|•°…یاحبیبالباکین…°•|
با گریہ از روے ضریحت
بوسہ میچینم
افسوس در خواب است
اما باز شیرین است!(:
وَلا ناسینَ لِذِکرِکُم...
حال دلم را میبینی؟!
یک دنیا آرامش میخواهم؛
من... با تو دلم قرار دارد!
هرچه ڪویت دورتر ، دلتنگتر ، مشتاقتر
در طریق ِعشقبازان مشڪل ِآسان ڪجا...؟
صلی الله علیک یا اباعبدالله
شب جمعه است هوایت نکنم می میرم
یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم
نام ما را بنویسید کف صحن حسین
بنویسید که یک بیسر و پا جامانده ...
از حسین این همه اصرار حسن حرف بزن!
از حسن بغض پیِ پی بغض برادر سخت است....
|•°…یاحبیبالباکین…°•|
وقتِ رفتن کاش در چشمم نمیغلتید اشڪ
آخرین تصویرِ او در چشم هایم تـار بود(:
خرمای نخلستان من ، خرمای ختمت شد
همسایهها خوردند و خندیدند و رفتند...