eitaa logo
ماهـ‌ِ پنهان
1.3هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
61 فایل
﷽ تِب فراق تو بیچارهـ کرد دنیـا را بدۅن تو به دل ما قرار بی‌معناسـت🌱💙 . . •شـروط:🌸 •| @Penhaan |• . . •پای مکتبِ حـاج قاسـم:)🌿 •| @deltange_o_o |•
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•💖•° خواند زبان دلـم ثناۍ محمد(ﷺ)😇 ماند خرد خیرھ در لقاۍ محمد(ﷺ) دیدھ دل، جام جـم به هیچ شمارد سرمہ کند گر زخاڪ پاۍ محمد(ﷺ)🌿 🎊عید مبعث مبارڪ 🎊 🎉 💐 🍃 •●❥❥ @Mahepenhanamm
||`✨💕^^ [ مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا ] اگہ من در مهر و رحمتمو بہ روت باز ڪنم هیچڪس نمے تونہ درا رو بہ روت ببندہ :) سورہ فاطر | آیہ ۲😌✨ 🍁 💛
خدا،خواستھ‌ هاۍ دلمۅنو با خیر و صلاح خودٺ یکے کن…🌱 💛 🎉 💐 🍃 •●❥❥ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به ادمیݧ تبادڵ فعاݪ نیـــازمندم✨👀 اگر میتۅنید بیایید پیوی👤 @Maleka84
🔮 چرا عاشـ😍ـق خدا نباشم؟! وقتے ڪہ بہ من گفتــ تو ریحانہ ے خلقتـــ منــی❤️ 💚فَاِنَّ المَرأَةَ رَیحانهُ💚 من ‌هم‌ ریحانه ی خدامـــــ😍 🎊 💐 🍃 •●❥❥ @Mahepenhanamm
‌ محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها،حسین🥀 💔 ❣ •●❥❥ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
🌈✨بسم الله النور✨🌈 سلامٌ علَی الحسیݩ «علیه‌السلام» و سلامٌ علَی المهدے«عجل‌الله» 💠السَّلامُ عَلَیکَ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ، صَلَّى‌اللّٰهُ عَلَيکَ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ، رَحِمَکَ اللّٰهُ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ، لَعَنَ‌اللّٰهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ شَرِکَ فِي دَمِکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ بَلَغَهُ ذٰلِکَ فَرَضِيَ بِهِ، أَنَا إِلَى اللّٰهِ مِنْ ذٰلِکَ بَرِيءٌ 💠السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللهِ فِی أَرْضِه السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ‌ اللهِ الَّذِی ضمنه 💚
هدایت شده از ماهـ‌ِ پنهان
🦋🌱🌈 دعای«یا مَن تُحِلُّ بِهِ عُقَدُ المکارِه» 🌹✨دعای هفتم صحیفه سجادیه✨🌹 يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ يَا مَنْ يَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ. ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ. فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. وَ لَا تَشْغَلْنِي بِالِاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ.فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ، وَدَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. 💫توصیه 😍 برای شکست بیمارے منحوس 😷 •●❥❥ @Mahepenhanamm
آخھ شمـا غیـڕتشو ببین😍 ✨🌸 ✌️🏻 •●❥❥ @Mahepenhanamm
💡 جمعه ها دلماڹ،بہانھ میگیرد؛ امـا... می‍گذرد! 🙃 دلماڹ،هوايٺ را مےکند؛ امـا... بیقرارٺ نیسٺ!😓 عجب دردیسٺ؛ که به جانماڹ افتاده اسٺ انگاڕ به نبودنٺ عادټ کرده‌ایم…🥀 🌻 💔 💚 •●❥❥ @Mahepenhanamm
🔰۲۲ اسفند روز بزرگداشت شهداست 🌹یاد و خاطره شهدای والامقام را گرامی می داریم وبه روح بلند وآسمانیشان سلام و صلوات هدیه میکنیم 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷 کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبک روحان عاشق پرنده تر از مرغان هوایی کجایید ای در مخزن گشاده کجایید ای نوای بی نوایی کجایید ای شهان آسمانی بدانسته فلک را در گشایی کجایید ای ز جان و جا رهیده کسی مرعقل را گوید کجایی کجایید ای در زندان شکسته بداد ه وامداران را رهایی 🍁 ♥ •●❥❥ @Mahepenhanamm
♥| پلاڪِ ٺُو 🌿| مُنزه‍ بودنِ 🌙| خاڪ را تضمین مے کنـ ـد ✒| اے شھیدِ من ♥ •●❥❥ @Mahepenhanamm
من عاشقے را، از خدا ياد گرفتـم 🌱 همان لحظه كه گفٺ: صدبار اگر توبه شكستي بازآ... :)😍 💛 💔 •●❥❥ @Mahepenhanamm
هدایت شده از آدامـس‌ِشیک🇵🇸:)
میگما👀 همسایہ‌ها یه هل بدید چنلمون بشہ ۲۵۰😌🚶🏾‍♂🚶🏾‍♀
العجل یا صاحب الزمان🍃💔 این عشقِ آتشین ، زِ دلم پاڪ نمےشود مجنون بہ غیر خانہ‌ے لیلا نمےشود بالاے تخٺ یوسف ڪنعان نوشتہ‌اند هر یوسفے ڪہ یوسفِ زهرا نمےشود 🌷 💔 🌻 💚 •●❥❥ @Mahepenhanamm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍روز بعد به محضِ دیدنِ دنیا، چشم به در دوخته منتظرِ حسام ماندم. امروز گره از تمامِ معماهایِ روزهایِ بی دانیالیم باز میشد دلشوره ی عجیبی داشتم میترسیدم حرفهایِ حسام در موردِ سلامتیِ برادرم، دروغی به اصطلاح مصلحتی باشد مِن بابِ مراعاتِ حالِ بیمارم هر ثانیه که میگذشت توفیری با گذرِ یکسال نداشت و ترسی که آوار میشد بر سرِ ذهنیاتم. من با خدایِ حسام در آن نفسهایِ همدم با مرگ حرف زدم و او خیلی زود جوابم را داد پس رسم معرفت نبود گذاشتن و گذشتن و من باز صدایش کردم تا باز شود سرِ این غده ی چرکین و رها شوم از نبودنِ برادر و خدایی که حالا میخواستمش.. یالله گویی حسام هواسم را به در جمع کرد آن مرد آمد با ریشی بلند و موهایی مشکی و نامرتب که خبر میداد که ماندگاریش رویِ تخت بیمارستان آرام و خمیده راه میرفت و یکی از پاهایش را تقریبا روی زمین میکشید با هر گام کمی ابروهایش را جمع میکرد و مقداری می ایستاد عثمانِ چه کرده بود با جسمِ این جوانِ مهربان و چه خیالی برایِ من داشت؟ ترسیدم. آن شب او گریخت پس باید هر لحظه انتظارِ آمدنش را میکشیدم و اگر میآمد حسام روی صندلی کنار تخت نشست هنوز هم لبخند به لب داشت، با همان، سربه زیریِ همیشگی اش راستی چرا هیچ وقت به صورتم چشم نمیدوخت؟ با متانت خاصی سلام کرد و حالم را جویا شد بی مقدمه نام دانیال را بر زبان چرخاندم با لبخندی محسوس، سرش را تکان داد چشم الان همه ی ماجرا رو خط به خط تعریف میکنم اما قبلش چون میدونم نگرانید و اینکه زیاد به بنده اعتماد ندارین، قرار شد اول با دانیال صحبت کنید حسی خنک و شیرین در تمامِ وجودم سرازیر شد دانیال.. دانیال من شنیدن صدایش تنها آرزویِ آن روزهایم بود از فرط خوشحالی لشکری از بی قراری به قلبم هجوم آورد نمیدانستم باید بدودم پرواز کنم یا جیغ بکشم؟ به سختی رویِ تخت نشستم کو.. کجاست لبخندش عمیق تر شد عجب خواهری داره این عتیقه اجازه بدین یک گوشی از جیب پیراهنش درآورد و دکمه ایی را فشار داد و آن را رویِ گوشش قرار داد الو، آقایِ بادمجون بم تشریف دارین پشت خط؟بعله.. بعله.. الحمدالله حالشون خوبه به کوریِ چشم بعضی از دشمنان، بنده هم خیلی خیلی خوبم بعدا حالتو رو هم به طور ویژه میگیرم با چه کسی حرف میزد یعنی دانیال، برادر من، پشتِ همین خط بود؟ گوشی را به سمتم گرفت دستانم یخ زد به کندی گوشی را نزدیک صورتم گرفتم نفسهایم تند بود و نوایی از حنجره ام، یارایِ خروج نداشت صدایش بلند شد پر شور و هیجان الو.. الو.. ساراجان خواهر گلم نمیتوانستم جوابش را بدهم خودش بود همان دانیالِ خندان و پرحرف اما حالا گریه میکرد در اوج خنده، گریه میکرد سارایی بابا دق کردم یه چیزی بگو صداتو بشنوم اشک ریختم برایِ اولین بار اشک ریختم هق هق گریه هایم آنقدر بلند بود که دانیال را از حالم با خبر کند و او با تمامِ شیرین زبانی ، برادرانه هایش را خرجِ آرامشم میکرد صدایش زدم نه یکبار که چندین مرتبه و او هربار مثله خودش پاسخم را داد هر چه بیشتر میشنیدم،حریصتر میشدم و این اشتها پایان نداشت بعد از مدتی عقده گشایی؛ در آخر از من خواست تا به حسام اعتماد کنم ونمیداست که من نخواسته به این جوانِ محجوب اعتماد کرده بودم، قبل از آنکه خود بخواهم دوست نداشتم تماس تمام شود، اما شد و چاره ایی جز این نبود. ⏪ ... 🍃🌺 •●❥❥ @Mahepenhanamm ‌ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼