همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدے ما مانده هنوز
هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولے ڪرب و بلا مانده هنوز
دوست دارم صدات کنم، تو هم منو نیگا کنی
من تو رو نگات کنم، تو هم منو صدا کنی
قربون چشات برم، از راه دوری اومدم
جای دوری نمیره، اگه به من نگا کنی
تو غریبی و منم غریبم , اما چی میشه
دل این غریبه رو با خودت آشنا کنی
دوست دارم تو ایونِ آینه ات از صبح تا غروب
من با تو صفا کنم، توهم منو دعا کنی
دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم
دوست دارم تا من میام، زود گره ها رو واکنی