و ما هم با عدلمان با تو معامله کرده ایم. لذا در قرآن آمده است که: « ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَک مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک »  هر پیش آمدی که بر سر شما می آید بخاطر اعمال بد خودتان هست « و یعفوا عن الکثیر» تازه خیلی از امور بد شما را خدا ندیده  می گیرد. و این ندیده گرفتن خیلی از کارهای بد ما از سوی، خدا فضل اوست و اگر بخواهد مو به مو محاسبه کند عدل اوست. از خدا بخواهیم که با فضل خودش با ما برخورد کند. 🔷وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ 🔹خدایا برکاتت را بر ما نازل کن، برکات چیست؟ بعضی ها عمر با برکت دارند، طلبه و غیر طلبه فرقی نمی کند، اگر پول داری کار خیر بکنی، و اگر طلبه و عالم هستی برکت داشته باشی، مثل شیخ محمد حسین زاهد که می گفت: من پنج هزار شاگرد تربیت کرده ام .مثل شیخ عباس قمی، ایشان چقدر عمر با برکتی داشته است، این همه کتاب نوشته است. این گونه نباشیم به مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی گفتند: شخصی می خواهد شما را ببیند، نزدیک ظهر هم بود و ایشان قصد داشت استراحت کند، ولی ماخوذ به حیا شد و گفتند: بگوئید بیاید؛ آن شخص که وارد شد ایشان دیدند آن شخص تازه وارد قیافه علمایی هم دارد و تصور کرد از مراجع تقلید هستند؛ و احوال پرسی کردند مرحوم اصفهانی سوال کردند : شما اهل کجایی؟ مرد گفت: اصفهان شیخ: در آنجا مشغول چه کاری هستید؛ تدریس دارید، منبر می روید و ...؟ گفت: خیر شیخ : کتاب می نویسید؟ گفت: خیر شیخ: طلبه پروری می کنی؟ گفت: خیر شیخ: پس چکار می کنی گفت: سالی یک مرتبه «نعش» می شوم مرحوم اصفهانی فهمید که او تعزیه خوان هست، سالی یک مرتبه روز عاشورا روی تختی می خوابد و نقش جنازه را بازی می کند و مردم روی او پول می ریزند و خرج سالش را در می آورد ، باز خدا پدر و مادر این شخص را بیامرزد که حداقل نعش می شود، بعضی ها نعش هم نمی شوند! 🔷وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ 🔹طلبه ها کاری کنید عمربا برکت داشته باشید خدایا برکاتت را بر من نازل کن، علامه مجلسی چه عمر با برکتی داشت؛ فقط صد و ده جلد بحار الانوار نوشت و ...، طلبه ها کاری کنید که عمر با برکت داشته باشید؛ به پیش نمازی تنها قناعت نکنید؛ اهل کار باشید، ملا بشوید. 🔷وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ 🔹خدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود. 🔷وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ 🔹خدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیاء الهی است که آن را از خدا درخواست می کنیم 🔷یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین 🔹ای خدایی که دعای مضطرین را اجابت می کنی، دعاهای امروز را در حق من مستجاب کن 🛄 @mahe_mehrabani
🌸🍃 🍃 ❄️از نظر طب سنتی، استفاده از آب یخ و هر شربتی که در آن یخ باشد همراه افطار مجاز نیست، زیرا عامل اصلی سوء هاضمه است. 🍃 🌸@mahe_mehrabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاید اون یک فرشته بود ! روز دوازده بهمن ، با این که بهشت زهرا (سلام الله علیها) هم رفتم ولی موفق به زیارت امام نشدم. برادرم جعفر یک موتور گازی داشت که من ازش استفاده می کردم . صبح روز بعد با همان موتور گازی به همراه چند نفر از بچه ها راه افتادیم به سمت مدرسه رفاه تا آنجا را پیدا کردیم ظهر شد. ظهر هم فهمیدیم که امام دیگر تا فردا صبح ملاقات ندارد. توی راه برگشت ، در یکی از خیابان های همان اطراف که خلوت بود و کم رفت و آمد، بنزین موتورم تمام شد. چون اون نزدیکی پمپ بنزین نبود چاره ای نداشتم جز این که صبر کنم تا بلکه بتوانم از ماشین های عبوری بنزین بگیرم. چهل و پنج دقیقه معطل شدم . آخرش در کمال نا امیدی ، تصمیم گرفتم موتور را بگیرم دستم و آن قدر پیاده گز کنم تا بالاخره به یک پمپ بنزین برسم. درست در همین لحظه ها ، دیدم یک ماشین پژوی سفید رنگ و قدیمی ، پیچید توی خیابان؛ شروع کردم به دست تکان دادن بر خلاف انتظارم نگه داشت. انگار تازه فهمیدم راننده اش یک سیّد روحانی است. سلام کردم ، جواب سلامم را داد ، پرسید : چی شده؟ گفتم : بنزین موتورم تموم شده. نگاهی به ساعتش کرد. گفت: می تونم به ات بنزین بدم. پیاده شد ... در صندوق عقب را باز کرد. یک تکه شلنگ و یک چهار لیتری خالی درآورد . با یک دنیا خجالت و شرمندگی رفتم که آنها را از ازش بگیرم ، نداد. گفت : خودم بنزین می کشم. گفتم آخه این جوری که بَدِه حاج آقا . گفت: نه ، هیچ بدیی نداره. بنزین ها را توی باک موتور خالی کردم و چهار لیتری رو دادم به اش، گفت : خونه تون کجاست، پسرم؟ گفتم: طرشت . پرسید : پس این جا چی کار می کنی؟ گفتم اومده بودم آقا رو زیارت کنم که قسمت نشد. بعد هم گفتم : نمی دونم قسمت میشه امام رو ببینم یا نه؟ لبخندی زد و گفت : چون نیّتت پاکه ، ان شاء الله حتماً امام رو می بینی ؛ خدا حافظی کرد و سوار ماشین شد. همین که خواست برود ، پرسیدم : ببخشین ، اسم شما چیه ؟ گفت : بهشتی هستم؛ و رفت. من که تا آن موقع ، نام خانوادگی این طوری نشنیده بودم ، تعجب کردم. توی عالم نوجوانی با خودم گفتم : شاید اون یک فرشته بود که خدا از بهشت فرستادش تا به من کمک کنه؛ برای همین گفت بهشتی هستم! دو سه روز بعد بالاخره موفق شدم حضرت امام را زیارت کنم . آن روز وقتی رسیدم که ایشان برای جمعیت زیادی مشغول سخنرانی بودند . همان روز اول ، از چیزی که دیدم ، در جا خشکم زد؛ روحانی ای که به من بنزین داده بود ، درست کنار امام نشسته بود. حیرت زده گفتم اون بهشتیه! مردی که کنارم ایستاده بود ، چپ چپ نگاهم کرد. گفت : بهشتی چیه ؟ بگو آیت الله بهشتی. [ سعید عاکف ، حکایت زمستان ، چاپ پنجاه و ششم ، 1395 ، ص23 تا 25 ] 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 ✨✨✨✨✨ 🆔 @mahe_mehrabani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا