eitaa logo
مَه گُل
668 دنبال‌کننده
11هزار عکس
3.4هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز برایت آرزو میکنم . . . بعضی از اصوات را هیچگاه نشنوی بعضی از افکار را هیچگاه نفهمی و بعضی از حالات را هیچگاه حس نکنی آنچه حس میکنی،تنها نور خدا باشد عشق باشد و خوشبختی آرزو میکنم چشمانت اگر تر شد به شوق اجابت آرزویت باشد نه تکرار غم دیروز و برایت آرامش آرزو میکنم از جنس خدا 🌱 @mahgolll
آمـوز!!! »یک پزشک می گفت: یک بار وارد اتاق مراقبت‌های ویژه شدم، جوانی بیست و پنج ساله توجه من را به خودش جلب نمود، که او مبتلا به ایدز و وضعیتش وخیم بود، با نرمی با او صحبت کردم اما حرف‌هایی که می زد واضح نبود. »با خانواده‌اش تماس گرفتم! مادرش به بیمارستان آمد. »از او درباره‌ی پسرش پرسیدم؟ گفت: حالش خوب بود تا آنکه با آن دختر آشنا شد. گفتم: نماز می‌خواند؟ گفت: نه، اما نیت کرده بود که در پایان عمرش توبه کند و به حج برود!! »نزدیک آن جوان بیچاره شدم در حالی که داشت جان می‌داد نزدیک گوشش گفتم: لا اله الا الله، بگو لا الله الا الله »متوجه من شد و نگاهم کرد بیچاره با همه‌ی توانش سعی می‌کرد و اشک از چشمانش سرازیر بود، چهره‌اش داشت تیره می‌شد و من همچنان تکرار می‌کردم، بگو: ”لا اله الا الله“ »به زور شروع به حرف زدن کرد و ناله کنان گفت: خیلی درد دارم،مُسکن می‌خواهم. »نمی‌توانستم جلوی اشک‌هایم را بگیرم، می‌گفتم، بگو: لا اله الا الله »لب‌هایش را به سختی تکان داد، خوشحال شدم، اما گفت: نمی‌توانم...نمی‌توانم... دوست دخترم را می خواهم.. مادرش گریه می‌کرد و پسرش را نگاه می‌کرد.ضربان نبض فرزندش ضعیف می‌شد و داشت می مُرد. »نتوانستم خودم را کنترل کنم به شدت گریه می‌کردم، دستش را گرفتم و دوباره سعی کردم، گفتم خواهش می‌کنم، بگو: لا اله الا الله »ولی او فقط تکرار می‌کرد: نمی‌توانم... نمی‌توانم... به سختی نفس نفس می‌زد و ناگهان، نبضش ایستاد و چهره‌اش کبود شد و فوت کرد، مادرش نتوانست طاقت بیاورد و خود را به روی پسرش انداخت و شروع کرد به ناله و شیون اما دیگر شیون و غصه‌ی او چه فایده‌ای دشت؟ »برادر و خواهر مسلمانم: آن جوان به سوی پروردگارش رفت اما نه شهوت به او سودی بخشید و نه لذت‌ها ، زیرافریب جوانی‌اش را خورد، فریب اتوموبیل و لباس‌های زیبایش را خورد، و الان تنها اعمالی که انجام داده بوده در قبر هم‌نشین اوست و آنچه به دست آورده بود،سودی برایش نداشت ”می خواست در پیری توبه کند“ اما به پیری نرسید!! 📔برگرفته شده از کتاب: ”داستان زیبای توبه- 💞 @mahgolll💕
#بسته_سلامتی آیا میدانستید... مصرف هفته ای یک مشت تخم کدو موجب کاهش ریزش مو و پر حجم شدن موها می گردد.. 💕 @mahgolll💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ #پندانـــــــهـــ انسانیت ... ملاک پیچیده ای ندارد همینکه درمیان مردم زندگی کنیم ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنیم دروغ نگوییم کلک نزنیم دلی را نشکنیم سوء استفاده نکنیم و حقی را ناحق نکنیم یعنی انسانیم🍃 💕 @mahgolll💕
خدایا این همه چاله چوله تو زندگیمونه دو تاشم مینداختی رو لوپمون خب. یکم تو دل برو تر میشدیم. والا... 😂😕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌😎 @mahgoolll😜
گفت: ‏"یَداللَهِ فَوقَ أَیْدِیهِم" ‏یعنی بنده‌ی من ‏نگران فردایت نباش ‏از اَفعال آدم‌ها دلگیر نشو ‏کاری از آنها ‏برنمی‌آید دستت را به من بده ‏تا من نخواهم برگی از درخت نمی‌افتد... 🌱 @mahgolll
#سمبوسه طرزتهیه: من براي مايه ميانيِ سمبوسه يه پياز رو خرد ميكنم و تفت ميدم بعد يك سيب زميني رو نگيني ريز خرد ميكنم و اضافه ميكنم تا با هم سرخ بشن، گوشت چرخكرده رو هم باهاش تفت ميدم و نهايتا نمك فلفل جعفري خرد شده و نمك فلفل زردچوبه و پودر سير اضافه ميكنم در تابه رو هم ميزارم و با شعله كم يكربع بيست دقيقه ميزارم رو گاز بمونه ، نون لواش نرم رو هم مستطيلي برش ميزنم و يه گوشه ش از مواد ميزارم و مثلثي ميپيچم بعد يك ظرف گود و كوچيك رو بزارين رو گاز و چشماتون رو ببندين و توش روغن بريزين تا داغ بشه بعد سمبوسه رو كه گذاشتين توش چند ثانيه با چنگال نگهش دارين تا لايه زيريش باز نشه بعد با شعله متوسط بزارين سرخ بشه، بعدترش هم نوش جان كنيد 💕مه گل پاتوق دختران فرهیخته💕 🌱 @mahgolll
کجا باید برم که تو هر ثانیه‌م تورو اونجا نبینم؟!🤦‍♀ 🌱 @mahgolll
دعوا کن ولی با کاغذت!!! اگر از کسی ناراحتی یک کاغذ بردار و یک مداد، ھر چه خواستی به او بگویی روی کاغذ بنویس، خواستی ھم داد بکشی تنها سایز کلمات را بزرگ کن نه صدایت را آرام که شدی برگرد و کاغذت را نگاه کن آنوقت خودت قضاوت کن حالا می توانی تمام خشم نوشته ھایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی دلی ھم نشکانده ای وجدانت را هم نیازرده ای خرجش ھمان مداد و پاک کن بود نه بغض و پشیمانی گاھی می توان از کوره خشم پخته تر بیرون آمد 🌱 @mahgolll
بابام رفته بازار قیمت آجیل برای شب یلدا رو دیده میگه این یه شب هم سرتون تو گوشی باشه لازم نکرده دور هم جمع بشیم. 😂😂 🌱 @mahgolll
#دیزاین_یلدایی ❄️ ایده تزئین کدو برای شب یلدا به شکل ننه سرما😍🍉😄 ┏━•━━•°✵•♪°🎈°♪•✾°•━━•━┓ 📌 ⃟◍☞【 @mahgolll 】❥◍⃟📌 ┗━•━━•°✵•♪°🎈°♪•✾°•━━•━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃 💟.....نه تنها من كه بيشتر رفقا اعتقاد دارند كه هادي هر چه مي خواست در اين سفر به دست آورد. ♦ به نظر من آن اتفاقي که بايد براي هادي مي افتاد، در همين سفر رخ داد. 🔗در حرم ها که حضور مي يافتيم حال او با بقيه فرق مي کرد. 🔲 اين موضوع در سوز و صدا و حالات ايشان به خوبي مشخص بود.در زيارت ها بسيار عجيب و غريب بود. ⭕اتفاقي که در آن سفر افتاد، تحول عظيم در شخصيت هادي بود که ايشان را زير و رو کرد. ⚫بالاخره همه ي ما که در آن سفر حضور داشتيم اهل هيئت بوديم، اما همه احساس مي كرديم كه اين هادي با هادي قبل از سفر به كربلا خيلي تفاوت دارد. 🔵ديگر از آن جوان شوخ و خنده رو خبري نبود! او در کربلا فهميد كجا آمده و به خوبي از اين فرصت استفاده كرد. ✴پس از آن سفر بود كه با يكي از دوستان طلبه آشنا شد. از او خواست تا در تحصيل علوم ديني ياري اش کند. ✳بعد از سفر كربلا راهي حوزه ي علميه ي حاج ابوالفتح شد. ما ديگر كمتر او را مي ديديم. ♦يك بار من به ديدن او در محل حوزه ي علميه رفتم. قرار شد با موتور هادي برگرديم. ☑در مسير برگشت بوديم كه چند خانم بدحجاب را ديد. 🔳جلوتر كه رفت با صداي بلند گفت: خواهرم حجابت رو حفظ كن. بعدحركت كرد. ⭕توي راه با حالتي دگرگون گفت: ديگه از اينجا خسته شدم. اين حجاب ها بوي حضرت زهرا نمي ده. 🔘اينجا مثلا محله هاي مذهبي تهران هست و اين وضعيت رو داره‼ 📚برگرفته از کتاب شهید هادی ذوالفقاری ️❣❤️❣❤️❣❤️ ❣❤️❣❤️❣❤️ ✍ ادامه دارد ... 🌱@mahgolll 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃❤️🍃 شــــــــب انتهای زیباییست برای امتداد فردایی دیگر تا زمانی که سلطان دلت "خداست" کسی نمی تواند دلخوشیهایت را ویران کند! ⭐️شبتون آرام و خوش در پناه خالق هستی💞 @mahgolll
👈باور نميكنم خدا به كسی بگويد: نه…! 🔻خدا فقط سه پاسخ دارد: ١- چشم… ٢- یه کم صبر کن… ٣- پيشنهاد بهتری برايت دارم… @mahgolll🌤
💠 ویتامین ها و مواد تقویت کننده قدرت مغز؛ ① تیامین (ویتامین B۱) ② اسید فولیک (ویتامین B۹) ③ اسید اسکوربیک (ویتامین C) ④ کلسیم ⑤ منیزیم ⑥ زینک (روی) 🌱 @mahgolll
علائمی که نشان از مصرف زیاد نمک دارد : ▫️دهانتان خشک است ▫️ سرتان درد می کند ▫️دائم درراه دستشویی هستید ▫️مغزتان گیج ومه گرفته است ▫️حلقه ازدواج تان زیادی تنگ شده (بدون اضافه وزن) 🌱 @mahgolll
الهے رحمے ڪﻥ تا با احساﺱ ِآرامش و وجدانے راحت بخوابیم #شبتون_مهتابي🌚 🌱 @mahgolll
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸سلام برنگاههایی که صداقت زینتشان است 🌸سلام برمهر آدمی که بالاترین سرمایه است 🌸سلام به شما مهربانان که بهترین همراهان هستید سلام 😊✋ صبحتون بخیر و نیکی☕😊🌸🍃 @mahgolll❤️
📕📒📕📒📕📒 ⭕ تمدید شد ⭕👇👇👇 ✅با استقبال از این مسابقه و به پیشنهاد مدارس تا تاریخ ۲۷ آذر ماه تمدید شد. 🏁مسابقه کتابخوانی ویژه 🔹دانش آموزان 🔸اولیای دانش آموزان و 🔹فرهنگیان شهرستان گلپایگان 📕با محوریت کتاب سه تایم پنج دقیقه بر اساس زندگی شهید عباس پورمقدم در دوسطح محتوایی و ترویجی 📚✏📚✏📚
فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟ کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند. مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای ؟! کشاورز گفت: هیچ‌چيز، خیالم راحت است ! همیشه بازنده‌ترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان، هرگز به هیچ کاری دست نمی‌زنند ... 🌱 @mahgolll
‏معلم پرورشيم بم گفت يه كلمه مثال بزنم كه نماد آزادى باشه ‏جواب دادم: زنگ مدرسه😊 ‏فكر كنم اولين نفر تو ايرانم كه پرورشى رو با تك ماده پاس كرده✋😐 @mahgolll🌺